ا❁﷽❁ا
🏴 #روزشمار اربعین🏴
_خانم! اجازه میدین واکس بزنم کفشاتونو؟
سرم را بالا میآورم. از صاحب صدا اثری نیست. زاویۀ نگاهم را عوض میکنم. پیرمرد واکس بهدست روی ویلچر زهوار دررفتهای نشسته و چشمهایش خیره مانده روی کفشهایم.
نه روی نه گفتن دارم و نه روی کفش درآوردن. از پایِ نداشتهاش بیشتر خجالت میکشم تا چین وچروک صورت و محاسن سفیدش. دلم میخواهد بپرسم: «پدرجان! پایِ نداشتهات یادگار کجاست؟ » بپرسم: «راه اذیتتان نمیکند؟ » بگویم: «چطور بیپا راهی این راه شدید؟» نگاهش به کفشهاست هنوز. منمن میکنم.
_زحمتتون میشه پدرجان!
میفهمد دارم آب میشوم از خجالت. پاپیچم نمیشود.
_چه زحمتی؟! پول نذری دادن به زائرای امام رو ندارم، جون واکس زدن کفشهاشون رو که دارم!
🏴 #از_حسین_بخوانیم 🏴
🍉 #برشی_از_کتاب
📗 #مادرلند