کتاب به همین سادگی نوشته ی خانم کلرژوبرت سال انتشار ۱۳۹۹ توی این کتاب یک گنجشکی به نام نونوکی بود که تا وقتی که پرواز بلد نبود همش به یاد خدا بود ولی وقتی که پرواز بلد شد ذره ای به یاد خدا نبود . نونوکی از مادرش پرسید مادرش چند تا راه حل داد ولی کمکی به نونوکی نکرد 😔😔😔 نونوکی گفت : « مادر یک راه حل دیگر می دهی ؟🤔 » مادر نونوکی گفت :« من دیگر راه حلی ندارم 😔😔 بعضی وقت ها من هم به یاد خدا نیستم . نونوکی رفت بیرون تا راه حلی پیدا کند . چند روز بود که نونوکی هی می رفت و هی بر می گشت ولی راه حلی پیدا نکرد . تا اینکه یک روز خیلی زود برگشت و فریاد زد مادر زود باش هم راهم بیا راه را پیدا کردم 🥳🥳 نونوکی مادرش را برد سمت مکانی و گفت :« من توی این چند روز فهمیدم که آدم ها زمان هایی را برای صحبت کردن با خدا گذاشتند و آن زمان به این مکان می آیند . به این مکان مسجد می گویند . اگر لانه مان را نزدیک مسجد بسازیم با شنیدن صدایی👂 که آدم ها به آن اذان می گویند به یاد خدا می افتیم . @ketabkan_nabeghe

کتاب هدیه ی بادامک نوشته ی خانم کلرژوبرت این کتاب درباره ی ایثار هست توی این کتاب یک سنجابی به نام بادامک هست . بادامک یک روز خیلی دیر به مدرسه آمد . جغد پیر که معلم جنگل بود به بادامک گفت :« تا حالا کجا بودی که دیر رسیدی ؟ 🤔 » بادامک گفت : « توی راه وقتی داشتم می آمدم توی یک چاله افتادم کسی صدایم را نشنید . دختر نگهبان جنگل، صدایم را شنید ولی دستش نرسید و با تکه ای چوب نجاتم داد نمی دانم چرا نجاتم داد چون دست خودش پیچ خورد و لباسش هم پاره شد تازه مدرسه ی خودش هم دیر شد ؟🤔 جغد پیر گفت : « به این کار می گویند ایثار » بچه ها پرسیدند : ایثار یعنی چی ؟ 🤔 جغد پیر گفت : « ایثار یعنی کاری کنی که برایت سخت باشد » بادامک گفت : « یعنی مثل کار دختر نگهبان جنگل » جغد پیر گفت : « بله مثل کار دختر نگهبان جنگل » بادامک گفت : « پس تا فردا صبح هر کس یک ایثار کند » . فردا بازهم بادامک دیر به مدرسه رسید . و در جواب جغد پیر گفت من امروز آن چاله را پر کردم تا دیگر کسی در آن نیفتد. جغد پیر گفت آفرین تو هم ایثار کرده ای ایثار یعنی کاری که برایت سخت هست انجام بدهی.

#مطلب_علمی دَماوَند کوهی در شمال ایران و در استان مازندران است . بلندترین آتشفشان آسیا و خاورمیانه است . ارتفاع کوه دماوند 5610 متر است . #دماوند https://eitaa.com/ketabkan_nabeghe

هیچ چیز جای کتاب را پُر نمی‌کند.

کتاب نخود زرنگ نوشته ی حسن محمودی سال انتشار 1401 این کتاب درباره ی امام زمان (عج)است . این کتاب چهار داستان دارد که هر چهار داستان درباره ی امام زمان(عج) است . داستان اول : درباره ی نخودی بود که آرزویش این بود که توی آش نذری امام زمان (عج) باشد . داستان دوم : درباره ی پرنده ای بود که درباره ی زیبایی های ظهور امام زمان (عج) می گفت . داستان سوم : درباره ی زمینی بود که مسجد مقدس جمکران در آن درست شد . داستان چهار : درباره ی پولی بود که در صندوق صدقه به نیت ظهور امام زمان (عج) افتاد . @ketabkan_nabeghe

کسانیکه امروز به کتاب روی می آورند . . .

سردار می گوید : « ما ملت شهادتیم ، ماملت امام حسینیم . » ملت شهادت ، فرزندان خود را با عشقِ شهادت تربیت می کند . بهترین راه برای ایجاد شوقِ شهادت در نسل جدید ، آشنا سازی آنان با اسطوره ها و الگو هایی مانند سردار سلیمانی است . کتاب «عمو قاسم» کوشیده تا با بیان چند داستان کوتاه کودکان و نوجوانان را با شخصیت حاج قاسم آشنا کند . کتاب «عمو قاسم» نوشته ی آقای محمد علی جابری را حتماً حتماً برای نسل جدید بخوانیم.👌🏻👌🏻 @ketabkan_nabeghe

داستان این کتاب واقعی است ❤️ ❤️

کتاب مسافران شب برفی نوشته ی خانم کلرژوبرت توی این کتاب یک کرم شب تاب به نام نوردانه است که هر شب، ماه برایش داستان از امامِ گنبدِ طلایی می گوید. یک شب نوردانه به ماه گفت : «ماه باز هم برایم از داستان های امام گنبد طلایی می گویی ؟ 🤔 » ماه گفت : « باز هم بگذار مثل همیشه ببینم کدام داستان را نگفته ام » و ماه برای نوردانه داستان زائرهای امامِ گنبدِ طلایی را گفت که وقتی داشتند به زیارت می رفتند، در شب تاریک و سرد راه را گم کردند و آقا امام رضا علیه السلام به خواب یکی از خادم هایش می رود و آدرس آن ها را می دهد و در نتیجه چند خادم به کمک زائران امام‌ِ گنبدِ طلایی می روند. آقا امام رضا علیه السلام خیلی خیلی حواسشون به زائر هاشون هستش🥰🥰