شاهي آن دوره پشت تربيون قرار گرفت تا براي مراسم جشن سخنراني كند. هنگام جشن و پايكوبي مصطفي فريادي كشيد پاسبانها براي دستگيري مصطفي وارد عمل شدند و موفق نشدند جشن برهم خورد
مصطفي در ايام جواني با تيم داش مشتيها يك شب به باغي در فرحزاد ميروند. از آن طرف هم سيد مهدي قوام به آن باغ ميرود.
شاگردان آقا سيد وقتي مصطفي را ميبينند به او ميگويند: «امشب يك مقدار رعايت كن.» آقا مصطفي از جا بلند ميشود و خدمت آقا سيد ميرود و پيشاني آقا را ميبوسد و ميگويد: «آقا ما نوكر سادات هستيم.»
«سيد مهدي قوام» ميگويد: «ما ميخواهيم مثل شما داش بشويم. قانونش را براي ما بگو.»
مصطفي ميگويد: «قانونش اين است كه هرجا نمك خوردي نمكدان نشكني.»
آقا سيد ميگويد: «خب اينكه در قانون ما هم هست اما شما حرف ميزني يا عمل هم ميكني؟»
مصطفي سكوت ميكند...
سيد ميگويد: «شما اينهمه نمك خدا را خوردي؛ چرا نمكدان ميشكني؟»
اين حرف، آقا مصطفي را زير و رو ميكند و زندگي جديد مصطفي شروع و از آن به بعد مصطفي با آقا سيدمهدي صميمي و عاقبت بهخير ميشود
حاج «مصطفي دادكان» مسافر کربلا شد و به كسي نگفت كه دركربلا و نجف چه ديده بود كه اينگونه تغييركرد وشيداي امام حسين(ع) شد. او كه پيش از اين بهعنوان بزن بهادر تهران، اسم و رسمي در بين لوطيها داشت حالابعداز سفر كربلا توانسته بود به مددعشق شهداي كربلا جايگاه خاصي بين مردم پيدا كند. مرحوم حاج «رمضان رضايي» به همراه مصطفي دادكان سال 1327 شمسي هيئت «عزاداران محبانالزهرا(س)» را در محله پاچنار تهران راهاندازي كردند.
بعداز برگشت مصطفي ازسفر كربلا تمام قمارخانههاي تهران پولهاي تلكه گرفته را يك جا تقديم او ميكنند اما مصطفي هيچكدام از اين پولها را نمیگیرد و همه را پس ميدهد. مدتي بعدازسفر كربلا براي تبرك زندگي، همه دار و ندارش را ميفروشد و در قالب چمداني پول به محضر آيتالله «بروجردي»، مرجع تقليد وقت در قم میفرستد و ماجراي زندگي خود را بيان ميكند. او در حين طرح ماجرا، كت و شلوارش را درمیآورد تا خداي ناكرده پول حرامي در زندگي او نباشد. با اجازه آقا دوباره كت و شلوارش را ميپوشد؛ سپس آيتالله مبلغي اندكي پرداخت ميكند تا زندگي سالمي را پيشه كند.
سر گل حکایت
🌺 منبر رفتن حاج مصطفی🌺
«يكبار قرار بود آقاي شيخ محمود فاضل كاشاني به منبر برود اما ايشان هنوز نرسيده بود. استكانهاي چاي را جمع کردند و كمكم حالت انتظار براي رسيدن واعظ بر جماعت چيره شد اما از منبري خبري نبود. معجزهاي كه انتظارش را ميكشيدم روی داد. يكي از حاضران كه از خالي بودن منبر راضي نبود به صاحبخانه گفت: حاج آقا مصطفي امروز خودتان ما را به فيض برسانيد. زمزمهاي حاكي از رضايت از ميان جمع برخاست ولي با لب گزيدن حاج مصطفي فروكش كرد. لحظهها ميگذشت اما خبري از واعظ نشد تا اينكه مصطفي به آرامي ولي از روي كراهت برخاست كه با ذكر صلوات جماعت همراه شد. او به سوي منبر رفت و روی پله اول نشست. او با سري افكنده قدري گريست و گفت: چه بگويم؟ بگذاريد از خودم بگويم. تمام شما مردمي كه اينجا نشستهايد از صد پله پدرسوختگي حداكثر 10 پله را رفتهايد. مردم بدانيد كه من تمام صد پله پدرسوختگي را رفتهام ولي پيشانيام خورد به سنگ و آقايم حسين(ع) دستم را گرفت. اي مردم! اي جوانمردان! دنيا ميخواهيد؛ آقايم حسين(ع). آخرت ميخواهيد؛ آقايم حسين(ع). پول ميخواهيد؛ آقايم حسين(ع). دين ميخواهيد؛ آقايم حسين(ع). هيچ نامي زيباتر از نام آقايم حسين(ع) نيست. هيچ يادي دلپذيرتر از ياد آقايم حسين(ع) نيست. مصيبت ميبينيد ياد آقايم حسين(ع) بيفتيد. ناملايمي بر شما وارد ميشود ياد آقايم حسين(ع) باشيد و...» جملات و عبارات حاج مصطفي به ميانه رسيده بود كه صداي گريه جمعيت بلند شد و همه اشك ميريختند. صحبتهاي او آنقدر از سر اخلاص بود كه جماعت مشتاق را در خلسهاي عطرآگين غرق كرد. در آن وضع هيچكس متوجه ورود واعظ نشد. بالاخره حاج مصطفي متوجه حضور آقاي فاضل شد و با شرمندگي و در حالي كه صورتش غرق اشك بود از روي پله منبر بلند شد. آقاي فاضل كاشاني بالا رفت ولي نتوانست صحبت كند. فقط روضه خواند و گفت: «هرچه ميخواستم بگويم حاج آقا مصطفي گفت.»
آقا مصطفی اگر 100 شب به منبر میرفتم نمیتوانستم مثل شما تأثیرگذار باشم. شما زبان این دسته از افراد را بهتر از من میشناسید.
صلی الله علیک یا قتیل العبرات
@keyfonas
روحش شاد
🌙به بهانه شب زیارتی سیدالشهدا (ع)
متن زیر یکی از ارزشمندترین مطالب تاریخی است که عظمت یاران امام حسین (ع) را نشان میدهد
خیلی شیرین و حزن انگیز است خواهشا مطالعه فرمایید🍁
حکایت ، حکایتِ یکی دیگر از این آزادمردان به نام اَسلَم بن عَمروه است
پدرش ایرانی و ترک زبان بود
اسلم که در برخى از منابع نام او را سليمان و سليم و واضح هم نوشتهاند، در تيراندازی مهارت داشت و كاتب امام حسین (ع) به شمار مىرفت، همچنین قاری قرآن و آشنا به زبان عربى نیز بود
قرآن که می خواند،صدای محزون و شیرینش دل ها را به بیکرانگی ملکوت گره می زد
قصه گوی کودکان بود و همین، محبوب کودک و پیر و جوانش کرده بود.
امام دوستش می داشت گاه به مهر و نوازش شانه اش را می فشرد و می گفت: ای اسلم به یاد سلمانمان می اندازی؛ تو نیز از ولایت سلمانی و مانند سلمان دوستدار اهل بیت خداوند پاداش نیکویت عنایت فرماید
روزها گذشت ....
آفتاب لحظه به لحظه داغتر میشود و عطش طاقت سوزتر
اسلم به میدان مینگرد. دوستان همسفر، آشنایان چند روزه کربلا، پیران و جوانان بر خاک افتادهاند بیتابی ذرات وجودش را پر میکند امام در حاشیه میدان ایستاده است از خیمهها صدای گریه و العطش العطش پر میکشد. خود را به امام نزدیک میکند. در چشمهایش برقی از اشتیاق با اشک در آمیخته است. نزدیکتر میشود و با صدایی به رنگ التماس خم میشود سراپا استغاثه و با آهنگی همه تمنا و عطش میگوید:مولای من بگذار بروم. دوست دارم در مقابل نگاهت جانفشانی کنم. گریه است و سر نهاده بر خاک و شانههای لرزان اسلم....🍁
به واسطه التماسهایش به امام سجاد (ع) بلاخره موفق به رهایی از قفس میشود و پر و بال میگشاید به سمت میدان ...
سمت امام آمد و گفت :مولای من مشمول لطف کریمانه فرزندتان شدم مرا به او بخشیدید و او آزادم کرد. من غلام همیشه محبتهای شمایم. جان من به هزار رشته مهربانی شما بسته است. آیا رخصت شهادت عاشقانهام میدهی. امام به جرعهای تبسم بیتابترش کرد. دست بر شانهاش گذاشت و به بدرقه دعا میدان شمشیر و شماتت و شرارت را آغوش گشود. آنچنان باشتاب رفت که گویی نگران تغییر تصمیم امام است. تا تیغ دشمن چند گامی نمانده بود که ناگهان بازگشت به همان شتاب رفتن به سمت خیمهها دوید. رفتار اسلم شگفت و بهتآور بود.چرا برگشتی؟ پرسشی که در چشمها و چهرهها بود.
برگشتم چون با دوستان کوچکم خداحافظی نکرده ام! به خیمهها رسید. سلام کرد. کودکان، دوستان صمیمی او، بیرون دویدند. زنان در خیمه گوش سپردند. آمدهام وداعتان گویم. مرا ببخشید اگر به ناروا سخنی گفته باشم اگر در وظیفه کوتاهی کرده باشم. رضای شما اهل حرم رضای خداست. بچههای عزیز شما نیز اسلم را ببخشید اگر دل کوچک معصومتان را آزرده باشد. چه بسیار شعر و قصهتان گفتم. اینک میروم تا خود شعر و قصه فردا باشم. میروم خون ناچیز را فدای حسین کنم. فردای قیامت شفیع من باشید. صدای گریه حرم برخاست. کودکان میگریستند.
دیگر بار به شتابی صاعقهوار به میدان دوید. رجز می خواند
اسلم همان کسی است که رجز معروف امیری الحسین و نعم الامیر را در میدان جنگ فریاد میزد 🌸
«أَمیری حُسَیْن وَنِعْمَ الْامیر، سُرورُ فُؤادَ البَشیرِ النَّذیر»، فرمانده من حسین (علیهالسّلام) است، و چه خوب فرماندهی! همانا او مایه شادمانی قلب رسول خدا (ص) است.
رجز زیبا و شکوه شاعرانه اش همراه با برق شمشیر و شهامت و شجاعت و میدانداریاش بهت و حیرت و هراس بر دل دشمن میریخت. قلب عاشق اسلم وقوع شیرین شهادت را مژده میداد. از همه سو نیزه و شمشیر محاصرهاش کرده بود. چه سرهای تهی از چرخش تیغ بی پروایش را تجربه کرد. کودکان بی تاب از خیمه سرک میکشیدند تا فرجام دوست قصهگوی خویش را بیابند. امام سجاد (ع) دست بر عمود خیمه بر زانو قامت راست کرده بود تا رزم اسلم را تماشا کند و مو لایش حسین (ع) به ستایش و آفرین در کنار میدان او را میستود. اسلم بود و طنین رجزش در میدان. کم کم زخم بر زخم صدای گیرا و رسایش را به افول کشاند. آفتاب شمشیرش غروب کرد. خم شد. بر خاک افتاد. هنوز رمقی داشت که به سمت قبله قلبش حسین(ع) برگردد.
امام به شتاب عقاب خود را به او رساند. دشمن را به هجومی برقآسا پس راند. اسلم چشم گشود. حسین در کنارش بود. سر بر دامنش میگرفت و گونه بر گونه اش مینهاد. خون گرم اسلم با عرق امام درهم میآمیخت. اسلم بیصدا اشک میریخت؛ امام نیز. اشک آفتاب و ستاره درهم آمیخته بود . اسلم نجوا کرد: کدام کس هم افق و هم رتبه من است که فرزند رسول خدا گونه بر گونهام گذاشته است؟
از امام تقاضا کرد یاریش کند تا دست بر گردن وی اندازد. وقتی دستها را بر گردن مولایش یافت در هقهق گریه زمزمه کرد من چه خوشبختم که آفتاب را رد آغوش میگیرم
سروده عاشقانه اسلم بود و ترنم اشک حسین(ع)🍁
سلام بر حسین (ع)و یاران باوفایش (ع)🌹
@keyfonas
انحرافات در پیاده روی اربعین...
