🔴🔴💥💥چقدر زود رسیدن😁👌
کتابهای تربیتی #عباسی_ولدی به سایت اضافه شدن با ۱۰ درصد تخفیف👌
💥داستان جذاب ایلیا و حیفیا۱: دزدان راز ایلیا( یک داستان راهبردی) برا کودکان و نوجوانان
💥و جدیدترین اثر ایشون در تربیت نوجوان:
✅کلاس اقای تربیت و درس شیرین کرامت
✅کبوترهای سفید کرامت و کرکسهای سیاه دئانت
✅تربیت بچه های زلال و ازادی استقلال
در کنار بقیه کتابهای ایشون میبینید.
سفارش در سایت آنی نو👇:
https://onino.ir/book/
https://onino.ir/book/
کانال#غذای_ذهن👇:
@fekr_dorost
🔴 #ایلیا_و_حیفیا: دزدان راز ایلیا
✅ ایلیا و حیفیا نام یک مجموعۀ داستانی است که تا کنون دو جلد از آن نوشته شده و جلد اول نیز به چاپ رسیده است.
ایلیا و حیفیا را میتوان از دستۀ داستانهای #راهبردی دانست.
مقصد اصلی این مجموعه، نحوۀ تقابل جبهۀ طاغوت با جامعۀ اسلامی است.
💥👌مخاطب اصلی این مجموعه کودکان و نوجوانان( از ۷ سال به بعد) هستند که در این داستانها یاد میگیرند:
« که دشمن برای ضربه زدن به جامعۀ اسلامی چگونه اقدام میکند و مسلمانان در برابر آنها چه برخوردهای صحیح و اشتباهی میتوانند داشته باشند.»
✅ داستانهای این مجموعه در دو روستا اتفاق میافتد که یکی ایلیا و دیگری حیفیا نام دارد. مردم ایلیا مسلمان و شیعه و اهالی حیفیا یهودی هستند. رهبر مردم حیفیا خاخام موشل و رهبر مردم ایلیا نیز آقا سید محمد است.
نویسنده: #عباسی_ولدی
سفارش در سایت آنی نو👇:
https://onino.ir/book/
https://onino.ir/book/
کانال#غذای_ذهن👇:
@fekr_dorost
24.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤔از کی برا بچه ها قصه بگیم؟؟
چجوری برا بچه ها قصه بگیم که متوجه بشن؟
😊جواب این سوال رو استاد #عباسی_ولدی پاسخ میدن👌
💥با آنی نو ،در لحظه بهترین کتابها رو بخون👌👌👌
سفارش در سایت آنی نو👇:
https://onino.ir/book/
https://onino.ir/book/
کانال#غذای_ذهن👇:
@fekr_dorost
🔴💥 کتاب#کبوتر_های_سفید_کرامت_و_کرکس_های_سیاه_دئانت
💥💥جدیدترین اثر از مجموعه من دیگر ما که به تازگی منتشر شده.
این اثر #کتاب_هشتم این مجموعه هست.
✅ در این کتاب درباره #تربیت_کریمانه سخن گفته شده.
تربیت کریمانه پایه تربیت است، وقتی با آثار تربیتی کریمانه آشنا شدیم معلوم میشود که چقدر از آرزوهای تربیتی ما به راحتی در مسیر تربیت کریمانه محقق میشود.
✅ در این کتاب با معنای “کرامت و جایگاه آن در تربیت” آشنا میشویم و نقش کرامت در تقوا و پرهیزگاری، شیوه برخورد با دیگران، روحیه خدمتگزاری، تعالی درونی و مواجهه با سختیها را بررسی میکنیم.
💥💥این کتاب در تربیت نوجوانان و نحوه برخورد با اونها خیلی موثر هست.
نویسنده: #عباسی_ولدی
سفارش در سایت آنی نو👇:
https://onino.ir/book/
https://onino.ir/book/
کانال#غذای_ذهن👇:
@fekr_dorost
📖کتاب خاص📚
✅ تعریف انواع همکاری با سایت آنی نو در ترویج کتابخوانی و فروش کتاب 🔰 پس از ثبت نام در پنل همکاری سا
💥💥دوستانیکه تمایل دارن با ما همکاری داشته باشند و باعث ترویج کتاب خوانی بشن و کسب درامدی هم داشته باشه این صوت رو گوش بدن
💥💥👌گزیده کتاب#تنها_گریه_کن
پولدار بود،آن قدر که گفته بودند جهیزیه نمیخواهیم،عقدش میکنیم، یک چادر می اندازیم سرش و می بریم.داماد کار و بارش سکه است و همه چیز دارد. این ها را یواشکی وقتی زن عموی مادرم داشت برای مادرم تعریف میکرد،شنیدم. خانواده اش هم آن قدر خوب بودن که می دانستم آقاجان نه نمی آورد.
...یک بعد ازظهر با خواهرهای پسر آمدند خانه مان.
زیرچشمی نگاهم می کردند و از لبخند رضایشان می شد فهمید مورد پسندشان شده ام.
عکس داماد را پرآوردند و دست به دست کردند تا نشان مادرم دهند.عزیز همان طور که لبخند به لب داشت سرش را گرداند سمت من. با گوشه چسم و ابرویش، در را نشانم داد که بروم بیرون. سینی را گذاشتم وسط اتاق و پکر آمدم بیرون.ولی من هم زبلی های خودم را داشتم😁 یواشکی از لای در نگاه می کردم.دیدم مادر عکس را گرفت نگاهی انداخت و با همان لبخندش......از جا بلند شد و رفت عکس را گذاشت لای قرآن سر طاقچه.مهمان ها خداحافظی کردند و رفتند ولی من جرئت نداشتم از مادرم چیزی بپرسم.مدام فکر میکردم یعنی قیافش چه شکلیه؟😁
وقتی دیدم حریف کنجکاوی ام نمی شوم و نمی توانم بی خیال باشم، یک دستمال دست گرفتم و رفتم مثلا گردگیری کنم😁😁
همین طور که با دستمال آیینه را تمیز می کردم، خودم را رساندم به قرآن.برگشتم و پشت سرم را نگاه کردم.صدای قلبن را میشنیدم.به گمانم صورتم هم قرمز شده بود.تا دیدم خبری نیست،یواشکی جلد قرآن را با انگشت گرفتم و بازش کردم.عکس را که دیدم،چشم هایم چهارتا شد.......
ادامه در متن بعدی👇
سفارش در سایت آنی نو👇:
https://onino.ir/book/
کانال#غذای_ذهن👇:
@fekr_dorost
📖کتاب خاص📚
💥💥👌گزیده کتاب#تنها_گریه_کن پولدار بود،آن قدر که گفته بودند جهیزیه نمیخواهیم،عقدش میکنیم، یک چادر م
ادامه....
باور نمیکردم.ابروهایم هشتی شده بودند و لب و لوچه ام آویزان. وا رفتم. کاش فقط کچل بود!
شاید دلم را خوش می کردم که عوضش پولدار است،ولی مردی که داشتم عکسش را نگاه میکردم، هم کچل بود و هم.........
قسمتی از کتاب #تنها_گریه_کن
💥🔴روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید معماریان
📖کتاب خاص📚
💥💥👌گزیده کتاب#تنها_گریه_کن پولدار بود،آن قدر که گفته بودند جهیزیه نمیخواهیم،عقدش میکنیم، یک چادر م
🌹کتاب جذابیه
از اون کتابهایی هست که همراه شخصیت داستان زندگی میکنی، گریه می کنی،میخندی،از درخت بالا میری😉، خجالت می کشی و.....
با متنی روان و ساده
👌👌پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش🌹
👌👌👌💥یه پیشنهاد برا خواننده های کتابهای کانال دارم:
از هر کتابی که خرید داشتید و خوندید یا دارید میخونید، قسمتهایی که جالب بوده یا جذاب بوده براتون رو برا من بفرستید تا بقیه اعضا کانال رو شریک در لذت شما در خوندن اون کتاب بکنیم.
😉اگه موافقید ،بسم الله منتظر همراهیتون هستم
@admin_modiriyat
📖کتاب خاص📚
💥💥👌گزیده کتاب#تنها_گریه_کن پولدار بود،آن قدر که گفته بودند جهیزیه نمیخواهیم،عقدش میکنیم، یک چادر م
💥🌹گزیده کتاب#تنها_گریه_کن
با خودم فکر کردم( مادر شهید معماریان) موقع تظاهرات،وقتی مامورها می زنند به دل مردم و هر کسی یک طرفی هراسان می دود و دنبال پناه می گردد، این بچه ها جایی را ندارند پناه بگیرند،....بد نیست به جوانها بگویم بدوند دنبال من تا ببرمشان سمت خانه. میتوانستم از حیاط که به کوچه پشتی راه داشت فراریشان بدهم.........
یک بار که همین طور فرار میکردم و بچه ها دنبالم،چندتا مامور نشانمان کردند.با توان تمام میدویدم...چشمم به جلو بود که کوچه و در خانه را رد نکنم.
نزدیک خانه توی آن شلوغی و بدو بدو ها،همین طور که بر میگشتم و آدم های پشت سرم با داد و اشاره ی دست قوت قلب میدادم که خانمان همین جاست،دیدم پیرمردی خمیده ،عصا زنان یک گوشه راه میرود.گفتم خدایا! خودت بهش رحم کن. از کنارش که رد شدم و جثه کوچکش را دیدم،دلم نیامد رهایش کنم.
فکر کردم ضرب دست اینها( ساواکیها) به جوان میخورد نقش زمین میشود،این پیر مرد که جای خود دارد.
😂معطل نکردم. برگشتم و دو دستی پیرمرد را از روی زمین بلندش کردم.خیلی ریزه میزه بود.
بنده خدا تا به خودش بیاید و بفهمد چه خبر است،دید من دارم میدوم و یک عده هم پشت سرم. هی داد و بیداد کرد:
دختر چکار میکنی؟ من را بذار زمین با من پیرمرد چکار داری؟😁
.....اگر نمی آوردمش زیر دست و پا می ماند.
جلوی در خانه گذاشتنش زمین،کلید انداختم و رفتم تو. از کتش گرفتم و کشیدمش داخل.بعد از او هم هفده،هجده نفر آدم پشت سرم آمدند تو.
....مامورها ردشان را زده بودند و خانه را پیدا کردند.کمی مشت و لگد کوبیدند به در و بعدش ساکت شدند. میدانستم به همین راحتی دست بردار نیستند......نگو نقشه داشتند .از زیر در یکی دو تا گاز اشک آور انداختند داخل خانه و تا به خودم بیایم........
قسمتی از کتاب #تنها_گریه_کن
🌹روایتی زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید معماریان🌹
سفارش در سایت آنی نو👇:
https://onino.ir/book/
کانال#غذای_ذهن👇:
@fekr_dorost
✅ جشنواره کتاب و کتابخوانی استارت آپ آنی نو
😍 12 کمک هزینه سفر به مشهد مقدس به ارزش 5،000،000 ریال🌹
🔹کاری کنیم که کتابخوانی یک امر رائج بشود و کتاب از دست جوان ما نیفتد. (مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی))
🔰 استارت آپ آنی نو با همکاری حجت الاسلام والمسلمین ابرقوئی نویسنده کتب دکل و کندوی عنکبوت در جهت ترویج فرهنگ کتابخوانی در کشور، با برگزاری جشنواره کتاب و کتابخوانی و قرعه کشی در تاریخ 30 اردیبهشت 1401 به 12 نفر از خریداران کتاب از استارت آپ آنی نو کمک هزینه سفر به مشهد مقدس به ارزش 5،000،000 ریال تقدیم میکند.
💥به ازای خرید هر کتاب نام شما در قرعه کشی تکرار خواهد شد
💥💥 اگر با ثبت سفارش در سایت دچار مشکل شدید به ادمین پیام بدید👇:
@admin_modiriyat
#هر_کتاب_یک_امتیاز
#ترویج_فرهنگ_کتابخوانی
✅ سایت آنی نو👇:
https://onino.ir/book/
https://onino.ir/book/
✅کانال کتابخانه👇
https://eitaa.com/joinchat/2828402821Ce600ce03b6