eitaa logo
کتاب زندگی
2.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
32 فایل
@Niloufarkalhor ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🔷💠🔷💠🔷💠 🔷💠🔷💠 💠🔷 ادامه ی حوادث بعد از رحلت پیامبر (ص) 🔷 💠 🔷....(أَلا ذلِک هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ) «زمر 15» به هوش! که زیانی بس بزرگ است! وَ مَا الَّذِی نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ نَقَمُوا مِنْهُ وَاللَّهِ چه چیزی سبب گردید تا از ابوالحسن، علی (ع) عیبجویی کنند؟ عیب او گفتند؛ نَکیرَ سَیفِهِ زیرا شمشیرش، خویش و بیگانه، شجاع و ترسو نمی شناخت. وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ بِحَتْفِهِ دریافتند که او به مرگ توجهی ندارد. وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ دیدند که او چگونه بر آنها می تازد و آنان را به وادی فنا می افکند. وَ نَکالَ وَقْعَتِهِ و برخی را برای عقوبت و سرمشق دیگران باقی می گذارد. وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللَّهِ به کتاب خدا مسلط و دانا، و خشم او در راه خوشنودی خداوند بود. وَ تَاللَّهِ لَوْ مَالُوا عَنِ الْمَحَجَّةِ اللَّائِحَةِ به خداوند سوگند اگر از طریق آشکار و نمایان حق منحرف شده وَ زَالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّةِ الْوَاضِحَةِ و از قبول دلایل و حجتهای روشن و مبین، امتناع می نمودند، لَرَدَّهُمْ إِلَیهَا وَ حَمَلَهُمْ عَلَیهَا آنان را به راه مستقیم، هادی و رهنمون می شد و از انحراف و اعوجاج آنان جلوگیری می نمود. وَ لَسَارَ بِهِمْ سَیراً سُجُحاً لَا یکلُمُ خِشَاشُهُ وَ لَا یکلُّ سَائِرُهُ وَ لَا یمَلُّ رَاکبُهُ [به خداوند سوگند، اگر مردانتان در خارج نشدن زمام امور، از دستان علی پای می فشردند و تدبیر کار را آنچنان که پیامبر بدو سپرده بود، تحویل او می دادند]، علی آن را به سهولت راه می برد و این شتر را به سلامت به مقصد می رساند، آن گونه که حرکت این شتر رنج آور نمی شد. وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا نَمِیراً صَافِیاً رَوِیاً علی آنان را به آبشخوری صاف و مملو و وسیع هدایت می کرد.... ادامه دارد.... 🔷💠🔷💠 💠🔷💠🔷💠🔷💠
💙💦💙💦💙💦💙 💦💙💦💙 💙💦 📚 *بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* 💙💦..«محمّد بن سنان» از «مفضّل بن عمر» نقل می كند: پايان روز بود. در «روضه»، ميان قبر و منبر رسول خدا، صلى اللَّه عليه و آله ، نشسته بودم و در باره شرافت و فضيلت هاى خدادادى و برترى جايگاه رفيعش كه جمهور امّت نسبت به آنها آگاه نبودند، می انديشيدم. در اين حال بودم كه ناگاه «ابن ابى العوجاء» وارد شد و در جايى نشست كه می توانستم سخنش را بشنوم. آن گاه يكى از يارانش نزد او رسيد و نشست. ابن ابى العوجاء لب به سخن گشود و گفت: «بی شك، صاحب اين قبر در تمام حالاتش به منتها درجه كمال، شرافت و عظمت رسيده بود.» همراه او گفت: «او فيلسوفى بود كه دعوى مرتبه‏ اى بس عظيم و منزلتى بس بزرگ داشت و بر اين ادّعاى خود معجزاتى آورد كه عقل ها را مغلوب و فهم ها را ناتوان و سرگشته نمود. خرد پيشگان براى درك حقيقت آنها در درياى خروشان انديشه فرو رفتند و سرگشته و ناكام و تهيدست باز آمدند. آنگاه كه انديشمندان و فصيحان و خطيبان، دعوتش را به جان پذيرفتند، مردم ديگر، گروه گروه به دينش درآمدند. نام او با نام خداى جلّ و علا قرين گشت و روزانه پنج بار در اذان و اقامه اين فرياد از مأذنه عبادت گاهها و هر جايى كه دعوت و حجت الهى او بدان جا راه يافته بود، در دشت و صحرا و كوه و دريا به هوا خاست ... تا هر ساعت، يادش تازه ماند و رسالتش به خموشى نگرايد.» ابن ابى العوجاء گفت: «سخن از محمّد صلى اللَّه عليه و آله را بگذار و بگذر كه عقل من در باره او سرگشته و انديشه‏ ام در كار او گمراه و بسته است. در باره راز و ريشه كار او سخن بگو كه مردم بدان سبب آن را می پويند.» آنگاه بگونه‏ اى به آغاز پديد آمدن اشيا پرداخت، كه هيچ پردازش، تدبير و تقديرى نبوده و آفرينش، صانع و تدبيرگرى ندارد، بلكه همه چيز خود به خود و بدون تدبير مدبّرى پديد آمده و دنيا هميشه چنين بوده و چنين خواهد بود. [گفتگوى مفضّل و ابن ابى العوجاء] مفضّل می گويد: [با شنيدن اين سخنان ناروا] چنان به خشم و غضب آمدم كه عنان از كفم بيرون رفت و [خطاب به او] گفتم: ..... «اى دشمن خدا! در دين خدايت الحاد می ورزى و خداوندى را كه به نيكوترين صورت و كاملترين آفرينش پديدت آورد و تو را تا بدين جا رسانيده، انكار می كنى؟! اگر در درون خويش نيك انديشه كنى و حس لطيف تو در خطا نيفتد، هر آينه براهين ربوبيّت و آثار صنعت صانع را در وجودت نهفته و نشانه‏ ها و دلايل او- جلّ و علا- را در آفرينشت روشن می يابى. زاده ابو العوجاء [پس از شنيدن آهنگ تند سخنان مفضّل‏] گفت: «اى مرد! اگر از متكلمانى با تو سخن می گوييم. در صورتى كه [بر ما چيره شدى و] حق را نزد تو يافتيم، از تو پيروى خواهيم كرد. اما اگر از اينان نيستى هيچ سخن مگوى. اگر از ياران و اصحاب [امام‏] جعفر صادق [عليه السّلام‏] هستى، بدان كه او با ما اين گونه سخن نمی گويد و همانند تو با ما مجادله نمی كند. او بيش از آنچه تو از ما شنيدى، از ما شنيده، امّا هيچ گاه سخن را با فحش و تعدى آلوده ننموده است. او همواره در سخنان خود شكيبا، باوقار، انديشه‏ گر و استوار بوده و هيچ زمانى به ستوه می آمد و خلقش تنگ نمی گشت و بر نمی آشفت. ابتدا نيك به سخنان ما گوش فرا می دهد، می كوشد كه دليل ما را بدرستى دريابد، ما نيز همه چيز خود را به ميان می آوريم. هنگامى كه می پنداريم او را محكوم كرديم [و بر او چيره شديم‏]، ناگاه با سخنى كوتاه و اندك دليلمان را می شكند. عذرمان را می برد و ما را تسليم دليل خود می كند، به‏ گونه‏ اى كه هيچ پاسخى در جواب به دلايلش نمی يابيم. حال اگر از ياران اويى تو نيز با ما چون او سخن بگو. مفضّل می گويد: در حالى كه از اين سخنان، اندوهگين و در اين انديشه بودم كه چگونه اسلام و مسلمانان، دچار كفر و انكار اين گروه شده‏ اند از مسجد بيرون آمدم‏... @ketabezendagi 💙💦 💦💙💦💙 💙💦💙💦💙💦💙
🌎🌐🌎🌐🌎🌐🌎 🌐🌎🌐🌎 🌐 ادامه ی حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص) 🌐 🌎🌐....تَطْفَحُ ضَفَّتَاهُ وَ لَا یتَرَنَّقُ جَانِبَاهُ که آب از اطرافش سرازیر می شد و هرگز رنگ کدورت به خود نمی گرفت. وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً او آنان را از این آبشخور سیراب به در می آورد. وَ نَصَحَ لَهُمْ سِرّاً وَ إِعْلَاناً علی خیر و نیکی را در نهان و آشکار برای آنان خوش می داشت. وَ لَمْ یکنْ یحَلَّی مِنَ الْغِنَی بِطَائِلٍ [او اگر بر مسند می نشست]، هرگز بهره ای فراوان از بیت المال را به خود اختصاص نمی داد وَ لَا یحْظَی مِنَ الدُّنْیا بِنَائِلٍ و از فزونی و ثروت دنیا جز به مقدار نیاز برداشت نمی کرد، غَیرَ رَی النَّاهِلِ وَ شُبْعَةِ الْکلِّ به مقدار آبی که تشنگی را فرو نشاند و خوراکی که گرسنگی را برطرف نماید. وَ لَبَانَ لَهُمُ الزَّاهِدُ مِنَ الرَّاغِبِ وَ الصَّادِقُ مِنَ الْکاذِبِ (در آن هنگام)، مرد پارسا از «تشنۀ حُطامِ دنیا» بازشناخته می شد و راستگو از دروغگو متمایز می گشت، [در این صورت، ابواب برکات آسمانی و زمین بر آنان گشوده می شد ولی خداوند به زودی، آنان را به سبب اعمال و کردارشان مؤاخذه خواهد کرد]. (وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ زیرا اگر ساکنان قریه ای ایمان آورده خدا ترسی پیشه می ساختند برکات زمین و آسمان را بر آنان فرو می ریختیم. وَ لکنْ کذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یکسِبُونَ) «اعراف: 96» امّا آنان دروغ گفتند و ما آنان را در برابر آنچه که به دست آورده بودند، گرفتار آوردیم (وَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَیصِیبُهُمْ سَیئاتُ ما کسَبُوا «و کسانی از اینان که ستم روا داشتند نتیجه سوء کردارشان را به زودی خواهند یافت. وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِینَ) «زمر: 51» آنان هرگز بر ما چیرگی نخواهند یافت». أَلَا هَلُمَّ فَاسْتَمِعْ بیایید! و بشنوید! وَ مَا عِشْتَ أَرَاک الدَّهْرَ عَجَباً وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ روزگار چه طرفه معجونی در نهان دارد و چه بازیچه ها یکی از پس دیگری آشکار می سازد. ادامه دارد..... 🌐🌎🌐🌎 🌎🌐🌎🌐🌎🌐🌎
💚☘💚☘💚☘💚 ☘💚☘💚 💚☘ 📚 💚☘....قَالَ الْمُفَضَّلُ فَخَرَجْتُ مِنَ الْمَسْجِدِ مَحْزُوناً مُفَكِّراً فِيمَا بُلِيَ بِهِ الْإِسْلَامُ وَ أَهْلُهُ مِنْ كُفْرِ هَذِهِ الْعِصَابَةِ وَ تَعْطِيلِهَا فَدَخَلْتُ عَلَى مَوْلَايَ (ع) فَرَآنِي مُنْكَسِراً فَقَالَ مَا لَكَ فَأَخْبَرْتُهُ بِمَا سَمِعْتُ مِنَ الدَّهْرِيَّيْنِ وَ بِمَا رَدَدْتُ عَلَيْهِمَا فَقَالَ يَا مُفَضَّلُ لَأُلْقِيَنَّ عَلَيْكَ مِنْ حِكْمَةِ الْبَارِي جَلَّ وَ عَلَا وَ تَقَدَّسَ اسْمُهُ فِي خَلْقِ الْعَالَمِ وَ السِّبَاعِ وَ الْبَهَائِمِ وَ الطَّيْرِ وَ الْهَوَامِّ وَ كُلِّ ذِي رُوحٍ مِنَ الْأَنْعَامِ وَ النَّبَاتِ وَ الشَّجَرَةِ الْمُثْمِرَةِ وَ غَيْرِ ذَاتِ الثَّمَرِ وَ الْحُبُوبِ وَ الْبُقُولِ الْمَأْكُولِ مِنْ ذَلِكَ وَ غَيْرِ الْمَأْكُولِ مَا يَعْتَبِرُ بِهِ الْمُعْتَبِرُونَ وَ يَسْكُنُ إِلَى مَعْرِفَتِهِ الْمُؤْمِنُونَ وَ يَتَحَيَّرُ فِيهِ الْمُلْحِدُونَ. َ فَبَكِّرْ عَلَيَّ غَدا. 💚☘...مفضّل می گويد: در حالى كه از اين سخنان، اندوهگين و در اين انديشه بودم كه چگونه اسلام و مسلمانان، دچار كفر و انكار اين گروه شده‏ اند از مسجد بيرون آمدم. به نزد مولايم- صلوات اللَّه عليه- رفتم. آن حضرت مرا شكسته دل و نگران ديد. فرمود: چه شده است؟ من نيز تمام سخنانى را كه از آن گروه دهرى شنيده بودم و هم سخنان خود را بازگو كردم. امام فرمود: بامدادان به نزد من آى تا حكمت خداى جلّ و علا در آفرينش جهان، درندگان، چهارپايان، پرندگان، حشرات و جانوران ديگر ؛ چون: حيوانات، گياهان، درختان ميوه‏ دار و بی ميوه و سبزيهاى خوردنى و ناخوردنى را چنان برايت بيان كنم كه شايستگان از آن عبرت گيرند، مؤمنان با شناخت آن، آرام گردند و ملحدان و انكاركنندگان در آن سرگشته شوند. فردا بامداد نيز به نزد ما بيا...... @ketabezendagi 💚☘ ☘💚☘💚 💚☘💚☘💚☘💚
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾 🍁ادامه ی حوادث بعد از رحلت پیامبر (ص)🍁 🌾🍁...لَیتَ شَعْرِی إِلَی أَی سِنَادٍ اسْتَنَدُوا ای کاش می دانستم به چه پناهگاهی تکیه داده اند؟ وَ عَلَی أَی عِمَادٍ اعْتَمَدُوا و کدامین ستون را پشتیبان گرفته اند؟ وَ بِأَیةِ عُرْوَةٍ تَمَسَّکوا و به کدامین ریسمان تمسّک جسته اند؟ وَ عَلَی أَیةِ ذُرِّیةٍ أَقْدَمُوا وَ احْتَنَکوا و بر چه خاندانی پیشقدم شده، استیلا جسته اند؟ (لَبِئْسَ الْمَوْلی وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ) «حج: 13» شگفتا! که بد سرپرستی انتخاب کرده و بد دوستانی برگزیده اند. (وَ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا) «کهف: 50» و ستمکاران [که به جای خداوند شیطان را اطاعت نمودند] چه بد مبادله کردند. اسْتَبْدَلُوا وَاللَّهِ الذَّنَابَی بِالْقَوَادِمِ وَ الْعَجُزَ بِالْکاهِلِ اینان روی بال - به جای پرهای بزرگ - دُم را قرار داده اند. سر را واگذارده، دُم را اختیار نمودند. فَرَغْماً لِمَعَاطِسِ قَوْمٍ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعاً به خاک مذلّت ساییده باد بینی قومی که «خیال کردند با این اعمال کار خوبی را انجام داده اند. (أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکنْ لا یشْعُرُونَ) «بقرة: 12» بدانید که آنان فاسدند، ولی خود نمی دانند». وَیحَهُمْ (أَ فَمَنْ یهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یتَّبَعَ أَمَّنْ لا یهِدِّی إِلَّا أَنْ یهْدی فَما لَکمْ کیفَ تَحْکمُونَ) «یونس: 35» وای بر آنان! «آیا آن کس که مردم را به راه راست فرا می خواند، سزاوار پیروی است یا آنکه خود راه را نمی داند؟ وای بر شما! چه بد داوری می کنید». جأَمَا لَعَمْرِی لَقَدْ لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَیثَمَا تُنْتَجُ هان، به جان خودم سوگند که نطفۀ این، بسته شده است. [و شتر این فتنه، آبستن شده به همین زودی خواهد زایید] انتظار بکشید تا این فساد در پیکر اجتماع اسلامی منتشر شود. ادامه دارد..... 🍁🌾🍁🌾 🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌳🌻🌳🌻🌳🌻🌳 🌻🌳🌻🌳 🌳🌻 📚 🌻المجلس الأول‏ قَالَ الْمُفَضَّلُ فَانْصَرَفْتُ مِنْ عِنْدِهِ فَرِحاً مَسْرُوراً وَ طَالَتْ عَلَيَّ تِلْكَ اللَّيْلَةُ انْتِظَاراً لِمَا وَعَدَنِي بِهِ فَلَمَّا أَصْبَحْتُ غَدَوْتُ فَاسْتُوذِنَ لِي فَدَخَلْتُ وَ قُمْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَأَمَرَنِي بِالْجُلُوسِ فَجَلَسْتُ ثُمَّ نَهَضَ إِلَى حُجْرَةٍ كَانَ يَخْلُو فِيهَا وَ نَهَضْتُ بِنُهُوضِهِ فَقَالَ اتْبَعْنِي فَتَبِعْتُهُ فَدَخَلَ وَ دَخَلْتُ خَلْفَهُ فَجَلَسَ وَ جَلَسْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ يَا مُفَضَّلُ كَأَنِّي بِكَ وَ قَدْ طَالَتْ عَلَيْكَ هَذِهِ اللَّيْلَةُ انْتِظَاراً لِمَا وَعَدْتُكَ فَقُلْتُ أَجَلْ يَا مَوْلَايَ فَقَالَ يَا مُفَضَّلُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى كَانَ وَ لَا شَيْ‏ءَ قَبْلَهُ وَ هُوَ بَاقٍ وَ لَا نِهَايَةَ لَهُ فَلَهُ الْحَمْدُ عَلَى مَا أَلْهَمَنَا وَ الشُّكْرُ عَلَى مَا مَنَحَنَا فَقَدْ خَصَّنَا مِنَ الْعُلُومِ بِأَعْلَاهَا وَ مِنَ الْمَعَالِي بِأَسْنَاهَا وَ اصْطَفَانَا عَلَى جَمِيعِ الْخَلْقِ بِعِلْمِهِ وَ جَعَلَنَا مُهَيْمِنِينَ عَلَيْهِمْ بِحِكَمِهِ فَقُلْتُ يَا مَوْلَايَ أَ تَأْذَنُ لِي أَنْ أَكْتُبَ مَا تَشْرَحُهُ وَ كُنْتُ أَعْدَدْتُ مَعِي مَا أَكْتُبُ فِيهِ فَقَالَ لِي افْعَلْ يَا مُفَضَّل‏.... 🌳🌻....مفضّل می گويد: خرسند و شادمان از نزد آن حضرت عليه السّلام ، خارج شدم. آن شب به خاطر وعده امام عليه السّلام و انتظار آن، بر من دير گذشت. بامدادان، به نزد مولايم شتافتم، اجازه ورود يافتم. در برابرش [از سر ادب‏] ايستادم. فرمود: بنشين. آنگاه به اتاقى رفت كه در آن خلوت می كرد. من نيز با خاستن او به پا خاستم. فرمود: در پى من بيا. به دنبال آن حضرت رفتم. به اتاق وارد شد و من نيز پشت سر او وارد شدم. امام عليه السّلام ، نشست و من هم در برابرش نشستم. فرمود: اى مفضّل! می دانم به خاطر شدت انتظار برای آن چه که شگفتيهاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل)، وعده‏ ات دادم، ديشب بر تو به درازا كشيد. گفتم: آرى اين گونه بود، مولايم ! فرمود: اى مفضّل ! خداوند هميشه بوده است، بی آنكه پيش از او چيزى باشد و هميشه باقى خواهد بود، بی آنكه پايانى داشته باشد. او را سپاس كه به ما الهام كرد و او را شكر كه به ما عطا كرد و برترين و والاترين دانش ها و برتری ها را بويژه نصيب ما نمود. با علم خود ما را بر جميع آفرينش برگزيد و با حكمت خويش ما را امين و گواه بر آنان قرار داد. ای مفضّل... ادامه دارد.... @ketabezendagi 🌳🌻 🌻🌳🌻🌳 🌳🌻🌳🌻🌳🌻🌳
⭕️ حاج‌قاسمِ ما برای نَنشستن روی صندلی بزرگ مقاومت می‌کرد؛ بعضیا برا نشستن رو صندلی بالاتر و بزرگ‌تر هر کاری! میکنن