موکب وصی و جانشین دروغین امام زمان(عج)
ظهور پسر امام زمان!
در مسیر پیاده روی اربعین ﻣﻮﮐﺐ "ﺍﺣﻤﺪ ﺍﻟﺤﺴﻦ" ﮐﻪ ﺍﺩﻋﺎﯼ ﯾﻤﺎﻧﯽ، ﭘﺴﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﻧﺎﺋﺐ امام زمان را در کارنامه خود دارد به #چشم می آید.
این مرجع خود خوانده که حتی توانسته در ایران نیز #طرفداران اندکی برای خود دست و پا کند، ادعا می کند ظهور اتفاق افتاده و الان در عصر ظهور هستیم و به محض اینکه تعداد سپاهیانش به 10000نفر برسد، اقدام به قیام سراسری خواهد کرد.
نام برده ادعاهای #شاذی دارد و مدعی هست در زمان فعلی دارای 9000حامی بوده و در برخی دیگر از فتواهای خود مدعی این نکته بوده که باید خون علمای شیعه علی الخصوص آیت الله سیستانی را ریخت.
در راه نجف تا #کربلا موکب هایی هستند که تبلیغ این فرد را به طور علنی به خورد زائران حسینی می دهند.
هرچه به زمان ظهور نزدیکتر شویم مدعیان کذاب آخرالزمان بیشتر دیده میشوند و این طبیعت عصر ماقبل ظهور است.
@keyfonas
مرد و زن مکمل یکدیگر هستند
نه مقابل هم.
اگر در جامعه پریشان از مدرنیته به این کلام حضرت عمل شود
معنای آرامش در خانواده درک خواهد شد.
نسخه عملی از امام معصوم👇👇
✅امام علی (ع):
از غيرت #نابجا بپرهيز؛ چرا كه اين كار، زنان درستكار را به لغزش مىكشانَد؛ اما بركارزنان، #نظارت داشته باش و هرگاه #گناهى از آنان ديدى، چه بزرگ و چه كوچك، ازطريق نشان دادن ناخشنودى خويش، با آن برخورد كن و از #مجازات كردن بپرهيز، چراكه گناه، بزرگ و تذكّر، كم اثر می گردد.
📚تحف العقول، ص ۸۷
#مباهله_قرن_21
@keyfonas
خدا خودش میداند کجا ستاری بکند و کجا نه!
عیب پوشی یا عیب جویی؟
#اخلاق_ایرانی
#اخلاق_اهل_بیت
دو صفت متضاد انسانی که در مقابل هم قرار دارند: پوشاندن عیوب دیگران و یا جستجو در مورد عیوب.
آنچه که در اخلاق و #سیره اهل بیت مورد سفارش قرار گرفته است، عیب پوشی نسبت به خطای مردم است.
#ستار_العیوب بودن، از صفات الهی بشمار میرود و در واقع انسان با عیب پوشی از گناهان مومنین، توانسته است کار خدایی کند.
اما در جامعه امروزی ما، عیب پوشی جای خود را به عیب جویی واگذار کرده و این #بدور از اخلاق اسلامی است.
پیامبر اکرم(ص):
بنده ای بر بنده ای دیگر عیب هایش را نپوشاند مگر اینکه خداوند در روز #قیامت بر او (عیب هایش را) پوشاند
📚 الاخبار ص 348 ، ح 647
✅فوق العاده ست👇👇
آیت الله جوادی آملی:
خداوند متعال که ستار العیوب است، میداند کجا #ستاری بکند و کجا ستاری نکند. اگر کسی ستارالعیوب دیگران باشد و در عین حال مخفیانه مرتکب گناهی شود، ذات اقدس اله اجازه نخواهد داد اسرارش نزد دیگران افشا شود. حتی در قیامت خداوند اجازه نمیدهد کسانی که کنار یکدیگرند از اعمال هم با خبر شوند؛ بنابراین عملکرد خود شخص بسیار مهم است.
اگر کسی پرده دیگران را ندرد و آشکارا دست به گناه نیازد، خداوند پرده اش را نمیدرد. بر این اساس، کسی که با قلم و بیان و اندیشه های ناصواب خود، آبروی دین خدا و مردم را میبرد، به جایی میرسد که شایسته نیست خداوند متعال آبروی او را حفظ کند. در این موقعیت، خدای سبحان اجازه میدهد صاحبدلان ببینند او چه کرده است و حتی احتمال دارد در قیامت، مقابل دیگران رسوا شود.
📚پرسش ها و پاسخ ها، ج٢، ص٥٦2
@keyfonas
امام حسین علیهالسلام:
«مِن عَلاماتِ أسبابِ الجَهلِ المُماراةُ لِغَيرِ أهلِ الفِكرِ»
از نشانه هاى نادانى، بحث و جدل با کسانی است که اهل تفکر نیستند.
📚 تحف العقول، صفحه ۲۴۸
@keyfonas
مردم را از دین بیزار میکنند
✅امير المؤمنين امام علی علیه السلام:
«دو نفر پُشت مرا شكستند:
عالم بدكار
و عابد نادان
عالم بدکار، با زبان گوياى خويش، پرده بر روى نابكارى خود مىکشد.
و عابد نادان، با اعمال ظاهر فريب خود، پرده بر روى نادانى خود مىكشد.
از عالم بدكار و عابد نادان، بر حذر باشيد؛ اينها هستند كه مردم را از راه دين بيرون مىکنند.
📚الخصال جلد ۱، صفحه ۵۷
@keyfonas
امام علی(ع):
حسود به زبان لاف دوستى مى زند و در عمل، مخفيانه دشمنى مى ورزد؛ بنا بر اين، او نام دوست را برخود دارد اما صفت دشمن را.
📚غرر الحكم، حدیث 2105
@keyfonas
باور کن، خداوند کافیست
"خداوند برای (نجات و دفاع از) بندهاش #کافی نیست؟! امّا آنها تو را از غیر او میترسانند."
📚آیه ۳۶ زمر
خداوند قدرتش برتر از همه قدرتهاست و از نیازها و مشکلات #بندگان آگاه است و نسبت به آنها نهایت لطف و مرحمت را دارد، چگونه ممکن است بندگان “با ایمانش” را در برابر حوادث و دشمنیها تنها بگذارد؟
این آیه نویدی است برای همه پویندگان راه حق و مومنان راستین.
#نکته
✅این آیه باعث دلگرمی و ثبات مومنان میشود و و اگر از او بیگانه شویم همه چیز #دشوار میشود.
به همین دلیل در #حدیث از امام معصوم میخوانیم:
کسی که همه ی تلاش و همتش #بندگی خدا باشد، خداوند خواستههای دنیا و آخرتش را #برآورده میکند.
@keyfonas
👈👈👈 یک رابطه قوی با تکرار ۷ جمله ساده👇👇👇
یک رابطه سالم مستلزم تلاش زیاد و ملزوماتی برای قوی و موثرتر نمودن آن است.
طبق مقالهایی که در مرکز دانشگاهی واشنگتن به چاپ رسید، روابط سالم بر پایه احترام متقابل، اعتماد و ارتباط موثر بنا شده است. با این وجود، یک رابطه سالم مستلزم تلاش زیاد و ملزوماتی برای قوی و موثرتر نمودن آن است.
محققان انجمن روانشناسی آمریکا بر این باورند که نحوه ارتباط، بیش از سازگاریهای فردی، سطح تعهد و حوادث زندگی، به پیشبینی طلاق کمک میکند.
در اینجا به ۷ مورد از نکاتی که زوجها در روابط سالم به یکدیگر میگویند، اشاره شده است.👇
👈۱.من از تو حمایت میکنم.
شاید ندانید، اما مهم است که به همسر خود بفهمانید که از او حمایت میکنید. طبق مطالعات منتشر شده در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی، حمایت کلامی و اشارات غیرکلامی در رابطه، به همسرتان حس امنیت میبخشد که منجر به پایهریزی اعتماد و صمیمیت میشود.
این مطالعات نشان داد حمایت دلسوزانه زوجین نسبت به شخصیت و ارزشهای یکدیگر موجب بهبود کیفیت رابطه آنها میگردد.
👈۲.دوستت دارم.
گفتن جمله دوستت دارم، سنگ بنای هر رابطهایی را میسازد.
طبق بررسیهای یوگو، بیش از نیمی از زوجها، که رابطه آنها بیش از ۱ تا ۵ سال دوام آورده، جمله دوستت دارم را اساس حرفهای روزانه خود قرار دادهاند. البته تعداد تکرار این جمله با افزیش سالهای رابطه به طرز چشمگیری کاهش مییابد.
👈۳.متاسفم!
همه ما اشتباه میکنیم، اما پذیرش اشتباه برای برخی دشوار است. پذیرش اشتباه و قبول مسئولیت کارها از نشانههای اصلی بلوغ است. با گفتن جمله متاسفم در مواقع لزوم، نه تنها همچون فردی بالغ رفتار نمودهاید، بلکه اعتماد را در رابطه پایهگذاری کردهاید.
مطالعهات نشان می دهد، عذرخواهی، بیش از انکار، موجب تقویت اعتماد متقابل بین طرفین می شود.
👈۴.احساست را با من در میان بگذار!
طبق اعلام انجمن روانشناسی آمریکا، زوجهای پرمشغله اغلب گفتگوی مختصری درباره مسائل روزمره و تعهدات معمول با یکدیگر دارند؛ بنابراین باید از گفتگوهای سطحی اجتناب کرده و یکدیگر را ترغیب کنید تا همسرتان احساسات درونی خود را با شما در میان بگذارد. چنانچه یکی از رفتارهای شما طرف مقابل را آزار داد، به حرفهای طرف مقابل داستان نیز گوش دهید.
اما، واقعاً به حرفهای طرف مقابلتان گوش دهید. تحقیقات روانشناسی حاکی از آن است که اکثر افراد از این مشخصه حیاتی ارتباط موثر، بیبهرهاند. از منظر اکثر مردم کنارگذاشتن نقطه نظرهای خودشان و گوش دادن به نگرانیهای طرف مقابل بسیار دشوار است، و همین امر ارتباط موثر را تقریباً غیرممکن میسازد.
👈۵.بعداً این مشکل را حل میکنیم.
بحث و عدم توافق بخشهای جداناپذیر هر رابطهایی هستند. با این وجود، مدیریت این عدم توافقها سرانجام یک رابطه را، به تصویر میکشد. کشمکشهای مکرر و حلنشده فشار بیش از حدی را بر توان جسمی و روحی وارد کرده و میتواند سلامت و حس رضایت از زندگی را تحلیل ببرد.
به همین دلیل دست یابی به تعادل و آرامش پس از بحثها از اهمیت ویژهایی برخوردار است. در بحث ها چنانچه دقت کرده باشید، صداها بالا میرود، پای مسائل گذشته به میان باز میشود و پرخاشگریها آغاز میشود، اما دقیقاً در همین لحظه باید نفس عمیقی کشیده و بگوئید هنگامی که سطح هورمون آدرنالین ما به میزان طبیعی بازگشت بحث خواهیم کرد.
👈۶.شب به خیر!
دکتر مارک گلستون، روانشناس مرکز دانشگاهی کالیفرنیا میگوید، هر شب پیش از خواب، شب به خیر بگوئید، حتی اگر روز بدی را پشت سر گذاشته بودید؛ زیرا نشان میدهد که شما به این رابطه اهمیت میدهید. او تشریح میکند که گفتن شب به خیر، بدان معناست که شما دو نفر و رابطه بین شما از هر چیز ناراحتکنندهایی که اتفاق افتاده مهمتر است.
👈۷.روز خوبی داشته باشی!
گلستون همچنین بر اهمیت کمی دلگرمی در روز با گفتن روز خوبی داشته باشی و دعای خیر تاکید میکند.
دنیای بیرون میتواند خشن باشد و آگاهی از اینکه همسرتان هر کجا که باشید حامی شماست، حس قدرت و انرژی مضاعفی را در برابر نبردهای زندگی به شما و او میبخشد.
@keyfonas
❤️❤️❤️❤️
صــــــــــلوات خاصه امام هشتم به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات👇
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ @keyfonas