1.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👀مثلا...
ما ایرانی هابرا اونا تهدید حساب میشیم☝️
👈چون از همین دیروز که دولت خودخوانده تشکیل دادیم داریم همین طوری تو خاک فلسطین پیش میریم و دو روز یه بار یه نفر می کشیم که خیلی سروصدا نکنه🤷🏻♀
👈یا مثلا این ما هستیم که دانشمندای اسرائیلی رو ترور می کنیم🤐
👈یا مثلا دو روز یه بار تو سازمان ملل یه شو مزخرف میریم که چهرهی اسرائیل رو بین کشور های دیگه خراب کنیم... 😒
👈یا مثلا خود ما ایرانی ها به گفته منابع بین المللی بیشتراز 85 تا کلاهک هسته ای داریم اما اسرائیلی که بیشترین نظارت های ناتو روشه رو متهم به ساخت موشک هسته ای برای نابودی خودمون می کنیم 🤧
👈خلاصه که ما ایرانی ها خیلی بدیم ✋ولی اونا مظلوم مقتدر اند...
❌امیدوارم فهمیده باشین همه ی روابطی که گفته شد کاملا برعکس بود...
پ.ن:آخرشم یه عده بر می گردن میگن،
چرا میگید مرگ بر اسرائیل ؟!
😏جدی جدی من بخندم یا بگریم 😂😩😑
@kelidebeheshte
.
•
وضعیتآمریکـاراقبلاز
حاجقاسموبعدحاجقاسممقایسهکنید !
اگربگوییمآمریکادرخونحاجقاسمغرق
شده؛بزرگنمایےنکردیم ✌🏼
@kelidebeheshte
°
°
🌿وقتۍدلتوݩ گرفتہ ایݩ دعــا رو مرتب بخونیݩ تاحاݪ دلتوݩ خوب شہ:))
🌿اللهم غیـِّر سو حالِنا بحسنِ حالِک
خـــدایا حاݪ بد مــا روبہ
حاݪ خــوبــــ خودت تغییر بده🤲🏻
🌿حاݪ دلتوݩ خوب😉
@kelidebeheshte
°
°
مــا بۍتو خســـتہ ایمـ...
توبۍمــا چگونہ اۍ؟😔
°
°
حواستوݩ هست یہ ماه دیگہ میشہ یہ ســال؟💔
@kelidebeheshte
تاحالاازکسیسیلیخوردی
چقدردردداشت..
چقدگریه کردی..
دلت شکست💔
چقدغصهخوردیکه
حقتسیلینبوده😕
حقتدلهشکستتنبوده😢
باخودتگفتیچراسیلیزدبهم😪
خوباونیکهزدتوصورتتیکنفربودبود
همونیکنفربااونسیلیشچقددلخورت
کردناامیدت کرد😟
حالافکراینوبکن
هروزچندهزارنفردارنباکاراشون
بهصورتامامزمانسیلیمیزنن👋🏻
امامزمانخونگریهمیکنهدلش
چندبارشکسته...💔
نمیشهبشماری
اماناامیدنشده
بازمبهمونامیدداره
شکایتمونوپیشهخدانمیبره...
نمیگهناامیدشکردیم
هنوزمبهمونامیدداره
ناامیدش نکنیم😇
"اللهمعجللولیکالفرج"
♡
بہترین جواب سختۍ:توڪل🤲
بہترین جواب خوبۍ:تشڪر👌
بہترین جواب زندگۍ:قناعت☺️
بہترین جواب شڪست:امیدوارۍ💞
یادمان باشد با شڪستن پای دیڱران ما بہتر راه را نخواهیم رفت!
یادمان باشد با شڪستن دل دیگران ما خوشبخت تر نخواهیم شد!😔
ڪاش بدانیمـ اگر دلیل اشڪ.کسۍ شویم دیگر با او طرف نیستیم با خداۍ اون طرفیم☝️
ڪاش انسانہا انسان بمانند...😍
هدایت شده از کلیدبهشت🇵🇸🇮🇷』
#باهم_بخونیم
🌸 #وعده_شبانه
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ
✨الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
✨اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
✨السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَة
✨الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
✨یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِ
✨مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین.
#دعای_غریق🌷
« یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک َ»
🌱 به نیت شفای بیماران و رهایی از ویروس منحوس کرونا و سلامتی اقا صاحب الزمان و رهبرمان .....
╔═══✨ ════╗
@kelidebeheshte
╚═══✨ ════╝
💗#رهایی_از_شب💗
#قسمت_سی_ونهم
فاطمه نگرانم بود.
