فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوالشهید
همین چند ثانیه کافی نیست تا دلمان از شدت دلتنگی برایتان آتش بگیرد؟!
همین نگاه عاشقانه...
همین لبخند عارفانه...
همین نوای ملکوتی...
.
هر کدام از اینها برای اینکه قهرمانِ آسمانی ما باشی و ما و فرزندانمان دلداده ات شویم و هر شبِ جمعه مثل پدر ازدست داده ها، کنج اتاق به یادت اشک بریزیم، کافیست...
.
.
راستی از روزی که مهمان ارباب شده ای، چند بار برای حضرتش این نوای عاشقانه را خوانده ای سردار؟!
.
.
😭😭😭😭
دعایمان کن قهرمان❤️
.
.
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
#دلتنگی
#قهرمان
#عشق
#کربلا
#آغوش_ارباب
@ketabkhanehkoodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام به روی ماهتون.
گاهی وقتا با یه ایده ی ساده اما جذاب، میشه حسابی بچه ها رو سرگرم کرد!
فیلم رو ببینید...
وسایل لازم: دستمال کاغذی (ترجیحا دستمال توالت که ضخامت بیشتری داره)+ ماژیک + آب
اول خودتون برای بچه ها اجرا و شگفت زده شون کنید.
ازشون بخواین حدس بزنن چه طور این اتفاق میفته....
و آخر هم نوبت خودشونه که تجربه کنن!
😊😊😊
#بازی
#سرگرمی
#شاد_قوی_پرامید
#هنوز_خانه_میمانیم
@ketabkhanehkoodak
کتابخانه بچه های آسمان
سلاااام. روز جمعه تون پر از نور و شادی... یادتونه چند روز قبل، این کتاب رو معرفی کردیم؟! دو تا دست
و این هم یک آموزش دیگه از کتاب عالی « آش آش آشپزی» که قبلا معرفی کردیم.
گزینه ی خوبی برای بعد از افطاره....
بچه ها! دست به کار بشین:
سلام.
بریم که یه قصه ی خوب برای بچه ها بگیم؟!😊
اما قبلش؛ پیشنهاد ما برای دهم رمضان المبارک:
به مناسبت سالروز وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها، با کمک #بچه_ها، یه نذری کوچیک درست کنیم.
کمی شله زرد یا حلوا...😊
به خاطر شرایط، شاید نشه برای همسایه ها ببریم اما تو خونه ی خودمون که می تونیم نذری بپزیم و نوش جان کنیم!
😍😍😍
قصه ی زیبای زندگی پربرکت خدیجه ی کبری سلام الله علیها رو برای بچه ها بگین. این بزرگوار، حق بزرگی بر ما مسلمون ها دارن و متاسفانه ما خیلی کم به این بانوی بزرگ توجه می کنیم.
😔😔😔
به بچه ها بگین که این بانو، در واقع حکم «مادربزرگ» رو برای ما دارن!❤️
حس قشنگی نیست؟!
مگه میشه بانوی دوعالم حضرت فاطمه علیهاسلام، مادرِ ما باشن و اونوقت مادر عزیزشون حق مادری بر ما نداشته باشن.
این مفهوم رو برای بچه ها به زبان ساده توضیح بدین:
« #مادر یعنی کسی که به فکر بچه هاست، براشون دعا میکنه، بهشون چیزای خوب یاد میده، براشون آرزوهای خوب داره...
کدوم خانوم از همه بیشتر به فکر ماست؟ حضرت فاطمه س
کدوم خانوم از همه بیشتر برای ما دعا میکنه؟ حضرت فاطمه س
کدوم خانوم از همه بیشتر کارهای خوب بلده و به ما یاد داده؟ حضرت فاطمه س
کدوم خانوم از همه بیشتر برای ما آرزوهای خوب داره؟ حضرت فاطمه س
پس حضرت فاطمه علیهاسلام، بهترین #مادر دنیا هستن و مادر همه ی ما.
حضرت خدیجه س مادر حضرت فاطمه س هستن. پس میشن مادربزرگ ما و ما خیلی خیلی ایشون رو دوست داریم. ایشون برای ما خیلی عزیز هستن.»
و بعد از بچه ها بخواین درمورد خدیجه ی کبری س صحبت کنن. حسشون رو بگن...
😊😊😊
#حضرت_خدیجه
#مادر
#مادربزرگ
#ما_حضرت_خدیجه_را_دوست_داریم
@ketabkhanehkoodak
یاحق
داستان «بانوی مهربان» - قسمت اول
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
توی یک شهر دور به نام مکه، یه خانوم مهربونی زندگی می کرد.
این خانوم، اسمش خدیجه بانو بود.
همه ی مردم شهر بهش احترام میذاشتن.
کار خدیجه بانو تجارت بود و برای همین خیلی خیلی پولدار بود. یعنی کارش این بود که کاروان های بزرگ راه مینداخت، با یک عالمه وسایل برای فروش.
مثلا پارچه، مواد غذایی، پشم و نخ و چیزای مختلف... کاروان که چند تا فروشنده داشت و یک عالمه شتر، این وسایل رو به شهرهای مختلف میبردن و میفروختن و برمیگشتن.
خدیجه بانو از پول های زیادی که به دست میاورد، برای کارهای خیلی خوب استفاده می کرد. به بچه های یتیم هدیه میداد و به فقیران کمک میکرد. برای همین توی شهر مکه خیلیا به خدیجه بانو میگفتن «مادر یتیمان»...
خدیجه بانو خیلی مهربان و خوش اخلاق بود و بااینکه اون موقع، خیلی از مردم به خدای بزرگ ایمان نداشتن و کارهای اشتباه میکردن، اما خدیجه رو دوست داشتن و بهش احترام میذاشتن.
بچه ها!
اون روزها یک مرد مهربان هم در شهر مکه زندگی می کرد. اون مرد، خوش اخلاق، باادب، مهربان و باایمان بود. به همه ی مردم کمک میکرد و هیچوقت هیچکس رو اذیت نمی کرد.
اون مرد، اسمش محمد بود.
البته بخاطر اینکه خیلی مردخوبی بود و همه بهش اعتماد داشتن و کارهای مهمشون رو با کمک محمد انجام میدادن، بهش میگفتن «محمدِ امین».
خدیجه بانو اسم محمدامین رو شنیده بود و چون همیشه برای کاروانش دنبال آدمهای خوب و باایمان و قوی میگشت، تصمیم گرفت یکبار محمدامین رو همراه کاروانش کنه.
از اون طرف محمدامین دنبال کار بود و میخواست تجارت کنه، برای همین تصمیم گرفت تا با کاروان خدیجه بانو به سفر بره.
بعد از روزهای زیاد، که کاروان به شهر برگشت، خدیجه بانو از مسئول کاروان در مورد خرید و فروش ها در شهرها سوال کرد. مسئول کاروان خدیجه، خیلی خوشحال بود و تعریف کرد که محمدامین چطور بااخلاق خوبش به همه تو کاروان کمک میکرده و تونسته وسایل کاروان رو بفروشه.
خدیجه بانو خوشحال بود که چنین مردخوبی همراه کاروانش بوده.
🌸🌸🌸
خدیجه بانو، خانوم زیبا و خوش اخلاق و بزرگی بود.
توی شهر همه بهش میگفتن «خانومِ قریش». قریش اسم گروهی مردم اون شهربود.
برای همین خیلی از آدم های مهم شهر، دوست داشتن با خدیجه ازدواج کنند. خیلی از پولدارها و رئیس های کاروان های بزرگ تجاری، به خدیجه بانو پیشنهاد ازدواج دادن، اما هیچوقت قبول نکرد. میدونین چرا؟ چون خدیجه یک خانوم خوب و باایمان بود و دلش میخواست با کسی ازدواج کنه که خوب و خوش اخلاق و باایمان باشه!
و توی شهر مکه فقط یک نفر بود که اینطوری بود!
بهترین آدمی که تو ی شهر زندگی میکرد، محمدامین بود.
محمدامین هم میخواست با کسی ازدواج کنه که خانوم باایمان و خوبی باشه و خدا هم دوستش داشته باشه.
برای همین به خدیجه بانو پیشنهاد ازدواج داد و اونها باهم ازدواج کردند.
@ketabkhanehkoodak
داستان «بانوی مهربان» - قسمت آخر
پنج سال بعد از اینکه محمدامین از طرف خدا به پیامبری انتخاب شد، یکی از قشنگترین روزهای زندگی خدیجه بانو رسید.😍
اون روز، خدیجه و حضرت محمد خوشحال بودند. همه ی فرشته های خدا و همه ی مردم مسلمان هم خوشحال بودند. اون روز، روزی بود که خدای بزرگ یک دختر مهربان به اونها داد. روزی که حضرت فاطمه به دنیا اومد.😍
خدیجه بانو، عاشق فاطمه بود. و فاطمه ی کوچولو هم مادرعزیزش رو خیلی دوست داشت.
پیامبرخدا، خیلی خوشحال بود که خدیجه بانو، مادرِ مهربان دخترشه...
البته محمدامین و خدیجه فرزندان عزیز دیگه ای هم داشتند که همه ی اونها خوب و مهربان بودند. اما فاطمه، با همه فرق داشت. خوبتر، مهربونتر و خوش اخلاق تر از همه بود.
خدیجه بانو، مهربون ترین مادر دنیا بود و فاطمه ی کوچک در کنار مادرش روزهای قشنگی داشت. فاطمه در آغوش مادر، می خندید، بازی میکرد، گریه میکرد و بزرگ میشد.
روزهای سختِ زندگی پیامبر، هنوز ادامه داشت، اما کم کم مردمِ بیشتری حرفهای خوب پیامبرخدا رو گوش میدادن و مسلمان میشدند.
و خدیجه بانو و فاطمه ی کوچکش هم همه جا و همیشه در کنار پیامبر بزرگ دین اسلام بودند.
حضرت خدیجه، یکی از بهترین بندگان خدای بزرگ بود که به خاطر پیامبر مهربان اسلام، سختی های زیادی رو تحمل کرد.
.
پیامبر، خدیجه بانو رو خیلی خیلی دوست داشت و خدای بزرگ به او گفته بود که خدیجه یکی از #بهترین زنان دنیاست که خدا خیلی دوستشون داره...
پایان
#قصه
#خدیجه_بانو
#مادر
#مادربزرگ
#صبور
#مظلوم
@ketabkhanehkoodak