eitaa logo
خط آخر
4.7هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با خط آخر: @Admin_Khaate_Akhar اگه دنبال حقیقت هستی اینجا در خط آخر پیداش میکنی
مشاهده در ایتا
دانلود
3.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جزایر زرکوه و آریایی را به وطن برگردانید اشغال دو جزیره ایران توسط امارات کاش وزارت خارجه جای پاسخ به ادعاهای واهی امارات بر سر جزایر ، موضع رسمی کشور را باید از حالت پاسخگویی عوض کنند و مطالبه دو جزیره زرکوه و آریانا را مطالبه کنند! ✅ خط آخر @Khaate_Akhar
فاصله بین مرگ و زندگی ... ✅ خط آخر @Khaate_Akhar
🔴 شهید کرباسی در حرم شاهچراغ تشییع می‌شود 🔻🔺تشییع پیکر اولین شهید زن ایرانی قدس، معصومه کرباسی، شنبه در حرم شاهچراغ(ع) در شیراز برگزار می‌شود. ✅ خط آخر @Khaate_Akhar
صدای عادیسازی اسراییل از قم! گروهی از فقهای شاخصا اصلاحاتی شهادت شجاعانه یحیی سنوار را دیدند و تصمیم گرفتند آبروی خود را خرج عادیسازی اسراییل کنند! یک گام مهم از مکانی مهم. اینها فهمیده تر از این هستند که نفهمند چه میکنند. شاید هم واکنش سنجی است. به هر حال ظاهراً گمانه زنی ها خیلی غلط نبود و جریان ادامه دارد. نکته جالب اینکه این بیانیه از سایت شون حذف شده اما در بیانیه های قبلی مثل شهادت سید حسن، حمله به لبنان این موضع تکرار شده است. اصلا انگار بیانیه می‌داده اند که این رو ذکر کنند :) وقتی جریان عادیساز در فجایع فلسطین چنین موضعی میسازد یعنی به زودی بیشتر از این واقعیت میدانی میگیرد. ✅ خط آخر @Khaate_Akhar
🔺ایران و سوریه قدیم و جدید! ایران سیاست خود در سوریه و حضور در آن به ویژه در 13 سال اخیر را در چارچوب تقابل با اسرائیل و تداوم «کانال امن» ارسال سلاح برای حزب الله لبنان تعریف کرد. اما جدا از دگرگونی ژئوپلیتیک شام و قطع ارتباط زمینی محور از تهران به بغداد و دمشق و بیروت، واقعیت هم این است که سوریه با شروع جنگ داخلی و آزادی عملی که اسرائیل در آن پیدا کرد، سال‌هاست که آن جایگاه قبلی خود را نه تنها در تقابل با این رژیم از دست داده است، بلکه به پاشنه آشیلی هم برای ایران و محور در این زمینه تبدیل شد؛ به نحوی که دیگر نه مانند گذشته امکان ارسال سلاح به حزب‌الله از کانال سوریه میسر بود و نه تنها مدام کاروان‌های ارسال تسلیحات به لبنان بلکه خود حضور نظامی تهران و حزب‌الله در این کشور هدف حملات مستمر اسرائیل و بعضا آمریکا قرار می‌گرفت. در همین حال، الزامات وضعیت داخلی بحرانی سوریه و بی‌رغبتی دولت اسد و قید و بندهای روسیه امکان پاسخ به این حملات را از آنجا سلب کرده بود. این حملات ابتدا به سوله‌ها بود و جنبه صوری داشت، اما به مرور زمان رفته‌رفته نیروها و افسران بلندپایه ایرانی هدف حمله و ترور اسرائیل قرار گرفتند و کار تا بدانجا پیش رفت که حملات به امری روتینی تبدیل و موجب تغییر ادراک اسرائیل و همچنین آمریکا نسبت به ایران شد و ترور سردار سلیمانی در بغداد تا هنیه در تهران محصول تغییر این ادراک بود. همین وضعیت حضور ایران در سوریه را از لحاظ مالی و انسانی بسیار پرهزینه کرده بود و در مقابل نیز به نوعی فرصتی برای تجدید قوا و آماده شدن مخالفان برای چنین روزهایی ایجاد شد. در کنار آن نیز اسرائیل، با رصد اطلاعاتی تحرکات نیروهای ایران و حزب‌الله در سوریه توانست بانک اطلاعاتی قابل توجهی ایجاد کند که آثار آن را می‌توان در ترور رهبران و فرماندهان ارشد حزب‌الله در ابتدای جنگ لبنان دید. اما جدا از وضعیت امنیتی شکننده سوریه، پایان جنگ لبنان و تبعات آن، اولویت‌های کاری دیگری را در برابر ایران و متحد لبنانی آن برای بازسازی ضاحیه و جنوب لبنان و ساماندهی مجدد امور داخلی حزب‌الله و حفظ موقعیت آن در لبنان قرار داد که به تبع آن به نوعی تسلیح حزب از سوریه به امری ثانویه تبدیل شد و در کنار آن نیز ناامن شدن بی‌سابقه کانال زمینی سوریه به حزب‌الله لبنان و عزم اسرائیل و آمریکا برای هدف قرار دادن هر نوع تسلیحات ارسالی در راستای اجرای قطعنامه 1701 نیز به گفته‌ای باعث توجه بیشتر ایران به «بومی‌سازی تسلیحات» این حزب شده است. البته در کنار آن با توجه به ماهیت ضداسرائیلی جریان‌ اسلامگرای سوریه و نزدیکی طیفی از آن‎ها به حماس چه بسا از این کانال فرصتی برای نوعی نقش‌آفرینی تهران در این باره در آینده شکل گیرد. تداوم حملات اسرائیل به سوریه و قرار گرفتن مخالفان در موضع تقابلی با تل‌آویو می‌تواند شانس خلق این فرصت را برای ایران افزایش دهد؛ اما در مقابل نیز اولویت‌های داخلی سوریه در سایه اقتصاد ورشکسته و تشکیل نظام سیاسی جدید ممکن است سوریه جدید را و لو موقتا با پیشران ترکی به سمت دیگری سوق دهد. در همین حال اما تحولات کنونی از لبنان تا سوریه و به احتمال زیاد توقف جنگ در غزه در دو سه ماه آتی، و احتمالا سرایت اوضاع به یمن و عراق، ممکن است تهران برای عبور از این مرحله و لو موقتا به بازتعریف اولویت‌های منطقه‌ای خود و تقویت مناسبات با بازیگران دولتی سوق یابد. همچنین چه بسا این فرصت در سایه شرایط فراهم ‌شود که حکومت ایران بیشتر به تقویت جبهه داخلی خود و حل مشکلات آن و مذاکرات برای رفع تحریم‌ها متمرکز شود. البته قبل از شکل‌گیری چنین مذاکراتی نیز بعید نیست که اسرائیل با چراغ سبز آمریکا دست به اقدامی علیه برنامه هسته‌ای ایران بزند که جدا از اهداف کلان مرتبط با این برنامه، چه بسا هدف دیگر از حیز انتفاع خارج ساختن اهرم هسته‌ای ایران برای امتیازگیری در مذاکرات باشد. ✅ خط آخر @Khaate_Akhar
🚫همکاری ماهر اسد، برادر بشار اسد با موساد؟ 🔴منابع عبری: حملات اسرائیل به سایت هایی در دمشق به درخواست شخص ماهر اسد بود، زیرا او خواستار خلاص شدن از شر اسناد محرمانه ای بود که در مقر گذرنامه، مقر لشکر چهارم و خانه شخصی اش در نزدیکی این شهر وجود داشت. گزارش ها حاکی از آن است که ماهر با موساد در تماس بوده و بیم آن می‌رود که درز کند و به همین دلیل اسرائیل به درخواست و اطلاعاتی که ماهر اسد ارائه کرده بود، موساد ابتکار عمل را در دست گرفت. 🔴بسیاری از ترور های سران مقاومت در سوریه با همکاری ماهر اسد انجام شده است. 🔴 رسانه های لبنانی : از سازمان استخبارات و اطلاعات ارتش سوریه اطلاعات عجیب و شوک آوری به دست ما رسیده، هرزمان حزب الله یا ایران حمله به اسرائیل انجام می دادند، سوریه دشمن متخاصم را آگاه و باخبر می کرده. ✅ خط آخر @Khaate_Akhar
اکنون ایران از چند کانال سیاست‌هایی را در سوریه به پیش خواهد برد. از یکسو، در خصوص تعامل با حکومت آینده، منتظر رفتار آنها خواهد بود. از سوی دیگر اما بیکار ننشسته و ارتباط خود با همه گروه‌ها و ظرفیت‌های مستعد جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی را پیگیری خواهد کرد. البته جهت تعیین نوع، افراد یا آلترناتیو حکومت آینده، علی‌الخصوص با توجه به تجاوزات صهیونیست‌ها، نیز بی‌تفاوت نخواهد بود. ✅ خط آخر @Khaate_Akhar
🔺خلع سلاح ارتشی که وجود ندارد! اسرائیل از پریروز به محض سقوط نظام سوریه و قبل از انتقال قدرت حملات بی‌سابقه و سهمگینی(حدود 300 حمله) علیه سایت‌ها و پایگاه‌های ارتش به ویژه آشیانه‌ها و انبارهای مهمات آن انجام داده و تقریبا می‌توان گفت که توان رزمی آن را در سراسر این کشور نابود کرده است. در عین حال نیز منطقه حایل در مرز را بدون هیچ مقاومتی اشغال کرد که مساحت آن 235 کیلومتر مربع یعنی 60 درصد مساحت نوار غزه است که اسرائیل از 14 ماه قبل جنگی ویرانگر علیه آن را به راه انداخته و در عین شخم زدن این منطقه و کشتار بی‌رحمانه ساکنانش هنوز جز بر حدود 35 درصد آن سیطره نظامی زمینی به معنای نظامی کلمه پیدا نکرده است و در مناطق مسکونی از این مساحت 35 درصدی نیز که حضور دارد همچنان با عملیات طرف مقابل مواجه است. روسیه هم پس از واگذاری آسمان سوریه به اسرائیل در یک دهه اخیر، بنا به اعلام شبکه العربیه یک دیده‌بانی مراقبتی در کوه تل الحاره در درعا و دو پایگاه دیگر در حومه این شهر را به ارتش اسرائیل واگذار کرده است. هنوز روشن نیست که این بده بستان‌ها بخشی از معامله پنهانی قدرت‌های بزرگ در سوریه است یا عطیه‌ ملوکانه پوتین به بی‌‎ بی و احتمالا ما به ازای آن را در اوکراین از ترامپ بستاند. اما در برابر نابودی توان رزمی ارتش، اشغال اراضی سوریه، پیشروی تانک‌های اسرائیلی تاکنون نه صدای اعتراضی از ارتش و فرماندهان فراری آن و نه رهبران سوریه جدید و نه حامیان آن‌ها بلند شده است و تو گویی همه به بهانه اولویت‌ ساماندهی به وضعیت پسااسد مشغول تقسیم کیک قدرت هستند؛ انگار نه انگار که سرزمینی به تاراج می‌‎رود. البته مقصود واکنش نظامی نیست؛ چون ارتشی برای آن وجود ندارد، بلکه در حد اتخاذ موضع و محکومیت است. واقعیت تلخ سوریه قدیم و جدید با این فرصت‌طلبی‌های اسرائیل بیش از پیش نمایان می‌شود؛ گویا هر دو سوریه در مواجهه با اسرائیل فعلا متمایز از دیگری نیست؛ اولی که داعیه مقاومت داشت از این همه ذخایر و موشک نابود شده در سه روز اخیر، در این چند دهه به ویژه در واکنش به حملات یک دهه اخیر اسرائیل یک بار هم استفاده نکرد و سوریه جدید نیز «تا این لحظه» در بعد اعلامی راهی متفاوت را در پیش نگرفته است. البته سکوت جهانی پرسش‌برانگیز - در برابر حملات گسترده اسرائیل در حد احتمال می‌تواند موید همان معامله بین‌المللی باشد که درباره سوریه نه با محوریت رسیدن مردم آن به آزادی و رهایی از استبداد اسد بلکه تامین ابدی امنیت راهبردی اسرائیل صورت گرفته است. اما این «بی‌دفاعی» و «یتیمی» سوریه در برابر تجاوز خارجی در واقع مولود رنگ باختن همه مولفه‌های هویتی و از هم پاشیده شدن شیرازه عناصر قدرت در نتیجه چند دهه حکمرانی استبدادی است که مفاهیمی چون ملت، ارتش و سرزمین در خدمت به همین نوع حکمرانی، معانی حقیقی خود را از دست داده