📚 روایتی دقیق راجع به قضاء و قدر الهی:
بحار الأنوار ؛ ج5 ؛ ص58، ح108:
الطرائف (ابن طاووس) رُوِيَ أَنَّ الْحَجَّاجَ بْنَ يُوسُفَ كَتَبَ إِلَى الْحَسَنِ الْبَصْرِيِّ وَ إِلَى عَمْرِو بْنِ عُبَيْدٍ ...
حجاج بن يوسف (لعنة الله علیه) نامههايى به چهار نفر از علماى معروف آن زمان نوشت: حسن بصرى، عمرو بن عبيد، واصل بن عطا و عامر شعبى كه (بهترين) آنچه را درباره قضا و قدر به آنها رسيده است براى او بنويسند.
حسن بصرى چنين نوشت: بهترين چيزى كه (در اين زمينه) به من رسيده سخنى است كه از امير مؤمنان على بن ابىطالب شنيدهام كه فرمود: «أَ تَظُنُّ أَنَّ الَّذِي نَهَاكَ دَهَاكَ وَ إِنَّمَا دَهَاكَ أَسْفَلُكَ وَ أَعْلَاكَ وَ اللَّهُ بَرِيءٌ مِنْ ذَاكَ» ؛
و عمرو بن عبید نيز نوشت: بهترين چيزى كه در قضا و قدر شنيدهام سخن امير مؤمنان على بن ابىطالب است كه فرمود: «لَوْ كَانَ الزُّورُ (الوزر- نسخ) فِي الْأَصْلِ مَحْتُوماً كَانَ الْمُزَوَّرُ فِي الْقِصَاصِ مَظْلُوماً» ؛
و واصل بن عطا نيز نوشت: بهترين چيزى كه در قضا و قدر شنيدهام سخن امير مؤمنان على بن ابىطالب است كه فرمود: «أَ يَدُلُّكَ عَلَى الطَّرِيقِ وَ يَأْخُذُ عَلَيْكَ الْمَضِيقَ» ؛
شعبى نيز براى او نوشت: بهترين چيزى كه در قضا و قدر شنيدهام سخن امير مؤمنان على بن ابىطالب است: «كُلُّ مَا اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ مِنْهُ فَهُوَ مِنْكَ وَ كُلُّ مَا حَمِدْتَ اللَّهَ عَلَيْهِ فَهُوَ مِنْهُ» ؛
هنگامى كه اين نامههاى چهارگانه به حجاج رسيد و از مضمون آن آگاهى يافت گفت: «به يقين اينها را از چشمه صاف و زلالى گرفتهاند» (لَقَدْ أَخَذُوهَا مِنْ عَيْنٍ صَافِيَةٍ.).
(نظیر این روایت را کراجکی و ابن شهرآشوب نیز نقل فرموده اند.)
👇👇👇👇👇👇👇👇
و امّا معنایِ این فقرات دقیقی که از حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در بحث قضاء و قدر نقل شده، ظاهراً عبارتست از:
✔️ «أَ تَظُنُّ أَنَّ الَّذِي نَهَاكَ دَهَاكَ وَ إِنَّمَا دَهَاكَ أَسْفَلُكَ وَ أَعْلَاكَ وَ اللَّهُ بَرِيءٌ مِنْ ذَاكَ»
«آيا گمان مىكنى كسى كه تو را (از كارهای زشت) نهى كرده، تو را به بلای سخت و مصیبت عظیم انداخت؟! در حالى كه آنچه تو را به سختی و زحمت و دردسر می اندازد (تبعیّتِ تو از هوا و هوسِ خود در) بالا و پائینِ توست (یعنی با پیروی از آن، خود را به شقاوت انداخته و مستحقِّ عذاب نموده)، و خداوند از آن بيزار و بریء است. (ظاهراً مراد از بالا و پائین: شکم و فرج است)»
(دهی و دهو: دهاه: او را به سختی و بلای عظیم و مصیبت سخت انداخت، او را به زحمت و دردسر انداخت)
یعنی:
خداوند حکیمی که تو را خلق نمود، برای زحمت و بلا و دردسر و سختی و عذاب نیافرید، بلکه برای رحمت (یعنی برای: تمکّنِ عباد از کسبِ استحقاقِ رحمتِ ابدی با ایمان و عبودیّت اختیاری) آفرید، و این غایت صحیحه و غرضِ حکیمانه حاصل نمی شود مگر با تکلیفِ عباد (امر و نهیشان) بعد از تعریف و استطاعت
و تکلیف، بدونِ امر و نهی، ممکن نیست، کما اینکه بدونِ جعلِ دَواعی و شهوات به خوبی و بدی، لغو است، (یعنی خالق حکیم بایست در ذات انسان قوّه ی باعث و مُحرِّک به ایمان و طاعت –یعنی عقل- را قرار دهد، و هم در مقابل، قوّه ی محرِّکه ی شهوت و هوس به کفر و معصیت – یعنی نفسِ أمّاره- را جعل نماید، تا امر و نهی و تکلیف لغو نباشد؛ کما اینکه علاوه بر ایندو داعی و باعثِ داخلی به خوبی و بدی، دو داعیِ خارجی نیز جعل نمود، تا یکی –یعنی رسول و امام- او را به خوبی ها هدایت و تشویق نماید، و دیگری –یعنی شیاطینِ جنّی و إنسی- به بدی ها)؛ پس بایست قدرتِ إختیار و اراده را در او قرار دهد تا بتواند با انتخاب خود طاعت و یا معصیت را انتخاب نماید.
