🔴 استخوان چندتا سگ!
📝 #سیداحمد_خوئی
🔹یکی از همکاران میگفت پنجشنبه صبح که با مترو سر کار میآمدم در واگن مخصوص بانوان، زنی با صدای بلند میتینگ سیاسی خاص خود را بهراه انداخته بود و با خط و نشان کشیدن رو به چند زن چادری شروع به سخنرانی کرده بود، و از خدا و پیغمبر و امام حسین و رهبران انقلاب فحاشی کرده بود تا به شهدائی که مردم تشییعشان میکردند گفته بود «استخوان چندتا سگ!» به محل کارمان که رسیده بود حسابی دمغ و دلخور بود و صبح خرابی داشت! سوال اول من این بود که «چرا جواب ندادید؟»
🔸این صحنهای است که این روزها ما در اینترنت هم فراوان میبینیم و سررشتههای ضداسلامی اینترنتی هم مخاطبان خود را تشویق به اظهار، تخطئه و مقاومت اجتماعی میکنند. این فضاسازی در آئینۀ دستورالعمل اسلامی چیزی شبیه به «امر به معروف و نهی از منکر» است که در قرآن به آن بارها تاکید شده. با این فرق که منکر و معروف جای خود را به هم دادهاند. به دست گرفتن «فضا و اتمسفر» نوعی مهندسی اجتماعی است که در اسلام هم وجود دارد و حالا توسط جبهههای مقابل اسلام و انقلاب به طور کاملا پیگیر و سازمانیافته اجرا میشود. در مقابل، معلولیت خاصی از جامعۀ اسلامی ایران دیده میشود. دلیل این افلیجی جامعۀ اسلامی ما چیست؟
🔹این جامعۀ اسلامی عُمْری فراگرفت «به کار دیگران کار نداشته باش»، «عقیدۀ دیگران شخصی است و به دیگری مربوط نیست» یا «شعار و باور سیاسی کلا مذموم و باطل است» و «آسه برو و آسه بیا تا گربه شاخت نزند»، اما اکنون این باورهای لیبرالیستی فقط و تنها ارثی برای ما مسلمین میماند، که در مقابل فعالیت پر جنب و جوش و عیان دشمن هم، هیچ کنش و واکنشی نداشته باشیم. چیزی شبیه به رآکتور پر از بتن!
🔸حالا و در نتیجه، جامعۀ اسلامی ما، از طرفی برخورد انتظامی و امنیتی با این پدیدهها را غلط میداند، و از طرف دیگر خود نیز در مواجهه با این صحنه هیچ حرکتی از خود نشان نمیدهد! بالاخره اگر امنیتی نه، اجتماعی! و اگر اجتماعی نه امنیتی! نتیجۀ انفعال در هردو مؤلفه، به معنای واگذار کردن ناوبری سرنوشتمان به گروههائی است که تعلّقی به مسلمین ندارند و خیلی خوب بلدند چگونه نظر «پرتمایز» خود را بر جامعه تحمیل کنند!
🔻یکی از علل این معلولیت را میتوان در نوعی نگاه درونگفتمانی جستجو کرد که از حضراتی مثل آقای زائری یا آقای خاتمی سر میزند؛ اگر بپرسی علت این خشم و خشونت علیه یک زن چادری بیگناه که صبح علی الطلوع رو به سوی کار کارمندی خود نهاده چیست، فورا پاسخ خواهی شنید، علت، رفتارهای غلط جمهوری اسلامی است و باید از این رفتارها پشیمان بود.اما از آن سو، مخالف حق دارد هر خشونتی نشان بدهد. از این سو، شهروند سادۀ محجبۀ ایرانی در سال 1397 محکوم به پائین انداختن سر است. اگر این را دشمنان با قدرت و قوّت نگویند هم این آقایان با فریاد آن را بر سر این جامعه خواهند کوفت. سرتان را پائین بیاندازید و نسبت به هیچ تندی، فحاشی و اعتراضی واکنشی نشان ندهید. در این پاسخ، چون جمهوری اسلامی در نقاط معینی با دیگران رفتار غلطی داشته است، پس اگر کسی به رسولالله (ص) هم فحش داد شهروند جامعۀ اسلامی باید سرش را کج کند و عبور کند! و اگر کسی سیلی زد، او آن طرف صورت را هم بیاورد و بگوید بزن! شکنجهای که ما بعنوان جامعۀ اسلامی و این دختر دهۀ هفتادی بیخبر از همه جا که تنها به دلیل عقیده و علاقه چادری بر سر کرده است، یک دهم آن را هم مرتکب نشده، باید تحمل کند! و مقصر تنها و تنها جمهوری اسلامی است و عامل این خشونت و فحاشی محق و منزه است و باید هوای او را داشت تا مبادا در مورد ما فکر بدی بکند!
🔻نتیجۀ طبیعی این «گریبان دری» و «سیل سرزنش و شماتت روزمرۀ جامعۀ اسلامی» و «اظهار پشیمانی» و مانور و «برجستهسازی بینهایت اشکالات» و «خودخوری» چیزی جز همین نیست که آنقدر جامعۀ اسلامی را حقیر کند که در مقابل مهاجم هیچ نائی برای آن باقی نماند جز تحمل و خونجگر خوردن تازه اگر ایمان او قوی باشد! و اگر نباشد، براحتی تغییر خواهد کرد و هدف از این جنبش «امر و نهی اجتماعی» نیز همین است. نتیجۀ این ترازوی معوج، و کاملا احساسات زده و حساب نشده، تهییج و ترغیب رفتارهای ضداسلامی و به انفعال کشیدن اعتقادات و جوهرههای مسلمانی است. مهیب کردن و عظیم جلوه دادن هر اشکال کوچک و بزرگی از اصحاب اسلام و انقلاب و نادیده گرفتن اشکالات و رفتارهای مخالفین!
💢معلوم نیست این «حق دادن به اغیار» چه مرزی دارد و « تا کجا باید تحمّل کرد! » و سوال اساسی این است که غیراندیشان «چقدر متعهدند که درست به اندازۀ جرمی که ما کردیم، انتقام بگیرند؟» و چه اعتمادی به «سلامت رفتار آنان» وجود دارد و حد و مرز آن کجاست؟ و کی این حضرات فرمان دفاع و حرکت صادر خواهند کرد؟
@ahmadkhoei
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیل های روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
خیابان انقلاب
🔴 دادگاههای قرون وسطائی سینمای ایران
✍🏻 #سیداحمد_خوئی
🔺فضای هنری و سینمائی ایران به محیطهائی به شدت یک طرفه، و بدون تحمل مختلف و مخالف تبدیل شده است. همان کسانی که علت انتقاد، مخالفت و مبارزۀ خود علیه نظام جمهوری اسلامی را برخوردهای سرکوبگرانۀ این حکومت و تحمیل هنجارهای مذهبی و اسلامی و عدم وجود تحمّل، میدانند، محیطهائی به شدت ایزوله و سرکوبگر ایجاد کردهاند و اجازۀ بروز و ظهور «غیر خودی» را در این محیطها نمیدهند. معلوم نیست اگر این رفتارها بد است پس چه انتقادی به جمهوری اسلامی بوده است؟ ... هر چند آنچه که جمهوری اسلامی انجام میدهد در مقایسه با محیط مخوف و یکطرفهای که اینان ایجاد کردهاند بسیار کمرنگتر باشد. محیط هائی در سینمای ایران ایجاد شده که هنجارها را با قاطعیت تحمیل میکند و حداقل موجودیت متفاوت را آماج سرزنش قرار میدهد و اجازۀ بروز به آن نمیدهد، به حدی کسی «جرأت» نمیکند دستورالعمل شاخصین این جماعت را تخطی کند یا اینکه حتما باید با چالش تأمین آیندۀ کاری و مالی خود روبرو شود.
