eitaa logo
چلکتاب_ماهشهر
91 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
168 ویدیو
18 فایل
یار مهربان... هرکتاب چراغی ست برای روشن کردن مسیر زندگی کودکان و نوجوانان ما و #چلکتاب مثل چلچراغ است.باما بمانید ... عرضه تخصصی کتاب کودک و نوجوان چلکتاب_ماهشهر https://eitaa.com/ketabe313 جهت سفارش محصول پیام دهید: @Ketabejonoob
مشاهده در ایتا
دانلود
📚کتاب فرزند کعبه 📗کتاب در نظر دارد قطره ای از دریای معنویت حضرت (علیه‌السلام) به تصویر کشاند. 💯تایید شده سامانه کتاب رشد آموزش و پرورش 🕋همه می‌دانیم که از مقدس‌ترین مکان‌ها برای جهان است. اما شگفت‌انگیز‌تر وقتی بود که یک در این خانه آمد و از همان روز سراسر زندگی ایشان غرق در رنگ خدا بود. 🔸(ع) مولود بی‌همتای کعبه که در این کتاب قصد داریم با داستان‌هایی کوتاه اما خواندنی، قطره‌ای از اقیانوس ایمان و معنویت ایشان را درک کنیم. 🧑اگر شما نیز هستید که می‌خواهید شبیه ایشان، محبوب جهان، شوید کتاب پیش‌رو را بخوانید. ✍نویسنده: محسن نعما 📖 تعداد صفحات: ۱۰۶ صفحه ▪️ناشر: کتاب جمکران 🔴قیمت: ۴۰.۰۰۰تومان 🔵قیمت باتخفیف: ۳۶.۰۰۰تومان ادمین ثبت سفارش و ارسال🚚👇 @ketabejonoob
✂️برشی از کتاب فرزند کعبه: امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) و ابوبکر در حال خروج از مسجد پیامبر(صلی الله‌علیه‌وآله) هستند که یک‌دفعه رو در روی هم قرار می‌گیرند. لحظه‌ای سکوت میانشان برقرار می‌شود. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) نگاهی معنادار به ابوبکر می‌اندازد. می‌گوید: «ای ابوبکر، اگر من رسول خدا را به تو نشان بدهم و او به تو بگوید که علی جانشین من است، آیا می‌پذیری و خلافت را به من واگذار می‌کنی؟!» ابوبکر میخکوب می‌شود. بی‌اختیار خنده‌اش می‌گیرد. با خود می‌گوید: «درست شنیدم؟! علی دارد چه می‌گوید؟! پیامبر که سال‌هاست وفات کرده!» ابوبکر درحالی‌که نمی‌تواند از خنده‌اش جلوگیری کند، با لحنی شُل و خنده‌دار پاسخ می‌دهد: «آری علی، اگر پیامبر به من بگوید خلافت را به تو بدهم، اطاعت می‌‌کنم.» – پس برویم. ابوبکر سر تکان می‌دهد و با تعجب می‌پرسد: «کجا؟» – به محضر رسول خدا! لبخند از روی لبان ابوبکر می‌رود. شوکه می‌شود… @ketabejonoob
🖋 جوان پارچه فروشی است که مادرش دختر اصیل و تاجرزاده‌ای را برای ازدواجش در نظر گرفته است. اما دست سرنوشت ابراهیم را دلداده دختر دستفروشی می‌کند که پدر و مادرش به دست به شهادت رسیده اند. 📝 حوادث به گونه‌ای پیش می‌رود که به اتهامی دروغین در زندان می‌افتد و قرار است در تنور خاردار سوازنده شود. 📌 ابن خالد عطار در زندان به نزد ابراهیم می رود و سرگذشت او را جویا می شود. آنجا است که متوجه می شود ابراهیم یک جوان معمولی نیست و در زندگی این پیامبر دروغین ردپایی از حضور امام جواد (علیه السلام) هست. نویسنده: مظفر سالاری ناشر: به نشر تعداد صفحات : 245 صفحه نوع جلد: شومیز قیمت : 60 هزار تومان اما👇 قیمت با تخفیف ویژه : 54.000 هزار تومان
📖 این کتاب را بخوانید تا متوجه شوید اهل بیت نسبت به زندگی شیعیان خود چه مقدار و هستند. ادمین ثبت سفارش و ارسال🚚👇 @ketabejonoob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚رمان و دردسرهای آقاجون 📖داستان و وقایع مربوط به سال 57 برای بسیاری از و نسل‌های پیش از آن گفته شده و اغلب حال و هوای انقلاب را در کتاب‌ها، فیلم‌ها و سرودها استشمام کرده‌اند و کم و بیش از جریانات آن ‌ایام باخبراند. 📗رمان «» جزء است که با همین دغدغه به نگارش درآمده و سعی دارد این اتفاق را به نوجوانان امروز منتقل کند و در آن داستانِ روزهای پایانیِ و را روایت کرده است.نویسنده سعی کرده است با نگاهی جامع به وقایع در ، حوادث را پیوسته و منسجم از زبان شخصیت اصلی داستان بیان کند تا مخاطبِ نوجوان بتواند مرحله به مرحله با او پیش رفته و خود را در جریانِ داستان سهیم بداند. 🧕 شخصیت داستان دختری به نام است که مولف وقایع را از زبان او به تصویر می کشد. نسترن در کنار خانواده  اش در خانه ای بزرگ زندگی می کند، پدرش هرشب برای آنها قصه ای از جریانات و اتفاقات را که در روی می داد تعریف می کند. 😍بیشتر داستان های کتاب به قصه ی ضحاک ماردوش از وصل می شود که شیرینی داستان را دو چندان می کند. 🔺مناسب ۹تا۱۴ سال ✍نویسنده: مونا جوان 📖تعداد صفحات: ۱۵۴صفحه ▪️ناشر: کتاب جمکران 🔴قیمت: ۴۵.۰۰۰تومان 🔵قیمت باتخفیف: ۴۰.۵۰۰تومان ادمین ثبت سفارش و ارسال🚚👇 @ketabejonoob
✂️برشی از کتاب دردسرهای آقاجون: دوان‌دوان از پله‌های زیرزمین پایین رفتم و پریدم داخل آشپزخانه. مامان و خاله پای پنجره آشپزخانه که رو به کوچه باز می‌شد ایستاده بودند و از لای درز باز پنجره، سبیلو را تماشا می‌کردند. رفتم و کنارشان ایستادم. خودم را چسباندم به مامان، نفسم بند آمده بود و هق‌هق می‌زدم. مامان دست انداخت دور شانه‌ام و مرا چسباند به خودش. خاله گفت: بغل مینی‌بوسو ببین! انگار تیر زدن بهش. @ketabejonoob