پس مراد از بریء بودنِ خداوند از بالا و پائین (قوّه ی داعیِ به معصیت): تبعیّت و پیرویِ اختیاری انسان از آن است، نه خودِ آن آلات و اسباب.
زیرا در معاصی، آنچه به اراده و مشیّتِ الهی است: نهی (عدمِ اذنِ تشریعی) از آن، و وعید به آن، و استطاعتِ تکلیفی و قدرت به انجامِ آن قبل از تکلیف، و استطاعتِ فعلی (اجازه و اذنِ تکوینی)، و عذابِ فاعلِ آن می باشد، و هیچ یک از اینها با اختیارِ عبد منافات ندارد، زیرا کمااینکه به او استطاعتِ به انجامِ معصیت داد، به انجام طاعات نیز استطاعت داد، و او با سوء اختیار خود، خودش را به مهلکه و بلا و دردسر انداخت.
@keyfonas
☀️ در ثواب الاعمال است از حضرت صادق (علیه السلام) فرمود:
🌿 «كسى كه نماز كند با اذان و اقامه ،
دو صف از ملائكه پشت سرش نماز كند؛
☘ و كسى كه نماز كند با اقامه بدون اذان،
پشت سرش يك صف از ملائكه نماز كند.»
⁉️راوى سؤال مىكند كه مقدار هر صفى چقدر است. فرمود:
💐 «اقلش ما بين مشرق و مغرب است، و اكثرش ما بين آسمان و زمين است.»
📚 آداب الصلاة ، صفحه 144
@keyfonas
مدعیانی که زندگی را جز رنج و بدبختی نمیبینند
#شهید_مطهری
🔸بسیاری از افراد مردم در همه عمر در پشت دیوار و حصار زندگی و خوشبختی معطل ماندهاند و میگویند: ما که از زندگی چیزی نفهمیدیم، زندگی بیمعناست. این افراد همیشه در حیرت و سرگردانی بهسر میبرند و گاهی این تحیر و سرگردانی و بدبینی را به حساب حساسیت ذهن و درّاکیت فهم خود میگذارند و با یک دنیا غرور و کبر میگویند: این ما هستیم که به بیهوده بودن زندگی و دروغ بودن سعادت و خوشبختی و اصالت رنج و بدبختی پی بردهایم و اما دیگران چون به قدر ما حس و درک ندارند، نمیفهمند.
🔹این اشخاص نمیدانند که خودشان مانند کوران بیبصری هستند که در پشت دیوار زندگی معطل ماندهاند و نتوانستهاند در همه عمر درِ ورودی اصلی را پیدا کنند. اینها از همان اول، راه را چاه و چاه را راه تصور کردهاند و روی همین تصور غلط، لحظه به لحظه از راه دورتر شده و همیشه در سیاه چالهای زندگی بهسر بردهاند؛ به قول یکی از دانشمندان طوری پرورش یافتهاند که برای احساس رنج و مصیبت کاملا آمادهاند و از کوچکترین رنجی فریادشان به فلک میرسد ولی نسبت به آنچه خوشی و سعادت است لَخت و مرده و بیحس میباشند.
📚 حکمتها و اندرزها، ج1، ص33
@keyfonas
میهمان، برتر از میزبان است
✅ابومحمدوابشى به امام صادق علیهالسلام گفت:
من هر صبحانه و شامى که میخورم، چندین نفر از شیعیان را بر سفرهام میهمان میکنم.
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
برتری میهمانانت از تو بیشتر است.
ابومحمد پرسید:
چگونه ممکن است در حالی که من از خوراك خودم به آنها میدهم و از مالم به آنها انفاق میکنم.
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
میهمانانت وقتی وارد میشوند، رزقوروزی فراوانی از جانب خداوند همراه میآورند و وقتی خارج میگردند، آمرزش را براى تو بهجا میگذارند.
📚اصول كافى، جلد۳ ،صفحه ۲۸۹
@keyfonas
معنای طوبی
✅امام صادق عليه السلام فرمودند:
طوبى، ارزانی کسی باد كه هنگام غیبت قائم ما، امر ولايت ما را محكم نگهدارد، و دلش بعد از هدايت به انحراف كشيده نشود.
ابو بصیر پرسید:
#طوبى چيست؟
امام صادق علیه السلام پاسخ دادند:
#درختى است در بهشت كه ريشه اش در خانه حضرت على عليه السلام قرار دارد، و مؤمنى نيست كه شاخه اى از آن درخت، در خانه او نباشد.
و معنای فرموده خداوند در آیه ۲۹ سوره رعد همین است:
{طُوبَىٰ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ
طوبی نصیبشان است؛ و بهترین سرانجامها}
خوشا بر احوال آنان و مقام نيكويشان
📚معاني الأخبار ج ۱، ص ۲۶۴
@keyfonas
آیا دست به سینه ایستادن در نماز، به دستور عُمر(خلیفه دوم) و با الگو برداری از #رفتار_ایرانیان در مقابل پادشاهانشان بود؟
#پاسخ
✅شواهدی در #روایات اهلبیت(ع) یافت میشود که دست روی دست گذاشتن از آدابی است که در میان #زرتشتیان رواج داشته و #مسلمانان نباید در نماز خود، مشابه رفتار آنان را انجام دهند.
📚وسائل الشیعه ج 7، ص 267
✅اما اینکه آیا انجام این کار در نماز به دستور عمر بن خطاب بوده، در کتاب فقهی جواهر الکلام که از کتابهای فقهی نسبتاً متأخر و تألیف علامه شیخ محمد حسن نجفی(متوفای 1266 هـ ق) میباشد، گزارشی از پیشینه و آغاز تکتّف (بر سینه گذاشتن دستها) یا تکفیر(دست روی دست گذاشتن) در نماز، به شرح زیر آمده است:
وقتی #اسیران عجم را نزد عمر بن خطاب آوردند، در مقابل او دست به سینه(به حالت تکتف) ایستادند. درباره این کارشان سؤال کرد. آنها گفتند: ما این کار را به نشانه خضوع و #تواضع در مقابل پادشاهان و حاکمانمان انجام میدهیم. عمر انجام این کار را در نماز نیکو دانست و از اینکه این کار تشبّه به کفار است، #غافل ماند.
📚جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج11، ص 19
✅یشان منبعی برای این گزارش ذکر نکرده، و در #هیچ_منبع دیگری یافت نشد.
@keyfonas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیدی_یابن_الحسن (عج)★♥️★
مهــربان ترین #پدرِعالـم سـلام✋!
✓حتمـا خوب مرا میشناسے!
🍂من همانـم که سرِکلاس #انتظارت زیاد غایب✘میشـود😔
🍂همانے که حواسش پرتِ🗯 منظره ی #بیرونِ کلاس میشـود
🍂و یادش میـرود به #حرفهایت گوش کنـد😔
🔰تو هم همان امام مهربانے👌
🌺همانے که #بازیگوشی هایـم را به رویم نیاورد
🌺همانی که به جای اخـم و گلایه دستانش را روی سرم می کشیـد...😇
🌺همانے که تا پشیمانے ام را می دیـد چشـم به #خطاهایـم می پوشیـد..
🌺و آرام کنارِ گوشم زمزمه می کرد
👈از نو شروع کن..✅
♥️آقا جان دیگرمیخواهـم #سربازت شـوم..
#نگــــــاهم_کــن !!
🌺 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
🍃❀✿❀🍃🌼🍃❀✿❀🍃
#مجموعه_مهدوی
#انتظار_فرج
❃مؤلفههای انتظار
✠حرکت و تلاش برای گذر از وضع
احساس نیاز به امام حاضر
ممکن است در عصر پنهان زیستی حضرت مهدی (عج) کسی به غیبت آن حضرت آگاهی هم داشته باشد؛ اما هرگز به این دیدگاه نرسیده که جامعهٔ بشری نیازمند چنین رهبری الهی است. به بیان دیگر، مؤلفهٔ پیشین وجود دارد؛ اما ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃❀✿❀🍃🌼🍃❀✿❀🍃