🔹این قماش، غیر از آنکه با اتکا به تجاهل تعمدی یا نادانی خالص مسئولین سینمائی ایران انواع و اقسام محتوای مورد نظر خود علیه جامعه و فرهنگ انقلابی و اسلام را در طول سال در فیلمهای خود و با کمکهای مادی و معنوی مسئولین، تهیه و توزیع میکنند، در حکومت خودمختارشان به باندبازی و فساد و گزینش و تصفیهحساب گسترده دست میزنند. این طبیعت هر "جمعیت" توتالیتری است. برای ایفای نقش در این "جمعیت"، باید مراتب اخلاص، تعظیم و کارآمدی را تقدیم اصول و آرمانهای آن کرد. درست در حالی که دخالتهای حکومت در ممیزی اسلامی تحت تمسخر است، گستردهترین تصفیهحساب برای حذف و طرد جریانهای انقلابی و مذهبی در سینما در جریان است و اینجا کسی از دولت الکترونیک و تسهیل اعطای مجوز کار هنر و فرهنگ و اقتصاد فرهنگ سخن نمیگوید یا اینکه فورا سرکوب میشود!
🔺گویا دعوای اینان تحت شعار آزادی، صرفا دعوائی زرگری و گوئی «دعوا سر لحاف ملّاست» ... و صرفا این که چه تفکری غالب و حاکم باشد محل نزاع است و نه آزادی و حقوق بشر. البته بدیهی است که در این میان، افراد مستقل و دلسوزی وجود دارند که منتقد اوضاع کشور هستند، و البته آنان نیز قربانی این سیاست بازی حاصل از نزاع حکومت و سفارتها میشوند.
🔹سیوهشتمین جشنوارۀ فجر است و این چندمین بار است که «شهاب حسینی» در این دادگاههای قرون وسطائی نشسته و بابت اظهار عقیده و علایقش جواب پس میدهد و عملا تحت آزار و اذیت روانی قرار میگیرد. اما این بار شجاعانهتر فریاد دادخواهی سر میدهد. او در نشست مطبوعاتی خود متهم میشود، که شاید رفتارهایش بوی پشت پرده بدهد! پشت پرده چیست؟ او متهم است که با "دشمن" رابطه دارد! دشمن کیست؟ همان حکومتی که دهها میلیارد تومان، خرج این جشنواره، و سینما و ساخت فیلم، سالن، برق، و آب و گاز و افراد را تامین کرده است و در اختیار قرار داده است. اینان مسئولین حکومت جمهوری اسلامی را به همان دلیل همان ذمّی منفعل و محکوم کردهاند که خود به شدیدترین وجه به آن مشغولند.
🔺یکی میگوید شهاب حسینی چرا آمریکاست، دیگری میگوید چرا رفتارهای متناقض دارد، آن یکی میگوید چرا اشاره کرد و روی میز کوبید! مگر او محکوم نیست؟ دیگری میگوید چرا آن چیزی که من خواستم در موقعی که من خواستم نگفتی! و الی آخر! صحنه، صحنۀ محاکمه است، گویا همینان نبودند که به همین دخالتها در زندگی مردم اعتراض داشتند ... اینگونه افراد صرفا هیزم بازیگران فوقانی جامعه و سیاست میشوند و روشن میکنند این شعارها هیچ چیزی جز نبرد فرهنگ مهاجم غربی با فرهنگ ایرانی نیست.
🔹در فضاهای مجازی، و در سطوح پائینتر اجتماعی و دانشگاهی همین رفتار در عمدۀ گوشه و پسلههای این محیط بسط پیدا میکند، تصلب و تجمّد افکار کنسرو شده با هنجارهای برنامهریزی شده در جریان است. « بحث سیاسی و مذهبی » در محیط «هنری» ممنوع است، اصولا بحث و گفتگوی سیاسی چیز خوبی نیست و در هنر جائی ندارد، مگر اینکه قرار باشد سیاستهای غالب این کمپ اشرفهای جامعۀ هنری و سینمائی پیگیری بشود و این معمولا علیه نظام جمهوری اسلامی و اسلام است و اگر مخالفت یا انتقادی شود، این گیوتین اخراج و حذف است که نقش قاطع ایفا میکند.
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f