سلام
صبحتون بخیر
امیدوارم روزی خوب و با اخباری خوب و نابودی ظالمین و پیروزی مظلومین داشته باشیم
۲۷ مهر ۱۴۰۲
💎در محضر قرآن
وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً
اسراء / 81)
و بگو: حق آمد، و باطل نابود شد، یقیناً باطل نابود شدنی است.
✦✦✦✦✦✦
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
۲۷ مهر ۱۴۰۲
🌻سیره بزرگان
آیتالله العظمی آسید احمد آقای خوانساری کسی است که امام درمورد ایشان فرمودند: ایشان اتقیالاتقیاء هستند.
ذکر شده آیت الله خوانساری همسری داشتند که خیلی آقا را اذیت میکرد. حتی اگر درِ خانه آقا میآمدند و میگفتند: با آیتالله العظمی خوانساری کار داریم.
میگفت: کدام آیتالله؟ بروید...
و بعد به آقا فحاشی میکرد! گاهی آقا را با خاکانداز میزد. یک مرتبه دیدند سر آقا شکسته، به یاران نزدیکشان گفته بودند: این مرحمتی خانم است!
مرحوم آیت الله فلسفی تعریف میکردند: یکی از آقایان به ایشان گفته بود👈🏻 آقا! شما چرا اینطور صبوری میکنید؟ طلاقش بدهید برود! گفته بودند: کجا رهایش کنم، بیچاره جایی را ندارد برود، من صبر میکنم!
✦✦✦✦✦✦
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
۲۷ مهر ۱۴۰۲
☕️یک فنجان کتاب
از کلیات سعدی
هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان در هم نکشیده، مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم.
به جامع کوفه در آمدم دلتنگ، یکی را دیدم که پای نداشت. سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم.
مرغ بریان به چشم مردم سیر
کمتر از برگ تره بر خوان است
وآن که را دستگاه و قوت نیست
شلغم پخته مرغ بریان است
✦✦✦✦✦✦
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
۲۷ مهر ۱۴۰۲
۲۷ مهر ۱۴۰۲
کتاب
ادامه قسمت سی و یکم👇🏻 ماشینها از دوردست به من نزدیک شدن گویا میخواستند مثل اژدها مرا ببلعند از دها
قسمت سی و دوم از کتاب سیاحت غرب👇🏻
۲۷ مهر ۱۴۰۲
📖دو دقیقه کتاب +۱۴
📔کتاب سیاحت غرب
✍🏼مرحوم آقا نجفی قوچانی
📌قسمت سیودوم
هرچه میرفتیم آثار خوشی و خرمی و گل و ریاحین و درختان میوهدار بیشتر میشد، تا آنکه کوههای سبز و باغات زیاد و آبشارهای صاف و تمیز زیادی پیدا شد و در دامنه کوهها و قله آنها خیمههای زیادی از حریر سفید نمایان شد.
هادی گفت: اینجا حومه شهر است اهالی آن در این خیمهها ساکنند، ستونها و نخهای آن خیمهها از طلا بود و طنابها از نقره خام.
به آنجا که رسیدیم هادی گفت: صبر کن تا بروم و خیمه تو را تعیین کنم.
گفتم: اسم این سرزمین چیست که بسیار خوش آب و هوا و با روح است؟
دلم میخواهد چند روزی اینجا بمانم
گفت: این زمین وادی ایمن و عرض مقدس است و باید چند روزی در اینجا بمانی.
پاکتی از خورجین که هدیه حضرت زهرا سلام الله علیها در آن بود بیرون آورد و رو به خیمهای که در قله کوهی دیده میشد گرفت.
من نگاه میکردم وقتی که هادی به آن خیمه رسید و کاغذ خوانده شد، دیدم که دختران و پسران از خیمه بیرون شدند و به طرف من دویدند.
هادی نیز از عقب رسید و پاکتی دیگر از پله خورجین آورد و گفت: تو با اینها برو به خیمه و چندی استراحت کن تا من از عاصمه برگردم.
گفتم: هادی کجا مرا غریب و بی مونس ترک میکنی؟
گفت: برای مصالح تو میروم، و اینجا وطن توست و در آن خیمه مونس خواهی داشت.