است. وقتی مفهوم ارتش به عنوان یک نیروی ملیِ حافظ امنیت و کیان سرزمین و میهن به نگهبانِ حاکم و تاج و تختش و در حد نیروی پلیس تنزل یافت و پایگاه‌هایش به مراکز بازداشت مردم و نه طرح‌ریزی برای مقابله با چالش‌های خارجی تبدیل شد و در طول چند دهه گذشته به ویژه در یک دهه اخیر به خاطر حفظ همان کرسی قدرت حاضر به کوچک‌ترین واکنشی به حملات خارجی نبود و عملا مراکز نظامی و انبارهای تسلیحاتی بود و نبودشان برای دفاع از مملکت تفاوتی نداشت، روشن است که پس از یک دهه جنگ ویرانگر داخلی و تبدیل شدن کشور به ویرانه، با سقوط نظام مستبد، پاسبانش (ارتش) نیز فرو می‌پاشد و سرزمین بی‌‎دفاع‌تر از همیشه می‌‎ماند و مطمع نظر متجاوزان دور و نزدیک قرار می‌گیرد. در دوران اسد معمولا اهداف ایرانی و متحدانش در سوریه هدف قرار می‌گرفت و چنین حملاتی به سایت‌های ارتش سوریه انجام نمی‌شد که البته این امر هم نه به دلیل اقتدارِ نداشته حکومت اسد در مقابل اسرائیل، بلکه غالبا به خاطر اطمینان خاطری بود که تل‌آویو پس از چند دهه نسبت به عدم استفاده از این تسلیحات علیه خود پیدا کرده بود، اما با سقوط نظام سوریه گویا به نوعی اسرائیل احساس خطر کرده است که به دست نااهلان نیفتد و سکوت امروزشان را نیز اطمینان‌بخش نمی‌داند و در عین حال هم می‌خواهد همان ارتش اسمی جز نیروی پلیس رسمی نباشد. بنابراین فرصت کنونی را غنیمت شمرده و با نمایش قدرتی همه توان ارتش را نابود می‌کند که معنایی جز خلع سلاح سوریه ندارد؛ خلع سلاحی که در حوزه پیرامونی اسرائیل در هر کشوری به شکلی پیاده شده و یا در حال پیاده شدن است؛ در مصر به شکلی با خارج ساختن ارتش آن از هر نوع معادله درگیری، در سودان به نحوی، در لبنان به شکل دیگری و سوریه نیز با این حملات و در کل خاورمیانه هم با حفظ هژمونی اسرائیل و جلوگیری آن و متحدانش از ظهور هر قدرتی که این هژمونی نظامی را به خطر بیندازد. ✍گل عنبری ✅ خط آخر @Khaate_Akhar
🔺️بشار اسد؛ نه آنچنان سیاه، نه آنقدرها سفید! 🔹به نظرم بشار اسد آنقدر خوب، و سزاوار آن بود که حتی اگر قرار بود کنار گذاشته شود نیز، با عزت و احترام کنار میرفت؛ او مقاومت را دوست داشت، استقلال را میخواست، عزت را بر ذلت ترجیح میداد، غرور ملی را میپسندید و سر سازگاری با ظلم و خصوصا صهیونیسم هم نداشت، و دم از آرمان هم میزد؛ مثل خیلی از ماها که هر کداممان میتوانیم برای خودمان یک بشار اسد باشیم؛ بشار اسدی که همه این خوبی ها را دارد، اما خوی دیکتاتوری اش را هنوز ترک نکرده، دنیا در نظرش بزرگ است، لاکچری بودن را دوست دارد، ادعای بزرگ بودن میکند، اما وقتی بازی به خطوط پایانی و حساسش میرسد، از یک جایی، دیگر میبُرد و نمیتواند ادامه دهد؛ انسانی با ظرفیت محدود؛ مثل خیلی از ماها، که مناسب جایگاه خودمان و آدم آرمانی که از آن دم میزنیم نیستیم! 🔹بشار اسد و امثال او فقط میتوانند بخشی از مسیر مقاومت را بپیمایند؛ آنجا که باید بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کند، همه آنچه را که ارزش می پندارد کنار میگذارد و به حیات دنیوی چنگ میزند. من آقای اسد را سرزنش نمیکنم؛ او فقط همینقدر میتوانست مقاوم باشد؛ او سطحش در اندازه سطح مورد نیاز مقاومت واقعیِ اسلامی نبود؛ و مقاومت مجبور بود با همین ظرفیت و داشته ها، ممنون او هم باشد که تا اینجا همکاری و همراهی کرده است؛ تحلیلِ همه تحلیلگران، محترم؛ اما من معتقدم ترس از مرگ، بشار را کنار زد؛ جنگ داشت به مراحل حساسی میرسید و سطح مقاومت نیز همسطح با جنگ بالا میگرفت؛ اما وقتی دید دشمن به دیوانگی افتاده، حلقه اول فرماندهی حزب الله را ترور کرده، نصرالله را به شهادت رسانده، و حتی رهبری ایران را تهدید میکند، وقتی خودش نیز با چنین تهدیدی مواجه میشود و رسانه های صهیونیستی هر روز خبری در این خصوص کار میکنند، کم می آورد؛ او همزمان در معرض وسوسه ها و وعده های دروغین برخی حکام عرب هم بوده است. 🔹این معادله را جلوی حاج قاسم اگر بگذارند به پیشوازش میرود: خجالت بکشید من را از چندتا گلوله میترسانید؟ با نصرالله وقتی مطرح میکنند میگوید: خودم میدانم من را میکشند لیکن قطعا سننتصر، و باز مسیر را ادامه میدهد! این معادله را آیت الله سید علی حسینی خامنه ای هم به سخره میگیرد و آنگونه، با صلابت در نماز جمعه نصر حاضر میشود؛ قالیباف هم، عراقچی هم، و حتی پزشکیان نیز با این معادله شوخی میکند و صد البته که قاآنی ها و حاجی زاده ها و خلاصه هر آنکه در میدان جمهوری اسلامی قدم میزند با آن رفتار مشابهی خواهد داشت؛ اما آیا جهانبینی اسد نیز مانند جهانبینی افراد فوق الاشاره است؟ 🔹آیا اسد نیز نگاهش به مرگ از دریچه شهادت و رستگاری است؟ آیا دنیا در نگاه اسد نیز به همان اندازه بی ارزش است و او نیز برای مرگِ فی سبیل الله لحظه شماری میکند؟! یقینا خیر! او مقاومت را برای خود تا قبل از ترور تعریف کرده بود! اسد امروز سنگ محکی برای انقلابیونی است که دم از مقاومت میزنند، مقداری از مسیر را هم میروند، اما شاید هنوز به مراحل حساس نرسیده اند که بفهمند چند مَرده حلاج اند؛ انقلابیونی از جنس آنها که خوب بودن را دوست دارند، اما نمیتوانند در زندگی پیاده کنند؛ همانها که احتمالا از زندگی لاکچری بدشان نمی آید، برای خواستگار دخترشان شروط آنچنانی میگذارند، مستاجر را اذیت میکنند، در کار کم فروشی میکنند و حتی ممکن است کاسبی گران فروش باشند؛ بگذریم..! 🔹بشار اسد اما همانگونه که در ابتدا نوشتم، حالا که قرار بود به پایان خط برسد، میتوانست عزتمندانه از دور خارج شود؛ میتوانست آواره نباشد؛ میتوانست این دنیا را بدهد و عقبا را بخرد! او فرصت این را داشت که برای آزادسازی خاک وطنش به جولان حمله کند و [چه پیروز شود و چه شکست بخورد] به یک قهرمان ملی تبدیل شود؛ او میتوانست دموکراسی را بپذیرد و در صورت عدم انتخاب، آبرومندانه گوشه ای از کشورش بنشیند و باز فرصت اثرگذاری داشته باشد؛ میتوانست دست رد به سینه مقاومت نزند و حداقل اجازه دهد مقاومت کارش را پیش ببرد؛ هر کدام از این کارها را کرده بود وضعی بهتر از آنچه اکنون دارد میداشت و عزیز تر و عزتمند تر میبود، حتی اگر از قدرت حذف میشد! 🔹در پایان لازم است بگویم ما فقط واقعیت ها درباره او را مینویسیم، قصد آن را نداریم او را تخریب کنیم؛ چرا که او در حد بضاعت و ظرفیتش خدمات بزرگی به مقاومت داد، لیکن نتوانست وصیت پدر مرحومش را تا پایان حفظ کند؛ وصیتی که به او گفته بود تا زمانی که با ایران هستی، هستی؛ و هر وقت ایران را رها کردی دیگر نخواهی بود؛ و اسد دیگر نیست! 🖋عبدالرحیم_انصاری ✅ خط آخر @Khaate_Akhar
