eitaa logo
کتاب
863 دنبال‌کننده
317 عکس
368 ویدیو
67 فایل
📗کتاب یار مهربان است با نامهربانی از کنار آن نگذریم و با کتاب رفیق باشیم🥰 این کانال شما را تشویق به کتابخوانی می کند 📌با ما همراه باشید مدیر محتوی👈🏻 @ah0053
مشاهده در ایتا
دانلود
37.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا آقای قرائتی رو حفظ کنه چقدر پیر و شکسته شده😟 عجب مثالی زد😍 خیلی جالب و خنده دار و در عین حال درست و حساب شده این کلیپ رو بفرستید برای اونایی که هر هفته درسهایی از قرآن آقای فرائتی رو گوش می دن😃                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
کتاب
📖دو دقیقه کتاب +۱۴ 📔کتاب سیاحت غرب ✍🏼مرحوم آقا نجفی قوچانی 📌قسمت سی‌‌وپنجم خیالم راحت بود که دیگر
قسمت سی وششم از کتاب سیاحت غرب داریم به پایان کتاب نزدیک می شیم یک یا نهایتا دو قسمت دیگه بارگذاری می شه ان شاءالله 👇🏻
📖دو دقیقه کتاب +۱۴ 📔کتاب سیاحت غرب ✍🏼مرحوم آقا نجفی قوچانی 📌قسمت سی‌‌وششم به هادی گفتم دارالسرور وقتی برای ما معنا پیدا می‌کند که بتوانیم انتقام ظلم‌هایی که به اهل بیت شده را بگیریم و الا دارالسرور برای من مثل بیت الاحزان است هادی مدتی سر به زیر انداخت و خاموش ماند پس از آن گفت چه کنم اینجا می‌مانی یا با من دارالسرور می‌آیی گفتم نمی‌دانم همین قدر می‌دانم که در هر کجا باشم در عذابم سر به بیابان می‌گذارم و به خاکستر نشین می‌شوم هادی چاره‌ای ندید به شهر مراجعت کرد به صفیه نیز گفتم تو هم اگر میل داری به وطن خود برگرد که مرا با تو سر و کاری نیست اگر به صدیقه طاهره رسیدی سلامی از من ابلاغ کن و چگونگی حال مرا عرض نما او هم خیمه و خرگاه خود را کند و رفت من هم گوشه خلوتی را جستم و به گریه و زاری و نیاز نشستم پس از ساعتی یک نفر دوان دوان آمد و گفت حبیب بن مظاهر تو را به وسیله تلفن خواسته است گفت در شهر است گفتم یقین هادی در رفتن من به شهر متوسل به او شده است آمدم به پای تلفن پس از اعلام و سلام گویا راز و نیازهای مرا شنیده بودند مرا دعوت کردند تا به دارالسرور بروم و با آنها از غم و مصیبت اهل بیت صحبت کنیم به حبیب گفتم تو به منتهای آرزوی خود رسیدی و جانت را فدای امامت کردی اما من سرورم و امام زمانم را نتوانستم یاری کنم امامی که همیشه در سوز و گداز و آتش حسرت در دل او شعله ور باشد و هیچ شربت آبی بر او گوارا نشود و در عوض شراب و طعام خون جگر خورد و ما از آن قبیلیم ای حبیب شما به واسطه یاری امامتان خوش هستید اما خوشی ما با شما یکسان نیست ای حبیب همانطور که آیه ۱۶۹ سوره آل عمران کشته شدگان در راه خدا را زنده می‌نامد شما حیات گرفتید و من مرده هستم ادامه دارد...                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙داستان شب قسمت اول در قرن دوم هجری، مساله سه طلاقه کردن زن در یک مجلس و یک نوبت، مورد بحث و گفتگوی صاحبنظران بود. بسیاری از علما و فقهای آن عصر معتقد بودند که سه طلاق در یک نوبت - بدون اینکه رجوعی در میان آنها فاصله شود - درست است. اما علما و فقهای شیعه به پیروی از امامان عالیقدر خود اینچنین طلاقی را باطل و بی اثر می دانستند. فقهای شیعه می گفتند سه طلاق کردن زن در صورتی درست است که در سه نوبت صورت گیرد، به این معنی که مرد زن را طلاق دهد و سپس رجوع کند، دوباره طلاق دهد، باز رجوع کند، آنگاه برای سومین نوبت طلاق دهد. در این هنگام است که حق رجوع در عده از مرد سلب می شود. بعد از عده نیز حق ازدواج مجدد ندارد، مگر بعد از آنکه تشریفات «محلل» صورت گیرد، یعنی آن زن با مرد دیگری ازدواج کند و با یکدیگر آمیزش کنند، بعد میانشان به طلاق یا وفات جدایی بیفتد. مردی در کوفه زن خود را در یک نوبت سه طلاقه کرد و بعد، از عمل خود پشیمان شد، زیرا به زن خود علاقه مند بود و فقط یک کدورت و شکر آب جزئی سبب شده بود که تصمیم جدایی بگیرد. زن نیز به شوهر خود علاقه داشت. از این رو هر دو نفر به فکر چاره جویی افتادند. این مساله را از علمای شیعه استفتاء کردند. همه به اتفاق گفتند چون سه طلاق در یک نوبت واقع شده باطل و بی اثر است و بدین علت شما هم اکنون زن و شوهر قانونی و شرعی یکدیگر هستید. اما از طرف دیگر عامه مردم به پیروی از سایر علما و فقها می گفتند آن طلاق صحیح است و آنها را از معاشرت یکدیگر بر حذر می داشتند. مشکله عجیبی پیش آمده بود، پای حلال و حرام در امر زناشویی در میان بود. زن و شوهر هر دو مایل بودند که مثل سابق به زندگی خود ادامه دهند، اما نگران بودند که نکند طلاق صحیح باشد و آمیزش آنها از این به بعد حرام، و فرزندان آینده آنها نامشروع باشند. مرد تصمیم گرفت به فتوای علمای شیعه عمل کند و طلاق واقع شده را «کان لم یکن» فرض کند. زن گفت تا خودت شخصا از امام صادق این مساله را نپرسی و جواب نگیری دل من آرام نمی گیرد. ادامه دارد...                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام صبح به خیر ره باز کنید، دلبـری آمـده است  بر شیعه امام دیگری آمده است  در مطلـع هشتم ربیـع الثـانی  میلاد امام عسکری(ع) آمده است (قاسم نعمتی) هشتم ربیع‌الثانی، روز باز شدن صدف وجود گوهری ارزشمند است که با آمدنش جهانی را به انتظار موعود(عج) گره خواهد زد. او که پدرش، هادی آل طه(ع) و مادرش حدیث نام داشت و حجتی دیگر از سلاله پاکان است. ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
❤️‍🔥قدرت عشق در زمان کریمخان زند مرد سیه چرده و قوی هیکلی در شیراز زندگی میکرد که در میان مردم به سیاه خان شهرت داشت. وقتی که کریمخان میخواست بازار وکیل شیراز را بسازد او جزء یکی از بهترین کارگران آن دوران بود در آن زمان استادان معماری به کارگران قوی نیاز داشتند تا مصالح را به دوش بکشند و بالا ببرند. وقتی کار ساخت بازار وکیل شروع شد و نوبت به چیدن آجرهای سقف رسید سیاه خان تنها کسی بود که می‌توانست آجر را به ارتفاع ده متری پرت کند تا استاد معمار سقف را کامل می کرد. روزی کریمخان برای بازدید از پیشرفت کار سری به بازار زد و متوجه شد که سیاه خان مانند همیشه آجر ها را پرت نمی کند. کریمخان پرسید: چه شده، نکنه نون نخوردی؟! قبلاً حتی یک آجر هم هدر نمی رفت و همه به بالا میرسید! سیاه خان چیزی نگفت، اما استاد معمار پایین آمد و بیخ گوش کریمخان گفت: چند روزست که زن سیاه خان قهر کرده و به خانه پدرش رفته، سیاه خان هم دست و دل کار کردن ندارد. اگر چاره ای نیاندیشید کار ساخت بازار یک سال عقب می افتد. کریمخان فوراً به خانه پدر زن او رفت و زنش را به خانه آورد. بعد فرستاد دنبال سیاه خان و وقتی او به خانه رسید با دیدن همسرش جان تازه ای گرفت. کریمخان مقداری پول به آنها داد و گفت: امروز که گذشت، اما فردا می‌خواهم همان سیاه خان همیشگی باشی. فردا کریمخان مجدداً به بازار رفت و دید سیاه خان طوری آجر را به بالا پرت میکند که از سر معمار هم رد می‌شود. بعد رو به همراهان کرد و گفت: ببینید عشق❤️ چه قدرتی دارد. آنکه آجرها را پرت می‌کرد عشق بود نه سیاه خان.                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
مادر امام حسن عسکری کیست؟ حُدَیث، کنیز امام هادی(ع) و مادر امام حسن عسکری(ع). او وصی (متولی موقوفات و صدقات) امام عسکری(ع) و واسطه بین امام زمان(عج) و مردم بود. منابع شیعی او را زنِ عفیف و کریم و در نهایتِ صلاح و ورع و تقوا معرفی کرده‌اند. حُدیث از آن رو که مادربزرگ امام زمان(عج) بوده، در منابع تاریخی به جده مشهور شده است. وی در حرم عسکریین در سامرا مدفون است.                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
عسکری یا عسگری؟ منظور از عسکر چیست؟ خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیت‌های فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیه‌السلام، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن علیه‌السلام و پدر بزرگوارش امام هادی علیه‌السلام در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می‌کردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیه‌السلام است و آنها را عسکریین گفته‌اند. "گ" از حروف فارسی است نه عرب پس عسگری نادرست است                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡ .