کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
توجه⚠️ توجه⚠️ 🔸️باتوجه به درخواست متعدد مشتریان گرامی به بعضی از کتاب ها
#نقد_کتاب📚
#قهوه_سرد_آقای_نویسنده
ارمغان ایسمهای غربی که در تمدن خودشان مردم را به ایست محبت و عاطفه کشانده است
سال چاپ۹۵
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#نقد_کتاب📚 #قهوه_سرد_آقای_نویسنده ارمغان ایسمهای غربی که در تمدن خودشان مردم را به ایس
برداشتی از کتابهای #عقاید_یک_دلقک، #کوری و#پیرمرد_و_دریا…
نویسنده هنر نویسندگی دارد، اما در ذهنش آشوبی از هزاران داستانی است که خوانده.
غوغای #بی_هدفی که خواننده را در قایقی سرگردان امواج میکند و او را مثل پیرمرد کتاب #ارنست_همینگوی میچرخاند و بدون سود در ساحل پیادهاش میکند.
تنهایی و زندگیهای مجردی،
سرگردانی در کوچههای زندگی،
بیحاصلی و پوچگرایی،
روی آوردن به موسیقی و کافهایسم،
جلوهنمایی روشنفکری…
همه ارمغان #ایسمهای غرب است که در تمدن خودشان مردم را به ایست محبت و عاطفه کشانده و داد خودشان را هوا برده است.
نخست وزیر کشور بیست میلیونی انگلیس مشاوری برای خودش میگذارد تا چارهای برای نه میلیون شهروند تنها و افسردهی انگلیسی بیندیشد و نویسنده ی ما دارد با افتخار نفی خانواده و تشریح عشق تنهاییها میکند…
به هر حال نه دانستن داستان یک تیمارستان نیاز حال فکری و روحی جوانان ماست و نه داستان پردازی #عشقی، مثالی از کودکی تا…
ردی ازعاشقیهای بیمحتوای امروزی را در زندگیها رقم میزند.
نویسنده شاید توانسته تبحر قلم و فراز و فرود خیالش را روی کاغذ نشان دهد اما باری از مسایل کسی را حل که نمی کند هیچ، شاید بار دقیقههای عمر خوانندگان هم بر دوشش سنگینی کند.
چه اندیشهای باعث فروش کتابی میشود که امید و زندگی و شوق را کور میکند….
باید شک کرد
کتاب ،داستان خیالات یک نویسنده است که می خواهد داستان #بیماران یک #تیمارستان را به تصویر بکشد.
داستانی پر از حرفهای پرتوپلا که بیماران روانی یک تیمارستان دارند …
شما خودتان قضاوت کنید بیمارانی که با قرص و غل و زنجیر و زور کنترل میشوند میتوانند چه اندیشهای یا چه تحول فکری، چه رشد و امیدی برای خواننده بیاورند…
و نتیجه اینکه نویسنده به صورت واقعی در داستان خودش را میکشد…
مثل #صادق_هدایت
مثل #بوف_کور
کتاب بینایی و روشنایی نمی دهد
دلزدگی و ناامیدی …
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#از_افغانستان_تا_لندنستان
#وحید_خضاب
📚از افغانستان تا لندنستان، خاطرات عمر الناصری (ابوامام المغربی) است، یک جوان اهل مغرب که از کودکی در بلژیک بزرگ شده و بعد از یک زندگی پرفراز و نشیب، به شبکههای تکفیری داخل اروپا متصل میشود، اما در همان زمان بنا به دلایلی دیگر، به عضویت «دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه» (DGSE) نیز درمیآید. کتاب، شرح جذابی است از زندگی پرماجرای عمر الناصری، کسی که هم میخواست «مجاهد» باشد، هم میخواست با «تروریستها» بجنگد؛ کسی که هم از دستگاههای اطلاعاتی غربی میترسید، و هم برای نجات جان خود به آنها پناه برده بود. شرح این ارتباطات، ماجراجوییها و خطرات سهمگینی که او از سرگذرانده را میتوانید در این کتاب بخوانید، کتابی که از سوی وحید خضاب (محقق و مترجم تخصصی جریانات تکفیری) ترجمه شده و از سوی نشر شهید کاظمی روانهی بازار گردیده است.
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#من_در_رقه_بودم
#هادی_یحمد
#وحید_خضاب
خاطرات محمد الفاهم (ابوزکریا) عضو جدا شده داعش الفاهم از خانواده ای تونسی و متولد دورتموند آلمان است، که هادی یَحمُد خاطرات او را نگارش و تدوین کرده است. الفاهم در این کتاب ماجرای هجرتش به سرزمین شام برای پیوستن به #داعش و سپس داستان جدا شدن از داعش را روایت می کند.
@patogh_ketab_ardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تسوندوکو چیست؟
بیآیید تسوندوکو نباشیم 😅
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب_مسابقه📚 #ویژه_بزرگسال #دست_ابلیس کتاب حاضر، در مورد خاطرات مستر همفر، جا
🗒 گوشهای از خاطرات مستر همفر: باید به مسلمانان تلقین کنیم...😡😡
آیا این جملات آشنا نیستن👆:
🔻عیسی به دین خود موسی به دین خود!
🔻کسی را در قبر دیگری نمیگذارند!
و...
#دست_ابلیس
#خاطرات_مستر_همفر
@patogh_ketab_ardakan
▪️ شمشیر ابن ملجم بر سر تو فرود آمد و قلب کودکان شهر شکست... پیشانی تو شکافته شد و یتیمان خون گریه کردند...
▫️ شهر پُر شده از صدای خاموشیِ کودکان و یتیمانی با کاسه هایی پُر از خالی... و زمزمه سوالی بی جواب، که
دیگر صدای دلنشین آهنگ دَر، از کدام کوچه به گوش خواهد رسید!؟ دیگر آهنگ گام هایش در کدام گوش نجوا خواهد شد؟
▪️ وقتی بهانهی شب های یتیمان و روزهای کودکان پَر کشید، دیگر شب ها ماندند و کیسه هایی پُر از خالی و سکوتی که گوش شهر را کر کرده...
▫️ و اینک یتیمانی که خود مقصرند، مقصرِ نبود پدر در شب قدر؛ وقتی قدرش را ندانستند...
▪️ خدا خُلفِ وعده نمیکند، قدر پدر را ندانی دریغش میکند؛ از آنها علی میگیرد و از ما ولی...
▫️ ایام شهادت #امام_علی علیه السلام را محضر امام زمان و شما شیعیان تسلیت عرض میکنیم.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #پدر کتابی با داستان های بسیار جذاب و جملاتی ناب برای تحول در ا
#گزیده_ای_از_کتاب📚
دخترانش را می نشاند روی پایش.
در عرب رسم نبود « دخترداری»…
علی با آنها بازی می کرد. نازشان را هم می خرید. چنان محترم بزرگشان کرد که وقتی زینب وارد اتاق می شد، حسین مقابلش بلند می شد.
خودش خدا را یاد کودکانش می داد.
ریشه ای، که حتی با تمام مصیبتها هم خشک نمی شد.
ثمر دختر علی در کربلا بود که ماندگاری قیام برادر شد… حماسه ی زینب!
دختر را لوس نمی کرد، مقاوم بار می آورد. دختر را ضعیف نمی کرد، مجاهدت یادش می داد.
دخترانه های دختران علی، مادرانه های دختران علی، شد زنانگی های کربلایی…
دختران علی یزید را خوار و خفیف کردند.
علی پدر زن نمونه ی کربلاست. زینب آنقدر شخصیت عظیمی دارد که می شود؛ زینب کبری
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #ناقوس_ها_به_صدا_در_می_آیند رمانی است درباره امام علی علیه السلام #پیشنهاد_پاتو
#درباره_کتاب📚
ناقوسها به صدا درمی آیند داستان دلدادگی یک کشیش مسیحی است که در مسکو زندگی می کند. او کتاب ها و آثار خطی و قدیمی بسیاری دارد و به این کار عشق می ورزد. وقتی یک نسخه قدیمی از مردی تاجیک به دست او می رسد، علاقه مند می شود که کتاب را از او بخرد، اما مرد تاجیک به دست کسانی که دنبال این کتاب ارزشمند هستند، کشته می شود و از اینجا به بعد، کشیش روسی پا در مسیری می گذارد که به شناخت امام متقین، امیرالمؤمنین، علی (ع) منتهی می شود.
@patogh_ketab_ardakan