📌 #اطلاعیه
ساعت کاری فروشگاه
صبح :ساعت ۱۰ الی ۱۳:۳۰
بعد از ظهر :ساعت ۱۷ الی ۲۰:۳۰
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #منِ_دیگرِ_ما «منِ دیگرِ ما» تلاش می کند با تکیه بر مبانی دینی،
🔻رفتاری که کودکان را از مطالعه متنفر میکند
.
🔖حجت الاسلام عباسی ولدی
📚برگرفته از کتاب من دیگر ما
.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
💠مسابقه بزرگ کتابخوانی ویژه ماه مبارک رمضان💠 📙با محوریت کتاب 📚 جوانمرد نام دیگر تو 📚
#پست_موقت
💠خانه کتاب اردکان اسامی برندگان مسابقه جوانمرد نام دیگر تو را اعلام کرد.
🔸با برندگان، در روزهای آینده برای دریافت جوایزشان تماس خواهد گرفته شد.
سپاس از همراهی شما🌷🌷
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#آقا_شیخ_مرتضی_زاهد
🔸در دنيايي كه مردمان آن شيفتة مال و ثروت و مكنت و مقام و شهرت هستند كساني وجود دارند كه همّ و غم خود را صرف خودسازي و تهذيب نفس مي كنند و به مراتب بالاي انساني مي رسند از جمله اين افراد مي توان به شخصيت «آقا شيخ مرتضي زاهد» اشاره كرد. و او بعد از چند سالي كه به خواندن دروس حوزوي مشغول بود آن را رها كرده و به خودسازي پرداخت.
🔺او مسئوليت خود را ارشاد بندگان خدا مي دانست و در انجام اين وظيفه تمام توان خود را به كار مي گرفت.
📙کتاب با قلمی روان و ساده زندگی روزمره مردی از مردان خدا را بیان می کند و برای کسانی که دوست دارند در این مسیر راه بپیمایند و جای پای این بزرگان بگذارند هست .
💠این اثر بصورت داستانی و بیان خاطراتی از شاگردان و نزدیکان عارف بالله آقاشیخ مرتضی زاهد می باشد که خواننده را از نزدیک با زندگی این شخصیت الهی آشنا می کند.
💰قیمت کتاب:28 هزار تومان❌
با تخفیف ویژه ماه رمضان:15 هزار تومان✅
#هر_هفته_با_کتاب_در_ماه_مبارک_رمضان
@patogh_ketab_ardakan
11.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حتما_ببینید
#تیزر_معرفی_کتاب📚
💠آقا شیخ مرتضی زاهد💠
⚠️مگر نمی بینی نبار....
🔸اگر دوست دارین بدونین که در زندگی روزمره این مردان خدا چه می گذشته و چگونه زندگی می کردن که به این درجه از تقرب الهی رسیدن پیشنهاد می کنم حتما این کتاب رو بخونین.
@patogh_ketab_ardakan
#گزیده_ای_از_کتاب 📚
#سلام_بر_ابراهیم
🔸دوست داشتم نام مناسبی كه با روحیات ابراهیم هماهنگ باشد برای کتاب پیدا کنم. اول اسم آن را معجزه اذان انتخاب كردم. بعد از مدتي حاج حسين را ديدم وگفتم: "چه نامي را براي اين مجموعه پيشنهاد ميكنيد"
ايشان گفتند: "اذان" چون بسياري از بچههاي جنگ ابراهيم را به اذانهايش ميشناختند ، به آن اذانهای عجیبش".
يكي ديگر از بچههاي جنگ جمله شهيد ابراهيم حسامي را گفت: شهيد حسامي به ابراهيم ميگفت:"عارف پهلوان".
شب بود كه داشتم به اين موضوعات فكر ميكردم. قرآني كنار ميز بود كه توجهم به آن جلب شد. قرآن را برداشتم و در دلم گفتم: "خدايا، اين كار براي بنده صالح و گمنام تو بوده و ميخواهم در مورد نام اين مجموعه نظر قرآن را جويا شوم"....
🔹بسمالله گفتم و سوره حمد را خواندم. قرآن را باز كردم. آن را روي ميز گذاشتم، صفحهاي كه باز شده بود را با دقت نگاه كردم. با ديدن آيات بالاي صفحه مو بر بدنم راست شد. بياختيار اشك در چشمانم حلقه زد. در بالاي صفحه آيات 109 به بعد سوره صافات جلوهگري ميكرد كه ميفرمايد:
❤️سلام بر ابراهيم
اينگونه نيكوكاران را جزا ميدهيم
به درستي كه او از بندگان مؤمن ما بود.
@patogh_ketab_ardakan