📗اولین رمان عاشقانه مهدوی
👌مجموعه ۲جلدی ادموند(رمان)
📖#ادموند داستان بلندی از آمنه پازکی است که شما را با اتفاقاتی همراه میکند که این روزها در دنیای حقیقی از رسانه های داخل و خارج اخبارش را زیاد می شنوید...کتاب ادموند - اولین #رمان_عاشقانه_مهدوی شخصیت اصلی این داستان شخصی به نام ادموند است، ادموند پارکر، جوانی #مسیحی از خانوادهای بسیار معروف و سرشناس انگلیسی، دکترای رشته حقوق و از دانشجویان نخبه است.
📌درباره کتاب ادموند:
اگر شما هم هر شب خواب ببینید در یک جاده تاریک و ناآشنا راه گم کرده اید و با ترس و دلهره دنبال یک کورسوی امید می گردید، برای تعبیر خوابتان چه می کنید؟
ادموند جوان داستان ما که در یک خانواده متمول از اشراف زادگان انگلیسی به دنیا آمده مدتی است خوابهایی می بیند که تعبیر آن را نمی داند. سر در گم و نگران روزگار سپری می کند تا این که یک روز از قضا در دانشگاه پایش به ماجرایی باز می شود که یکی از نشانه های خوابش را می یابد. از آن به بعد زندگی ادموند پر از فراز و نشیب می شود.
❓خواندن کتاب ادموند را به چه کسی پیشنهاد میکنیم:
هر کسی که افق دیدش به وسعت عالم هستی است و به دنبال گم شده ای است که سالها از جانب امتش طرد و آواره شده است این مجموعه را بخواند.
🔺مناسب ۱۶سال به بالا
✍نویسنده: آمنه پازکی
▪️ناشر: شهر کتابخوان
#معرفی_کتاب
#کتابفروشی۱
💰قیمت جلد اول: ۱۵۰.۰۰۰تومان
💰قیمت جلد دوم: ۱۶۰.۰۰۰تومان
سفارش
@mahnazdelfani
کتابخانه خوب
📚@ketabkhanekhob
✂️در بخشی از کتاب ادموند می خوانیم:
در حالت بیپناهی و درماندگی بر زمین سرد و نمناک زانوزده بود که شعاع نور ضعیفی از دوردستها تابیدن گرفت، بهتدریج گسترش یافت و گویی همهجا را روشن کرد. در نگاه اول احساس کرد خورشید شروع به تابیدن کرده و در حال طلوع است، اما وقتی بیشتر دقت کرد مطمئن شد که این خورشید نیست، این نور فراتر از خورشید بود! در کمال بهت و ناباوری مردی را دید، همراه با نور خیرهکنندهای که چشم قادر نبود نگاه از آن برگیرد، مانند زمانی که حضرت موسی (علیهالسلام) در کوه طور مسحور و مجذوب آتش میان درخت شد، به سمتش میآمد، در هیبت عیسی مسیح (علیهالسلام) همانطور که در کتاب مقدس بارها خوانده بود. ترسیده بود اما ترسی همراه با بهت و حیرت! مرد لباسی از جنس نور بر تن داشت، صورتش دیده نمیشد، گویی نور با او درحرکت بود و از او منشأ میگرفت، تابش نور تا حدی شدت گرفت که ناخودآگاه نگاهش را پایین انداخت. بدن بیجانی که بر روی دستانش مانند چوب خشکیدهای بیحرکت بود، ناگهان از دستش رها شد. وحشت کرد، صورتی که تا چند لحظه پیش غرق در خون بود، اکنون با لبخند دلنشینی بر لب، مانند ماه نورانی میدرخشید و زندگی در آن نگاه زیبا موج میزد. خداوند و عیسی مسیح (علیهالسلام) را زیر لب صدا زد، نفسهایش به شماره افتاده بود، لحظهای بعد متوجه شد که دستی به طرفش دراز شده، همان مرد نورانی، با خودش گفت: خدایا، او مسیح (علیهالسلام) است؟! او میتواند به من کمک کند، حتماً خودش است! مگر معجزه او زنده کردن مردگان نبود، پس او مسیح است؛ اما دلش راضی نمیشد، این مرد گویی فراتر از مسیح (علیهالسلام) است، انگشتری عجیب در دست داشت که او از حروف حکشده بر روی آن سر درنمیآورد، نمیتوانست حروف را بخواند، اما خیرهکننده بود، محبت و اطمینان عظیمی در دلش نسبت به آن مرد پدیدار شد، ناخودآگاه دستش را دراز کرد ...
@ketabkhanekhob
📚کتاب گوشواره های آلبالویی (رمان کودک باموضوع دفاع مقدس)
🧔♂آقاجان (آقا سید) که پیش نماز مسجد است، می خواهد به جبهه برود.
👧ریحانه سادات 9 ساله حرف های پدر و مادرش را در مورد جبهه رفتن آقاجان میشنود و 🥾پوتینهای آقاجان را پنهان میکند تا آقاجان به جبهه نرود.
🧔♂پدر می فهمد که ریحانه سادات پوتین ها را برداشته است به او می گوید اگر من به جبهه نروم فردا دوست هایت می گویند آقاجانت از جنگ میترسد.😬
🧔♂آقاجان به جبهه می رود و برای ریحانه 📝نامه مینویسد.
بعد از دوماه که از رفتن آقاجان به جبهه می گذرد و دیگر خبری از 📝نامه های آقاجان نیست، 👱♂دایی به جبهه می رود تا خبری از آقاجان بگیرد. اما یک ماه می گذرد و خبری از دایی و آقاجان نمی شود تا اینکه 👱♂دایی خبر می دهد که 🧔♂اقاجان را پیدا کرده و باهم از جبهه برمی گردند اما برای آقاجان اتفاقی افتاده است که ریحانه را درگیر ماجراهای جدیدی می کند…
📖رمان #گوشواره_های_آلبالویی برای گروه سنی دبستان با موضوع #دفاع_مقدس و #خانواده_های_جانبازان نوشته شده است.
📗در این رمان مخاطب کودک و نوجوان با حال و هوای سالهای #جنگ و خانواده هایی که #پشت_جبهه فعالیت می کردند آشنا می شود.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔺مناسب کودکان دبستانی(۷تا۱۱سال)
✍نویسنده: لعیا اعتمادی
📖تعداد صفحات: ۱۸۱صفحه
▪️ناشر: کتاب جمکران
#معرفی_کتاب
#کتابفروشی۱
💰قیمت: ۱۲۵هزار تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۱۱۲هزار تومان
سفارش
@mahnazdelfani
کتابخانه خوب
📚@ketabkhanekhob