🔆 داستان یک #صندوقچه_گمشده که رازش را پدربزرگ #صدیقه قبل از ناپدید شدنش، فقط به او گفته!
📣#پدربزرگ_و_راز_صندوقچه به چاپ چهارم رسید.
🖋#فاطمه_بختیاری
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/109798
📚#تجدید_چاپ
✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
🌲پدربزرگ و راز درخت تنومند انقلاب
🐺«آقاگرگه اومده دنبال حبة انگور.» #صدیقه فکر کرد #بابابزرگ دارد شوخی میکند؛ همانطور که من هم وقتی فصل اول را شروع کردم و بعد ده خط به این جمله رسیدم، فکر کردم پدربزرگ داستان دارد شوخی میکند تا روحیه نوهاش را عوض کند. همیشه مخاطب با پیشفرضی #مطالعه_کتاب را شروع میکند یا مینشیند تا فیلمی ببیند. این خاصیت تجربههای جدید است که آدمها یاد گرفتهاند قبل هر کاری به حالوهوای آن فکر کنند. البته شاید هر آدمیزادی هم اینطور نباشد؛ ولی من همینطورم و فکرهایی برای #پدربزرگ_و_راز_صندوقچه داشتم که پیشفرضهایم بود و مثل یک تحقیق علمی فرضیههایی ساخته بودم که با مطالعه کتاب باید میفهمیدم درستاند یا نه! به نظر میرسد اینهایی که تا حالا نوشتهام #مقدمه تحقیقم بوده، پس بیایید برویم جلوتر تا ببینیم یافتههایم چه بوده و نتیجهگیریام چه میشود.
📖 داستان #کتاب به روزهای قبل #انقلاب_اسلامی_ایران برمیگردد؛ روزهایی که #ساواک، پدربزرگ صدیقه را پس از #شهادت پدرومادرش دستگیر کرده و او به خانه خالهثریا آمده است. ثریا شبیه صدیقه و خانوادهاش نیست. او دوست دارد آزاد باشد و بچرخد و بنوشد و برقصد. بهخاطر همین تفاوت دیدگاهها هم بود که هنگام بازگشت پدربزرگ و بُردن صدیقه به #قم، بحث و جدل راه انداخت؛ اما به هدفش نرسید و صدیقه از #تهران به قم رفت تا روزهای ماجراجویانهای را تجربه کند. البته آنها با نامههایی که بین همدیگر ردوبدل میکردند با هم در ارتباط بودند و همین ارتباطها هم بود که منجر به اتفاقاتی شد.
⬇️⬇️⬇️
ا❁﷽❁ا
🗓29 فروردین: #روز_ارتش جمهوری اسلامی ایران
🟢 کتابی در ستایش فداکاریهای #نیروی_زمینی #ارتش_جمهوری_اسلامی
📖شخصیت اصلی این رُمان نوجوانی است به نام #الیاس. آقا الیاس قصۀ ما پسری هفده، هجده ساله است که داییش اونو بی عرضه میدونه. آقا الیاس حسابی دلخور و ناراحته از اینکه چرا آدم حسابش نمیکنن. اون دلش پیش دختر داییش #صدیقه خانم گیره و میخواد علاوه بر داییش ایشون هم آدم حسابش کنه و باهاش ازدواج کنه.
خبری میاد مبنی بر اینکه چند تا #مقنی جوان و کاربلد میخوان تا تو #جبهه کمک کنن. آقا الیاس ما که تقریبا از همه چی میترسه تصمیم میگیره برای اینکه به همه بفهمونه بزرگ شده بره جبهه. ساکش رو جمع میکنه و میره...
وقتی میرسه میفهمه کار بسیار مهم و سرنوشتسازی به روی دوششون هست و برای مخفی موندن #عملیات چیزی نگفته بودن! الیاس اولش میترسه و میخواد هرجور شده برگرده اما اتفاقهایی میوفته که منصرف میشه و کم کم و ذره ذره بیشتر به اهمیت ماجرا پی میبره.
اونها باید بدون اینکه عراقیها بفهمن یک #کانال حفر میکردن. کانالی که جون چندصد تا #رزمنده ایرانی رو قرار بود نجات بده. حالا آقا الیاس فهمیده که باید مثل یک مرد وایسه و به کشورش خدمت کنه.
آیا #کانال با موفقیت بدون اینکه عراقیها بفهمن تموم میشه؟ #عملیات با موفقیت انجام میشه؟ #صدیقه خانم جواب بله میده؟
📘#معبد_زیرزمینی
🖋#معصومه_میرابوطالبی
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
🔗https://ketabejamkaran.ir/115929
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran