5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا از هرچه بگذرد، از حق الناس نمی گذرد
حواسمان باشد:
کلید بهشت🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
13.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 راه اثر پذیری از قرآن چیست؟
👈🏻 اگر کسی اینگونه قرآن بخواند، دیگر قرآن را رها نخواهد کرد ...
#پناهیان
استادعالی_پناهیان
کلید بهشت🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #استوری_امام_زمانی
انشاءالله فرج امضا میشه.
این آقای منجی دنیا میشه.
تعجیل در فرج #امام_زمان صلوات
🌤 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌤
کلید بهشت🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ معجزه ی بزرگ امام رضا ❤️
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#امام_رضا
کلید بهشت🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
#تلنگر
❣به سه چیز هرگز نمیرسی:
۱- بستن دهان مردم
۲- جبران همهی شکست ها
۳- رسیدن به همه آرزوها
سه چیز حتما به تو میرسد:
۱- مرگ
۲- نتیجه عملت
۳- رزق و روزی
حالا اگر میخواهی به همه چیز برسی:
۱- توجه #خدا را به خودت جلب کنی
۲- خدا در زندگیت بیاور
کلید بهشت🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣ادای آدم خوبارو درمیاریم
استاد دانشمند
کلید بهشت🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍️سخنرانی حاج آقا دانشمند
🎬موضوع: مادرداری بیست؛ همسرداری چند؟
✅ استاد دانشمند
کلید بهشت🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
✨اگه میخوای به کمال برسی
#نماز_شب رو به خودت واجب کن !
✅یعنی اگه احیانا سروقت نخوندی
حتما قضاش رو بخون...
🌼 پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله:
دو رکعت نمازی که انسان در پایان شب بخواند، برای او بهتر است از دنیا و آنچه در آن است. اگر برای امتم دشوار نبود، #نمازشب را بر آنان واجب میکردم.
هرشب به عشق #امام_زمان نماز شب بخوانیم💝
کلید بهشت🔑🌹🕊
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
@kelidebeheshte
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
💗#خریدار_عشق💗
#قسمت_شصت
بعد از قطع شدن تماس در اتاق باز شد
فاطمه: اعتصاب کردی خانووم
- اعتصاب چی ؟
فاطمه:اعتصاب دیدن یار...
- اگه واقعن با اعتصاب کردن ،یارمو میبینم ،تا عمر دارم اعتصاب میکنم...
فاطمه: خوبه حالا،هندی شدی واسه ما ،پاشو بیا افطار کن تا پس نیافتادی
- باشه الان میام
بعد از خوردن غذا به اتاقم برگشتم و وضو گرفتم، شرع کردم به نماز و دعا خوندن
تا سحر بیدار بودم وبعد از خوردن سحری و خوندن نماز صبح خوابیدم
نزدیکاهای ظهر بیدار شدم
دست و صورتمو شستم و لباسمو پوشیدم رفتم از اتاق بیرون
مادرجون روی تخت نزدیک حوض نشسته بود و داشت قرآن میخوند - سلام
مادر جون: سلام به روی ماهت ،کجا میری؟ - خونه،خیلی وقته مامان و بابا رو ندیدم
مادر جون: کاره خوبی میکنی ،حتمن خیلی دلشون برات تنگ شده - اره
مادر جون: برو به سلامت ،امشب برمیگردی؟
- نه ،فردا شب برمیگردم ،از سمت جمکران میام خونه
مادر جون: باشه ،مواظب خودت باش - چشم،فعلن با اجازه
مادر جون : در امان خدا
یه ماشین گرفتم رفتم سمت خونه ،زنگ آیفون و زدم ،در باز شد،وارد حیاط شدم
چقدر دلم تنگ شده بود واسه خونه
یه دفعه درخونه باز شد مامان اومد بیرون
چشماش گریان بود،با دیدن اومد سمتمو بغلم کرد
مامان: نمیگی یه پدر و مادر چشم به راهتن؟ نمیگی نبودنت دیونمون کرده؟ نمیگی وقتی نمیای خونه بابات تا صبح به خاطر تنهایی تو نمیخوابه ،چقدر بیرحم شدی بهار ،که مارو فراموش کردی...
-ببخش مامان خوشگلم،نبود سجاد عقلمو از کار انداخته بود ،فقط فکر و ذهنم سجاد بود ،شما به بزرگیتون منو ببخشین (مامان شروع کرد به بوسیدن دست و صورتم )
مامان: الهی قربونت برم ،خوش اومدی، بیا بریم داخل وارد خونه شدم رفتم سمت اتاقم ،در اتاقمو باز کردم ،همه چی مرتب بود
انگار یه چیز کم بود، بوی سجاد ،اینجا نشونه ای از سجاد پیدا نمیکردم ، یاد حرف دیشبش افتادم ،قرار بود امروز بره عملیات
پناه بردم به سجاده و نماز و قرآن خوندن
بعد ازخوندن نماز ،رفتم پایین
بوی آبگوشت ،کل خونه پیچیده بود،رفتم داخل آشپز خونه روی صندلی میز ناهار خوری نشستم -مامان جان ،یه چاقو بده من سالاد درست کنم
مامان: باشه،مواظب باش دستتو چاقو نزنی
-باشه
شروع کردم سالاد درست کردن
مامان: بهار مادر ،سجاد تماس گرفته؟
- اره ،هر یه روز در میون زنگ میزنه
مامان: خدا رو شکر ، یه سفره ،ابوالفضل نذر کردم ،انشاءالله به سلامت برگرده ،برگزار کنم - انشاءالله...