eitaa logo
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
1.8هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
👆ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ ذی الحجه شهادٺ تسلیٺ باد🏴 طبع و سخن و لوح و قلم گشته گهربار در مدح گل باغ علی، میثم تمار آن شیردل بیشۀ سرسبز ولایت آن عاشق و دل‌باختۀ مکتب ایثار در چرخ کمال علوی، اختر دانش بر باب علوم نبوی، صاحب اسرار پرسید از آن شیفتۀ آل محمد فخر دو جهان، شیر خدا، حیدر کرار کای دوست! چه حالی‌ست تو را گر ز ره کین در راه ولایت ببَرندت به سرِ دار؟... گفتا که اگر دادن جانم به ره توست جانم به فدای تو! به هر لحظه دو صد بار السلام علیک یا انصار ولی الله 🏴🚩🕌🏴🚩🕌 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 #داستـــــان #پـــــناه #قسمت_هفتاد_و_ششم #قسمـت_پـایـانی ✍چشم باز می کنم و به نو
سلام مهربانان عصر جمعه‌تون بخیر ☕️🍩☕️ به یاری خدا ، رمان پرطرفدار دیروز به پایان رسید و کلی انرژی مثبت به ما رسید و کلی با پیامهای محبت‌آمیزتون ما رو خوشحال کردین 🤩😍🙂👏✋ از امروز هم با رمان هرروز عصر میهمان خانه‌های شما هستیم 🙃😊✌️
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📖 ✍ قرن ها می‌گذشت و من به خاطر سستی در امر خداوند بال هایم شکسته و در این جزیره متروک سقوط کرده بودم. جزیره ای پر از تنهایی و سکوت که در محاصره آب های سرد و سیاه بود نه همدمی داشتم و نه مونسی هر ساعت از شبانه روز به درگاه خداوند گریه و زاری می کردم تا شاید مورد عفو و بخشش او قرار بگیرم. اما قرن ها بود که می گذشت و من هنوز در این وادی ترس و وحشت سرگردان و حیران بودم، از شدت تنهایی دلم به تنگ آمده بود. هر شب به آسمان خیره می شدم و ستارگان را به تماشا می نشستم و به یاد روزهایی که در ملکوت خداوند به همراه فرشتگان الهی تسبیح و تقدیس خداوند را می کردیم به درگاه خداوند ناله و اشک ندامت می ریختم تا آنکه در یکی از شب های تاریک که حتی صدای امواج نیز به گوش نمی رسید نوری را دیدم که از سوی آسمان به زمین می آمد،‌آسمان غرق نور شد در این قرن ها به یاد نمی آوردم که چنین واقعه ای رخ داده باشد. انگار اتفاقی در حال رخ دادن بود اما نمی دانستم چیست اما در دلم احساس خوبی داشتم. انقلاب عجیبی در آسمان ها افتاده بود و من آن شب را تا سحرگاه به مناجات با خدای خود پرداختم و چشم از آسمان بر نمی داشتم تا آنکه نزدیک طلوع فجر شد ناگهان هلهله‌ای عجیب از آسمان ها بلند شد و تمام ملکوت را در برگرفت..... 🔻 ادامه دارد...... ✍ نویسنده: حسین ولی ابرقویی 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙏 ➖وقتی ذهنم خسته میشه؛ - یعنی تهویۀ هوای بدنم رو خوب انجام ندادم و این باعث شده حرارت مغزم بالا بره، تا جایی که ممکنه سلول‌های حساس مغزم آسیب ببینن و عملکرد کلی بدنم به مشکل بخوره. - توی این شرایط خطرناک، تو با یه خمیازۀ کش‌دار به دادم می‌رسی! - تو دهانم رو بیش از حد معمول باز می‎کنی و با کش آوردنِ عضلات فک‌هام، گردش خونی که به مغزم میره رو بالاتر می‌بری تا این عضو حیاتیم رو خنک کنی. - هم‌زمان هوای زیادی رو می‎کشی توی ریه‎هام و با سرعت بیشتری خارجش می‌کنی و این‌جوری اکسیژن بیشتری رو به مغزم می‌رسونی و دی‌اکسیدکربن‌ها رو، که موجب خستگی‌م میشن، می‌فرستی بیرون. - خیلی وقتا وسط فعالیت‌های ذهنیم، من بی‌خبرم از اینکه حرارت مغزم داره بالا میره، اما تو با روشن کردن پنکۀ طبیعی بدنم مغزم رو خنک می‌کنی تا مراقب سلامتیم باشی. 💞 ممنونم ازت خدا... 🙏 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا