◾قدم قدم با یه علم🏴 ◾ایشالا اربعین میام سمت حرم...🕌

💔عَهد ڪردم‌ در‌ عزایت‌ مبتلا‌ باشم ، نشد اربعین ،‌ پاے‌ برهنه ، ڪربلا‌ باشم ، نشد 💔مَحرم‌ اسرار گشتم ،‌ مجرم‌ عشقت‌ شدم عهد‌ ڪردم‌ خاڪ‌ پاے‌ اولیا‌ باشم ، نشد 💔اربعین‌ زخم‌ دل‌ زینب‌ مرا‌ آزار‌ داد خواستم‌ بر‌ زخم‌ قلب‌ او‌ ، دوا‌ باشم‌ نشد فرا رسیدن اربعین حسینی تسلیت باد⚫️

▪میان این کاروان اما ▪جای رقیه (ع) خالی

▪دنیا برای اهلش، ▪ما و غم تو مولا ▪ اربعین حسینی تسلیت باد

از فرار تا قرار این روزها بسیار از فرار شنیده ام ولی فرار شما ای گروه جوانمردان به گونه ای برایم باز شد که تا به حال به آن فکر نکرده بودم.  شما از فقر و مریضی و گرفتاری و.. فرار نکردید، شما از خوشی و ثروت و سلامتی و در یک کلام از رفاه فرار کردید. چقدر رمز آلود ، فرار از رفاه... شما فرار کردید از چیزی که امروزه برای اکثر ما آخرالزمانی ها که تاریخ خود را گم کرده ایم، آرزو و هدف شده است حتما در آن روزگار که شما بودید خیلی ها حسرت سبک زندگی شما را می خوردند، مثل روزگار ما که ارزش گذاری ها همان چیزهایی شده که شما از آن فرار کردید اما سوالی قلبم را درگیر کرده: به راستی شما چگونه پشت پا زدید به آن همه رفاه و دلخوشی .... می اندیشم در درونم به شما.... و می یابم که به راستی  شما خسته شده بودید از آن چیزی که حقیقت شما نبود و به دنبال رب وجودتان بودید. به گمانم شما به ابالفضل علمدار اقتدا کردید و  همه آب های جهان را روی آب ریختید و وارد کهف حسین شدید و چه زیبا بود این ورود شما ... نمی دانم به شما چه بگویم و از شما چه بخواهم ... فقط می دانم من در زمانه ای هستم که هر لحظه و هر آن باید از تاج های افتخاری که برای خود گذاشته ام فرار کنم مانند شما... انتهای فرار شما، قرار شما بود و پر بود از آرامش و من هم آن آرامش را خواهانم.  آرامش در لحظه به لحظه زندگی کردن با امامم و رب وجودم ،آرامشی از جنس شوق و انتظار...