eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسینیه کتاب 📙 🖋 : 📗 📒 📕 📙آیینه تمام نما 📘کرشمه های خسروانی 📓باران پشمک تهیه مجموعه پنج کتاب با 20%تخفیف : 🔗http://ketabejamkaran.ir/77090 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
📙 🖋 🔷این کتاب برای گروه سنی قطره ای از دریای معنویت امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) را به تصویر کشیده است. 🍉برشی ازکتاب: نمازگزار می‌گوید: «دوستان، نگاه کنید به آسمان. چه اتفاقی دارد می‌افتد؟!» همه سر بلند می‌کنند و به‌سوی آسمان نگاه می‌کنند. ناگاه همه با چشم‌های خود می‌بینند که آسمان شکافته می‌شود و فرشتگانی از آن خارج می‌شوند که در دست هریک زنبیلی پر از غذا و میوه و خوردنی‌های متنوع است! همه تندیس‌وار خیرۀ این صحنه شده‌اند! همه مات و مبهوت مانده‌اند. با خود می‌گویند: «به‌راستی فرشتگانی که ما توصیفشان را شنیده بودیم را هم اکنون داریم می‌بینیم؟! آن‌هم با زنبیل‌هایی پر از غذا و آذوقه؟!» فرشتگان پایین می‌آیند و پایین می‌آیند و به نزد امام‌حسن(علیه‌السلام) می‌رسند. 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: نوجوان 👩🏻🧑🏻 تهیه کتاب : 🔗http://ketabejamkaran.ir/70722 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
📙 🖋 آشنایی بیشتر و تهیه کتاب : 🔗http://ketabejamkaran.ir/6886 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓15رمضان، 💚ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام💚 📙 🖋 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: نوجوان ‌ "پدرش، اميرالمؤمنين على‌بن ابى‌طالب (عليه‌السّلام) و مادرش، مهتر زنان، فاطمه، دختر پيامبر خدا است (درود و رحمت خدا بر آنان). ‌در تاريخ از اين كوتاه‌تر و در عالم نسب‌ها، از اين پرشرافت‌تر نسبى وجود ندارد. ‌ در شهر مدينه، شب نيمه‌ى ماه رمضان سال سوّم هجرت، تولّد يافت. فرزندِ نخستينِ پدر و مادرش بود. رسول اكرم (صلّى الله عليه و آله) بلافاصله پس از ولادتش او را گرفت؛ در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت." ‌ 📜 گزیده‌هایی از کتاب «صلح امام حسن(علیه‌السلام)» ترجمه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 📗📗📗📗📗 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran‌
ا❁﷽❁ا 📙 : داستان‌هایی از امام مهدی 🖋 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: نوجوان 📚مجموعه داستان‌های کوتاه از ماجراهای خواندنی تولد، کودکی، تشرفات و زمانه امام عصر است. داستان‌های مهدوی کمتر شنیده شده یا اگر شنیده شده جزییات زیادی نداشته است، اما محسن نعما این داستان‌ها را با جزییات خواندنی نوشته تا مخاطب نوجوان شناخت بیشتری از امام زمان پیدا کند. 🍉برشی از کتاب: دو خانم، مجلل و باشوکت، به همراه هزار زن زیبای دیگر مقابل ملیکه ایستاده‌اند. نوری عجیب همه آنان را احاطه کرده است. آن دو زن بزرگوار جلو می‌روند و به نزدیکی ملیکه می‌رسند. ملیکه با چشم‌هایی تعجب‌زده به آن دو زن و دیگر زنان نگاه می‌کند. یکی از آن دو زن رو می‌کند به طرف ملیکه و به سخن می‌آید. -من مریم هستم دخترم. مادر پیامبرت عیسی. و ایشان مادر شوهرتان، سیده زنان عالم، فاطمه زهرا هستند! حالتی مملو از اشتیاق و غم در وجود ملیکه جای می‌گیرد. زیر لب با خود می‌گوید: «مادر ابومحمد؟! مادر همان کسی که فدایش بشوم؟!» 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran ا🛒خرید از ایتا: https://pay.eitaa.com/v/?link=a9Wid ا🛒خرید از سایت: 🔗http://ketabejamkaran.ir/110007
ا❁﷽❁ا ا📚🍉📚🍉🍃 ا📚🍉🍃 ا🍃 📖مردم هر روز چشم‌هایشان را به آسمان می‌دوزند تا ابری ببینند، اما دریغ از تکه ابری کوچک. آسمان، صافِ صاف است و کوچک‌ترین تغییری هم نمی‌کند. هربار که بادی می‌وزد، مردم امیدوار می‌شوند که شاید این باد، نشانۀ آمدن باران باشد، اما وقتی خبری نمی‌شود، مأیوس و ناامید می‌شوند. کوفیان، دیگر بریده‌اند. حیواناتشان هر روز به صحرا می‌روند و جز علفِ خشکیده‌ای، چیزی برای خوردن نمی‌یابند. زمین‌های کشاورزی هم از بی‌آبی دارند ترک برمی‌دارند و محصولاتشان رو به نابودی می‌رود. کوچه پس کوچه‌های شهر را پشت سر می‌گذارند تا به خانۀ امیرالمؤمنین برسند. به آنجا می‌رسند. همه مقابل منزل امیرالمؤمنین می‌ایستند. در می‌زنند. امیرالمؤمنین می‌آید و در را باز می‌کند. جمعیت عظیمی را مقابل خود می‌بیند. تعجب می‌کند که این‌ها برای چه آمده‌اند و چه‌کار دارند. امیرالمؤمنین از خانه بیرون می‌آید و سلام می‌کند: «چه شده؟ چه اتفاقی افتاده؟ » مردم رو می‌کنند به امیرالمؤمنین. - یا علی، خشکی و بی‌آبی، کوفه را فرا گرفته است. دام هایمان دارند می‌میرند و باغ‌هایمان در حال خشک شدن و نابودشدن است. نمی‌دانیم چه بکنیم. مستأصل و مضطر شده‌ایم. به درِ خانۀ تو آمده‌ایم تا تو دعایی کنی. شاید خداوند بر ما باران فرستاد و ما از این قحطی و خشکسالی نجات پیدا کردیم! امیرالمؤمنین وارد اتاقِ خانه می‌شود. حسین گوشه‌ای از اتاق نشسته. امروز او مهمان پدر بوده و به خانه‌اش آمده. امیرالمؤمنین رو می‌کند به او. - حسین جان، نور چشمم. کوفیان از خشکسالی و بی‌آبی مضطر شده‌اند. به درِ خانۀ من آمده‌اند و از من می‌خواهند تا برایشان دعای باران بخوانم. آیا تو این کار را انجام می‌دهی و برایشان دعای باران می‌خوانی؟ حسین از جا بلند می‌شود. لبخندی می‌زند و به سوی پدر می‌آید: «چشم پدر جان، اطاعت می‌کنم. » امیرالمؤمنین و حسین از خانه پا بیرون می‌گذارند و به میان مردم می‌روند. امیرالمؤمنین رو می‌کند به مردم. - ای کوفیان که از من طلب آب کردید، اینک این شما و این فرزندم حسین. او برایتان دعای باران خواهد خواند. حسین نگاهی به آسمان می‌کند. آسمان، صاف و خورشیدی است. حسین زیر لب شروع می‌کند به دعا خواندن. اشک، کاسۀ چشمانش را تر می‌کند. دعای حسین هنوز تمام نشده که ناگهان باد شدیدی شروع به وزیدن می‌کند. سرعت باد بسیار زیاد است و هر لحظه بیشتر می‌شود. کوفیان با چشم هایی حیرت‌زده و گویی از حدقه در آمده به باران نگاه می‌کنند. به بارانی که بسیاری شان هیچ‌گاه گمان نمی‌کردند به دعای حسین نازل شود. شدت باران آنقدر زیاد است که در همین مدت کوتاه، آب دارد شرشر از سروصورت و بدن کوفیان می‌چکد. همه غرق در تعجب و تحیرند. همه دست های شکر را بالا می‌برند. شاد و خوشحال و مسرورند. سیلِ لبخند روی لب هایشان جاری شده و دارد غم‌ها را می‌شوید و می‌برد. از خوشی در پوست خود نمی‌گنجند. به‌سوی حسین می‌روند. یکی سروصورتش را می‌بوسد. یکی دستش را می‌بوسد. دیگری او را در بغل می‌گیرد. هرکس به طریقی ابراز محبت و سپاس‌گزاری می‌کند. کسی نمی‌داند چگونه می‌شود این لطفی را که حسین در حقشان کرده جبران کرد. لطفی که نظیری برایش نیست. نجات کوفیان از تشنگی و عطش! از آب هم مضايقه کردندکوفيان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا 🍃 📚🍉🍃 📚🍉📚🍉🍃 📙 🖋 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: نوجوان ا🛒خرید از سایت: 🔗http://ketabejamkaran.ir/70734 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🏴 📚این کتاب با ۱۴داستانی که بیانی ساده و جذاب دارد داستان‌های اغلب کمتر شنیده‌شده از دوران زندگی امام حسین را برای نوجوانان جمع‌آوری کرده است. 🍉برشی از کتاب: «عمربن سعد » فاتح نبردِ کربلا، سرمست از این پیروزی است. از پیروزیِ سی‌هزار تن بر لشکری هفتادودو نفری! او این روزها بیش از هر زمان دیگری دارد به آرزویش می‌اندیشد. آرزویی که چند قدم با آن فاصله دارد؛ حکومت بر ملک ری. همان چیزی که او حاضر شد به‌خاطر آن با حسین بجنگد و او را بکشد. 📙 🖋 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: نوجوان ا🛒خرید از سایت: 🔗http://ketabejamkaran.ir/70734 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا❁﷽❁ا 🏴 #معرفی_کتاب 📚کتابهای امام حسینی برای کودکان و نوجوانان 📗 #پرنده_در_گودال 🖋 #مسلم_ناصری ا🛒خرید از سایت: 🔗http://ketabejamkaran.ir/111747 📙 #بچه‌های_فرات 🖋 #لیلا_قربانی ا🛒خرید از سایت: 🔗http://ketabejamkaran.ir/7908 📕 #خون_خدا 🖋 #محسن_نعماء ا🛒خرید از سایت: 🔗http://ketabejamkaran.ir/70734 📘 #مجموعه_زندگانی_چهارده_معصوم : #امام_حسین 🖋 واحد پژوهش مسجد مقدس جمکران ا🛒خرید از سایت: 🔗http://ketabejamkaran.ir/4498 📗 #مژده_گل : داستان‌هایی از زندگی امام حسین 🖋 #محمود_پوروهاب ا🛒خرید از سایت: 🔗http://ketabejamkaran.ir/6933 📙 #مجموعه‌_چهارده_معصوم : امام حسین 🖋 #زهرا_عبدی ا🛒خرید از سایت: 🔗http://ketabejamkaran.ir/8243 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran ‌ ‌
ا❁﷽❁ا 📚هر هفته یک کتاب را با شیوه‌های مختلف برای شما معرفی می‌کنیم تا کتاب‌ها را بهتر بشناسید و به دیگران معرفی کنید. 📙 : داستان‌هایی از امام مهدی 🖋 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: نوجوان 🛒 http://ketabejamkaran.ir/110007 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 📕📗📘📙 📙📘📗📕 ✅سوال مسابقه: ❓حکیمه خاتون کیست؟ 1️⃣عمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 2️⃣مادر امام عسکری (علیه السلام) 3️⃣عمه امام عسکری (علیه السلام) 4️⃣مادربزرگ امام زمان (علیه السلام) 📨عدد گزینه صحیح را به شماره 30006313 پیامک کنید. ⏳مهلت پاسخ تا روز جمعه ۲۱ آبان 📙 🖋 ا🛒خرید 🛒 http://ketabejamkaran.ir/110007 📗📗📗📗📗 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🍉 #برشی_از_کتاب #کتاب_هفته بشر و ملیکه سلام می‌کنند و وارد خانه می‌شوند و لحظاتی بعد چشمان ملیکه به دیدن چهرۀ امام هادی روشن می‌شود. دقایقی می‌گذرد. ناگهان ابومحمد ماه‌پارۀ امام هادی، هم او که روزهای ملیکه برای دیدنش همچون سال گذشته، وارد می‌شود. اشک، دیگر امانی برای ملیکه باقی نمی‌گذارد. با همان حالت گریه و اشک رو می‌کند به ابومحمد. - سلام بر تو ای مولای من. سلام بر تو ای تمامیِ آرزوهای من. ابومحمد با مهربانی به ملیکه می‌نگرد و زیر لب میگوید: «و سلام بر تو. و درود و رحمتِ خداوند نثار تو ای همسر یازدهمین امام و مادر آخرین ولیِّ خدا و منجیِ عالمیان. » رؤیاهای ملیکه لباس حقیقت به خودش پوشانده. از درون اتاق با چشمانی اشکبار به آسمان نگاه می‌کند. زیر لب می‌گو ید: «آسمان سامرا چه زیباست. زیباتر از تمامیِ آسمان‌های سرزمین روم!» 📙 #آخرین_آفتاب : داستان‌هایی از امام مهدی 🖋 #محسن_نعماء 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: نوجوان 🛒 http://ketabejamkaran.ir/110007 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🍉 #برشی_از_کتاب #کتاب_هفته اینک عثمان لحظه‌شماری می‌کند تا باز در کنار مسجدالحرام ابن‌خطیب را ببیند. ابن‌خطیب را ببیند و به او بگوید حاضرم نام علی و حسن و حسین و آن امامی که مادرم را شفا داد، را نه روی دستانم که بر روی لوح دل و قلبم حک کنم! 📙 #آخرین_آفتاب : داستان‌هایی از امام مهدی 🖋 #محسن_نعماء 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: نوجوان 🛒 http://ketabejamkaran.ir/110007 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran