🏴انالله و اناالیه راجعون🏴 #راز_غربت_امامان_حق_علیهم_السلام سدير صيرفي مي‌گويد خدمت امام صادق علیه السلام رسيدم و گفتم: به خدا سوگند، روا نيست كه شما نشسته‌ايد و قيام نمي‌كنيد. امام فرمود:چرا؟ گفتم: چون دوستداران و پيروان و ياوران شما فراوانند. به خدا سوگند اگر امير المؤمنين علیه السلام به اندازه شما ياور داشت، قبيله تيم وعدي، جرات نمي‌كردند به طرفش بيايند. امام فرمود: تعداد ياوران و شيعيان من احتمالا چقدر است؟ عرض كردم:صد هزار نفر. حضرت فرمود:صد هزار نفر؟! عرض كردم:بله، بلكه دويست هزار نفر. حضرت فرمود:دويست هزار نفر؟! عرض كردم:بله، بلكه نصف دنيا از ياوران شما هستند، حضرت سكوتي كرد و فرمود: همراه ما تا ينبع بيا، امام مرا به منطقه‌اي برد كه خاك سرخ رنگي داشت و چوپان نوجواني،بزغاله‌ هايش را براي چرا آورده بود،امام نگاهي به او كرد وبه من فرمود: اي سدير، به خدا سوگند اگربه تعداد اين بزغاله‌ها شيعه و ياور داشتم، روا نبود يك لحظه درمقابل حكومت ظلم و جور بنشينم و براي گرفتن حقم قيام نكنم، از مركب‌ها پياده شديم و نماز خوانديم. بعد از نماز رفتم بزغاله‌ها را شمردم. فقط هفده تا بودند[۱] امام جعفرصادق علیه السلام با انقلاب فرهنگی از سویی پروژه نفوذ اموی - یهودی را خنثی کرده بودند و از سویی دیگر نهضت بیداری(مکتب جعفری) را میان خفتگان و غافلانِ امّت پیامبر آخرالزمان پایه گذاری نمودند! حالا برای امام جعفرصادق علیه السلام، فرصت قیام نرم فرهنگی پیش آمده با برگزاری کرسی تدریس، نهضت علمی و معرفتی برقرار کردند! در روایت ها هم نقل است با وجود ۴۰۰۰شاگردی که سالهای سال پای کرسی تدریس امام جعفرصادق علیه السلام بودند، از دولب انسان کامل که مخزن و معدنِ مطلقِ علم الله، حکمت الله،معرفت الله اند، بهره بردند، اما چه میشود که حضرت میفرماید: اي سدير! به خدا سوگند اگر به شمار اين بزها(تعداد ۲۰ راس و در روایتی ۴۰ راس) شيعه داشتم،نشستن بر من روا نبود! #از_شیعه_تنوری_تا_شیعه_شعوری در زمان امام جعفرصادق علیه السلام یکی از یاران خراسانی به نام سهل خراسانی خدمت ایشان می رسند و حین گفتگو مکرر از ایشان سوال می کنند که:آقا چرا قیام نمی فرمایید؟! چرا تشکیل حکومت اسلامی نمی دهید؟! حضرت سعی می کنند که با سکوت و لبخند از کنار این موضوع بگذرند، تا اینکه شیعه خراسانی اصرار می ورزد که : آقا چرا ما که هستیم! و کم کم اعتراضش تندتر می شود که: با این که حق خلافت و رهبری از آن شماست و با این که ـ فقط در خراسان صد هزار شیعه ی طرفدار و شمشیر زن دارید، چرا نشسته اید و قیام نمی کنید؟ امام علیه السلام به کنیزدستور داد تنور با آتش گرم کنند سپس به آن خراسانی گفتند: برو داخل تنور! اما آن خراسانی با تعجب از این خواسته حضرت، عذرخواهی کردند و از رفتن داخل تنور خودداری کردند! در این حین، ناگهان هارون مکی که مومنی وارسته و از یاران امام بود وارد شد. امام به او فرمود: کفش هایت را کناری بگذار و وارد تنور آتش شو و در آن بنشین! او بی درنگ داخل تنور داغ شد و در آن نشست. امام پس از مدتی که با آن خراسانی صحبت می فرمود و از اوضاع و احوال خراسان جوری سخن می گفت که گویا از خود سهل هم بیشتر و بهتر بر مسایل خراسان واقف است، به وی فرمود: برخیز و داخل تنور را نگاه کن!سهل برخاست، به تنور نگاه کرد و دید که هارون مکی با آرامش تمام در میان آتش نشسته است، آن گاه امام فرمود:در خراسان چند نفرمثل این مرد دارید؟ سهل عرض کرد: سوگند به خدا، حتی یک نفر هم این طور نداریم. فرمود: ما تا وقتی پنج نفر شیعه واقعی نداشته باشیم قیام  نمی کنیم[۲] آنچه که مبرهن است امام معصوم، مطلقان در سنجش التزام عملی و میزان تبعیت شیعیان از امر امام بدنبال راههایی نبودند که موجب وهن، تشکیک و تخریب چهره اسلام، قرآن، دین و مکتب تشیع بشود! زیرا توقف صرف در ظاهر شیعه تنوری! میتواند بعنوان یک امر غیر متعارف و غیرمعموم تلقی شود و اساسا امام علیه السلام به دنبال تربيت شيعه تنوري با اين تفسيري كه تا به حال براي ما كرده اند نبودند! مقصود شیعه تنوری، در لایه های باطنی روایت نهفته است، چه اینکه امام علیه السلام، قرآن ناطق است و قرآن ناطق نیز دارای بطون مختلف است! پس شیعه واقعی یعنی شیعه تنوری! اما شیعه تنوری، ثمره شیعه شعوری و شهودی است! شیعه تنوری، میوه شیعه معرفتی و معیتی است! شیعه تنوری، ظهور مقام منّا اهل البیت است! شیعه تنوری، جلوه گری اتّحاد و اتّصال با حقیقت محمدیه است! شیعه تنوری، تجلّی ولایت تصرّفی انسان کامل است! شیعه تنوری، نمودِ دنیایی کرسی خلیفه الله مطلق است! حالا از ۴۰۰۰ نفر شاگرد مکتب امام جعفرصادق علیه السلام، چند نفر شیعه تنوری بودن! اکثریت در امامِ مقید به جسم مادّی، متوقف بودند و آن را میشناختند! ----------------❀○❀------------------ 🆔️ آیدی مدیر کانال @zohor313iran 🆔️ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh

🔘 #پي_نوشت_بحث_راز_غربت [۱] - كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، تحقيق علي اكبر غفاري، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ چهارم،۱۳۶۵ ج۲، س۱۵۲ [۲] -  ترجمه از مناقب ابن شهر آشوب جلد۴ صفحه ي ۲۳۷ و بحارالانوار جلد ۴۷ صفحه ي ۱۲۳ حديث ۱۷۲ ----------------❀○❀------------------ 🆔️ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh

🏴انالله و اناالیه راجعون🏴 #خلقت_نوری_اهل_بیت_علیهم_السلام صلی الله علیک یا جعفر ابن محمدالصادق بهترین و عالیترین مرجع شناخت امام علیه السلام، همانی است که شخص امام علیه السلام از لسان خویش، اشاره فرموده اند! اشاره به مقامات عرشی و ماورایی امام علیه السلام! اشاره به جایگاه امام علیه السلام در نظام خلقت! اشاره به رابط و نسبت امام علیه السلام با اسم ذاتی هو و دایره توحید احدی و صمدی! اشاره به نقش امام علیه السلام در قوس نزول آفرینش و قوس صعود معاد! اشاره به وجود ربطی میان هو و جمیع خلائِق دارد! همان ساحتی که نزد فرزندان آدم و امت پیامبرآخرالزمان مغفول مانده! همان شئوناتِ ماورایی که هیچ ادراک و فهم نورانی نسبت به آن نداریم! چرا که آگاهی و شناخت ما در حدّ امام مقید به جسم توصیفی و وجود استوره ای صرف است! همین غفلت و جهل و شناخت ظاهری ما، علت العلل غربت و مظلومیت امام علیه السلام است!... لذا به همین دلیل است که امیرالمومنین علیه السلام در حدیث مشهور معرفت به نورانیت خطاب به جناب سلمان و ابوذر، معرفت به نورانیت را برای هر زن و مرد شیعه واجب قطعی برشمرده و کوتاهی از آن، شک کننده در امر امامت ایشان میدانند! علت اینکه امامان معصوم علیهم السلام احادیث و روایات مربوط به خلقت نوری اهل بیت علیهم السلام و مقامات نوری ایشان را صعب و سخت میدانند! چون ادراک و شناخت اکثریت، در حدّ محسوسات و موهومات و متخیّلاتِ غالب میتواند از بُعد مقید به جسم امام علیه السلام آگاهی و علم پیدا کنند و غالباهرگز نتوانستند قدم حضوری و شهودی فراتر از جسم مقید به امام علیه السلام و لایه های باطنی ایشان، بگذارند!...قاعدتا اکثریت امت پیامبرآخرالزمان، گرفتار تکرار و مکررات فعل و عمل و قول مادّی و مقید امام علیه السلام شده و سایه حجاب عادت بر ذهن و خیال و عقل و قلب او سبب میشه تا از امام علیه السلام، قداست زدایی شده و همانند زید و امر، هیچ ادراکی از حُسن و قُبحی از حریم و حرمت ملکوتی امام علیه السلام نداشته و در مقابل این ذوات مقدس، به اجتهاد و انتقاد، قیام میکردند!.... حالا چراییِ این امر قبلا تبیین شد و آن اینکه؛ آنی که بر مملکت نفس سلطنت میکند، وهم و خیال و حسّیات است لذا ادرکاتی که شخص دریافت میکنه، محدود به صورت و مدّت و مادّه میباشد! نتیجتاً شاکله باطنیِ شخص که عین ادراکاتش میشود! ادرکاتی که در حدّ و حدود حیوانیّت بوده و ملکاتِ نفسانی که منطبق بر خصوصیات و خصلتهای حیوانات عالم طبیعت است در واقع صورتِ شاکله باطنی ما را تشکیل میده! حالا همین شاکله باطنی، محرک و مبداء تمایلات ما خواهد بود! با این وجود، فهم و ادراک خر و گاو و گرگ و خرس و سگ و خوک و میمون و روباه و شغال و مار و عقرب و...چه نسبت و ربطی با عالم ملکوت و عرش و نور و حقیقت محمدیه و کرسی خلیفه الله مطلق، قلّه قاف عالم اعلی علّیین دارد! لذا برآن آمدیم تا بحثیُ از جمع روایاتی که به نقل قول از وجود قدسی پیامبرعظیم الشان، امیرالمومنین، امام سجاد، امام جعفرصادق و امام موسی ابن جعفرعلیهم السلام از جلد پنجاه وپنجم بحارالانوار احادیث ۱۰ الی ۶۱ انتخاب شده است ارائه کنیم! چرا که معارف عمیق و عجیب و پیچیده ای در غالب الفاظ با استفاده از تعابیر معقول به محسوس از لسان ملکوتی ائمه اطهارعلیهم السلام بیان شده است، هرچند این ذوات مقدس برای انتقال معانی و حقایق بلندعرشی، مجبور به استفاده از تعابیری در حد ادراکات فرزندان آدم که غرق در عالم معلومات درهم آمیخته با محسوسات و موهومات و متخیلات! اما تمام کلمات و الفاظ که تعبیر معقول به محسوس هستند همچون قرآن حکیم، کُدهایی هستند که عقل ها، قلبها و نفوس مطهر میتوانند از آنها رمزگشایی نموده و به فهم و ادراک لایه های باطنی معارف متعالی و نورانی آنها رسید! 📌بخش ۳۹- لینک بخش۳۸ ----------------❀○❀------------------ 🆔️ آیدی مدیر کانال @zohor313iran 🆔️ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh

🏴انالله و اناالیه راجعون🏴 #خلقت_نوری_اهل_بیت_علیهم_السلام صلی الله علیک یا جعفر ابن محمدالصادق بحث خلقت نوری اهل بیت علیهم السلام از جمع روایاتی که به نقل قول از وجود قدسی پیامبرعظیم الشان، امیرالمومنین، امام سجاد، امام جعفرصادق و امام موسی ابن جعفرعلیهم السلام از جلد۵۵ بحارالانوار احادیث ۱۰ الی ۶۱ انتخاب شده است ارائه کنیم! اگرچه در خلال مباحث مربوط به اهل بیت علیهم السلام، مبانی معرفتی خلقت نوری اهل بیت علیهم السلام را تبیین نموده ایم ولیکن بازهم با دقت و مطالعه چندباره این روایت، سعی کنید به عمق و پیچیدگی و عظمت لایه های باطنی مقامات باطنیِ اهل بیت علیهم السلام پی ببریم و افتخار کنیم به عالم برای داشتن چنین امامانی و شکر کنیم به تصدیق،محبت و اطاعت از این ذوات مقدس! خلقت نوری اهل بیت علیهم السلام: آنگاه خداوند بر خلق مخلوقات اراده فرمود، همين اراده سبب تجلي و تلألؤ شديد نور محمّد گرديد، به ناگاه جوهري عظيم پديد آمد، خداوند آن جوهر را به دو نيم تقسيم نمود. بر نيمي با نظر هيبت توجه فرمود آب گوارائي عظيم خلق شد،آنگاه بر دومين قسم جوهر فوق با ديده شفقت نگريست عرش الهي آفريده شد،عرش عالم ملكوت و عالم غيب را تشكيل مي‌داد، اين مخلوق مرتفع، مجهول و غير قابل درك عادي از براي انسان‌ها، داراي اوصاف و معاني فراواني است كه هر كدام وصف و سبب خاص خود را دارند، عرش خلق شده از تجلّي اسمي از اسماء خداوند که دو چهره علمي و جسماني داشت، چهره‌اي از آن ملك كيفي است، كه از يك طرف واسطه در تعيين كيفيت ارتباط خداوند با مخلوقات و تدبيرات الهي و علم خداوند به آن اشياء است و از طرفي ديگر با تدبير او صفات وكيفيات اشياء تعيين مي‌شود. چهره ديگر چهره علمي عرش بوده و جامع جميع وجود تمثيلي اشياي عالم و وجود اجمالي آن‌ها قرار مي‌دهد. چهره علمي عرش از چهار نور فروزان، قرمز، سفيد، سبز، زرد، از ميان انوار نوراني نور پيامبر خلق شده است اين انوار چهارگانه، همان نورهايي هستند كه قلوب مؤمنين را بينا و بصير و قلبهاي ظلمتكده جاهلان را عناد مي‌بخشد. چهره علمي عرش را،هشت انسان بلند مرتبه زميني حمل مي‌كنند: پيامبر، امیرالمومنین،امام حسن، امام حسين، نوح، ابراهيم، موسي و عيسي علیهم السلام و مراتب ديگر آن را علماء ـ‌ائمه عليه‌السّلام‌ حمل مي‌كنند. امّا چهره جسماني عرش، بسي شگفت‌ انگيز است،اين جوهره جسماني نوراني،كه به واسطه اسم اعظم خداوندي پديدار شده است و درست به محاذات فوقاني كعبه، مربع شكل با چهار استوانه اصلي از جنس ياقوت قرمز است، اين جسم عظيم ازهفتاد هزار ركن استوانه‌اي شكل كه هر يك به زباني تسبيح خداوند مي‌گويند، تشكيل شده است، طول هر كدام از اركان فوق از فراز عرش تا مادون آسمان و زمين ادامه دارد،صداي رعدآساي اين استوانه‌هاي عظيم چنان غرشي دارد كه اگر يكي از آن صداها بر زمين فرود آيد، كوهها، شهرها و دژها را نابود، درياها را منفجرو تمامي موجودات آن را نابود مي‌سازد. صداي تسبيح، حمد، توحيد و تكبير اركان استوانه‌اي عرش فضاي جهان گيتي را پر كرده است، چراكه از نوري خلق شده‌اند كه خود آن نور زرد پيامبرصلی الله علیه و آله خود در پيشگاه خداوند به تسبيح و تقديس مشغول است! ميان اين استوانه‌هاي عظيم به اندازه پرواز ده‌هزار سال فاصله است، هر زور هفتاد هزار پرتو نوراني استوانه‌هاي ياقوتي فوق را فرا مي‌گيرد، در ميان اين استوانه‌ها ۳۶۰ هزار پايه آفريده شده كه در كناره هر كدام از پايه‌ها ۳۶۰هزار ملك عظيم وجود دارد كه كوچكترين آن‌ها مي‌تواند آسمانهاي هفت‌گانه زمين را مانند ريگي در اختيار بگيرد وگرداگرد عرش الهي چهار رود خروشان وجود دارد،رودي از نور كه فضاي عرش را فرا گرفته، رودي از آتش ملتهب و افروخته، رودي ازيخ سفيدي كه برق سفيدي آن چشمان را خيره مي‌كند و بالاخره رودي از آب زلال و گوارا، باري اين جوهره ياقوتي توسط هزاران ملك عظيم‌الجثه احاطه شده بود. به ناگاه فرمان الهي در رسيد كه:اي ملائكه! عرش را حركت داده و حمل كنيد، آنان با تمامي قوا براي حمل عرش تلاش كردند ولي نتوانستند آن را حمل كنند، خداوند تعدادشان را دو برابركرد، باز نتوانستند آن را حمل نمايند. فرمان رسيد:اي ملائكه كنار برويد به قدرت خويش آن را نگه مي‌دارم، ملائك به سرعت كنار رفتند و خداوند به كمك اسمي از اسماء وجودي‌اش آن را نگهداشت سپس به ملك فرمان حمل داد، آنان با تعجب گفتند: خداوندا آن همه ملائك نتوانستند عرش تو را حمل كنند پس چگونه ما ۸تن آن را حمل كنيم. ندا رسيد: منم خداوندي كه نزديك كننده دورها،ذليل كننده عزيزان، سبك كننده سنگين‌ها، آسان كننده سختي‌ها، هستم هر كاري بخواهم مي‌كنم، هر آن‌چه را اراده كنم حكم مي‌كنم،كلماتي را يادتان مي‌دهم كه مي‌توانيد با آن عرش را حمل كنيد. 📌بخش اوّل روایت ----------------❀○❀------------------ 🆔️ آیدی مدیر کانال @zohor313iran 🆔️ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh

🏴انالله و اناالیه راجعون🏴 #خلقت_نوری_اهل_بیت_علیهم_السلام صلی الله علیک یا جعفر ابن محمدالصادق ...ادامه روایت: ناگاه فرمان الهي در رسيد كه:اي ملائكه! عرش را حركت داده و حمل كنيد، آنان با تمامي قوا براي حمل عرش تلاش كردند ولي نتوانستند آن را حمل كنند، خداوند تعدادشان را دو برابر كرد، باز نتوانستند آن را حمل نمايند. فرمان رسيد: اي ملائكه كنار برويد به قدرت خويش آن را نگه مي‌دارم. ملائك به سرعت كنار رفتند و خداوند به كمك اسمي از اسماء وجودي‌اش آن را نگهداشت سپس به ملك فرمان حمل داد، آنان با تعجب گفتند: خداوندا آن همه ملائك نتوانستند عرش تو را حمل كنند پس چگونه ما ۸ تن آن را حمل كنيم. ندا رسيد:منم خداوندي كه نزديك كننده دورها، ذليل كننده عزيزان، سبك كننده سنگين‌ها، آسان كننده سختي‌ها، هستم هر كاري بخواهم مي‌كنم، هر آن‌چه را اراده كنم حكم مي‌كنم، كلماتي را يادتان مي‌دهم كه مي‌توانيد با آن عرش را حمل كنيد، ملائکه گفتند: این کلمات چیستند؟ ندا رسيد: بِسمِ‌الله‌الرَّحمنِ‌الرَّحيم و لاحول و لا قوّة الّا بالله العلي العظيم و صلّي الله علي محمد و آله الطيبين. آنان با گفتن اين كلمات به ناگاه يافتند كه سنگيني عرش تبديل به وزن اندكي شد كه به آساني براي يك مرد تنومند و قوي هيكل قابل حمل بود. پس آنان عرش الهي را به حركت درآوردند و آنان بجز دوران غضب خداوندي،سنگيني عرش را درك نمي‌كنند، بر ساير ملائك نيز فرمان رسيد، كنار برويد بگذاريد آن ۸ ملك عرش را حمل كنند، و تنها به طواف پيرامون عرش، تسبيح و تقديس و تمجيد خداوند خويش بپردازيد. من همان خداوند قادري هستم كه ديديد و بر هر چيزي توانايم. شكل و شماي۴ تن از ملائك فوق شبيه موجودات دنيايي است، يكي شبيه به انسانها، دوّمي شبيه گاوي به عنواني نماينده حيوانات اهلي و سوّمي شبيه به شيري به عنواني نماينده حيوانات درنده و چهارمي شبيه به خروسي به عنوان نماينده پرندگان هر كدام به تسبيح و تقديس زيبايي به همراه تقاضاي گذشت و عفو براي موجودات خويش مي‌باشند. عظمت و بزرگي هر كدام از ملائك مذكور به اندازه‌اي است كه ميان گوش و كتفشان۷۰۰ سال راه، پاهايشان بر هفتمين زمين و سرهايشان از آسمان هفتم فراتر،هجده هزار بال پروازي دارند كه فاصله هر بالشان با بالي ديگر ۵۰۰ سال راه فاصله است. روزي يكي از اين ملائك به نام خرقائيل به ذهنش خطر كرد كه آيا مافوق عرش چيزي هست؟ خداوند بالهايش را دو برابر كرد و به او فرمان پرواز۲۰هزار ساله داد ولي او نتوانست در طول اين مدت پرواز به رأس يكي از استوانه‌هاي عرش دست يابد، باز خداوند بر تعداد بالهايش افزود او را بر پروازي ۳۰هزار ساله فرمان داد ولي او به جايي نرسيد، ندا رسيد: اي خرقائيل اگر تا قيامت پرواز كني نمي‌تواني حتي به ساق عرش برسي. خرقائيل گفت: سبحان ربي الأعلي و بحمده، و بدينسان عرش خداوندي كه خود اندازه حجابهاي نوري بوداز نور وجودي پيامبر صلّي‌الله عليه و آله‌وسلّم خلق و استقرار يافت، آنگاه خداوند عرش را بر آن آب گوارا قرار داد، سپس نور پيامبر صلّي‌الله عليه و آله‌وسلّم در جلوي جايگاه عرش به تسبيح و تقديس و تكبير الهي مشغول شد و هشت هزار سال بر ساق عرش در برابر خداوند تعالي قرار گرفت پس از تكامل يافتن نورها، ۳۷۰ هزار سال زير عرش الهي قرار داده شد، آنگاه اشباح نوراني ائمه عليه‌السّلام در سرادق عرش الهي قرار گرفتند، سپس۱۵ هزار سال قبل از خلقت آدم اين نورها در حول و حوش عرش قرار داده شده و به تسبيح و تقديس الهي پرداختند. پس از استقرار عرش الهي،خداوند حجابهاي ۱۸ گانه‌اي از نورهاي مياني بين عرش و كرسي خلق كرد، اين حجابها اگر نبودند كوهها ذوب شده و تمامي جنّيان و انسان‌ها از نور خداوند ذوب و ناپديد مي‌گرديدند. پس از خلقت اين حجابها، خداوند، ظرف وجود عالم مخلوقات را در مقابل و چسبيده به عرش به نام كرسي آفريد، اندازه اين ظرف وجودي مخلوقات عرش خداوندي است، اين ظرف وجودي كه همان باب ظاهري غيب الهي است كه زير بناي ابداع و خلق شدن‌هاست، داراي وسعتي عظيم و وصف ناشدني است وسعتي كه تمامي ملائكه را در خود جاي داده و آسمانهاي هفتگانه و زمينها در آن قرار دارند. 📌بخش۲ روایت- لینک بخش۱ روایت ----------------❀○❀------------------ 🆔️ آیدی مدیر کانال @zohor313iran 🆔️ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh

🏴انالله و اناالیه راجعون🏴 #خلقت_نوری_اهل_بیت_علیهم_السلام صلی الله علیک یا جعفر ابن محمدالصادق وقتی این روایت ها پیرامون عظمت مقامات باطنی امام علیه السلام و جایگاه ایشان در نظام آفرینش مطالعه میکنیم باید از چند وجه خدا را به سبب قرار گرفتن زیر چتر ولایت تشریعی و تصرفی امام علیه السلام، خدا را شاکر باشیم و این شکر در بهره مندی از نعمت ولایت برای انشاء شاکله باطنی به صورت انسانی(بدن برزخی و قیامتی) و طهارت مراتب ظاهریه و باطنیه، مستتر است که تکوین نظام وجود از برزخ تا قیامت، از ساختار وجودیِ(شاکله باطنی) تک تکمون در برزخ و قیامت، سوال خواهد نمود!... ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ:ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺑﺎﺯﭘﺮﺳﻲ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ[۱] امام رضاعلیه السلام و امام جعفرصادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند(نقل به مضمون): خداوند تبارک و تعالی خود دستور داده نعمتی را که انفاق میکنید با منت گذاشتن، اجرتون ضایع نکنید، چطور خدا برای نعمت های مادی و ظاهریه که به شما ارزانی داشته برسرتون منت بگذاره! پس منظور از این نعمت، نعمت ولایت است که با آن نعمت مطلقه ی لامقطوعه و لاممنوعه تمام و دین اسلام ناب محمّدی، به کمال رسید تا انسان تحت ولایت ولی الله الاعظم به کمال مطلوب(منا اهل البیت) واصل شود! غفلت و پشت کردن و جهل نسبت به این نعمت، سبب تباهی و تضیع و نقص در شاکله باطنی شما میشود! ▪️اوّلین شکر: اوّل اینکه باید برای فهم مقامات و عظمت آن، خدا را شاکر باشیم! تا این فهم نباشد میل و شوق و ذوقی هم وجود نخواهد داشت! ▪️دوّمین شکر: دوّم اینکه باید برای پذیرش مقامات باطنی این ذوات مقدّس، خدا را شاکر باشیم اعتراف و تصدیق به فضل اهل بیت علیهم السلام نشان از رهایی از اژدهای هفت سر حسادت باطنی است و هم نشان از و رضایت و تسلیم در برابر مشیت و تقدیر الهی است ▪️سوّمین شکر: باید برای شوق و حُبِّی که بابت پیوند میان ما و این ذوات مقدس برقرار است خدا را شاکر باشیم و گرنه ما خاک نشینان مستغرق در نفسانیات و حیوانیت و شیطنت کجا و دامن مظهر کبریایی و مقدس این ذوات مقدّس کجا! ▪️چهارمین شکر: چهارم باید برای معیّت مطلق امام علیه السلام با ما و قرارگرفتن مستمر و الی الابد در محضر چنین ذوات مقدسی نیز خدا را شاکر باشیم! ▪️پنجمین شکر: پنجم باید برای گشوده شدن ابواب و بیوت ظاهریه(دنیا و حرم و عتبات) و ابواب و بیوت باطنیه(قلوب و عقول و خیال) برای تجلّی و تنزّل نور این ذوات مقدس هم خدا را شاکر باشیم ▪️ششمین شکر: از همه مهمتر که روح و جان و قلب و عقل وخیال و....ما از نور این ذوات مقدس خلقت شده! سابقه ما در خلقت از ازل در علم الله تا روز عهد الست و دنیا و برزخ و قیامت با نور این ذوات مقدّس بوده و ایشان، پدران حقیقی و آسمانی و ابدی ما هستند. ▪️هفتمین شکر: این ذوات مقدس، برای ما محبّین سالک، کمال الطلوب، لقاء المحبوب هستند و جا داره برای این نعمت بمیریم ▪️هشتمین شکر: هشتم به ما بنیّه و قابلیت تحمّل این امانت الهی(نور ولایت، باقیمانده گل و طینت اهل بیت علیهم السلام) داده شده تا بتوانیم خود را تحت ولایت تشریعی قرار داده و مسلمان شده دست ایشان باشیم و به نور ولایت تصرّفی، حلاوت تعبُّد و عبودیت عارفانه و عاشقانه، ذیل نور محبّت اهل بیت علیهم السلام را بچشیم! الحمدالله کما هو اهله الحمدالله الذی جعلنی من امة محمد و آل محمد الحمدالله الذی کمال دینه و تمام نعمته بولایة امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام 📌بخش۳ روایت- لینک بخش۲ روایت ----------------❀○❀------------------ 🆔️ آیدی مدیر کانال @zohor313iran 🆔️ آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh