eitaa logo
کتاب زندگی
2.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
32 فایل
@Niloufarkalhor ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
💕🖌 حسین جان روزها همراه با قافلهٔ دل، در خیمه‌هایت مشق کردیم تا سیاهی دل را به آب دیده بشوییم. حال به پایان رسیده‌ایم؛ به پایان . جدّ بزرگوارت، مادر عزیزت، برادر نازنینت و فرزند برومند و رئوفت به استقبالمان آمده‌اند. «الإکرام بالإتمام»؛ دستمان را در دستشان بگذار و از خواهر دریایی‌ات بخواه قبولمان کند. دعایمان کن... 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
🍁🟤🍁🟤🍁🟤🍁 🟤🍁🟤🍁 🍁🟤 🍁 بعد از پدر امت بر اهل بیت علیهم السلام چه می گذرد؟؟ 🍁 علي عليه السّلام فرمود: اوس بن خولى كه مردى از بنى عوف بود و در جنگ بدر نيز شركت داشت پيش آيد و در تشريفات دفن شركت كند. امير المؤمنين به اوس بن خولى فرمود: اكنون داخل قبر شويد، اين مرد پس از اينكه داخل در قبر شد، امير المؤمنين بدن پيغمبر را بطرف قبر سرازير كرد و بدن مبارك در قبر جايگير شد، و بعد از اين به اوس فرمود: شما اكنون از قبر بيرون شويد، و خود حضرت داخل در قبر شد. پس از اينكه علي عليه السّلام داخل قبر شد، كفن را از صورت پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله دور كرد و چهره مباركش را بر زمين گذاشت و بطرف قبله گردانيد، بعد از اين لحد گذاشت و خاك بر آن ريخت. و بدين وسيله تشريفات دفن پيغمبر نيز پايان يافت و عدل و تقوا و علم و دانش و فضيلت در دل خاك پنهان شد. در اين هنگام كه امير المؤمنين به تغسيل و تكفين و تدفين پيغمبر اشتغال داشتند و براى مصيبت وارده در خانه نشسته بودند و خاندان بنى هاشم نيز در اين امور با وى بودند، جماعت منافقين در خارج براى موضوع خلافت و امامت با يك‏ دیگر مشورت می کردند. در هنگام مذاكرات براى امر خلافت بين انصار اختلاف شد، و گردانندگان جلسه مشاهده كردند اگر اين موضوع انجام نگيرد، ممكن است بنى هاشم از تشريفات وفات پيغمبر فارغ شوند و بر امر امامت و خلافت مستقر گردند، و لذا تأخير را درنگ ندانسته فورا با ابو بكر بيعت كردند. 🍁🟤 🟤🍁🟤🍁 🍁🟤🍁🟤🍁🟤🍁
🌸 امام مهربانم خواستم بخواهم و کنم دیدم خواسته‌هایم به رنگ خودم است 🌸 دلم را مقابلتان می‌گذارم و صفایش با شما 🌸 شما برایم رقم بزنید دل‌خواهتان را و آباد کنید جانم را به خنکای نسیم 🌸 که شمایید بهار جا‌ن‌ها و خرمی روزها 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀 🍃🍀🍃🍀 🍀🍃 🍀 نزول كتاب وصيت از آسمان 🍀 🍃بخش اول🍃 ابى موسى ضرير گويد: موسى بن جعفر (ع) برايم گفت كه: به امام صادق گفتم: آيا امير المؤمنين نويسنده وصيت و پيغمبر (ص) املاء گوئى آن و جبرئيل و فرشته‏ هاى مقرب گواهان آن نبوده‏ اند؟ گويد: مدتى سر به زير انداخت و سپس فرمود: اى أبو الحسن ! اين كه تو می گوئى واقع شده ولى از اول كه امر وصايت و امامت به رسول خدا نازل شد، آن وصيت در نوشته سر به مهرى نازل گرديد، جبرئيل آن را فرود آورد، به همراه امناءِ خدا تبارك و تعالى از فرشتگان، جبرئيل گفت: اى محمد هر كه در نزد خود دارى بيرون كن جز وصىّ خود و اين وصيتنامه را از ما تحويل بگير و گواه و ضامنى براى اين كه ما آن را به تو تحويل داديم بر گمار. و مقصود خود على (ع) بود، پيغمبر دستور داد: هر كه در خانه بود بيرون شد جز على (ع) و فاطمه هم ميان پرده و در خانه بود، جبرئيل گفت: اى محمد ! پروردگارت سلام می رساند و می فرمايد: اين نوشته‏ اى است كه من با تو عهد كرده و قرار گذاشته بودم و خود گواه آنم بر تو و فرشته‏ هاى خود را هم به گواه گرفتم و اى محمد همان خودم براى گواه بس هستم. گويد: لرزه بر اندام پيغمبر افتاد و گفت: اى جبرئيل پروردگارم سلام است و از او سلامتى و به سوى او است سلامتى، راست فرموده است پروردگارم عز و جل و احسان كرده، نوشته را به من بده، آن را به وى داد و به او دستور داد تا آن را تسليم امير المؤمنين (ع) كند. به او فرمود: آن را بخوان و آن را كلمه كلمه خواند، پيغمبر فرمود: اى على ! اين فرمان پروردگارم تبارك و تعالى است به من، و شرط او است بر من، و امانت او است، من رساندم و خير انديشى كردم و ادا كردم. على (ع) فرمود: .... ادامه دارد.... الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 282 🍀🍃 🍃🍀🍃🍀 🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
╭🍃✨ ﷽ 🍃 ... ما را از هرم تابستان تعصبــــ و زمستــان غفلت‌هاے سـرد رهایی بده حضرتـــ اعتـــدال! ✨_______________________ __ 🍃 @imamAli_islam ╰─────🍃🍃✨
💦💜💦💜💦💜💦 💜💦💜💦 💦💜 💦💜 ادامه ی خطبة‌البیان «...ألا و انّه تركب الناس بعضهم على بعض و تتواثب عليهم الحروب الدائمة و ذلك بما قدّمت أيديهم و ما ربّك بظلّام للعبيد، ثمّ إنّه عليه السّلام قال: لا تفرحوا بالخلوع من ولد العبّاس يعني المقتدر فإنّه أوّل علامة التغيير، ألا و إنّي أعرف ملوكهم من هذا الوقت إلى ذلك الزمان. قال: فقام إليه رجل اسمه القعقاء و جماعة من سادات العرب و قالوا له: يا أمير المؤمنين بيّن لنا أسماءهم. 💦💜 آگاه باشيد ! که برخی از مردم بر برخی ديگر سوار شوند و نبردهايی طولانی را دامن زنند که منشا تمامی آنها کرده ی خود آنها است که پروردگارت بر بندگان ستمکار نيست. پس آن بزرگوار فرمود: بر خلع فردی از فرزندان عباس مسرور نشويد، چرا که او نخستين نشانه تغيير در امور است. اگاه باشيد که من می شناسم پادشاهانشان را از اين زمان تا آن زمان. راوی گويد: مردی که او را قعقاع مي گفتند با گروهی از بزرگان عرب به پا خواسته حضرت را مخاطب ساخته گفتند: ای امير مومنان! برای ما اوصاف ايشان را بيان فرما. (35) ادامه دارد..... @ketabezendagi 💦💜 💜💦💜💦 💦💜💦💜💦💜💦
💙💦💙💦💙💦💙 💦💙💦💙 💙💦 💦💙ادامه ی خطبة‌البیان فقال عليه السّلام: أوّلهم الشامخ فهو الشيخ و السهم المارد و المثير العجاج و الصفور و الفجور و المقتول بين الستور و صاحب الجيش العظيم و المشهور ببأسه و المحشور من بطن السباع و المقتول مع الحرم و الهارب إلى بلاد الروم و صاحب الفتنة الدهماء و المكبوب على رأسه بالسوق و الملاحق المؤتمن و الشيخ المكتوف الذي ينهزم إلى نينوى و في رجعته يقتل رجل من ولد العبّاس، و مالك الأرض بمصر و ما حي الاسم و السباع الفتان و الدناح الأملح، و الثاني الشيخ الكبير الأصلع الرأس و النفاض المرتعد و المدل بالفروسة و اللسين الهجين و الطويل العمر و الرضاع لأهله و المارق للزور و الأبرش الأثلم و بنّاء القصور و رميم الامور و الشيخ الرهيج و المنتقل من بلد إلى بلد و الكافر المالك أرباب المسلمين و ضعيف البصر و قليل العمر، ألا و إنّ بعده تحلّ المصائب و كأنّي بالفتن و قد أقبلت من كلّ مكان كقطع الليل المظلم، ... 💦💙 پس آن حضرت عليه السلام فرمود: نخستينشان مردی است متکبر(يا بلند بالا) و سالخورده (يا صاحب رای و دانشمند، و يا مالدار، و يا سر کرده قوم و قبيله، و ياد دارای اولاد فراوان)، تيز خاطر چالاک و توانا و سرکش و در گذرنده، اشاره کننده و نوديده و فرومايه (و يا فرياد کننده)، بسيار لعن کننده و سخن چين و کافر، زناکار و گناه آلوده (يا به خود نازنده). مردی که در ميان حرمسرايان خود به قتل می رسد، و لشکري بزرگ را راهبری مي کند، و در بيم دادن و عذاب کردن آزموده و در سختی مقاوم و در نيرو و قوت ضرب المثل و در ميدان نبرد بس دلير است. او مردی است که از شکم درندگان محشور شود (يعنی درندگان او را طعمه خود کنند). او مردی است که با اهل حرم خود به قتل رسد. او مردی است که به شهرهای روم متواری گردد. او مردی است که آتش فتنه ای تيره و تار شعله ور می سازد. او مردی است که در بازار از سر به رو در مي افتد. او مردی است که ديگری را مورد اعتماد قرار داده در کارها بدو تکيه می کند. او مردی سال خورده که با دست و بازو بسته به سمت نينوا فرار می کند و چون باز می گردد مردی از بنی عباس را می کشد و سرزمين مصر را به تصرف خود در می آورد. او مردی است که محو کننده نام باشد. او مردی است که بسيار درنده خو و فتنه گر باشد. او مردی است که در کار استوار است. و سرانجام او مردی است که در چهره اش سياهی و سفيدی و کبودی به هم آميخته است. اما دومين آنها مردی است سالخورده که در جلوی سر مويی ندارد و بس مضطرب و ناآرام است. بسی درنده خو، زبان آور، در سخن گفتن بسی فصيح، ناکس، فرومايه و بی اصل و نسب است. مردی دروغگو، شايعه پراکن است که به سبب دروغ بستن بر خدا و کفر و شرک خارج از دين است. مردی عياش، خوشگذران، علاقمند به خوانندگی و بت پرست است. او به بيماری برص مبتلا است و دائم به فکر بناکردن قصور می باشد. او کارهايی را که دارد به خوبی مهار می کند و دائم به فکر آشوبگری و فتنه انگيزی است مردی است که دائم مقر حکومت خود را از شهری به شهر ديگر منتقل می کند. او کافری است که بر مسلمانان حکم می راند. او مردی است که ديد چشمش ضعيف است و عمری کوتاه دارد. آگاه باشيد که بعد از اين وقايع مصيبتهايی جديد متوجه شما می گردد. می بينم که فتنه هايی بسان پاره های شب تار از هر سو بر شما روی می آورند. (36) ادامه دارد... @ketabezendagi 💙💦 💦💙💦💙 💙💦💙💦💙💦💙
🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀 🍃🍀🍃🍀 🍀🍃 🍀نزول كتاب وصيت از آسمان🍀 🍃🍃بخش دوم 🍃🍃 ادامه سخنان پیامیر(ص)... اى على ! اين فرمان پروردگارم تبارك و تعالى است به من، و شرط او است بر من، و امانت او است، من رساندم و خير انديشى كردم و ادا كردم. على (ع) فرمود: من هم گواه تو هستم، پدر و مادرم قربانت، بر اين كه رسانيدى و اداى وظيفه خير خواهى كردى و آنچه فرمائى تصديق دارم و گواهى دهد براى شما بدان گوشم، چشمم، گوشتم و خونم. جبرئيل گفت. من هم گواه شما هر دو هستم بر اين موضوع، رسول خدا (ص) فرمود: يا على، وصيت مرا گرفتى و فهميدى و ضامن شدى براى من و خدا كه بدان چه در آن است وفا كنى؟ على گفت: آرى، پدر و مادرم قربانت، بر من است تعهد آن و بر خدا است يارى به من و توفيق عطا كردن بر اداى آن، رسول خدا (ص) فرمود: من می خواهم بر تو گواه بگيرم كه تعهد كنى روز قيامت به من گزارش كار خود را بدهى، على گفت: بسيار خوب، گواه بگير، پيغمبر فرمود: اينك جبرئيل و ميكائيل ميان من و تو باشند و در اينجا هم با فرشته‏ هاى مقرب حاضر شدند تا من آن‏ها را گواه بر تو بگيرم، على گفت: گواه باشند و من هم، پدر و مادرم قربانت، آنها را گواه می گيرم و رسول خدا آنها را شاهد نمود و در ضمن شرطى هم با على كرد به پيشنهاد جبرئيل و طبق دستور خدا عز و جل و آن اين بود: اى على بايد وفا كنى بدان چه در اين وصيتنامه است از دوستدارى هر كه دوست دارد خدا و رسولش را و بيزارى و دشمنى براى هر كه دشمنى كند با خدا و رسولش با صبر و شكيبائى و با كظم غيظ بر بردن حقّ تو و غصب خمس تو و دريدن پرده آبرويت. گفت: به چشم يا رسول الله. امير المؤمنين فرمود: سوگند بدان كه دانه را شكافد و نفس كش را بر آرد، من از جبرئيل شنيدم به پيغمبر می گفت: اى محمد به او بفهمان كه حرمت او هتك می شود، در عين حالى كه حرمت خدا و حرمت رسول خدا است و بر او شرط كن كه ريشش با خون تازه سرش رنگين می گردد. على فرمود: چون اين كلمه را از جبرئيل امين درك كردم ناله‏ اى كشيدم و بر زمين افتادم و گفتم: به چشم قبول دارم، راضيم گر چه هتك حرمت شود و سنّت معطل گردد و قرآن دريده شود و خانه كعبه به ويرانى افتد و ريشم با خون تازه سرم رنگين شود و صبر و تقرب به حق را هميشه پيشه كنم تا بر تو وارد شوم. سپس رسول خدا (ص) فاطمه و حسن و حسين را هم دعوت كرد و به آنان مانند امير المؤمنين مطالب را اعلام نمود و آنها هم مانند آن حضرت جواب دادند، و وصيتنامه با مهرهائى از طلا مهر شد كه آتش نديده بود و به دست امير المؤمنين (ع) سپرده شد. راوى گويد: من به ابو الحسن گفتم: پدر و مادرم قربانت، نمی فرمائيد در اين وصيتنامه چه نوشته بود؟ فرمود: سخن خدا و سنن رسول خدا (ص)، گفتم: در ضمن وصيتنامه، جستن آنان‏ و مخالفتشان با امير مؤمنان درج شده بود؟ فرمود: آرى به خدا، جزء به جزء و حرف به حرف، آيا نشنيدى قول خدا عز و جل را (12 سوره يس): «به راستى ما مرده‏ ها را زنده كنيم و بنويسيم آنچه را پيش فرستاده‏ اند و آثار آنها را و هر چيز را آمار كنيم در امام مبين» به خدا. رسول خدا (ص) به امير المؤمنين و فاطمه (ع) فرمود: آنچه را به شما تقديم داشتم آيا خوب فهم نكرديد و نپذيرفتيد؟ عرض كردند: چرا، و بر آنچه ما را بد آيد و به خشم آرد صبر كنيم. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 282 🍀🍃 🍃🍀🍃🍀 🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
💙💎💙💎💙💎💙 💎💙💎💙 💙💎 💙💎 ادامه ی خطبة‌البیان ...ثمّ قال علیه السّلام: معاشر الناس لا تشکّوا فی قولی هذا فإنّی ما ادّعیت و لا تکلّمت زورا، و لا أنبئکم إلّا بما علّمنی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلم، و لقد أودعنی ألف مسألة یتفرّع من کلّ مسألة ألف باب من العلم، و یتفرّع من کلّ باب مائة ألف باب، و إنّما أحصیت لکم هذه لتعرفوا مواقیتها إذا وقعتم فی الفتن مع قلّة اعتصابکم..... 💙💎 پس آنگاه حضرت عليه السلام فرمود: ای مردم ! در گفتار من شک و ترديد مکنيد، زيرا که من ادعايی نکرده ام و سخنی به دروغ نگفته ام. خبر نمی دهم شما را مگر به آنچه که رسول خدا صلی الله عليه و آله مرا آموخته است. 🍃 چرا که حضرتش به من هزار مساله که بر هر مساله هزار باب علم متفرع است و از هر بابي هزار باب ديگر گشوده مي شود، آموخت.🍃 من اين سخنان و اسرار را براي شما باز گفتم که چون در گرداب بلا گرفتار آمديد، زمان وقوع فتنه ها را تشخيص دهيد، چرا که صبر و تحمل شما اندک است.... (37) ادامه دارد... @ketabezendagi 💙💎 💎💙💎💙 💙💎💙💎💙💎💙
🍀🍂🍀🍂🍀🍂🍀 🍂🍀🍂🍀 🍀🍂 🍂 ادامه ی حوادث قبل و بعد از رحلت پیغمبر(ص) 🍂 🍀 آغاز امامت امیرالمومنین(ع) 🍀 روز 28صفر در بیت وحی روز غم و ماتم شهادت پیامبر اکرم اسلام (ص)، وی انجام اقدامات لازم برای تجهیز و خاکسپاری آن حضرت بود که باید توسط وصی تعیین شده توسط پیامبر (صلی الله علیه‌و‌آله‌وسلم)؛ یعنی امیرالمومنین على بن ابیطالب(ع) انجام می‌شد. به طور طبیعی این روز نخستین روز شروع امامت امام علی (ع) بود. اما همزمان، اسلام‌ستیزان با گرد هم آمدن در سقیفه بنى ساعده کودتای از پیش مهیا شده را برای شکستن بیعت روز غدیر و غصب خلافت از خاندان وحی و خانه‌نشین کردن امیرالمومنین(ع)، را به اجرا گذاشتند. ادامه شرح واقعه از کتاب الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبري)، ج‏1، ص: 70 🍀🍂 🍂🍀🍂🍀 🍀🍂🍀🍂🍀🍂🍀