هادی این را گفت و پرواز کرد و من با آن خَدم و حَشَم به خیمه آمدم.
حوریهای در آنجا به روی تخت نشسته بود، برخاست و از من استقبال نمود.
غلامی همچون خورشیدِ درخشان با ابریق(آفتابه) و لَگنی از نقره خام وارد شد و سر و صورت مرا شستشو داد و از آن آب بوی مشک و گلاب ساطع بود.
پس از آن صورت خود را در آینه دیدم و در جمال و جلال از آن حوریه زیباتر بودم و سَروری و بزرگواری من بر او محقق شده و هر دو بر روی آن تخت نشستیم.
ادامه دارد...
✦✦✦✦✦✦
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
۲۷ مهر ۱۴۰۲
🌙داستان شب
قسمت دوم
بنی اسرائیل منتظر بودند تا موسی پس از سی روز بازگردد، ولی موسی علیه السّلام بدون اینکه پیش بینی کرده باشد، غیبتش طول کشید و به چهل روز رسید. بنی اسرائیل به فکر فرورفتند و گفتند: موسی با ما وعده خلافی کرده و پیمان خود را شکسته است، او ما را در نادانی و شب تاریک رها ساخته است، درحالی که ما شدیدا نیاز به راهنمایی و ارشاد داریم.
در همین حال داعیه شر و فتنه، سامری را تحریک کرد و او فرصت را غنیمت شمرد و به مردم گفت: باید شما برای خویش خدایی انتخاب کنید، زیرا موسی دیگر بازنمی گردد، او رفت تا خدای شما را بیابد ولی حتما راه را گم کرده که آمدنش به تأخیر افتاده و به وعده خود وفا نکرده است.
سامری این سخن را وقتی گفت که ضعف روحی و تمایل به کج روی در بنی اسرائیل تقویت شده بود، مگر اینها کسانی نیستند که قبلا روحشان به کفر متمایل بود و آنگاه که در راه به بت پرستان برخورد کردند، به موسی گفتند: ای موسی برای ما هم خدایی مانند خدایان ایشان قرار ده!
سامری از این کوردلی و زمینه آماده گمراهی استفاده کرد و طلاهای مردم را که برای زینت و آرایش عید خود فراهم کرده بودند، جمع آوری کرد و سپس گودالی کند و طلاها را در آن ریخت و پس از آن آتشی افروخت و از آن طلاهای ذوب شده گوساله ای زرّین ساخت که صدایی هم از آن خارج می شد و مردم را به پرستش و عبادت آن دعوت کرد. بنی اسرائیل که در عقیده خود ضعف داشتند در این امتحان شکست خوردند و به گوساله پرستی روی آوردند.
هارون که از این واقعه شدیدا آزرده خاطر شده بود به آنان گفت: «ای قوم! بهوش باشید که شما به فتنه سامری و گوساله آزمایش شدید و پروردگار شما خدای رحمان است (نه این گوساله سامری)، از من پیروی و امر مرا اطاعت نمایید. بنی اسرائیل گفتند: ما به پرستش گوساله ثابت می مانیم تا وقتی که موسی نزد ما بازگردد.
#داستان_شب
✦✦✦✦✦✦
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
۲۷ مهر ۱۴۰۲
۲۷ مهر ۱۴۰۲
۲۸ مهر ۱۴۰۲
✋🏼سلام
🪴صبح به خیر
❇️پیامبر اکرم(ص) فرمودند: کسی که در هر جمعه بر من صد مرتبه صلوات فرستد، روز قیامت با چهرهای نورانی محشور میشود.
💯متن عربی👈🏻 عَنِ النَّبِیِّ(ص):
مَنْ صَلَّى عَلَیَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ مِائَةَ مَرَّةٍ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ عَلَى وَجْهِهِ نُورٌ
📚 بحارالانوار، ج 86، ص 358.
🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ولعن أعدائهم اجمعین
✦✦✦✦✦✦
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
۲۸ مهر ۱۴۰۲
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸کتاب ترکیبی (سخنرانی)
دلت با کیه؟
خادمی امام زمان کردی؟
🎙سخنان تامل برانگیز استاد شجاعی را بشنويم
✦✦✦✦✦✦
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
۲۸ مهر ۱۴۰۲