eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
122 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
ا❁﷽❁ا 🗓29 فروردین: جمهوری اسلامی ایران 🟢 کتابی در ستایش فداکاری‌های 📖شخصیت اصلی این رُمان نوجوانی است به نام . آقا الیاس قصۀ ما پسری هفده، هجده ساله است که داییش اونو بی عرضه میدونه. آقا الیاس حسابی دلخور و ناراحته از اینکه چرا آدم حسابش نمی‌کنن. اون دلش پیش دختر داییش خانم گیره و میخواد علاوه بر داییش ایشون هم آدم حسابش کنه و باهاش ازدواج کنه. خبری میاد مبنی بر اینکه چند تا جوان و کاربلد میخوان تا تو کمک کنن. آقا الیاس ما که تقریبا از همه چی می‌ترسه تصمیم می‌گیره برای اینکه به همه بفهمونه بزرگ شده بره جبهه. ساکش رو جمع میکنه و میره... وقتی میرسه میفهمه کار بسیار مهم و سرنوشت‌سازی به روی دوششون هست و برای مخفی موندن چیزی نگفته بودن! الیاس اولش می‌ترسه و می‌خواد هرجور شده برگرده اما اتفاق‌هایی میوفته که منصرف میشه و کم کم و ذره ذره بیشتر به اهمیت ماجرا پی می‌بره. اونها باید بدون اینکه عراقی‌ها بفهمن یک حفر میکردن. کانالی که جون چندصد تا ایرانی رو قرار بود نجات بده. حالا آقا الیاس فهمیده که باید مثل یک مرد وایسه و به کشورش خدمت کنه. آیا با موفقیت بدون اینکه عراقی‌ها بفهمن تموم میشه؟ با موفقیت انجام میشه؟ خانم جواب بله میده؟ 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/115929 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🔰، حتی با ذکر یک صلوات. 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 📖 تعدادی از بچه‌ها حناها را خیس می‌کنند تا قبل‌از بین رزمنده‌ها پخش کنند. سربه‌ سر هم می‌گذارند و با شوخی و خنده، حنا را سر و دست هم می‌مالند. حنابندان کردن یک طرف ماجراست و شستن آن، لب آب یخ رودخانه، ماجرای دیگری دارد! مثل بابابزرگی با محاسن سفید و همیشه در سکوت هم سر و ریشش را حنا گذاشته است. دارد کارش را انجام می دهد ولی لبش به ذکرهای همیشگی‌اش می‌جنبد! از دور به او خیره می‌شوم؛ چقدر به چشمم مثل می‌آید. یاد می‌افتم و برایم تداعی می‌شود. شهید 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/135460 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🟢شن‌های مأمور خدا بودند! 📖به مائده می‌گویم: را دوست داری؟ می‌گوید: چه سوال خنده داری؟ می‌گویم ولی یک طوفان شن است که همه آن را دوست دارند؛ طوفان پنجم اردیبهشت 59. در بودند و می‌خواست به هر قیمتی شده آن‌ها را آزاد کند. آمریکا با شش فروند هواپیمای غول پیکر سی 130 و هفت بالگرد می‌خواست این را انجام دهد. توقف اول بالگردها در بیابان‌های اطراف طبس بود. آن‌ها خیلی مطالعه کرده بودند و آرام‌ترین شب را انتخاب کرده بودند ولی همان شب آرام، ناآرام شد و کویر طبس مثل خروشان شد. طوفان شن دیدشان را کم کرد و بالگردها به هواپیمای سوخت رسان برخورد کردند و سوختند! تعدادی به رسیدند و بقیه کردند. شکست سنگینی خورد! (ره) بعد از این حادثه گفت: «شن‌های طبس بودند». 🗓5 اردیبهشت: شکست مفتضحانه در حمله به 🍉 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/99379 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
⁉️ مگر برای مردان خدا بن‌بست و ناامیدی هست؟ 🗓 چند روز دیگر یک سال می‌شود. یعنی 365 روز می‌گذرد از شروع یک طوفان. . موجی که شروع شد تا در هر بار جَزرش یک مشت زباله را بیرون بریزد از صف انسانیت و با هر مَدّش یک مشت انسان را بیاورد به سمت درست تاریخ. در این 365 روز جنایتی که هرکدامش برابر است با یکی از جنایات طول تاریخ، چشم امیدمان به مردانی است صورت پوشیده با چفیه‌ که از دل تونل‌هایی در دل زمین بجوشند و یورش ببرند به خناس‌ترین زادۀ و . ‼️ تونل‌هایی که با تمام دبدبه و کبکبه و همه تجهیزات و تکنولوژی‌های پیشرفته و به‌روزش نتوانسته پی به وجودشان ببرد و ردی از آن‌ها بیابد تا مانع نزول نجم‌های ثاقب بشود بر پیکرۀ نجس و آلوده‌اش. تونل‌هایی که اگر رد تاریخی‌اش را بزنی ریشه‌اش در همین خاک خودمان پیدا می‌شود. در روزهایی که رزمنده‌های ما پنجه فشرده بودند بر گلوی یکی از دیکتاتورهای تاریخ و با ابدعات و نوآوری‌ها و عزم‌های پولادینشان سدی شده‌ بودند درمقابل جنگی جهانی که همه جهان برضد کشور عزیز و تنهایمان علم کرده بودند. آن روزها ما تنها بودیم با حداقل‌ترین تجهیزات مادی. اما مگر برای بن‌بست و ناامیدی هست؟ ❄️بیایید از روزهای مهر سال 1403 برویم به آخرین روزهای سرد اسفند سال 1360. برویم کنار رود . برویم داخل سنگر فرماندهان عالی . عملیاتی در پیش است اما موانعی بر سر راه است. وجود رودخانه و باتلاقی بودن زمین، میدان‌های مین گسترده، برتری دید دشمن که اجازه به‌کارگیری گسترده نیروها و انجام وسیع را نمی‌دهند. شما باشید چه کار می‌کنید؟ چاره کار کجاست؟ یا راهی خواهم ساخت یا راهی خواهم یافت. ⛏ راه روی زمین بسته است، زیرِزمین که بسته نیست. همین ایده فرماندهان باعث می‌شود بروند سراغ و کلید عملیاتی مخفی و محرمانه زده می‌شود تا بدون اینکه خودشان بدانند زمینه‌ساز بزرگ‌ترین فتح رزمنده‌های اسلام بشوند و نامشان در تاریخ ثبت بشود و بشوند الگوی آینده و برای روزهای معاصر ما. 📚 سرپرستی این کار به عهده استادکار مقنی‌های میبد می‌افتد تا با گروه‌های مخلصش و کار شبانه‌روزی و به‌شدت محرمانه حدود ۴۶۰ متر کانال حفر کنند، آن هم زیر گوش تیز . همین موضوع انگیزه‌ای شده است برای ، نویسنده حوزه کودک و نوجوان تا از این حماسه ناگفته داستانی بنویسد و نمونه موفقی از تلفیق حادثه‌ای واقعی و در عین حال اثری ادبی و درام خلق کند و یک فیلمنامه آماده برای فیلم‌سازان بسازد. کتابی در 163 صفحه که خواندنش نهایتاً سه ساعتی طول بکشد اما ما را با بخشی از تاریخ ایثارگری‌های هم‌وطنانمان که حقی بر گردنمان پیدا کرده‌اند آشنا می‌کند. 📘 قصه است برای آدم‌هایی که می‌خواهند نقبی بزنند به اعماق وجودشان و با اعتکاف در معبد دل، خودشان را از عمق تاریکی‌ها به بلندای آسمان پرواز دهند. به‌تازگی خبر نوشتن بر به افتخارات این کتاب اضافه کرده است. باشد که انگیزه‌ای بشود برای همه نویسندگان تا گنج‌های را از زیر خاک خاطرات ذهن‌های افراد بیرون بکشند و درباره‌اش بنویسند تا برای فرزندان این آب و خاک بازگو بشوند و باقی بمانند. 🌷 چه خوب گفت که ما قله است، و دامنه. برگردیم به همین روزهای باقی‌مانده به سالگرد و روزهای غم‌انگیز شهادت . کدام‌یک از ما حاضریم مثل غلام‌حسین رعیت‌ها چند ماه طی کار شبانه‌روزی در محیطی به‌شدت شرجی که راه نفس را سد کند و پر از گرد و خاک که تبدیلمان می‌کند به مجسمه‌های گلی برای نجات مردم و سرزمین‌مان تلاش کنیم؟ در روزهای و آسایش حرف‌های گنده‌گنده سیاسی زدن و نظریات سیاسی دادن و رد کردن عملکرد این و آن ملاک نیست، وقتی کوس جنگ نواخته بشود آن زمان است که مرد از نامرد شناخته می‌شود و مشخص می‌شود چه کسانی واقعاً پای اعتقادات و ارزش‌ها می‌ایستند و از جان و مال دیگران می‌کنند. مثل همین روزهای امروز ما که یک عده رجزگوی فضای مجازی‌اند و یک عده در تونل‌های زیرزمینی برای نجات جان زنان و کودکان سرزمینشان خواب و آسایش را بدرود گفته‌اند. ✍🏻 از: 📚کتاب: 🖋 نویسنده: 📜جدیدترین اثر تقریظی برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/115929 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran