💠▫️امام حسين عليه السلام فرمودند:
✍🏻براى هر غم و دردى درمان و دوائى است و جبران و درمان گناه طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند مى باشد
📚 وسائل الشيعه ج١٥ص٦٥ح٩٩٣
كافى ج ٢ ص٢٣٩ح٨
@keyfonas
👌شاد کردن ناصبی ...
◾️قال مولانا الإمام أبو عبد الله جعفر بن محمّد الصادق عليهما السلام : أَيُّمَا رَجُلٍ اتَّخَذَ وَلَايَتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ ثُمَّ أَدْخَلَ عَلَى نَاصِبِيٍّ سُرُوراً وَ اصْطَنَعَ إِلَيْهِ مَعْرُوفاً فَهُوَ مِنَّا بَرِيءٌ وَ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللهِ النَّارَ .
🔸امام صادق عليه السّلام فرمود : هر كس ولايت ما اهل بيت را اختيار كند، سپس ناصبی را شاد نمايد و كار نيكى براى او انجام دهد، او از ما دورى جسته و پاداش او نزد خدا آتش است .
📚مشكاة الأنوار في غرر الأخبار ، صفحه ۱۸۳ ، حدیث ۴۶۹ ، طبع دار الحدیث .
@keyfonas
👌استدلال امام سجاد علیه السلام بر عزاداری طولانی ...
◾️امام صادق علیه السلام می فرماید : لَقَدْ كَانَ بَكَى عَلَى أَبِيهِ الْحُسَيْنِ علیه السلام عِشْرِينَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ مَا آنَ لِحُزْنِكَ أَنْ يَنْقَضِيَ فَقَالَ لَهُ وَيْحَكَ إِنَّ يَعْقُوبَ النَّبِيَّ ع كَانَ لَهُ اثْنَا عَشَرَ ابْناً فَغَيَّبَ اللَّهُ عَنْهُ وَاحِداً مِنْهُمْ فَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنْ كَثْرَةِ بُكَائِهِ عَلَيْهِ وَ شَابَ رَأْسُهُ مِنَ الْحُزْنِ وَ احْدَوْدَبَ ظَهْرُهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَانَ ابْنُهُ حَيّاً فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا نَظَرْتُ إِلَى أَبِي وَ أَخِي وَ عَمِّي وَ سَبْعَةَ عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي مَقْتُولِينَ حَوْلِي فَكَيْفَ يَنْقَضِي حُزْنِي؟
🔸امام سجاد علیه السلام به مدّت بیست سال برای پدرش حسین (علیه السلام) گریست ، هر گاه غذایی برای آن حضرت می آوردند گریه می کرد ، یکی از خدمتگزاران او عرض کرد : ای فرزند رسول خدا ، آیا وقت آن نرسیده است که حزن و اندوه تو پایان یابد؟ آن حضرت فرمود : وای بر تو ، یعقوبِ پیامبر دوازده فرزند داشت ، و یکی از آنان را خداوند از دید وی پنهان ساخت ، پس آنقدر گریست تا چشمانش از شدّت گریه به سفیدی گرایید ، و موی او از کثرت غم سپید گشت ، و کمرش از زیادی اندوه خم شد ، و این در حالی بود که فرزندش زنده بود. اما من با چشم خود دیدم که پدرم و برادرانم و عموهایم و هفده مرد از اهل بیتم در اطراف من کشته شده اند. چگونه اندوه من پایان پذیرد ؟
📚کتاب الخصال ، للصدوق ، ج۲ ، ص ۵۱۸.
📚كامل الزيارات، ص ۱۰۷ به سند دیگر مشابه آن.
📚کتاب المناقب، ابن شهرآشوب، جلد ۴
📚کتاب حلیة الألیاء، ابونعیم، جلد ۳ .
@keyfonas
برگی از تاریخ مظلومیت🍁
در چنین روزی یعنی پنجم محرم الحرام کار بر امام سخت تر شد به طوریکه راه کوفه را برای خارج شدن اندک کسانی که شاید قصد کمک بر حضرت را داشتند بستند🍁
فقط خدا میداند سیدالشهدا (ع) در کربلا با اهل بیتشان چه سختیها کشیدند و با آنکه عالم به غیب بودند چه نصیحتهایی را از ناکسان شنیدند
در روز پنجم محرمالحرام عبیدالله بن زیاد مردی را به دنبال شبث بن ربعی فرستاد تا وی را به کربلا گسیل کند.
شبث بن ربعی در آن روز خود را به بیماری زده بود و قصد داشت که ابن زیاد او را از رفتن به کربلا معاف کند ولی عبیدالله بن زیاد برای او پیغام فرستاد که مبادا از کسانی باشی که خداوند در قرآن فرموده است چون به مومنین رسند گویند از ایمان آورندگانیم و هنگامی که به نزد یاران خود که همان شیطانند، روند اظهار دارند ما با شماییم و مومنین را به سخره میگیریم و به او خاطرنشان ساخت که اگر بر فرمان ما گردن مینهی و در اطاعت مایی، در نزد ما باید حاضر شوی.
شبث بن ربعی شبانگاه نزد عبیدالله آمد تا رنگ گونه او را نتواند بخوبی تشخیص دهد. ابن زیاد به او مرحبا گفته و در نزد خود بنشاند و گفت: باید به کربلا روی، پس شبث قبول کرد و عبیدالله او را به همراه هزار سوار بسوی کربلا گسیل داشت.
پس عبیدالله بن زیاد به شخصی به نام زحربن قیص با پانصد سوار ماموریت داد که بر جسر(پل) صداه ایستاده و از حرکت کسانی که به عزم یاری امام حسین (ع) از کوفه خارج میشوند جلوگیری کند. فردی به نام عامربن ابی سلامه که عازم بود برای پیوستن به امام (ع) از برابر زحربن قیس و سپاهیانش گذشت، زحربن قیس به او گفت: من از تصمیم تو آگاهم که میخواهی حسین را یاری کنی بازگرد!
ولی عامربن ابی سلامه به زحربن قیس و سپاهش حملهور شد و از میان سپاهیان گذشت و کسی جرات نکرد تا او را دنبال کند. عامر خود را به کربلا رساند و به امام حسین (ع) ملحق شد تا به درجه رفیع شهادت نائل آمد او از اصحاب امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) بود که چندین جنگ در رکاب آن حضرت شمشیر زده است
اسلام علی الحسین و علی اصحاب الحسین علیه و علیهم السلام🌺
یا مظلوم 🌺
ای چرخ غافلی که چه بیداد کردهای
وز کین چها درین ستم آباد کردهای
بر طعنت این بس است که با عترت رسول
بیداد کرده خصم و تو امداد کردهای
ای زادهٔ زیاد نکردهست هیچ گه
نمرود این عمل که تو شداد کردهای
کام یزید دادهای از کشتن حسین
بنگر که را به قتل که دلشاد کردهای
بهر خسی که بار درخت شقاوتست
در باغ دین چه با گل و شمشاد کردهای
با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو
با مصطفی و حیدر و اولاد کردهای
حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن
آزردهاش به خنجر بیداد کردهای
ترسم تو را دمی که به محشر برآورند
از آتش تو دود به محشر درآورند
"محتشم کاشانی"
@keyfonas
بفرمایید روضه.....🍁
از روی سینه به روی عرش🕊
عبدالله بن حسن (ع) کودک 11 ساله یتیم امام مجتبی(علیه السلام) بود که همراه با امام حسین (ع) در کربلا حضور داشت
شیخ مفید چنین نقل می کند: پس از آن که «مالک بن نسر کندی» با شمشیرش به سرمبارک امام حسین(علیه السلام) زد، امام پارچه ای درخواست فرمود و با آن سر مبارکش را محکم بست و عمامه ای بر کلاه خود بست. شمر و دیگران هم به جایگاه خود بازگشتند. زمانی گذشت تا امام بار دیگر به میدان بازگشت و آنها هم بازگشتند و آن حضرت را محاصره کردند.
عبدالله پسر امام مجتبی(ع) هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و درخیمه گاه با زنان به سر می برد. هنگامی که متوجه حمله دشمن به جانب امام شد، ازخیمه گاه بیرون دوید. او سراسیمه و شتابان رو به جانب امام حسین(ع) رفت ودر کنار عمویش ایستاد. حضرت زینب (علیهاالسلام) او را دنبال کرد و به اورسیده بود. او تلاش کرد که آن کودک را نگه دارد.
امام حسین(ع) به خواهرش فرمود: «احبسیه یا اخیه؛ ای خواهرم! او را نگهدارید.»
آن کودک از این که بازداشته شود، سخت امتناع می ورزید. او به عمه اش گفت: «والله لا افارق عمّی؛ سوگند به خدا، از عمویم جدا نمی شوم.
ناگاه «ابجر بن کعب» شمشیر خود را به سوی امام پایین آورد. عبدالله فریاد زد: ای پسر زن ناپاک! وای بر تو! آیا می خواهی عمویم را بکشی؟»🍁
بَجر قصد ضربه زدن به امام را داشت.ناگاه عبدالله دستش را پیش آورد تا ضربه را از امام دور سازد. ولی دست مبارکش تا پوست قطع شد و دست آویزان گشت. کودک فریادش بلند شد: «یا امتاه؛ ای مادرم!» امام حسین علیه السلام اورا در بر گرفت و به سینه چسبایند و فرمود: "ای فرزند برادرم! بر آنچه به تو رسیده صبر کن و آن را به حساب خیر بگذار؛ چرا که خداوند تو را به پدران صالحت ملحق خواهد کرد.
یکی از جاهایی که امام دست خود را به آسمان بلند کرد و به خدا گلایه کرد در همینجا بود
در این هنگام، حرمله تیری به سوی آن کودک انداخت و او را در آغوش عموی خویش به شهادت رساند🍂
ابوالفرج گوید: در نهایت عبدالله به دست «حرملة بن الکاهل الاسدی» به شهادت رسید.(6) در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السلام علی عبدالله بن الحسن بن علی الزکی» وسپس بر قاتل او به نام «حرملة بن کاهل الاسدی» نفرین شده است.
@keyfonas
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله الحسین علیه السلام💐
🌙حکایتی زیبا 🕊
مرحوم حسام الواعظين كه از وعاظ خوب اصفهان بود اين داستان را نقل كرد که :
موقعي كه والده ام از دنيا رفت و مي خواستم ايشان را دفن كنم .
خود من بند كفن مادر را باز كردم وسرش را روي خاك گذاشتم .
مهر مادري و ديگر خاطرات فراموش نشدني كه از وجود نازنينش داشتم مرا واداشت تا در آن دم متوسل به حضرت زهرا(عليهاالسلام ) گردم .
حضورشان عرض كردم : بي بي جان ! مادرم را كه از خدمتگزاران امام حسين (ع ) است ، به شما مي سپارم ، از او پذيرايي كنيد ، ضمنا يادم آمد كه در شبهاي محرم ، در اصفهان معمولا دير به منزل مي رفتم و موقعي كه به منزل مي رسيدم ، مي ديدم خانم والده ، دم در نشسته بود و به من مي گفت :
چرا اينقدر دير آمدي ؟
من عرض مي كردم : منبر داشتم ، دير شد .
و ايشان مي فرمود: شوخي كردم ، من هم چون براي امام حسين (ع ) نمي توانم كاري انجام دهم مي آيم منتظر تو مي نشينم ، شايد حضرت زهرا(عليهاالسلام ) مرا جزو كنيزان خود قبول فرمايد .
به هر حال جريان دفن خانم والده تمام شد . چند روزي بعد يكي از همسايگان به نزد من آمد و گفت :
مادرتان را ديشب به خواب ديدم بسيار شاد و راحت بود و فرمود: به پسرم بگو سفارشي را كه كرده بودي نتيجه عالي داشت و حضرت زهرا(عليهاالسلام ) از من كمال پذيرايي را فرمود 🍁
یا مظلوم 🌺
بیدلی می طلبد عشق حقیقی ور نه
دعوی عشق ز هر بی جگری می آید
تو مرا سوختی و من همه ی دنیا را
آری از گریه کنان هم هنری می آید
آب پاشی نشود پادری هر چشمی
تا بدانند که یار از چه دری می آید🕊
منبع.کتاب كرامات الفاطمية(معجزات فاطمه زهرا(س) بعدازشهادت بضميمه سوگنامه فاطمه زهرا (س)
@keyfonas
آوردن علي اصغر شير خوار در مقابل لشكر دشمن توسط امام حسين(ع) #التماس بود يا اتمام حجت؟
آیا صحت دارد؟
#پاسخ
درباره شهادت حضرت علي اصغر(ع)نقل ها بسيار متفاوت و متزلزل است كه در ذيل به بعضي از آنها اشاره مي كنيم:
1ـ بعضي نقل ها حاكي از آن است كه امام به #خيمه آمد، فرزندش را نزد او آوردند و آن حضرت طفل را در دامان خود نشانيد، در اين اثناء مردي از بني اسد تيري پرتاب كرد و آن طفل را به شهادت رساند.
همانطور كه ملاحظه مي فرماييد در اين قول معروف كه مختار بزرگاني چون شيخ مفيداست، هيچگونه نامي از تشنگي علي اصغر برده نشده تا چه رسد به اينكه گفته شود امام درخواست آب براي او نمود.
2ـ بعضي نوشته اند كه بعد از شهادت حضرت عباس، امام حسين ـ عليه السلام ـ گفت آيا كسي هست كه مقداري آب براي اين طفل بياورد كه او طاقت تشنگي را ندارد، علي اكبر كه در آن زمان 17 سال داشت بلند شد و گفت من مي روم آب مي آورم و رفت وارد شريعه شد و مقداري آب آورد، امام خواست آب را به طفل بخوراند وقتي طفل آماده آشاميدن آب شد، تير مسمومي آمد و قبل از اينكه علي اصغر آب بياشامد بر گلوي او نشست و او را به شهادت رساند.
اين نقل اولا اشكالش اين است كه گفته شده بعد از شهادت عباس، حضرت علي اكبر رفت آب آورد، در صورتيكه طبق نقل مقاتل، علي اكبر قبل از حضرت عباس به شهادت رسيد، چون او اولين شهيد از بني هاشم بوده است.
و ثانياً: از اين نقل بر مي آيد (در صورت صحت) كه امام از دشمن درخواست آب نكرده، بلكه از اصحاب خود خواسته بروند آب بياورند.
3ـ بعضي نقل كرده اند كه چون امام ديد سپاه كوفه در ريختن خون او اصرار ميورزند، قرآن را گرفته و آنرا باز كرد و روي سر نهاد و فرياد برآورد: بين من و شما كتاب خدا و جدم رسول الله حكم كند، اي قوم، خون مرا به چه چيزي حلال مي شماريد؟ در اين حال امام ـ عليه السلام ـ نظر كرد و طفلي را ديد كه از تشنگي مي گريد او را روي دست گرفته و گفت: اي جماعت! اگر به من رحم نمي كنيد، به حال اين كودك شير خوار، رحم كنيد. در اين اثناء مردي از سپاه كوفه با تيري آن كودك بي گناه را به قتل رساند.
4ـ بعضي نوشته اند، ام كلثوم علي اصغر را نزد امام حسين ـ عليه السلام ـ آورد و گفت: برادر جان اين طفل سه روز است كه آب نياشاميده است، مقداري آب براي او تقاضا كن، امام رو به لشكر كوفه كرد و فرمود: اي قوم! برادر و اولاد و ياران مرا كشتيد، فقط اين طفل باقي مانده است كه از تشنگي دست و پا مي زند در حالي كه هيچ گناهي ندارد او را به سوي شما آورده ام پس قطره اي آب به او بياشاميد.
✅نتیجه گیری👇👇
ملاحظه مي فرمائيد در نقل سوم با كنايه و در دو نقل آخري با صراحت گفته شده كه امام از دشمن درخواست آب نمودند، ولي اين نقل ها نمي تواند صحيح باشد، چون: اولا: گفته شده كه ام كلثوم به امام گفت سه روز است اين كودك آب نياشاميده است، در صورتي كه طبق نقل كتب معتبر در شب عاشورا، امام حسين ـ عليه السلام ـ و يارانش آب در اختيار داشتند كه بعنوان شاهد دو نقل را ذكر مي نمائيم.
حاصل آنكه در ميان نقل هاي مختلفي كه در اين زمينه شده ما هم به تبعيت از بزرگاني چون شيخ مفيد، طبرسي و شهيد مطهري نقل اول را قبول داريم و نقل هاي ديگر علاوه بر اينكه متنشان متزلزل است در شأن امام حسين ـ عليه السلام ـ نيست و لذا قابل قبول نمي باشد.
📚مفيد، ارشاد، ج2، ص108
📚منتخب طريحي، ص 431 و معالي السبطين ج1 ص423.
📚حماسه حسيني، مطهری، ص202.
📚ابن جوزي، تذكرة الخواص، نظر منفرد، علي، قصه كربلا، ص 253.
@keyfonas
چرا تا زمان زنده بودن #معاویه امام حسین(ع) قیام نکردند؟
بااینکه آن زمان هم مردم #کوفه برای حضرت نامه نوشتند اما ایشان پاسخ منفی دادند.
#پاسخ از زبان امام حسین(ع)👇👇👇
مردم کوفه که گمان میکردند عهدنامه صلح امام حسن (ع) با معاویه و یا وجود امام حسن (ع) مانع این شده که امام حسین (ع) علیه معاویه قیام کند، پس از شهادت امام حسن (ع) و حجر بن عدی پی در پی سفیرانی را به همراه نامههایی نزد امام حسین (ع) فرستادند و آمادگی خود را برای پیکار با معاویه اعلام کردند و امام حسین (ع) که براساس شرائط موجود تصمیم میگرفت و عمل میکرد، همان پاسخهایی را به ایشان داد، که ده سال پیش امام حسن (ع) و خود آن حضرت به ایشان داده بودند. امام حسین (ع) در #پاسخ_نامه مردم کوفه چنین اظهار داشت:
«امیدوارم که برادرم در آنچه کرد خداوندش موفق و استوار میداشت؛ اما من امروز چنین اندیشهای ندارم. خدایتان رحمت فرماید. بر زمین بچسبید و در خانهها کمین کنید و تا هنگامی که معاویه زنده است از اینکه مورد بدگمانی قرار بگیرید پرهیز کنید. اگر خداوند برای او چیزی پیش آورد و من زنده بودم اندیشه خود را برای شما خواهم نوشت». (دینوری، 269؛ بلاذری، 3/152؛ ذهبی، 2/34).
شیخ مفید که گمان کرده عهدنامه صلح، مانع قیام امام حسین(ع) علیه معاویه گردید، پاسخ امامحسین(ع) به مردم کوفه را بر همین منوال میآورد. او مینویسد: «چون حسن (ع) از دنیا رفت شیعیانعراق به جنبش درآمدند وبرای حسین(ع) نوشتند ما معاویه را از خلافت خلع کرده با شما بیعت میکنیم. امام (ع) خودداری کرد و برای ایشان یادآور شد که همانا میان من و معاویه عهد و پیمانی است که شکستن آن جایز نیست تا زمان آن به پایان رسد و چون معاویه بمیرد در این کار اندیشه خواهم کرد.»
مفید، 2/29 و 30
@keyfonas
عواقب ریاست طلبی
✅امام حسین علیه السلام ، یکی از یاران خود به نام «بریر بن حضیر» را نزد «عمر بن سعد» فرستادند تا او را نصیحت کند.
عمر سعد در پاسخ به نصایح بریر گفت:
«می دانم هر کسی که با حسین بجنگد و او را بکشد در آتش است!»
بریر پرسید:
«پس چرا می خواهی با او بجنگی؟!»
عمر سعد پاسخ داد:
«ای بریر! آیا می خواهی حکومت ری را رها کنم تا به شخص دیگری برسد؟!»
بریر نزد امام حسین برگشت و گفت:
«عمر سعد می خواهد برای رسیدن به حکومت ری، شما را بکشد!»
📚الفتوح ، جلد ۵ ، صفحه ۱۷۱
@keyfonas
آیا عین عبارت «هل مِن ناصر یَنصُرُنی» را امام حسین(ع) در مقابل دشمن فرمودهاند؟ از #دشمن کمک خواسته اند؟
#پاسخ
✅عبارت «هل مِن ناصر یَنصُرُنى» که به امام حسین(ع) منسوب است، در منابع حدیثی و تاریخى دقیقاً به همین صورت نقل #نشده است، اما همین معنا با تفاوتهایى در متن و با عبارتهاى دیگر نقل شده است:
✅اول
در آغاز نبرد؛ هنگامی که دو سپاه روبروی هم قرار گرفتند، امام حسین(ع) #صدا زد:
«أَمَا مِنْ مُغِیثٍ یُغِیثُنَا لِوَجْهِ اللهِ؟ أَمَا مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ الله؟»؛
«آیا دادرسى نیست که براى رضاى خدا به داد ما برسد؟ آیا دفاع کنندهاى نیست که از #حریم رسول خدا دفاع کند؟». که به دنبال آن، حرّ بن یزید ریاحی از سپاه عمر بن سعد جدا شده و به امام حسین(ع) پیوست و به درجه شهادت رسید
✅دوم
وقتی که امام حسین(ع) دید که جوانان و دوستانش همه #کشته شده و روى زمین افتادهاند تصمیم گرفت که خود به جنگ دشمن برود، پس چنین صدا زد:
«هَلْ مِنْ ذَابٍّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ الله؟ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یَخافُ اللهَ فِینا هَلْ مِنْ مُغِیثٍ یَرْجو اللهَ بِإِغاثَتِنا هَلْ مِنْ مُعِینٍ یَرْجو مَا عِنْدَ اللهِ فِی إِعانَتِنا»؛
«آیا کسى هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ آیا خداپرستى هست که درباره ما از خداوند بترسد؟ آیا دادرسى هست که به امید #پاداش خداوندى به فریاد ما برسد؟ آیا یاورى هست که به امید آنچه نزد خدا است ما را یارى کند؟».
اینجا فرد دیگری به یاری حضرتشان نشتافت و حضرتشان غریبانه به شهادت رسید.
📚اللهوف على قتلى الطفوف، ص 102،
@keyfonas
🕌🏴💔🕌🏴💔🕌🏴💔🕌🏴💔🕌
🔳شب ششم: حضرت قاسم(ع)
شب نوجوانان عاشورایی، شب روضه قاسم بن الحسن(ع) . وقتی امام حسین(ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: عموجان ایا من نیز به فیض شهادت نائل می شوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم مرگ را چگونه می بینی؟
قاسم پاسخ داد: از عسل شیرین تر!
شهادت طلبی قاسم(ع) و پا فشاری او برای رسیدن به مقصود، زیباترین الگو را برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد.
@Keyfonas
🏴حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام
چشمی که بسته ای به رخم وا نمی شود
یعنی عمو برای تو بابا نمی شود
ای مهربان خیمه ، حرم را نگاه کن
عمه حریف گریه ی زنها نمی شود
تا جان نداده مادرت از جا بلند شو
زخم جگر به گریه مداوا نمی شود
باید مرا به سمت حرم با خودت بری
من خواستم که پا شوم اما نمی شود
باور نمی کنم چه به روزت رسیده است
اینقدر تکه سنگ که یکجا نمی شود
تقصیر استخوان سر راه مانده است
راه نفس گمان نکنم ، وا نمی شود
این نعل های تازه چه کردند با تنت
عضوی که از تو گمشده پیدا نمی شود
بی تو عمو اسیر تماشا شده ببین
قدت شبیه قامت سقا شده ببین
مثل دلم تمام تنت زیر و رو شده
دشتی از آه شعله زنت زیر و رو شده
پیراهنی که بر بدنت بود کنده اند
پیراهنی که شد کفنت زیر و رو شده
از بس که اسب بر بدنت تاخت با سوار
حتی مسیر آمدنت زیر و رو شده
با من بگو به دست که افتاده کاکلت
این طور موی پر شکنت زیر و رو شده
از بس که سنگ بر سر و پای تو ریخته
از بس که نیزه روی تنت زیر و رو شده
انگار جای فاصله ها پر نمی شود
از بس تمامی بدنت زیرورو شد
@Keyfonas
🔳حضرت قاسم بن الحسندعلیه السلام
مرکب سوار کوچک کرب وبلا شدی
زهرا شدی،علی شدی ومصطفی شدی
وقتی عسل ز لعل لبت بوسه ای گرفت
تنها سواره ی حسن مجتبی شدی
از بس عزیز هستی واز بس که محشری
بین قنوت زینب کبری دعا شدی
دل ها شکست و غصّه حرم را فرا گرفت
وقتی که از کنار عمویت جدا شدی
بند رکاب حسرت پای تو را کشید
تا راهی میانه ی دشت بلا شدی
دانه به دانه موی عمویت سفید شد
وقتی زمین فتادی و وقتی که تا شدی
در بین معرکه چقدَر نیزه خوردی و
پرپر شدی خلاصه شدی نخ نما شدی
یک نیزه دار جسم تو را بر زمین زد و
بر زیر نعل کشته ی بی انتها شدی
تشییع پیکرت چقدر دردسر شد و
آخر میان تکّه حصیری تو جا شدی
آن خاطرات کوچه دوباره مرور شد
وقتی به زیر پای عدو جابه جا شدی
@Keyfonas
✨
امام رضا علیه السلام درباره مصرف انگور میفرمایند: «انگور را دانه دانه بخورید که گوارا و هضمکننده میشود.»
✅ توصیه طب سنتی درباره خواص درمانی انگور: بسیار مقوی و مغذی، دفع کننده سوداوی و سوخته، درمان کننده یبوست، التهاب معده و روده، مفید برای سل ریوی، احتقان کبد و طحال، کم خونی، نقرس، دارای خاصیت ضد سرطانی (به دلیل وجود ماده فلاوندئید در آن) دارای توانایی زیاد بر ضد ویروس پولیو که عامل بیماری زای عفونت حاد مادهی خاکستری نخاع است؛ و در اطفال به صورت فلج اطفال ظاهر میشود توجه شود که برای این مواد باید انگور رسیده با پوست نازک مصرف شود و خوردن آب سرد بعد از انگور باعث فساد آن در معده و ایجاد استسقاء میگردد.
برگ مو: قابض، ادرار آور، قطع کننده اسهال، ضد نقرس، زردی، استفراغ، اختلالات گردش خون مربوط به زمان بلوغ و یائسگی.
🌱میوه های مفید برای کودکان:
✨هلو: کاهش خشم و عصبانیت و افزایش وزن گیری✨🍑🍑🍑
✨شلیل: افزایش سلامت گوارش،کاهش بیماری عفونی✨🍑🍑🍑
✨هندوانه: تقویت رشد و افزایش هوش،کاهش کمخونی✨🍉🍉🍉
هدایت شده از تبادلات گالری
4_5931315132440250426.mp3
10.01M
💢نوحه شب ششم
💔حضرت قاسم بن الحسن
🎶حاج حسین سیب سرخی
بسیار سوزناک😭
دلت سوخت اشکت سرازیر شد
التماس دعا✋
💔ای داغداراصلی این روضه هابیا
صاحب عزای ماتم کرب و بلابیا
💔تنهاامیدخلق جهان یابن فاطمه
ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
💔بالاگرفته ایم برایت دودست را
ای مردمستجاب قنوت و دعابیا
@keyfonas
#شب_ششم_قاسم_بن_الحسن_روضه 🏴
💔شبیه موم عسل خانه خانه ات کردند
💔به جرم گفتن احلی من العسل قاسم
💔💔💔💔💔 @keyfonas
🏴😔🏴😔🏴
🚩تو بزمشون مهمون ناخونده اومد
🏴باهرچی بود زدن یکی با نیزه میزدو یکی لگد
🚩بجای نقل سنگ میریزن روی سرش
🏴😔🏴😔🏴 @keyfonas
❣💚❣
به نظر شما امام حسین کدام را میپسندد⁉️
✅ اهدای خون💯
❌ قمه زنی❌
🏴محرم
🗡 به جای قمه زدن
❣خون اهدا کنیم
❤️جانم حسین جانانم حسین❤️
❣💚❣ @keyfonas