خط آخر
🔺️بشار اسد؛ نه آنچنان سیاه، نه آنقدرها سفید! 🔹به نظرم بشار اسد آنقدر خوب، و سزاوار آن بود که حتی اگ
یکی از مهمترین عوامل احتمالی موثر بر تصمیم بشار اسد که به آن پرداخته نشد، ترور شخص سید حسن نصرالله است. ضربه ای که بالاخره منجر به وعده صادق 2 شد اما بی تعارف جبران ناپذیر است. اگر امروز جای عراقچی و لاریجانی، حاج قاسم و سید حسن با بشار مذاکره میکردند نتیجه همین بود؟! اصلا بیایید شاید و اگر را رها کنیم، فقط از زاویه دید اسد ببینیم: مهمترین بازیگر منطقه ای محور مقاومت به راحتی ترور میشود و ترور کننده هم در آسمان تو پرواز میکند! از آنطرف ایران ایستاد تا این واقعه پیش بینی پذیر رخ دهد و حتی بعد از تجاوز اسراییل به خاکش هم هنوز در تدارک است. یعنی در خط مقدم نبرد با دشمنی دیوانه و پشتیبانی پیش بینی پذیر نشستی. آینده روشن خواهد کرد دقیقا چه اتفاقی در دمشق افتاده اما فکر میکنید جای خالی بزرگ سید حسن بی تاثیر است؟! اینجاست که توییت قاسم حدرج خالی از حقیقت نمی نماید: "آن‌روز که بالگرد رئیسی سرنگون شد، زمین خوردیم؛ و آن روز که سید حسن به شهادت رسید، کشته شدیم." نه برای اینکه ناامید شویم بلکه هزینه انتخاب هایمان را بفهمیم. ✅ خط آخر @Khaate_Akhar
«پیکان باشان» (Bashan Arrow) نام عملیات انهدام تسلیحات ارتش اسد توسط اسرائیل ارتش اسرائیل در بیانیه ای اعلام کرد که حدود 70 تا 80 درصد از توانایی های نظامی رژیم اسد نابود شد و بخش اصلی عملیات در سوریه به پایان رسید. به گفته ارتش اسرائیل، در مجموع 350 جنگنده نیروی هوایی در این عملیات شرکت و به 320 هدف در سراسر سوریه از دمشق تا طرطوس حمله کردند. اهدافی که در این عملیات منهدم شدند شامل: سامانه‌های پدافند هوایی سوریه، انبارهای موشک، تأسیسات تولیدی، پهپادها، هلیکوپترها، جت های جنگنده، تانک‌ ها، رادارها، شناورهای نیروی دریایی ارتش سوریه و غیره بودند. به گفته ارتش اسرائیل، نیروهای زمینی به عملیات خود در منطقه حائل با سوریه ادامه خواهند داد. یک منبع ارشد امنیتی اسرائیل: ما بزرگترین عملیات هوایی در تاریخ خود را انجام و توانایی های ارتش سوریه را نابود کردیم تا از افتادن آنها به دست مخالفین جلوگیری کنیم. ✅ خط آخر @Khaate_Akhar
تهدید جدید شاید مهم‌ترین تهدید حال حاضر، فعال شدن مجدد گروه‌های تروریستی در اقصی نقاط منطقه علی الخصوص به شکل گرگ تنها است. این فعال شدن دلایل مختلفی دارد از کسب روحیه و تهییج تروریست‌ها تا باز شدن درب زندان‌ها. در این بین بزرگترین منبع تهدید، زندان الهول است که بیش از 11 هزار تروریست شناسنامه دار را در خود جای داده است و هرگونه باز شدن درب های این انبار باروت، منطقه را منفجر خواهد کرد. این روند درگیر شدن مجدد کشورها با تهدید گروهک‌های تروریستی، دلخواه رژیم صهیونی است تا تمرکز از روی آن کاهش یابد. پیشروی صهیونیست‌ها تا نزدیکی دمشق نیز ثابت می‌کند که حضور مدافعین حرم تا چه حد به حق و درست بوده است. مشکل اصلی منطقه، همان موجودیت نامشروع است. تحمیل بحران‌های مصنوعی به کشورهای منطقه با ابزار تروریسم، دشمن صهیونیستی را از زیر فشارها خارج نخواهد کرد. ✅ خط آخر @Khaate_Akhar