۲۳ ربیع الاول، سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه(س) به شهر قم
'' '' '' '' '' '' ''
آمد ز راه دختر موسی به شهر قم
یعنی فتاد سایه ی طوبی به شهر قم
بوی بهشت می وزد از گرد چادرش
گل کرده است مأمن و مأوی به شهر قم
وقتی گذاشت پا به حریم دیار عشق
جاری شده ست چشمه تقوی به شهر قم
بانوی آب و آینه، معصومه می رسد
با جلوه های زینب کبری به شهر قم
در آسمان شهر ملائک به صف شدند
تابیده بود نور تعالی به شهر قم
تا که گشود دیده ی خود را به آن حریم
بگشوده گشت باب تولی به شهر قم
مولای ماست آینه دار جهان رضا
اینک رسید خواهر مولی به شهر قم
با آن که بود خسته ولیکن رسیده بود
پویاترین شفیعه ی عقبی به شهر قم
«یاسر» دمید روح مجدد به جسم خاک
گویا رسید جلوه ی عیسی به شهر قم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍀💚🍀💚🍀💚🍀
💚🍀💚🍀
🍀💚
💚 ادامه ی خطبة البیان💚
💚...معاشر الناس
ألا و إنّه إذا ظهر السفياني تكون له وقائع عظام فأوّل وقعة بحمص ثمّ بحلب ثمّ بالرقة ثمّ بقرية سبأ ثمّ برأس العين ثمّ بنصيبين ثمّ بالموصل و هي وقعة عظيمة ثمّ تجتمع إلى الموصل رجال الزوراء و من ديار يونس إلى اللخمة و تكون وقعة عظيمة يقتل فيها سبعين ألفا و يجري على الموصل قتال شديد يحلّ بها ثمّ ينزل إلى السفياني و يقتل منهم ستّين ألفا و إنّ فيها كنوز قارون و لها أحوال عظيمة بعد الخسف و القذف و المسخ و تكون أسرع ذهابا في الأرض من الوتد الحديد في أرض الرجف.....
اي مردم!
آگاه باشيد که چون سفياني ظاهر شود براي او وقايع و جنگهاي بزرگي خواهد بود:
اول وقعه و جنگ او به شهر حمص واقع خواهد شد،
پس از آن به حلب، پس از آن به رقه، پس از آن به قريه سبا، پس از آن به راس العين، پس از آن به نصيبش، پس از آن به موصل ، که واقعه موصل واقعه بزرگی خواهد بود.
پس از آن در موصل مردانی از بغداد و از ديار يونس تا لجمه گرد هم آيند و نبرد سختی واقع شود که هفتاد هزار نفر در آن کشته شوند.
جنگ تا موصل جريان پيدا می کند و در آنجا قتال سختی رو خواهد داد.
آن گاه سفيانی در آنجا فرود می آيد و شصت هزار نفر از ايشان را می کشد.
به درستی که در آنجا است گنج های قارونی و از برای آنجا است ترسهای بزرگی بعد از فرورفتن به زمين و سنگ باريدن و مسخ شدن که زودتر از جاهای ديگر رخ می دهد بسان فرورفتن ميخ آهن به زمينی سست .......
ادامه دارد....
#خطبة_البيان
#ادامه_خطبةالبیان_58
@ketabezendagi
🍀💚
💚🍀💚🍀
🍀💚🍀💚🍀💚🍀
🍁🔷🍁🔷🍁🔷🍁
🔷🍁🔷🍁
🍁 ادامه ی حوادث بعد از رحلت پیغمبر(ص) 🍁
🔷...عمر گفت:
وقتى شخصى مانند حباب مرا پاسخ گفت ديگر مرا با او سخنى نيست،
و اين به جهت آن است كه در گذشته مرا با او نزاعى پيش آمد كه رسول خدا ما را از سخن گفتن با يك ديگر منع فرموده بود،
و از آن زمان من قسم خوردم كه ديگر با او صحبت نكنم.
سپس عمر به ابو عبيده گفت:
تو با او گفتگو كن.
او نيز برخاسته و ضمن سخنانى فضائل بسيارى از انصار ذكر نمود.
در اين هنگام بشير بن سعد؛ كه بزرگ اوس بود با مشاهده آن اجتماع بر بالين سعد ابن عباده كه بزرگ خزرج بود، حسد ورزيده و به قصد فساد و اخلال امر شروع به سخن نموده .
و در ضمن آن به امارت قريش و مهاجرين رضايت داده و همه را بطور عموم، و انصار را خصوصا بر اين امر ترغيب و تحريص نمود....
ادامه دارد.....
🔷🍁🔷🍁
🍁🔷🍁🔷🍁🔷🍁
💙💜💙💜💙💜💙
💜💙💜💙
💙💜
💜ادامه ی خطبةالبیان💜
💙💜...قال:
و لا يزال السفياني يقتل كلّ من اسمه محمد و علي و حسن و حسين و فاطمة و جعفر و موسى و زينب و خديجة
و رقية بغضا و حنقا لآل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلم
ثمّ يبعث في جميع البلدان فيجمع له الأطفال و يغلي لهم الزيت فيقول له الأطفال:
إن كان آباؤنا عصوك نحن فما ذنبنا؟
فيأخذ كلّ من اسمه على ما ذكرت فيغليهم في الزيت
ثمّ يسير إلى كوفانكم هذه فيدور فيها كما تدور الدوامة فيفعل بالرجال كما يفعل بالأطفال و
يصلب على بابها كلّ من اسمه حسن و حسين ثمّ يسير إلى المدينة فينهبها في ثلاثة أيّام
و يقتل فيها خلق كثير و يصلب على مسجدها كلّ من اسمه حسن و حسين فعند ذلك يغلي دماؤهم كما غلى دم يحيى بن زكريا...
💙💜..... حضرت در ادامه سخنان خود فرمودند:
سفيانی هر کسی را که نامش محمد و علي و حسن و حسين و فاطمه و جعفر و موسي و زينب و خديجه و رقيه است از روی بغض و کينه ای که به آل محمد دارد به قتل می رساند.
آن گاه به تمامی شهرها رسولانی مي فرستد تا جمع کنند براي او بچه ها را.
آن گاه روغن زيتون را برای سر به نيست کردن می جوشاند. بچه ها به او می گويند:
اگر پدران ما نافرمانی تو را کردند، ما چه گناهی کرده ايم؟!
اما او به اين سخنان واقعی ننهاده، هر که را که هم نام کسانی است که ذکر کرده ام در ديگ روغن زيتون انداخته و می جوشاند.
آنگاه به جانب کوفه رهسپار می گردد.
شهر را دور زده در کوچه هايش بسان فرفره چرخيده و با مردان همان معامله را می کند که با اطفال کرده بود.
او بر دروازه کوفه هر که را نامش حسن و حسين بر دار می کشد.
در اين هنگام خونهای ريخته شده مردم کوفه به جوشش می آيد، همچنان که خون يحيی بن زکريا به جوشش آمد....
ادامه دارد....
#خطبة_البيان
#ادامه_خطبةالبیان_59
@ketabezendagi
💙💜
💜💙💜💙
💙💜💙💜💙💜💙💜
🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀
🌿🥀🌿🥀
🥀 ادامه حوادث بعد از رحلت پیغمبر(ص) 🥀
🌿🥀....ابو بكر نيز فرصت را غنيمت شمرده و گفت:
عمر و ابو عبيده هر دو از شيوخ و بزرگان قريشند، با هر كدام كه خواستيد بيعت كنيد.
در اينجا عمر و ابو عبيده باهم، خطاب به ابو بكر، گفتند:
ما هرگز اين كار را نخواهيم پذيرفت !
دستت را جلو بياور تا با تو بيعت كنيم.
و بشير بن سعد، همو كه سيّد قبيله اوس و در مقابل همتايش سعد بن عباده از قبيله خزرج بود، برخاسته و گفت:
من نيز سومين شما می باشم، پس چون اوسيان كردار رئيسشان را مشاهده نموده و از طرفى ادّعاى رقيبشان سعد از قبيله خزرج را بر خلافت دريافته بودند همگى به سوى ابو بكر هجوم آورده و با او بيعت نمودند،
و شدّت ازدحام براى بيعت به حدّى بود كه سعد بن عباده در بستر بيمارى به زحمت افتاده و گفت: مرا كشتيد!
عمر گفت: سعد را بكشيد كه خدا او را بكشد !.....
ادامه دارد.....
🌿🥀🌿🥀
🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀
🌺💦🌺💦🌺💦🌺
💦🌺💦🌺
🌺💦
💦ادامه ی خطبة البیان 💦
🌺💦....فإذا رأی (ذکریا) ذلك الأمر أيقن بالهلاك
فيولّي هاربا و يرجع منهزما إلى الشام
فلا يرى في طريقه أحد يخالف عليه إذا دخل عليه،
فإذا دخل إلى بلده اعتكف على شرب الخمر و المعاصي و يأمر أصحابه بذلك
قال: و يأذن اللّه بخروج القائم من ذريّتي و هو صاحب الزمان ثمّ يشيع خبره في كلّ مكان فينزل حينئذ جبرائيل على صخرة بيت المقدس فيصيح في أهل الدنيا:
🍃قد جاء الحقّ و زهق الباطل إنّ الباطل كان زهوقا🍃...
🌺💦.... او (یحیی زکریا) چون اين امر را می بيند يقين به هلاکت خود پيدا می کند.
از اين رو، از ترس به کوفه پشت کرده آن را به جانب شام ترک می کند.
او در راه تا آن هنگام که داخل شام شود کسی را که با او مخالفت کند نمی بيند.
چون داخل شهر خود شود به شرب خمر و انواع معصيتها دل مشغول می گردد و ياران خود را به ارتکاب گناهانی وادار مي کند.
از اين رو، خداوند فرمان خروج قائم از ذريه من که صاحب زمان است را صادر می کند.
خبر خروج او در همه جا شايع می شود. در اين هنگام جبرئيل در بالاي صخره بيت المقدس فرود می آيد و اهل جهان را ندا می کند که
🍃 حق بدر آمد و باطل رفت، که باطل از بين رونده است🍃......
ادامه دارد....
#خطبة_البيان
#ادامه_خطبةالبیان_60
@ketabezendagi
🌺💦
💦🌺💦🌺
🌺💦🌺💦🌺💦🌺
🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
🍃🍀🍃🍀
🍀🍃
🍃 بسمه تعالی🍃
🍃ای ریشه و اصل شجر طیبه ی عشق
زیبا ثمر خلقت و سَرعائله ی عشق
🍃 شد جان تو طور مهبط وحی الهی
ای ظهور ناب رحمت لایتناهی
🍃 ای مست ، ز تسبیح تو اهل آسمانها
ای نور تو روشنگر ارض و کهکشانها
🍃 ای نشسته در مکتب تو حور وملائک
تسبیح تو آموخت ، شد از سیرتو سالک
🍃والله مَلَک می کشد از درک تو پا پس
یک قطره ز دریای تو بر کُلّ جهان بس
🍃 جانت حرم الله وتو میخانه ی هویی
سرمست از آن باده و زان سِرّ مگویی
🍃 شد ذات عیان ز نور اشراق و خرو ج ات
از لحظه ی ادبار و ز اقبال و عروج ات
🍃 ای اعظم آیات به نفس و همه آفاق
ای مقصد و معراج نفوس همه عشاق
🍃 ای حکم تو نافذ به همه عالم امکان
ای وصف تو در تک تک آیه های قرآن
🍃 ای بوده به معراج تو، تا ذات صعودت
ای مقصدسیر همه ، معراج وجودت
ادامه دارد...
🍃🍃 گل احمدی 🍃🍃
🍀🍃
🍃🍀🍃🍀
🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
🌴🍂🌴🍂🌴🍂🌴
🍂🌴🍂🌴
🌴🍂
🌴🍂 ادامه ی حوادث بعد از رحلت پیغمبر(ص) 🍂🌴
...با اين سخن فرزند سعد، قيس به عمر حمله ور شد و ريشش را گرفته و گفت:
اى پسر صُهاك حبشى بخدا سوگند كه تو در صحنه نبرد ترسو و فرارى بودى،
و در جماعت و هنگام امن شير شجاعى می شوى، اگر يك موى از بدن پدرم حركتى كند هنوز بحال نخست بازنگشته صورتت شكافته شود!
ابو بكر به عمر گفت: آرام باش ! آرام باش !
كه رفق و مدارا رساننده تر و بهتر است.
در اينجا سعد با سخن زشتى به عمر گفت:
بخدا سوگند ! اگر مرا توان برخاستن بود بیشک همه شما صداى غرّش مرا چون شير در كوچهها میشنيديد و هر دوى شما را به همان قبيلهاى كه در ميانشان خوار و ذليل و تابع و حقير بوديد باز میگردانم !
آيا به طائفه خزرج جرأت پيدا كردهايد ؟!
سپس به خزرجيان گفت:
مرا از اين محلّ فتنه خارج سازيد!
قبيلهاش نيز وى را به خانه بردند....
ادامه دارد....
🍂🌴🍂🌴
🌴🍂🌴🍂🌴🍂🌴