⚠️ لطفا بخوانید و انتشار دهید 👇 🔹 امام حسین، یکبار عاشورا بر او گذشت. گویند ظهور در روز عاشورا است 🔸 یعنی ما بفهمیم در عاشورایی که امام زمان را درک نکنیم، کم کاری کرده ایم و او مثل جدش طَرد شده، تنها و آواره و بی یاور است 🔺 امام زمان، ۱۱۸۰ سال با همان کیفیت عاشورا را درک می کند. عاشورا بر قلب ابراهیمی اش نازل می شود و خون گریه می کند و اعمال ما سبب فاصله میان ا‌و و خودمان شده... 🔅 امام زمان در عاشورا داغ می بیند و همدرد میخواهد اما چه کنیم که او میان ماست و ما درک حضور نداریم تا قوت قلبش باشیم و تسلّی خاطرش. 💠 اما انگار می شود کمی قلبش را آرام کنیم. او از مادر به ما مهربان تر است. گفته اند با سردرد ما سردرد میگیرد. حال یک روز ما نگران قلب مهربانش و سلامتی وجود بارانش باشیم 📝 برای آرامی و سلامتی اش در #عاشورا هرچه می توانیم صدقه برای سلامتی اش می دهیم تا مبادا صاحبمان، قلب رئوفش در فشار باشد @patogh_ketab_ardakan

#معرفی_کتاب📚 #روزنه_هایی_از_عالم_غیب 🖋 #سیدمحسن_خرازی ▪️حکایت عجیبی از مقام #حضرت_علی_اصغر علیه السلام▪️ 🔸حجت الاسلام صدیقی سخنران اولین شب مراسم #محرم در حسینیه #امام_خمینی ره (5شهریور99) و محضر امام خامنه ای روحی فداه این حکایت را از کتاب «روزنه‌هایی از عالم غیب» نقل کردند. @patogh_ketab_ardakan

🔺️چرا امام حسن علیه السلام صلح کردند؟؟؟ 🔺️نتیجه شهادت امام حسین علیه السلام؟؟؟ 💭آیا امام حسین علیه السلام هم نمی توانست صلح کند؟؟؟ 🔸اگر سخنرانی مغزدار میخوایین.. تحلیل های خیلی خوب و عالی و قشنگ و بروز می خوایین...که امروز هم بتونیم تطبیق بدیم با زندگانی و دوران خودمون 📚کتاب #انسان_250_ساله به فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره شیوه های مبارزاتی ائمه رو بخونید.. ◾️شب پنجم محرم ۱۳۴۲.مسجد رضوان کانون قرآن اردکان سخنران:حجت الاسلام حیدریان◾️ @patogh_ketab_ardakan

🏴اگر خواستید حوادث زندگی شما را نبلعد و روز مرگی ها عمر شما را لگد مال نکند وخیالات و اغراض دنیایی افق حیات را تیره و تار نگرداند باید همواره کربلا را مد نظر داشته باشید تا هرگز از بهترین انتخاب‌ها در سخت ترین صحنه‌ها نهراسید . . منبع: کتاب #راز_شادی_امام_حسین_در_قتلگاه @patogh_ketab_ardakan

#معرفی_کتاب📚 #پس_از_بیست_سال 🔻«به راستی حسین را چرا کشتند؟» این پرسشی است که با گذشت قریب به 1400 سال از شهادت سیدالشهدا (ع) همچنان مطرح است. با وجود اینکه به این پرسش در طول تاریخ بارها پاسخ داده شده اما همچنان پرسشی کلیدی محسوب می‌شود زیرا تاریخ پیوسته در حال تکرار است و انسان نیز موجودی است که عبرت نمی‌گیرد. علاوه بر این همواره حاکمانی بوده‌اند که با محو کردن اصل ماجرا و پر و بال دادن به حواشی پاسخ دادن به این پرسش را به تعویق انداخته تا راحت‌تر بتوانند قدرت را حفظ کنند. با منحرف کردن ذهن جوامع از اصل موضوع که چرا حسین را کشتند در واقع انگیزه‌های قیام حسینی را محو و کم‌رنگ می‌کنند تا بیشتر بر اریکه قدرت تکیه بزنند. 🔸حال سلمان کدیور در رمان تحسین شده «پس از بیست سال» تلاش کرده تا این پرسش را پاسخ بدهد و مخاطب را در معرض جواب‌هایی برای این سوال قرار دهد. پرسشی که آخرین کلمات رمان سترگ او است و کتاب با آن به کار خود پایان می‌دهد. رمانی که از کربلا آغاز می‌شود و با یک چرخش زمانی به روزگار خلافت خلیفه سوم و حکمرانی معاویه در شام می‌رود و تصویری از آن روزگار در کنار دسیسه‌ها و کلک‌های «پسر هند» را به خواننده نشان می‌دهد که چگونه برای حفظ قدرت دست به هر توطئه و حیله‌ای می‌زده تا بتواند دو روز بیشتر بر مسند حکومت شام بنشیند. در واقع کدیور در این اثر ریشه و پاسخ پرسش پایانی خود را در سال‌هایی می‌داند که راحت‌طلبی و زیاده‌خواهی خواص زمینه پدید آمدن انحراف در جامعه اسلامی را دامن زد. @patogh_ketab_ardakan

#گزیده_ای_از_کتاب📚 دختر ایستاد. چشم در چشم محبوبش، در حالی که دستانش را می فشرد گفت: «چرا تو نیز چون منصور به کوفه نمی روی؟» سلیم فروریخت و ناباورانه به دختر نگاه کرد. راحیل ادامه داد: «ما معاویه و شامیان را شناخته ایم. کسی که مادر، پدر و برادرانمان را یا جان گرفته یا فریفته است.دیده ایم که چگونه با تزویر سخن می گوید و چگونه خیانت پیشه می کند. پس چرا باز فریب او را بخوریم و بر علی تیغ کشیم؟» «این سخن را از روی فکر می گویی؟» «آری به خدا سوگند روز و شبی نیست که به آن نیندیشیده باشم.» «می دانی رفتن به سوی کوفه چه بهایی دارد؟» «بهایش سنگین تر از مادرم بود؟ سنگین تر از برادرم منصور؟ نه، به خدا قسم که نبود.» «رفتن به سوی کوفه یعنی پشت کردن به قبیله و عشیره. همه ما را طرد خواهند کرد.» « داشتن تو مرا کفایت می کند... به سوی علی برو....» @patogh_ketab_ardakan

🎥پانزدهمین پویش مطالعاتی روشنا با محوریت کتاب #پس_از_بیست_سال @patogh_ketab_ardakan

💬پیشنهاد می کنم این متن رو #حتما مطالعه کنید ارزشش رو داره..👇👇👇 @patogh_ketab_ardakan

شاید برای همه ما این تبلیغ قدیمی کمی عجیب باشه که چه طور مسئولین یک بانک برای سود خودشان حتی روی بچه ها هم حساب کردند! اما عجیب تر اینکه بعضی تبلیغات امروزی باعث شده دیگر حتی زندگی کردن برای ما مفهوم خودش را از دست بدهد! اینکه هر روز قیمت دلار و طلا رو تو گوش ما فریاد می زنند و عده ای هم به این بهانه اجناس خود را گران می کنند! اینکه نقل همه ی مجالس و گفتگوها بورس می شود و فلان چیز رو خریدم گرون شد و نخریدم چه فاجعه ای شد! این ها همه یعنی زندگی ما شده پول! از مشکلاتِ موجود و گرانی ها، همه خبر داریم ولی آیا محیط خانواده و مخصوصا جایی که فرزندان حضور دارندجای مناسبی برای صحبت از پول و گرونی و بورس و... است؟ پس کی زندگی کنیم؟ چرا با فرزندان خود بازی نمی کنید و به حرفاش گوش نمی دید؟ چرا با همسرتون در مورد این همه نعمت های زیبای خداوند و زندگی زیباتون صحبت نمی کنید.؟ همش پول! پس کِی زندگی؟ چرا همش استرس آینده؟ یک خاطره ای جایی دیدم که نوشته بود: بچه بودم یه بار رفتیم شمال ویلای دوست پدرم، استخر بزرگی داشت. از 9 صبح تا 2 ظهر طول کشید تا تمیزش کنم، فشار آب کم بود تا پر بشه شد ساعت 6 عصر. تا خواستم بپرم توش، گفتن بسه دیگه باید برگردیم! حس می‌کنم کل زندگیم هم قراره اون‌جوری بشه! بله زندگی خیلی از ماها هم همین طور شده که برای دست یافتن به چیزهای خیلی بزرگ همین زندگی کوچیک و قشنگ خودمون رو تباه می کنیم و از اون لذت نمی بریم! به قول سهراب سپهری: زندگی آبتنی کردن در حوضچه ی اکنون است... یعنی تو همین حوضچه ی قشنگ خودمون آبتنی کنیم بهتره تا اینکه به امید استخری بزرگ همه روزهای قشنگی که از خداوند هدیه می گیریم خراب کنیم آن هم برای آنچه که شاید باشه و شاید نباشه! مادیات در جای خود خوبه ولی با این رفتارهای عجیب خودمون، بچه ها رو هم مادیاتی بار نیاوریم که اگر فکر کنند فلان چیز رو نداشته باشند نمی تونند زندگی کنند؟! و حتی افسرده بشوند... چه لزومی داره دست هر بچه ای یک موبایل و تبلت باشه که معلوم نیست چه چیزهایی از اون یاد می گیرند و سر از کجاها در میاورند؟؟؟ و چرا باید اگر بچه ای موبایل و تبلت نداره فکر کنه کمبود داره؟ چرا با بچه ها صحبت نمی کنیم؟ و از طرفی چرا خودِ ما فکر می کنیم اگر ماشین نداریم پس نمی شه زندگی کرد؟ اگر تو بورس سهام نداریم نمی شه زندگی کرد؟ اگر خانمی طلا نداشت نمی تونه زندگی کنه؟ چرا هی مدام زندگی رو معطل خواسته هامون می کنیم... تا وقتی که تو ذهنمون طلا و دلار و بورس و فلان ماشین و فلان زندگی و فلان غذا و فلان سفر و فلان نداشته ها هست اصلا نمی تونیم از داشته ها لذت ببریم و با داشته ها زندگی کنیم! برای داشتن یک خواب راحت دنبال یک خانه با 10 اتاق خواب می گردیم غافل از اینکه ممکن است همون کسی که به این خانه رسیده باشد یک خواب راحت نداشته باشد و ما می توانیم در همان یک اتاق خواب هم راحت ترین خواب رو داشته باشیم! البته که مادیات و تلاش برای کسب روزی برای ساختن ادامه زندگی جای خود را دارد ولی طوری افراط نکنیم که زندگی امروز رو برای فردای نیامده نابود کنیم! امام علی علیه السلام: چه بسیار کسانى که در آغاز روز زنده بودند اما روز را به پایان نبردند و چه بسیار کسانى که در آغاز شب زندگى شان مورد غبطه مردم بود اما در پایان همان شب عزاداران به سوگشان نشستند! حکمت 380 نهج البلاغه البته در انتها هم باید این نکته اشاره کرد که خوبه در حد توان مبلغی رو هر ماه برای فرزند یا فرزندان پس انداز کرد و پس اندازِ به اندازه هم به فرزند آموزش داده بشه ولی نه اینکه به صورت افراطی فرزند رو مادیاتی بار آورد یا طوری باهاش رفتار بشه که فکر کنه مادیات بیش از اندازه ارزش داره و طوری وابسته مادیات بشه که اگر وسیله ای رو نداشت فکر کنه باید زندگی رو متوقف کنه! در واقع همیشه سعی کنیم، عادات خوب رو با عادات بد جایگزین کنیم واین یعنی به جای اینکه با رفتارمون فرزندان رو مادیاتی بار بیاوریم سعی کنیم هر قسمت زندگی رو خوب بهش آموزش بدیم و مثلا همین پس انداز هم در چارچوب خوبش آموزش داده بشه و افراط و تفریط کنار گذاشته بشه و طوری نباشه که خودمون طوری شیفته ی فلان ماشین و موبایل و پول باشیم که فرزند این ها رو به عنوان اصل در زندگیش بدونه! @patogh_ketab_ardakan

#معرفی_کتاب_کودک📚 #مستر_کرونا #ویروس_کرونا این موجود ریزه‌میزه‌ی شیطون انقدر بازیگوشه که بعد از این همه مدت هنوز نتونستن براش دارویی پیدا کنن و همه‌ی دانشمندها بهترین راه مبارزه با اون رو رعایت نکات بهداشتی می‌دونن😈🤒 اما دیگه لازم نیست نگران باشین که چطور مسائل بهداشتی رو به بچه ها آموزش بدین؛ چون اونها با خوندن کتاب #مستر_کرونا هم با ماهیت این ویروس آشنا میشن، هم راه های پیشگیری از اون رو یاد می‌گیرن😍❤️ ایده‌ی این داستان برای یه نویسنده‌ی اهل سوریه هست، اما علیرضا سبحانی نسب اون ایده رو با فرهنگ زندگی ما ایرانی‌ها منطبق کرده و یه داستان خیالی فوق‌العاده از سفر جناب آقای کرونا 😉 به خونه‌ی سارا به وجود آورده @patogh_ketab_ardakan

🎥 #کلیپ معرفی کتاب #مستر_کرونا @patogh_ketab_ardakan