eitaa logo
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1.8هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
☘🌹☘🌹☘🌹 🌹☘🌹☘🌹 ☘🌹☘🌹 🌹☘🌹 ☘🌹 🌹 آشتی با خدا، عشق را به منزل اصلی خود می‌رساند تا ما در دوست‌داشتن سرگردان نباشیم. معلوم نیست ما منتظریم تا آشتی از او شروع شود و یا او منتظر است تا آشتی از ما شروع گردد. قصه آشتی با خدا قصه به‌سرآمدن انتظار است، انتظاری که نمی‌توان از آن گذشت، از همه‌چیز می‌توان گذشت ولی از انتظارِ آشتی با خدا نمی‌توان.. این آغازی است که انتهای آن ابتدای سفر به سوی بی‌نهایت خوبی‌ها است. در آشتی با خدا نیت و رفتن و رسیدن سراسر نور است، و جز با نور نمی‌توان به‌سر برد. 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D-Aeen-Zendegi-4.mp3
3.89M
قسمت چهارم چگونه نگرانی را از خود دور کنیم؟ 🎧❤️ @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 ❤️ من ۶ - خانه ام را خیلی لوکس چیده بودم. سرویس مبل و چوب را از فرانسه سفارش دادم آمد. رنگش را خیلی دقت کردم که لایت باشد، پول زیادی پایش رفت اما خب همانی شد که می خواستم. بقیه وسایل خانه هم لوکس بود. برای تکمیل این ها صد روز وقت گذاشتم. خواب و آسایش نداشتم هم کارم زیاد بود و هم باید اینجا را آماده می کردم. تنها هم برای خرید نمی رفتم اما تنها نظر خودم مهم بود برای انتخاب و خرید. آزاد شده بودم از قید خانواده و دلم می خواست که از زندگیم لذت ببرم. اون موقع برای وسایل چهارصد ملیون هزینه کردم و عاشقشون بودم. در کمدم رو که باز می کردین چشماتون برق می زد. ست لباس و کیف و کفش و کمربند بود همش. از کوچیکی عاشق این بودم که تک باشم، حالا این آرزوم برآورده شد. البته خب خیلی وقتا که پول کم می آوردم! فقط فضای خونه کمی سرد بود. وسایل انگار طبعشان سرد باشد، روحم اذیت میشد. تا خرید می کردم شاد بودم اما بعدش پدر درآور بود. خیلی توی خونه نمی نشستم که بخوام غصه بخورم، همان شب لعنتی تنهاییش، برای این که مثل قبر بشه و فشار بیاره بس بود. اما خب آدم یکی رو می خواد که همین وسایل رو استفاده کنه، خراب کنه، به هم بریزه و داد و قال کنه... من پناه می بردم به خرید بیشتر ، خب پول بیشتر می خواستم، پناه می بردم به کار. طارحی لباس و مزون که پول بیشتری داشت.... عکسام که توی صفحه بالا میمد بوی پول می داد. یه یار یکی از بازیکنای فوتبال حسابم رو پر پول کرد. یه بارم یکی از بازیگرای سینما،یعنی کارگردان بود یه ماشین با کلیدش فرستاد دم خونمون! همینا من رو وسوسه می کرد که بیشتر ادامه بدم. یه احساس قدرت، رسیدن به شهرت..... کم کم دیگه خودم استاد شده بود.... مزون زدم و با مزونا قرارداد بستم. فقط یه بارش صد میلیون دادن تا من لباسشون را پوشیدم! البته اوائل این طور نبود، باید پول هم میدادی تا بزارن لباسی رو بپوشی اما بعدش تو بودی که ناز میکردی. هر چند بعد از شلوغی کار، بدجور تنها می موندی با پولی که حسابت رو پر می کرد و باید خرج می شد...... خودت بودی و پاساژ هایی مه زده بودن برای خرج کردن! هم خوب بود و........هم مرگ! ادامه دارد ┄┅┅✿💐🍃💕🌹🌸✿┅┅┄ @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
إِلَهِی إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنِیرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجِیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ خدایا،آنکه به تو راه جوید راهش روشن است،و آنکه به تو پناه جوید در پناه توست،و من به تو پناه آوردم یَا إِلَهِی فَلا تُخَیِّبْ ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لا تَحْجُبْنِی عَنْ رَأْفَتِکَ اى خداى من،پس گمانم را از رحمتت ناامید مساز،و از مهربانی ات محرومم مکن، إِلَهِی أَقِمْنِی فِی أَهْلِ وَلایَتِکَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّیَادَهَ مِنْ مَحَبَّتِکَ خدایا،در میان هل ولایتت برنشانم،نشاندن آنکه به افزون شدن محبّتت امید بسته..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا