eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
344 دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
7.7هزار ویدیو
143 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴کیف الناس🏴
بسم الله الرحمن الرحیم🌱 تقدیم به مردم عزیز سرزمینم🫂🙏🏻 (رمان نوشته شده بر اساس واقعی😍🧡) اول شروع صبح دل انگیز صبح زود چشمانم را با شنیدن صدای خروس باز کردم از رخت خواب بلند شدم و مرتبش کردم ، همیشه وقتی صبح از خواب بیدار می شوم خیلی سر حال هست، به حیاط دویدم، مادرم را صدا کردم ، صدایش از آغل می آمد مادرم مشغول دوشیدن شیر گاو بود بعد از چند دقیقه با سطل فلزی بزرگ شیر، نزدیکم آمد سطل را به دستم داد. گفت: شیر🍶 را بجوشان و سفره ی صبحانه را پهن کن چون مدرسه ات دیر می شود و باید عجله کنی! --------------------------------------------------------- همراه با چشم گفتن دویدم سمت اتاق سفره را برداشتم پهن کردم در سفره نان تازه که مادرم دیروز پخته بود ، پنیر محلی ، شیر تازه ، کره و عسل بومی🍯 گذاشتم و با مادرم مشغول خوردن شدیم. بعد از نوشیدن چای🫖 از جایم بلند شدم وسایل مدرسه را آماده کردم و از مادرم خداحافظی کردم به سمت مدرسه رفتم به مدرسه که رسیدم دوستانم جلو آمدند و با هم سلام احوال و پرسی کردیم به سمت صف صبحگاهی رفتیم ، برنامه صبحگاهی خیلی جالب و دل انگیز بود ، بعد با صف به کلاس رفتیم تا ظهر یکی یکی کلاس ها را گذراندم حسابی خسته شده بودم اما شوق زیادی برای رفتن به خانه داشتم برای همین از مدرسه تا خانه یک نفس دویدم. به خانه که رسیدم مادرم همه ی خانه را مرتب کرده بود ناهار هم آماده بود سلام گرمی کردم بعد از جواب سلام گفت : دخترم لباس هایت 👚🧥را عوض کن تا ناهار بخوریم. من هم سریع کارها را انجام دادم و سفره ی غذا را پهن کردم ،من برای مادرم از خاطرات یک روزی که در مدرسه داشتم گفتم مادرم هم گفت: قالی ای که قولش را به مش رحمت داده بودم کمی بافته ام تا به شهر ببرد. به این فکر کردم که اگر مادرم قالی را تمام کند پول خیلی خوبی دستمان را می گیرد آن وقت پدر و برادرم مجبور نیستند ساعت های زیادی در دشت کارکنند نویسنده :تمنا ❤️🫂☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلمی منتشر نشده از عزاداری مادورو برای شهید رئیسی باز کنید و ببینید. مادورو وسط جمعیتی که برای رئیسی سینه می زنند در حال عزا است. 🔹مادورو از شرکای قدیمی ایران در حیاط خلوت آمریکاست که پیروزی مجدد او به معنای تداوم نفوذ استراتژیک ایران در قلب آمریکای لاتین است. 🔸سفر خرداد سال گذشته آیت‌الله رئیسی به ونزوئلا و امضای سند همکاری ۲۰ ساله، اوج‌گیری این همکاری را نشان می‌دهد که ایران وارد حوزه کشت فراسرزمینی و پالایشگاه فراسرزمینی کرد. 🔹پس از ضایعه سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور، مادورو با کنار گذاشتن عرف دیپلماتیک میزان برادری خود با ایران را به نمایش گذاشت. 🔸وی در ساعات ابتدایی این حادثه شخصا با سفیر ایران تماس گرفت و مراتب تسلیت خود را به طور مستقیم اعلام کرد. 🔹 همچنین مادورو در اقدامی غیرمعمول یک و نیم ساعت در سفارت ایران و در مراسم روضه‌خوانی به مناسبت یادبود شهدای خدمت شرکت کرد تا ارادت خود را نشان دهد.
  🪴 « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » 🌼 اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم 📆سه شنبــــــہ ......۱٤۰۳/۰۵/۰۹ 📎 @keyfonas 🏴 🏴 🏴
🕗  عشق یعنی که دمی بشنوی از نام رضا (ع) و دلت گریه‌کنان راهیِ مشهد بشود با یک سلام زائر آقا شوید✋ 🤚 اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میدرخشد ... نور، فوقَ کل نور میشود قلبم پر از شوق حضور 🌱لیلةالعشق است و میخوانم دعا... رَبّــــنا عَـجــّلْ لـَنا يَومَ الظــهور 🌻
. سلام من به ‌تو آقای بی نظیر سلام‌ و عـَرض‌ ادَب ایهاالامیرِ .. ✋🏻
﷽ تلاوت روزانه قرآن کریم به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان صفحه ۲۷۶
💠معجزه شهدا ♻️قورباغه هایی که مامور خدا بودند‼️ 🌹پیشنهاد خواندن مطلب ⭕️ هنگام عبور از اروند رود به دلیل تلاطم شدید آب، عده ای از غواصان، دهان و گلویشان پر از آب شده بود و در آستانه ی خفه شدن قرار داشتند. ❗️ ⭕️ در چنین حالتی بی آنکه خود بخواهند، دچار وضعیتی شده بودند که ناچار به سرفه کردن بودند اما چون می دانستند که با یک سرفه ی کوچک هم عملیات لو رفته و نیرو ها به قربانگاه می روند، با تمام توان تلاش می کردند تا سرفه نکنند ، چون وضعیت اضطراری شد، ماجرا را با سردارقربانی در میان گذاشتیم ایشان پیغام داد: - اگر شده خود را خفه کنید اما سرفه نکنید، چون یک لشکر را نابود خواهید کرد. ⭕️ ما که از انتقال این پیام به خود می لرزیدیم ناگزیر آن را ابلاغ کردیم. در پی این ابلاغ چنان صحنه های تکان دهنده ای را می دیدیم که به راستی بازگو کردن آنها نیز برایم سخت و دشوار است❗️ ⭕️ عزیزانی که دچار سرفه شده بودند، بار ها و بار ها خود را زیر آب فرو می بردند اما باز موفق به اجرای فرمان نمی شدند. در شرایط سخت و غیر قابل توصیفی قرار داشتیم. این بار دستور رسید: - از فرد کنار دست خود کمک بگیرید تا زیر آب بمانید و بی صدا شهید شوید تا جان دیگران به خطر نیفتد.‼️ ⭕️ می دانستیم که صدور چنین دستوری برای فرمانده چقدر دشوار است. اما این را هم می دانستیم که موضوع هستی و نیستی یک لشکر و پیروزی یک عملیات در میان است. ⭕️ اما با این همه نفس در سینه های ما حبس شده بود و مدام از خود می پرسیدیم که کدامیک از ما قادر به انجام چنین کاری است. این در حالی بود که خوددوستان عزیزی که دچار سرفه ی شدید شده بودند با خواهش و تمنا از ما می خواستند تا با آنها کمک کنیم که زیر آب بمانند و خفه شوند‼️ ⭕️ می دانم که بازگو کردن این حقایق چقدر تلخ و غم انگیز است اما این را نیز می دانم که برای ثبت در تاریخ و نشان دادن عظمت یک نسل و روح بلند رزمندگانی که برای دفاع از جان و مال و آبرو و آرمان یک ملت از هیچ مجاهدتی دریغ نمی ورزیدند ناگزیر به بیان این وقایع هستیم.🍃 ⭕️ به هر تقدیر همه در تکاپو بودیم تا راهی برای گریز از این مهلکه پیدا کنیم که در یک چشم بر هم زدن تمام اروند رود و همه ی ساحل ما و دشمن پر از صدای قورباغه هایی شد که نمی گذاشتند صدای سرفه ی نیرو ها ی ما به گوش کسی برسد.‼️ ⭕️ شگفت انگیز بود و باور نکردنی زیرا در جایی و حالی که شاید در طول یک سال هم نتوان صدای یک قورباغه راشنید، آن شب و آن جا مالامال از صدای قورباغه هایی شد که تردید ندارم به یاری ابراهیم ها و اسماعیل هایی شتافته بودند که برای یاری الله در برابر آن فرمان سر تعظیم فرود آورده و حاضر شده بودند تا قدم به قربانگاه خود بگذارند همان لحظه بود که اعجاز توسل به بی بی فاطمه زهرا(س) و تبرک جستن از پرچم بارگاه امام رضا(ع) را در یافتیم و بار دیگر خدای را سپاس گفتیم که ما را در صف عاشقان خاندان عصمت و طهارت قرار داد🍃 🔹 راوی: شهید سرهنگ رمضان قاسمی ♻️رفاقت با شهدا تا قیامت 🍃یاد شهدا با ذکر صلوات ꧁꧂🏴꧁꧂🏴꧁꧂