eitaa logo
کلید‌بهشت🇵🇸』
1.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
329 فایل
⊰به‌نام‌خدابه‌یادخدابرای‌خدا⊱ ❥کانالی‌پرازحس‌و‌حال‌معنوی⸙ ارتباط با مدیرکانال✉ @SadatKhanooom7 ⇠کپی‌مطالب‌کانال،فقط‌باذکرصلوات‌برای‌‌ظهورمولا(عج)💗 آوا {حرفامون}:@AVA_M313 تولدمون: ۱۳۹۹/۲/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شجره نامه (ره)👆🏻 🏴روحش شاد و یادش گرامی❤️ 🔑🌹کلیدبهشت🔑🌹 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
990314_سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت سی‌ویکمین سالگرد رحلت امام خمینی .mp3
17.41M
🔺صوت کامل سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت سی‌ویکمین سالگرد رحلت (رحمت‌الله)⬛️ 🔑🌹کلیدبهشت🔑🌹 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
👌 نکته ی امروز 👌♥️ 💠دخترخانوم خوشگل ! 💠آقا پسر خوشتیپ ! 👌لطفا ڪنار آینہ اتاقت بنویس: طورے آرایش ڪن؛ لباس بپوش؛ و تیپ بزن ڪہ؛ "امام زمـــــان" نگاهت ڪنہ نہ مردم ... ☘️ 🔑🌹کلید بهشت🔑🌹https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
📣📣توجه 🔔 توجه📣📣 📺فیلم سینمایی📺 🇮🇷یتیم خانهء ایران🇮🇷 ⏰امروز ساعت 20⏰ 🖥از شبکهء آی فیلم🖥 📀فیلمش خیلی قشنگه👌🏻👌🏻👌🏻 ♨️از دستش ندین‼️
📗رمان📕 عاشقانه 💞مذهبی💚 ❤️بدون تو هرگز💔 ⚜️قسمت پنجم📖 :)👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
❤ بسم رب الشهدا ❤ ❤️بدون تو هرگز💔 🔷اون شب تا سر حد مرگ کتک خوردم. بی حال افتاده بودم کف خونه،  مادرم سعی می کرد جلوی پدرم رو بگیره اما فایده نداشت. 🔹نعره می کشید و من رو می زد. اصلا یادم نمیاد چی می گفت. 💟چند روز بعد، مادر علی تماس گرفت اما مادرم به خاطر فشارهای پدرم ،دست و پا شکسته بهشون فهموند که جواب ما عوض شده و منفیه. 🔶مادر علی هم هر چی اصرار کرد تا علتش رو بفهمه فقط یه جواب بود،  شرمنده، نظر دخترم عوض شده ... چند روز بعد دوباره زنگ زد. من وقتی جواب رو به پسرم گفتم، 🔸ازم خواست علت رو بپرسم و با دخترتون حرف بزنم. علی گفت: ✔ دخترشما آدمی نیست که همین طوری روی هوا یه حرفی بزنه و پشیمون بشه. تا با خودش صحبت نکنم و جواب و علت رو از دهن خودش نشنوم فایده نداره ... 🌟بالاخره مادرم کم آورد.اون شب با ترس و لرز، همه چیز رو به پدرم گفت. اون هم عین همیشه عصبانی شد. 💥بیخود کردن .چه حقی دارن می خوان با خودش حرف بزنن؟ بعد هم بلند داد زد هانیه ... این دفعه که زنگ زدن، خودت میای با زبون خوش و محترمانه جواب رد میدی ... ❌ادب؟ احترام؟ تو از ادب فقط نگران حرف و حدیث مردمی... این رو ته دلم گفتم و از جا بلند شدم ... به زحمت دستم رو به دیوار گرفتم و لنگ زنان رفتم توی حال. ✳ یه شرط دارم، باید بزاری برگردم مدرسه!!! با شنیدن این جمله چشماش پرید. می دونستم چه بلایی سرم میاد اما این آخرین شانس من بود ... اون شب وقتی به حال اومدم،تمام شب خوابم نبرد. 🍃هم درد، هم فکرهای مختلف ... روی همه چیز فکر کردم ... یاس و خال بزرگی رو درونم حس می کردم. ✴برای اولین بار کم آورده بودم. اشک، قطره قطره از چشم هام می اومد و کنترلی برای نگهداشتن شون نداشتم. ❤بالاخره خوابم برد اما قبلش یه تصمیم مهم گرفته بودم. به چهره نجیب علی نمی خورد اهل زدن باشه،  از طرفی این جمله اش درست بود، من هیچ وقت بدون فکری و تصمیم های احساسی نمی گرفتم. 🍃حداقل تنهاکسی بود که یه جمله درست در مورد من گفته بود و توی این مدت کوتاه، بیشتر از بقیه، من رو شناخته بود. ⭐با خودم گفتم، زندگی با یه طلبه هر چقدر هم سخت و وحشتناک باشه از این زندگی بهتره ... ⁉اما چطور می تونستم پدرم رو راضی کنم ؟ چند روز تمام روش فکر کردم تا تنها راهکار رو پیدا کردم .... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈🏻با ما همراه باشید.... 🔑🌹کلیدبهشت🔑🌹 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محرم📆 📝 78روز تآ مُحَرم🖤🏴