با سوالات پی در پی به جانم افتاد:عسل چیشده؟! چرا گریه میکنی؟ حالت بده؟؟
نکنه با اون پسره حرف زدی چیزی بهت گفته؟
آره شاید همه ی این بغض وناراحتی بخاطر کامران باشه. .بخاطر حرفهای تند و صریحش..بخاطر اینکه مستقیم پشت تلفن بهم گفت که من براش مهم نیستم..من برای هیچ کس در این دنیا مهم نبودم...هیچ کس..
چقدر احمق بودم که فکر میکردم برای اینها اهمیتی دارم.همانجا که ایستاده بودم نشستم و سرم را به دیوار تکیه دادم و از ته دل اشک ریختم.
فاطمه مقابلم زانو زد و دستان سردش رو روی زانوانم گذاشت و با چشمانی پراز سوال نگاهم کرد.
به دروغ گفتم:
- خوب نیستم فاطمه..ببخشیدنمیتونم راه برم.
البته همچین دروغ دروغ هم نبود.ولی فاطمه فکر میکرد این ناتوانی بخاطر شرایط جسمانیمه.
بامهربانی و نگرانی گفت:
_الاهی من قربونت برم.من که بهت گفتم بریم یجا بشین..رنگ به صورت نداری آخه چت شده قربون جدت برم.
دوباره زدم زیر گریه..
یا فاطمه ی زهرا من از گناهانم توبه کردم..دستمو رها نکن..یا فاطمه ی زهرا اون عطر خوشبوی دوران کودکی رو که صف اول مسجد کنار آقام استشمام میکردم رو دوباره وبرای همیشه بهم هدیه بده..من میدونم این توقع زیاد و دوریه ولی تا کی باید همه چیزهای خوب از من دورباشه؟مدتهاست از همه نعمتها محروم بودم.یکبارهم به دل من بیاین..اگر واقعا مادرم هستی چرا برام مادری نمیکنی؟؟
میان سوالهای مکرر فاطمه ،چشمم به قدمهایی افتاد که درست مقابل دیدگانم ایستاده بود.نفس عمیق کشیدم.او مقابلم نشست و با چشمانی که پراز سوال بود نگاهم کرد.
-حالتون خوب نیست؟؟ پرستار رو صدا کنم؟
اشکهایم را پاک کردم ودردل گفتم:این درد بی درمانی که من دارم پرستار نمیخواد طبیب میخواد. طبیبشم تویی..
-نه..نه حاح آقا. .خوبم
-خوب اگر خوبید چرا این حال و روز رو دارید؟چرا مثل بچه مدرسه ایها گریه میکنید؟
فاطمه ریز ومحجوب خندید .منم به زور خندیدم.
حاج مهدوی باچشمان زیباش رو به فاطمه گفت:
اگر احتیاجی به استراحت ومراقبت بیشتر دارند میتونیم کمی دیرتر بریم.مشکلی نیست.
فاطمه هم با همان لحن جواب داد:نمیدونم حاج آقا بعد نگاهی پرسشگر به من انداخت و گفت:
_من و حاج آقا حرفی نداریم .اگر حس میکنی خوب نیستی بمونیم.
من چادرم رو روی سرم مرتب کردم و با خجالت گفتم:نه...نه...خیلی ببخشید معطلتون کردم.
حاج مهدوی با گوشه چشمش نگاهم کرد واز جا برخاست و به سمت پرستاری که قصد رفتن به اتاقی دیگر داشت، رفت.
صدای حاج مهدوی به سختی شنیده میشد ولی پرستار با صدای نسبتا رسایی پاسخ داد:
-اگر میخواین نگهشون داریم مشکلی نیس منتها ایشون الان حالشون بخاطر ضعف واحتمالا گرسنگی بهم ریخته. البته ما سرم هم وصل کردیم.ولی باز باید کمی معده اش تقویت شه.
ای پرستار بیچاره!!!تو چه میدونی درد من چیه؟!گرسنگی کدومه؟؟
درد من درد عشقه...
یک عشق یک طرفه!!یک عشق نافرجام!!
حاج مهدوی در حالیکه به سمت ما میجرخید رو به فاطمه گفت:
_خوب پس،اگر مشکل خاصی نیست وخواهرمون حس میکنند حالشون مساعده بریم.
حرصم درآمد وقتی میدیدم حتی حال من هم از فاطمه میپرسد!!
خوب چرا اینقدر بهم بیتوجهی؟؟!!
اگر من نامحرمم فاطمه هم هست..
چرا با اوحرف میزنی با من نه؟!!!
دلم لرزید...نکنه.؟؟؟
حتی فکرش هم آزارم میداد..
نه! نه! اگر آنها با هم قرار ومداری داشتند حتما فاطمه بهم میگفت. با ناراحتی بلندشدم.خاک چادرم را تکان دادم و بدون نگاه کردن به آن دو بسمت درب خروجی راه افتادم.
🍁نویسنده : ف مقیمی 🍁
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte