در روایت می خوانیم :
من لم يعرف الهيئة و التشريح فهو عنّين في معرفة الله
کور است از معرفت خدا کسی که از علم اسمان شناسی و بدن شناسی ( عالم اصغر) بی خبر باشد
دیشب در یک بحثی حوالی صبح به شخصی بظاهر اهل علم گفتم بصورت کنایه : کسی که اطلاعات حقیقی علمیش در حد معالم نیست ( گرچه اطلاعات مدرکی ارشد) چطور جرائت میکند بگوید این بیان فلان عالم را یا این برداشت از روایت را قبول ندارم ؟!
سکوت کرد!
واقعا تفسیر به رای چقدر فراوان شده و هر کس اهل استفراغ گشته البته نه استفراغ وسع ! و به او گفتم صرف استحسان دین الهی فهم نمی شود !
قاطبه باید بفهمیم اکنون نهایت کار ما (درصورت توان)نظریه دادن تعلیقی است . نه متجزی !