eitaa logo
کتابخانه حضرت قائم عج مسجد جامع جلال اباد
246 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
820 ویدیو
339 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شنیدمَت که نظر می‌کنی به حال ضعیفان تَبم گرفت و دلم خوش، به انتظارِ عیادت...
یکی درد و یکی درمان پسندد یک وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد
🌼حضرت ایوب علیه السلام -داشتیم استراحت می‌کردیم که یه دفعه چند نفر مرد قوی حمله کردن و همه ی گوسفندها را بردن. هر کاری کردیم نتونستیم دزدها رو فراری بدیم. حضرت ایوب نگاهی به پسرهایش انداخت. نفس عمیقی کشید و گفت: -نگران نباشین. غصه ی گوسفندها را نخورین. یکی از پسرها گفت: -اما پدر، همه ی گوسفندها را بردن و ما دیگه گوسفندی نداریم. حضرت ایوب جلو آمد و دست زخمی پسرش را گرفت و گفت: -پسرم مال دنیا برای من ارزشی ندارد. حرف از گوسفندها  رو ول کنین. حال خودتون چه طوره؟ ایوب نگاهی به فرزند‌هایش انداخت و دست هر کدام را گرفت و کنار خودش نشاند و زخم‌های آن‌ها را تمیز کرد و پانسمان کرد و گفت: -خدا را شکر می‌کنم به خاطر همه ی نعمت‌هایی که به من داده. خدا را شکر شما هم سالم هستین. همان روز خبر دزدیده شدن گوسفندهای حضرت ایوب بین همه ی مردم پخش شد و همه در مورد این اتفاق حرف می‌زدند. توی بازار  همه این اتفاق را برای هم تعریف می‌کردند. مرد فروشنده ای رو به یک مرد گفت: -همه ی گوسفندهای ایوب را دزدیدن. مرد خندید و گفت: -شنیدم. مرد دیگری گفت: -بیچاره ایوب. گوسفندهای زیادی داشت و همه را از دست داد. ولی هنوز خدا را شکر می‌کنه. زنی که داشت از همان جا خرید می‌کرد گفت: -دلت برای ایوب نسوزه، او آن قدر پول داره که تا آخر عمرش هر چه بخواد می‌تونه داشته باشه. همه به هم نگاه کردند. شیطان همه ی آن‌ها را فریب داده بود و پشت سر پیامبر خود غیبت می‌کردند. حضرت ایوب نگاهی به ابرهای سیاهی که در آسمان بود انداخت و خدا را شکر کرد. شب وقتی همه خواب بودند باران تندی آمد. حضرت ایوب مثل همه ی پیامبر‌ها همیشه کمتر از همه می‌خوابید و شب‌ها عبادت می‌کرد. باران تا صبح بارید و آن قدر شدید بود که همه جا را آب گرفته بود. صبح حضرت ایوب همراه کشاورزهای دیگر، برای سر زدن به باغ‌هایش رفت. باران همه ی باغ‌ها و میوه‌های حضرت ایوب را خراب کرده بود و دیگر چیزی برای حضرت ایوب نمانده بود. درخت‌ها و میوه‌ها آفت زده بودند و سبزی‌ها زیر باران شدید، له شده بودند. کشاورزها با تعجب  به حضرت ایوب نگاه کردند. حضرت ایوب آرام و صبور ایستاده بود و حرفی نمی زد. یکی از آن‌ها فریاد زد: -ای ایوب، هر چه داشتی رفت. حضرت ایوب گفت: -آروم باشین. اشکالی نداره. کشاورز گفت:... ... 👈قسمت اول 👈قسمت دوم 👈قسمت سوم 🌸🍂🌼🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🛑🛑علاقه مندان به خواندن داستان‌های فارسی و رمان ، رمان بالا را از دست ندهید 🛑🛑🛑👆👆👆
21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰دوره آموزشی تربیت مربی آموزش نوین قرآن کریم مناسب برای مربیان قرآنی کانون و 📆زمان برگزاری دوره: بعدازظهر چهارشنبه 6 الی بعداز ظهر جمعه 8 دی ماه ✅امکان اسکان شرکت کنندگان شهرستانی فراهم است. 🏛مکان برگزاری هنرستان هنرهای زیبای اصفهان ⏰مهلت ثبت نام:۲۰ آذر ماه ۱۴۰۲ 💰شهریه: مبلغ ۸۰ هزار تومان واریز به شماره کارت 6104337799874571 به نام لیلا جوانی نزد بانک ملت و ارسال فیش واریزی به شماره 09140407498 و تاییدیه ثبت نام قطعی خود را دریافت نمایند. ✅ارائه گواهی پایان دوره ☎️تلفن کسب اطلاعات بیشتر: 09131251374 🌐آدرس سایت جهت ثبت نام اولیه: https://qia.ir 📲از دغدغه مندان فرهنگی و مساجد کنید تا با هم شویم 👇👇 🕌 فرهنگ‌وهنرمساجداصفهان 🆔 @Fahma_Esf
👆👆👆👆👆👆👆 سلام و احترام دوستان حتما مربیان قرآن کانون را جهت شرکت در دوره آموزشی (تربیت مربی آموزش نوین قرآن کریم ) دعوت نمایید همچنین دعوت کنید تا جهت ارتباط بیشتر از طریق لینک زیر کانال بچه های مسجد را دنبال کنند👇👇👇👇 https://eitaa.com/fahma_esf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛑🛑شنبه های کتاب 🛑🛑