eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
ا❁﷽❁ا 📙 🖋 🖌 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: کودک 📚📚طبق دستورات اسلام حیوانات نیز مانند انسان ها دارای حقوق هستند و پیامبر اکرم نیز با حیوانات با مهربانی و مدارا برخورد می کرد. در این کتاب پنج داستان از نوع رفتار پیامبر با شترها را به زبانی کودکانه بیان کرده تا هم با سیره پیامبر مهربانی ها آشنا بشوند و هم نحوه برخورد با سایر موجودات زنده را یاد بگیرند 🍉برشی از کتاب: شتر از تک و تا افتاد. پسرک هم متعجب مرد را نگریست. مرد به شتر نزدیک شد و آرام، سرش را به گوش او نزدیک کرد و گفت: «من را ببر پیش همان کسی که آزادت کرده، من باید این مرد عجیب را ببینم.» گوش های شتر تیز شدند. لبخند محوی روی لب‌های پسرک، نقش بست. مرد شامی، آهسته ادامه داد: «کسی چه می‌داند شاید آن مرد مرا هم مثل تو آزاد کرد! » 🛒https://ketabejamkaran.ir/122290 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔺 روانه بازار نشر شد. به گزارش خبرنگار فرهنگی ،‌ کتاب نوشته با تصویرگری از سوی منتشر شد. ادامه را اینجا https://tn.ai/2955065 بخوانید. 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/138808 📡 🔊 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
📚 کتاب: 🖋 نویسنده: 🖌 تصویرگر: 👨‍👩‍👧‍👦 رده سنی: 📖 تعداد صفحه: 40 💰 قیمت پشت جلد: 55.000 تومان 🎁 قیمت‌ با تخفیف ویژه: 49.500 تومان
ا❁﷽❁ا 🗓26 مرداد: سالروز بازگشت به میهن 📚کتابی برای آشنایی کودکان با سیّد آزادگان 📖کتاب ماجرای کبوتری است که با بمباران خانه صاحبش و از بین رفتن آشیانه و صاحب او حسام، آواره می‌شود و با غروب خورشید به طرف خورشید پرواز می‌کند. از ویرانه‌های شهر بمباران شده دور می‌شود و دیگر اثری از درختان نخل و آب و آبادانی نیست. هنوز خورشید غروب نکرده است که در بیایان بی‌آب و علف به ساختمانی می‎رسد با اتاق‌های زیاد و دیوارهای محصور شده با سیم خاردار و نگهبانی که می‌خواهد کبوتر را شکار کند و برای شام کباب کند و بخورد! بال کبوتر با شلیک گلوله نگهبان زخمی می‌شود و او به یکی از اتاق‌های تاریک و نمور پناه می‌برد. در اتاق آدم‌هایی را می‎بیند که مثل خود او زخمی و غمگین هستند و در شرایطی سخت در کنار هم روز و شب را می‌گذرانند. کبوتر زخمی با سیدی آشنا می‌شود و از گرسنگی و تشنگی نجات پیدا می‎کند و در انتظار صبح آزادی در کنار ، و بقیه اسیران می‎ ماند. 📘 🖋 🖌 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/138808 📚 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran