eitaa logo
کلید‌بهشت🇵🇸🇮🇷』
1.2هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
400 فایل
⊰به‌نام‌خدابه‌یادخدابرای‌خدا⊱ ❥کانالی‌پرازحس‌و‌حال‌معنوی⸙ ارتباط با مدیرکانال✉ @SadatKhanooom7 ⇠کپی‌مطالب‌کانال،فقط‌باذکرصلوات‌برای‌‌ظهورمولا(عج)💗 فوروارد قشنگترہ:) تبلیغات♥️ https://eitaa.com/AVA_M313 تولدمون: ۱۳۹۹/۲/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
🌌هرشب ساعت21🕘 🎀با ما همراه باشید🎈 📕رمان📕
💎به وقت رمـ💖ـان💎
💗💗 پاسى از شب گذشته است. نامه رسانى وارد مدينه مى شود و بدون درنگ به سوى قصر حكومتى مى رود تا با امير مدينه (وليد بن عُتبه) ديدار كند. نامه رسان به نگهبانان قصر مى گويد: ــ من همين الآن، بايد امير مدينه را ببينم. ــ امير مدينه استراحت مى كند، بايد تا صبح صبر كنى. ــ من دستور دارم اين نامه را هر چه سريع تر به او برسانم. به او خبر دهيد پيكى از شام آمده است و كار مهمّى دارد. اميرِ مدينه با خبر مى شود، نامه را مى گيرد و آن را مى خواند. او مى فهمد كه معاويه از دنيا رفته و يزيد روى كار آمده است. امير مدينه گريه مى كند، امّا آيا او براى مرگ معاويه گريه مى كند؟ امير مدينه به خوبى مى داند كه امام حسين(ع) با يزيد بيعت نمى كند. گريه او براى انجام كارِ دشوارى است كه يزيد از او خواسته است. آيا او اين مأموريّت را خواهد پذيرفت؟ امير مدينه خود را ملامت مى كند و با خود مى گويد: "ببين كه رياست دنيا با من چه مى كند. آخر مرا با كشتن حسين چه كار". او سخت مضطرب و نگران است و مى داند كه نامه رسان منتظر است تا نتيجه كار را براى يزيد ببرد. اگر از دستور يزيد سرپيچى كند، بايد منتظر روزهاى سختى باشد. "خدايا، چه كنم؟ كاش هرگز به فكر حكومت كردن نمى افتادم! آيا اين رياست ارزش آن را دارد كه من مأمور قتل حسين شوم. هنوز مردم مدينه فراموش نكرده اند كه پيامبر چقدر به حسين علاقه داشت. آنها به ياد دارند كه پيامبر، حسينش را غرق بوسه مى كرد و مى فرمود: "هر كس كه حسينِ مرا دوست داشته باشد خدا نيز، او را دوست مى دارد". هر كس امام حسين(ع) را مى بيند به ياد مى آورد كه پيامبر او را گلِ زندگى خود مى دانست. چرا يزيد مى خواهد گل پيامبر را پر پر كند؟ نویسنده کتاب:دکتر مهدی خدامیان 🔑🌹کلیدبهشت🔑🌹 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📿ذکری که مثل بولدوزر مسیر زندگیت وصاف میکنه ...! 🎙 🌟اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌟 تعجیل در فرج صلوات🌼 🏰🗝 https://eitaa.com/kelidebeheshte‌
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 پنج گروهی که دعاشون مستجاب نمیشه! 🎤استاد رفیعی 🌟اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌟 تعجیل در فرج صلوات🌼 🏰🗝 https://eitaa.com/kelidebeheshte‌
🍃 سلام، روزها و شب‌های بیقراری... 🌧 سلام اشک‌های پر شور ناب... سلام روضه‌‌ها و نوحه‌های دلنشین... سلام ماه محرّم... سلام ارباب بی کفن...✋💔 خدایا 💫 ما رو کمک کن تا بتونیم خوب عاشقی کنیم 💫 خوب عزاداری کنیم کمک کن 💫 بشناسیم عظمت عاشورا رو... 💫 درک کنیم مقام بلند سیدالشهدا(علیه السلام ) رو ... ❤️ 🏴فرا رسیدن ماه محرم، ماه شهادت سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام ) بر عاشقان اهل بیت(علیهم السلام ) تسلیت🏴 🏰🗝 https://eitaa.com/kelidebeheshte‌
═══ ೋ🌿🌹🌿ೋ══ 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 🌷 🌷 🤲 نماز شب ، موجب رضايت پروردگار ، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آسايش بدن‏ها ، مايه ناراحتى شيطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مايه اجابت دعا ، قبولى اعمال و بركت در روزى است. 📖 ارشاد القلوب ج۱، ص۱۹۱ 🤲‍ نماز شب ، انسان را خوش‏ سيما و روزى را زياد و قرض را ادا مى‏ نمايد و غم و اندوه را از بين مى‏ برد و چشم را نورانى مےكند. 📖 ثواب الاعمال ص۴۲ ═══ ೋ🌿🌹🌿ೋ══ ۱۱ رکعت است : ✨۴ تا دو رکعتی (مثل نمازصبح) بنام نافله شب ✨یک دو رکعتی بنام شفع ✨یک یک رکعتی بنام وتر 👈میتوان در هررکعت فقط «سوره حمد» را خواند ؛ 👈میتوان نماز را نشسته خواند؛ 👈میتوان از ۱۱ رکعت فقط دورکعت شفع یا یک رکعت وتر را خواند ؛ 👈میتوان قضای آنها را روز بعد خواند. ═══ ೋ🌿🌹🌿ೋ══ 🔅در یک رکعت نماز وترمی توان جهت اختصار قنوت را کوتاه و مختصر انجام‌داد ولی بهتر است موارد زیر در قنوت خوانده شود ۱. چهل بار بگویید: اَللّهُمَّ اِغْفِر لِ..... و نام یکنفر را بگویید یا اینکه چهل مرتبه بگویید ( اَللّهُمَّ اِغْفِر لِلْمومِنینَ وَ اَلْمومِناتْ وَ اَلْمُسلِمینَ وَ اَلْمُسلِماتْ ) ۲. هفتاد بار ( اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبی وَ اَتُوبُ اِلَیه) ۳. ۷ مرتبه بگویید: هذا مَقامُ الْعائِذِ بِکَ مِنَ اَلْنار ۴. سیصد مرتبه ( اَلْعَفو ) و یک بار( رَبّ اغْفِرْلی وَ ارْحَمْنی وَ تُبْ عَلیََّ اِنَّکَ اَنْتَ التّوابُ اَلْغَفُورُ الرّحیم ) 🏰🗝 https://eitaa.com/kelidebeheshte‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌌هرشب ساعت21🕘 🎀با ما همراه باشید🎈 📕رمان📕
💎به وقت رمـ💖ـان💎
💗💗 اميرِ مدينه هر چه فكر مى كند به نتيجه اى نمى رسد. سر انجام تصميم مى گيرد كه با مَروان مشورت كند. مروان كسى است كه از زمان حكومت عثمان، خليفه سوم، در دستگاه حكومتى حضور داشت و عثمان او را به عنوان مشاور مخصوص خود، انتخاب كرده بود. مروان در خانه خود نشسته است كه سربازان حكومتى به او خبر مى دهند كه بايد هر چه سريع تر به قصر برود. مروان حركت مى كند و خود را به امير مدينه مى رساند. امير مدينه مى گويد: "اى مروان! اين نامه از شام براى من فرستاده شده است، آن را بخوان". مروان نامه را مى گيرد و با دقّت آن را مى خواند و مى گويد: ــ خدا معاويه را رحمت كند، او بهترين خليفه براى اين مردم بود. ــ من تو را به اين جا نياورده ام كه براى معاويه فاتحه بخوانى، بگو بدانم اكنون بايد چه كنم؟ من بايد چه خاكى بر سرم بريزم؟! ــ اى امير! خبر مرگ معاويه را مخفى كن و همين حالا دستور بده تا حسين را به اين جا بياورند تا از او، براى يزيد بيعت بگيرى و اگر او از بيعت خوددارى كرد، سر او را از بدن جدا كن. تو بايد همين امشب اين كار را انجام بدهى، چون اگر خبر مرگ معاويه در شهر پخش شود، مردم دور حسين جمع خواهند شد و دست تو ديگر به او نخواهد رسيد. سخن مروان تمام مى شود و امير مدينه سر خود را پايين مى اندازد و به فكر فرو مى رود كه چه كند؟ او به اين مى انديشد كه آيا مى توان حسين(ع) را براى بيعت با يزيد راضى كرد يا نه؟ مروان به او مى گويد: "حسين، بيعت با يزيد را قبول نمى كند. به خدا قسم، اگر من جاى تو بودم هر چه زودتر او را مى كشتم". مروان زود مى فهمد كه امير مدينه، مرد اين ميدان نيست، به همين دليل به او مى گويد: "از سخن من ناراحت نشو. مگر بنى هاشم، عثمان ( خليفه سوم ) را مظلومانه نكشتند، حالا ما مى خواهيم با كشتن حسين، انتقامِ خون عثمان را بگيريم". حتماً با شنيدن اين حرف، خيلى تعجّب مى كنى! آخر مگر حضرت على(ع)، فرزندش امام حسين(ع) و ديگر جوانان بنى هاشم را براى دفاع از جان عثمان به خانه او نفرستاد! اين اطرافيان عثمان بودند كه زمينه كشتن او را فراهم كردند. اكنون چگونه است كه مروان، گناه قتل عثمان را به گردن امام حسين(ع) مى اندازد؟ اميدوارم كه امير مدينه، زيرك تر از آن باشد كه تحت تأثير اين تبليغات دروغين قرار گيرد. او مى داند كه دست امام حسين(ع) به خون هيچ كس آلوده نشده است. مروان به خاطر كينه اى كه نسبت به اهل بيت(عليهم السلام) دارد، سعى مى كند براى تحريك امير مدينه، از راه ديگرى وارد شود. به همين دليل رو به او مى كند و مى گويد: "اى امير، اگر در اجراى دستور يزيد تأخير كنى، يزيد تو را از حكومت مدينه بركنار خواهد كرد". امير به مروان نگاهى مى كند و در حالى كه اشك در چشمانش حلقه زده است مى گويد: "واى بر تو اى مروان! مگر نمى دانى كه حسين يادگار پيامبر است. من و قتل حسين!؟ هرگز، كاش به دنيا نيامده بودم و اين چنين شبى را نمى ديدم". امير مدينه در فكر است و با خود مى گويد: "چقدر خوب مى شود اگر حسين با يزيد بيعت كند. خوب است حسين را دعوت كنم و نامه يزيد را براى او بخوانم. چه بسا او خود، بيعت با يزيد را قبول كند". سپس يكى از نزديكان خود را مى فرستد تا امام حسين(ع) را به قصر بياورد. نویسنده کتاب:دکتر مهدی خدامیان 🔑🌹کلیدبهشت🔑🌹 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19