eitaa logo
🌱🔑📚کلیدبهشت📚🔑🌱
56 دنبال‌کننده
12هزار عکس
10.7هزار ویدیو
99 فایل
بسم‌رب‌المهدی 💌 جذاب ترین 👌😍 📻 صوت های سخنرانی 📱 استوری 🎙️ مداحی 🖼️ عکس نوشته 📚مطالب ناب با محوریت مذهبی_اجتماعی 🥀🌱🥀 کپی مطالب با هدیه ذکر "صلوات" به "امام عصر (عج)" مجاز میباشد🥀🥀
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 🔹از ظهور پرسیدم... ✍ سؤالاتی را از جوان پشت میز (منظور از جوان پشت میز مأمور الهی برای حسابرسی شخص در برزخ بوده است) پرسیدم و او جواب داد. مثلا در مورد امام عصر (عج) و زمان ظهور پرسیدم. ایشان گفت: باید مردم از خدا بخواهند تا ظهور مولایشان زودتر اتفاق بیفتد تا گرفتاری دنیا و آخرتشان برطرف شود. اما بیشتر مردم با وجود مشکلات، امام زمان (عج) را نمی خواهند. اگر هم بخواهند برای حل گرفتاری دنیایی به ایشان مراجعه می کنند. بعد مثالی زد و گفت: مدتی پیش، مسابقه فوتبال بود. بسیاری از مردم، در مکان‌های مقدس، امام زمان(عج) را برای نتیجه این بازی قسم می دادند! 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت ‌┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 🔴 نشر دهید✔️
🔮 یکباره با آن جوان (مامور الهی) پرواز کردم. رفتم تا جایی که چیزی از زمین دیده نمی‌شد. در این فاصله من تمام زندگی ام را در کمتر از لحظه ای با تمام جزئیات مشاهده کردم. به جایی رفتیم که تمام آشنایان و بستگانم که قبلا مرحوم شده بودند، حضور داشتند و حسابی مرا تحویل گرفتند. چقدر دلم برای پدربزرگم تنگ شده بود. خوب که به اطراف نگاه کردم عده ای را دیدم که زبان شان تا روی زمین کشیده می‌شد! بوی تعفن شدیدی از زبان آنها خارج می‌شد که قابل تحمل نبود. کسی آنها را تحویل نمی‌گرفت و در حسرت و تنهایی خودشان بودند. در کمتر از لحظه ای علت این گرفتاری آنها را فهمیدم. آنها کسانی بودند که در دنیا اهل غیبت بودند. کسانی که به راحتی به وسیله زبان شان هر چه می‌خواستند می‌گفتند. مردم از زبان آنها آسایش نداشتند و حالا اینطور گرفتار شده اند! 📚 کتاب بازگشت
🔴 جوان پشت میز(مأمور الهی)، به یک کتاب بزرگ اشاره کرد. وقتی تعجب من را دید، گفت: کتاب خودت هـسـت، بـخـوان.امـروز بـرای حسابـرسی، همیـن کـه خـودت آن را ببینی کافی است. چقدر این جمله آشنا بود. در یکی از جلسات قرآن، استاد ما این آیه را اشاره کرده بود: «اقرا كتابک، كفى بنفسك اليوم علیک حسیبا» این جوان درست ترجمه همین آیه را به من گفت. نگاهی به اطرافیانم کردم. کمی مکث کردم و کتاب را باز کردم. سمت چپ بالای صفحه اول، با خطی درشت نوشته شده بود: ۱۳ سال و ۶ ماه و ۴ روز» از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟ گفت: سن بلوغ شماست. شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدی. به ذهنم آمد که این تاریخ، یکسال از پانزده سال قمری کمتر است. اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت: نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم. قبل از آن و در صفحه سمت راست، خوب زیادی نوشته شده بود. از سفر زیارتی مشهد تا نمازهای اول وقت و هیئت و احترام به والدین و... پرسیدم: این‌ها چیست؟ گفت: این ها اعمال خوبی است که قبل از بلوغ انجام دادی همه این کار های خوب برایت حفظ شده. 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
✨﷽✨ از همان روز بلوغ، تمام کارهای من با جزئیات نوشته شده بود. کوچک ترین کارها. حتى ذره‌ای کـار خـوب و بد را دقیق نوشته بودند و صرف نظر نکرده‌بودند. تازه فهمیدم که «فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره» یعنی چه. هر چی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم، آن‌ ها جدی نوشته بودند؛ در داخل این کتاب، در کنار هر کدام از کارهای روزانه من، چیزی شبیه یک تصویر کوچک وجود داشت که وقتی به آن خیره می‌شدیم، مثل‌فیلم به نمایش در می‌آمد. درست مثـل قسمت ویدئو در موبایل هـای جدید، فـیلـم آن مـاجـرا را مشاهده می کردیم. آن هم فیلم سه بعدی با تمام جـزئیات! یعنی در مواجـه بـا دیگران حتی فکر افراد را هم می‌دیدیم. لذا نمی‌شد هیچ کدام از آن کارها را انکار کرد. غیر از کارها، حتی نیت های ما ثبت شده بود. آن‌ها همه چیز را دقیق نوشته بودند. جای هیچگونه اعتراضی نبود... 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت ‌ 🔻
🔴 🔹دعاهایی که آینده‌انسان‌را تغییر می‌دهد! در همان لحظه ای که گذشته ام را دیدم و اعمال من بررسی می‌ شد، دعاهای مادرم را دیدم که در سرنوشت من بسیار تاثیرگذار بود. بارها گناه یا خطایی از من سرزده بود که با دعای مادرم پاک شده و بی حساب شده بودم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود. یعنی مقام مادر این گونه است. هریک از دعاهای یک مادر این قدرت را دارد تا آینده انسان را کاملا تغییر دهد... 📚 کتاب شنود اثر گروه شهید هادی
🔴 در جـریـان مـرور اعمال خـود، چنان دچار حسرت شدم که گفتنی نیست. آنچنان فشار روحی را تحمل می کردم که اگر در دنیا با چنـیـن مشکلی مواجـه می شدم، قطعا جان میدادم. آنجا فهمیدم چرا یکی‌از اسماء قـیـامـت، یـوم الحسره اسـت. اما یکی از حسرت های من، وجود اسراف بسیار در زندگی ام بود. من فهمیدم که اسراف فقط ضایع کردن نعمت های الهی مانند خوردنی ها و آشامیدنی ها نیست، بدترین نوع اسراف، تلف کردن وقت و عمر بود. روزهایی از جوانی‌ام را دیدم که صبح تا شب به بطالت پای تلویزیون می گذراندم. چقدر از لحظات با ارزش عمر من اینگونه تلف شد و... بعد از این تجربه تلاش می کنم از وقتم حداکثر استفاده را بنمایم و از لحاظ معرفتی خودم را رشد بدهم. تماشای تلویزیون و شبکه های اجتماعی را به حداقل رساندم... 📚 کتاب نسیمی از ملکوت ╼═┈┈┈┈┈•✹•┈┈┈┈═╾ 🔴 نشر دهید✔️
🔴 🔹بسیاری‌ از مشکلات‌ با این‌کار حل می‌شود! ✍ وقتی با آن شهید (در برزخ) صحبت می کردم، توصیفات جالبی از آن سوی هستی داشت. او اشاره می کرد که بسیاری از مشکلات شما با توکل به خدا و درخواست از شهدا بر طرف می گردد. مقام شهادت آنقدر در پیشگاه خداوند با عظمت است که تا وارد برزخ نشوید متوجه نمی شوید. در این مدت عمر، با اخلاص بندگی کنید و به بندگان خداوند خدمت کنید و دعا کنید مرگ شماهم شهادت باشد. بعد گفت: «اینجا بهشتیان همچون پروانه به گرد شمع وجودی اهل بیت علیهم السلام حلقه می زنند و از وجود نورانی آنها استفاده می کنند.» من از نعمت های بهشت که برای شهداست سؤال کردم. از قصرها و حوریه ها و... گفت: «تمام نعمت‌ها زیباست، اما اگر لذت حضور در جمع اهل بیت را درک کنی، لحظه‌ای حاضر به ترک محضر آنها نخواهی بود. من دیده ام که برخی از شهدا، تاکنون سراغ حوریه های بهشتی نرفته اند، از بس که مجذوب جمال نورانی محمد و آل محمد (ع) شده‌اند.» 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت ╼═┈┈┈┈┈•✹•┈┈┈┈═╾ 🔴 نشر دهید✔️
🔮 یکباره با آن جوان (مامور الهی) پرواز کردم. رفتم تا جایی که چیزی از زمین دیده نمی‌شد. در این فاصله من تمام زندگی ام را در کمتر از لحظه ای با تمام جزئیات مشاهده کردم. به جایی رفتیم که تمام آشنایان و بستگانم که قبلا مرحوم شده بودند، حضور داشتند و حسابی مرا تحویل گرفتند. چقدر دلم برای پدربزرگم تنگ شده بود. خوب که به اطراف نگاه کردم عده ای را دیدم که زبان شان تا روی زمین کشیده می‌شد! بوی تعفن شدیدی از زبان آنها خارج می‌شد که قابل تحمل نبود. کسی آنها را تحویل نمی‌گرفت و در حسرت و تنهایی خودشان بودند. در کمتر از لحظه ای علت این گرفتاری آنها را فهمیدم. آنها کسانی بودند که در دنیا اهل غیبت بودند. کسانی که به راحتی به وسیله زبان شان هر چه می‌خواستند می‌گفتند. مردم از زبان آنها آسایش نداشتند و حالا اینطور گرفتار شده اند! 📚 کتاب بازگشت
🔴 🔹 حق النفس ✍ در روزگار جوانی، با رفقا برای تفریح به یک در نزدیکی شهر رفتیم. کسی که ما را دعوت کرده بود قلیان را آماده کرد و با یک بسته سیگار به سمت ما آمد. سیگار ها را یکی یکی روشن کرد و به دست رفقا می داد. من از سیگار نفرت داشتم ولی برای اینکه انگشت نما نشوم سیگار را از دست آن آقا گرفتم و شروع به کشیدن کردم! حالم خیلی بد شد. خیلی سرفه کردم. بعد از آن هیچ وقت سراغ قلیان و سیگار نرفتم. اما در آن وانفسا، این صحنه را به من نشان دادند و گفتند: تو که می‌دانستی سیگار ضرر دارد چرا همان یکبار را کشیدی؟ تو حق النفس را رعایت نکردی و باید جواب بدهی. همین باعث گرفتاری ام شد! در آنجا برخی افراد را دیدم که انسان های مذهبی و خوبی بودند اما به حق النفس اهمیت نداده بودند و بخاطر ضرر به بدن گرفتار بودند. 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
🔴 🔹بسیاری‌ از مشکلات‌ با این‌کار حل می‌شود! ✍ وقتی با آن شهید (در برزخ) صحبت می کردم، توصیفات جالبی از آن سوی هستی داشت. او اشاره می کرد که بسیاری از مشکلات شما با توکل به خدا و درخواست از شهدا بر طرف می گردد. مقام شهادت آنقدر در پیشگاه خداوند با عظمت است که تا وارد برزخ نشوید متوجه نمی شوید. در این مدت عمر، با اخلاص بندگی کنید و به بندگان خداوند خدمت کنید و دعا کنید مرگ شماهم شهادت باشد. بعد گفت: «اینجا بهشتیان همچون پروانه به گرد شمع وجودی اهل بیت علیهم السلام حلقه می زنند و از وجود نورانی آنها استفاده می کنند.» من از نعمت های بهشت که برای شهداست سؤال کردم. از قصرها و حوریه ها و... گفت: «تمام نعمت‌ها زیباست، اما اگر لذت حضور در جمع اهل بیت را درک کنی، لحظه‌ای حاضر به ترک محضر آنها نخواهی بود. من دیده ام که برخی از شهدا، تاکنون سراغ حوریه های بهشتی نرفته اند، از بس که مجذوب جمال نورانی محمد و آل محمد (ع) شده‌اند.» 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت ╼═┈┈┈┈┈•✹•┈┈┈┈═╾ 🔴 نشر دهید✔️
🔴 🔹از ظهور پرسیدم... ✍ سؤالاتی را از جوان پشت میز (منظور از جوان پشت میز مأمور الهی برای حسابرسی شخص در برزخ بوده است) پرسیدم و او جواب داد. مثلا در مورد امام عصر (عج) و زمان ظهور پرسیدم. ایشان گفت: باید مردم از خدا بخواهند تا ظهور مولایشان زودتر اتفاق بیفتد تا گرفتاری دنیا و آخرتشان برطرف شود. اما بیشتر مردم با وجود مشکلات، امام زمان (عج) را نمی خواهند. اگر هم بخواهند برای حل گرفتاری دنیایی به ایشان مراجعه می کنند. بعد مثالی زد و گفت: مدتی پیش، مسابقه فوتبال بود. بسیاری از مردم، در مکان‌های مقدس، امام زمان(عج) را برای نتیجه این بازی قسم می دادند! 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت ‌┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 🔴 نشر دهید✔️
🔴 🔹در آن سوی هستی، بستگان خود را دیدم! من هر روز برای رسیدن به محل کار، مسیری را در اتوبان طی می کنم. همیشه ، اگر ببینم کسی منتظر است، حتما او را سوار می کنم. یک روز هوا بارانی بود. پیرزنی با یک ساک پر از وسایل زیر باران مانده بود. با اینکه خطرناک بود اما ایستادم و او را سوار کردم. ساک وسایل او گلی شده و صندلی را کثیف کرد، اما چیزی نگفتم. پیرزن تا به مقصد برسد مرتب برای اموات من دعا کرد و صلوات فرستاد. بعد هم خواست کرایه بدهد که نگرفتم و گفتم: هر چه می‌خواهی بدهی برای اموات ما صلوات بفرست. من در آن سوی هستی، بستگان و اموات خودم را دیدم. آن‌ها از من به خاطر دعا های آن پیرزن و هایی که برایشان فرستاد، حسابی تشکر کردند این را هم بگویم که صلوات، واقعا ذکر و دعای معجزه گری است. آن قدر خیرات و برکات در این دعا نهفته است که تا از این جهان خارج نشویم قادر به درکش نیستیم. 📚 کتاب سه دقیقه در قيامت