eitaa logo
چلکتاب_ماهشهر
85 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
225 ویدیو
19 فایل
یار مهربان... هرکتاب چراغی ست برای روشن کردن مسیر زندگی کودکان و نوجوانان ما و #چلکتاب مثل چلچراغ است.باما بمانید ... عرضه تخصصی کتاب کودک و نوجوان چلکتاب_ماهشهر https://eitaa.com/ketabe313 جهت سفارش محصول پیام دهید: @Ketabejonoob
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 درباره مجموعه بیشتر بدانیم 👇 3️⃣ 🔸 کتاب یازدهم: 💰 "آقا محمد خان" که برای ادامه نبردهایش به پول نیاز داشت هیچ فرصتی را برای جمع کردن ثروت از دست نمی داد. در یکی از سفرهایش از روستایی فقیری خشمگین شد و به یکی از جلادانش دستور داد گوش او را ببرد. مرد روستایی به جلاد التماس می کرد که فقط نصف گوش را ببرد؛ در مقابل او هم حاضر بود چند ریال به جلاد بدهد. آقا محمدخان که صحبت های او را شنیده بود به طرف آن ها رفت و به مرد روستایی گفت: اگر چند ریال دیگر روی آن ها بگذاری و به خود من بدهی، تو را خواهم بخشید اما... 🔹 کتاب دوازدهم: 🇬🇧 مردی که خودش را تاجری انگلیسی معرفی می کرد همراه فردی هندی، که مانند سادات دستار سبزی به سر بسته بود و ادعا می کرد نامش"سید کرامت علی" است، از تبریز به سوی استرآباد به راه افتاد. این دو مسافر در میان ترکمن ها از حوادثی که در قفقاز رخ داده بود، جنگ های ایران و روسیه و شکست سخت ایران صحبت می کردند. دو غریبه عجله ای برای ادامه سفر نداشتند. آن ها پس از دیدار با گروهی از ترکمن ها به ملاقات دسته ای دیگر می رفتند و در هر جمعی که می نشستند اصرار داشتند تا آن چه را از شکست سنگین ایران از روسیه دیده بودند تعریف کنند. در حقیقت مردی که خود را تاجر معرفی می کرد "سروان آرتور کانالی"، افسر ارتش انگلستان بود که سفیر انگلستان در ایران او را مامور کرده بود تا اخبار شکست ایران و ضعف ارتش آن را میان ترکمن ها و افغان ها بپراکند و آن ها را به جدایی از ایران تشویق کند. 🔸 کتاب سیزدهم: 🚂 مردی که در ایستگاه قطاری در فلسطین روی بار و بنه اش نشسته بود و انتظار می کشید زمانی پادشاه سوریه بود. او منتظر ماموری انگلیسی بود تا او را برای رسیدن به تاج و تخت تازه آماده کند. این پادشاه آواره "فیصل" نام داشت. انگلسیی ها به شریف مکه قول داده بودند اگر علیه عثمانی قیام کند، پس از جنگ، حکومت کشورهای عربی را به پسران او خواهند سپرد. آن ها یکی از پسرهای شریف مکه را که فیصل نام داشت، برای حکومت در سوریه در نظر گرفتند و پسر دیگرش به نام "عبدالله" را برای عراق. اما پس از مدتی مجبور شدند فیصل را از سوریه بیرون بیاورند تا تاج پادشاهی عراق را بر سرش بگذارند. 🔹 کتاب چهاردهم: 🗯 "هنری استنلی" زمانی برای روزنامه ای در آمریکا خبر تهیه می کرد. او هیجان انگیزترین اخبار و ماجراها را از افریقا برای دفتر روزنامه می فرستاد؛ اما چند سالی بود که روزنامه نگاری را کنار گذاشته بود و شغل جدیدی پیدا کرده بود. پادشاه بلژیک استنلی را استخدام کرد تا سرزمین کنگو در قلب افریقا را برای او خریداری کند. استنلی راهی کنگو شد و شروع به معامله با سران آن جا کرد. او به رئیس قبیله ها هدیه هایی مانند دستمال کاغذی، کلاه، کت های روشن و شیشه های نوشیدنی می داد و از آن ها می خواست برگه هایی را امضا کنند. در این برگه ها قراردای نوشته شده بود که رئیس قبیله، طبق آن، زمین ها و جنگل های اطراف را به استنلی می فروخت. 🔸‌ کتاب پانزدهم: ☄️ جنگی تمام عیار آغاز شد. ناوگان انگلستان گلوله باران بندرهای چینی را آغاز کرد. چینی هایی که در تمام این سال ها به فکر ساختن نیروی دریایی قوی نبودند نمی توانستند با قدرتمندترین نیروی دریای جهان مقابله کنند. یکی از افسران چینی راه حلی پیشنهاد کرد: "تعدادی میمون را به ساحل می بریم. به پشت هر میمون هفت فتیله ی انفجاری می بندیم و با قایق به کشتی های دشمن نزدیک می شویم. فتیله ها را آتش می زنیم و میمون ها را روی عرشه کشتی رها می کنیم. اگر بخت با ما یار باشد، آتش فتیله ها به بشکه های باروت می رسد و کشتی های انگلیسی را منفجر می کند."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب ماموریت در قصر 🔸داستانی درباره عشق و اعتماد به (علیه السلام) و عنایت امام به دوستانش و در . 🔹، روایت دوره پایانی زندگی است، زمانه‌ای که او در دستگاه حکومتیِ نفوذ دارد و سعی می کند در عین پرده‌پوشی و تقیه، ارتباط بین خودش و امام و شیعیان را حفظ کند و بتواند نسبت به انجام وظایف خود در راستای حمایت از شیعیان و شبکه وکالت اقدام کند. 📖 داستان از جایی شروع می‌شود که فردی به نام به وفاداری علی ابن یقطین به حکومت عباسی شک می‌کند و توطئه‌ای می‌چیند تا دست او را برملا کند اما با عنایت امام این نقشه نقش بر آب می‌شود. ✂️در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید: یکی از ماموران حارث از دور مراقب ورود و  خروج افراد به خانه علی بی یقطین است. چند نفری به صورت انفرادی وارد خانه شده و دو سه نفری از آنجا خارج می‌شوند. مامور متوجه عبور زنی از جلوی خانه می‌شود، با هوس نگاهی به زن کرده و اطرافش را نیز نگاه می‌کند. او را تا سر کوچه دنبال می‌کند. او را تا سر کوچه دنبال می‌کند؛ ولی وقتی به یاد ماموریت خود می‌افتد، باز می‌گردد. زن نیز از کوچه خارج شده و به سمتی می‌رود. 🔺مناسب گروه سنی نوجوان(۱۰تا۱۵ سال) ✍نویسنده: سعید محمدی 📖تعداد صفحات: ۱۹۶صفحه ▪️ناشر: جمکران 🔴قیمت: ۵۵.۰۰۰تومان 🔵قیمت باتخفیف: ۴۹.۵۰۰تومان ادمین ثبت سفارش و ارسال🚚👇 @ketabejonoob
📌تصاویری از داخل ماموریت در قصر @ketabejonoob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب من امام کاظم علیه السلام را دوست دارم 🔹مجموعه‌ی چهارده جلدی "من اهل بیت (ع) را دوست دارم" اثری از حجت الاسلام است که با شیوه‌ای ویژه برای کودکان نگاشته شده‌است و در آن، علاوه بر بیان اهل‌بیت در بستری به سراغ و ایشان نیز رفته است. 🔸این اثر پس از پژوهش‌های فراوان نویسنده در منابع معتبر قرآنی و روایی، به زبانی کودکانه و تصویرگری زیبا، توسط نشر جمال به چاپ رسیده‌است. 📗جلد نهم این مجموعه با نام «» به زندگانی نهمین معصوم و امام هفتم شیعیان، می‌پردازد تا کودکان ۸ تا۱۲ساله ما در داستانی به سبک ، با اسوه حقیقی و در سخت‌ترین شرایط آشنا شوند و ایشان را الگوی خود قرار دهند. ...................................................... 🔺مناسب کودکان ۸تا۱۲سال ✍نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری 📖تعداد صفحات: ۲۴صفحه ▪️ناشر: جمال قیمت: ۲۰.۰۰۰تومان ادمین ثبت سفارش و ارسال🚚👇 @ketabejonoob
📌تصاویری از داخل کتاب من امام کاظم علیه السلام را دوست دارم @ketabejonoob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب امام امین (قصه نیکان ۱۲) روایت داستانی از زندگی امام موسی کاظم علیه السلام 📗کتاب حاضر، داستان زندگانی را برای بیان می کند. ✂️گزیده آهسته گفت: پس نمیخواهی برای بیرون آمدن خود از این سیاه چال چاره ای کنی؟ پسرعمویت هارون به من گفته است که سوگند خورده تو را رها نکند؛ مگر آنکه از او طلب عفو و بخشایش کنی. حتی اگر نزد وزیرش یحیی برمکی نیز اقرار به گناه و تقاضای بخشش کنی، به اندازهای که خلیفه پشت بر قسم خویش نکرده باشد، عذرت را خواهد پذیرفت و رهایت خواهد کرد.» دقایقی به سکوت گذشت. انتظار از چشمان مسیب بن زهیر می بارید. دستان امام را در دست گرفت و گفت: «خوب، شما در جواب او چه گفتید؟» امام سر به آسمان بلند کرد و بهآرامی گفت: «به او گفتم:چند روزی بیشتر تا اجلم باقی نمانده است. به هارون بگو هر روز که تو به عیش و عشرت میگذرانی، بر من به رنج و سختی میگذرد. این روزها به هر شکل تمام خواهد شد. به زودی خبر وفات من به تو میرسد و تو در فردای قیامت، در پیشگاه عدل الهی، بر زمین زانو میزنی، و آنگاه معلوم میشود ظالم و ستمگر کیست. ✍نویسنده: نرگس آبیار 📖تعداد صفحات: ۱۶۵صفحه ▪️ناشر: مهرک قیمت: ۳۳.۰۰۰تومان ادمین ثبت سفارش و ارسال🚚👇 @ketabejonoob
📌تصاویری از داخل کتاب امام امین @ketabejonoob