فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خبرنگار: آقای مطهری شما گفته بودید بخاطر قرار داشتن در لیست سیاه FATF نمیتوانیم واکسن وارد کنیم! الان چجوری وارد میکنیم پس!؟
🔹علی مطهری: مفصله! تو یک دقیقه نمیتونم بگم! نیم ساعت طول میکشه!
🔹خبرنگار: اشکال نداره تو نیم ساعت بفرمایید!
🔹علی مطهری: من وقت ندارم!
https://eitaa.com/joinchat/3941924875C99ec4f30fd
🔻شنیدهها | دکتر سعید محمد فرمانده سابق قرارگاه خاتم الانبیا(ص) به زودی به عنوان «رئیس مناطق آزاد تجاری، صنعتی و ویژه اقتصادی کشور» منصوب خواهد شد.
https://eitaa.com/joinchat/3941924875C99ec4f30fd
هدایت شده از مجمع کانالهای حوزوی
♨️ نظر #مراجع_معظم_تقلید درباره انجام واکسیناسیون عمومی در نظام اسلامی
✅ تاکید شریعت بر پایبندی به مقررات اجتماعی
#واکسن
🌱
سامانه واکسیناسیون دانشآموزان باز میشود
مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت:
🔹سامانه نوبتدهی واکسیناسیون salamat.gov.ir صرفاً برای متولدین ۱ مهر ۱۳۸۲ تا ۱ مهر ۱۳۸۳ (سن ورود به سال آخر متوسطه دوم) امروز باز خواهد شد.
🔸ثبتنام در این سامانه صرفا بر اساس گروه سنی خواهد بود؛ مراکز واکسیناسیون صرفاً افرادی را خواهند پذیرفت که در سامانه نوبتدهی ثبتنام کردهاند؛ سایر دانشآموزان باید تا باز شدن سامانه منتظر بمانند.
https://eitaa.com/joinchat/3941924875C99ec4f30fd
متن کامل فارسی گزارش نیویورک تایمز از نحوه ترور و شهادت شهید محسن فخری زاده
➖ دانشمند وربات قاتل مجهز به هوش مصنوعی و کنترل از راه دور
سالها بود که ماموران اسرائیلی میخواستند دانشمند هستهای ایران را ترور کنند. عاقبت راهی پیدا کردند تا بدون حضور مأموران در صحنه این کار را انجام دهند.
https://eitaa.com/joinchat/3941924875C99ec4f30fd
👆👇بخش اول:
💠 دانشمند برجسته هستهای ایران، به رسم هر روز، یک ساعت پیش از سپیده دم از خواب بیدار شد تا قبل از شروع روز خود فلسفه اسلامی مطالعه کند.
آن روز بعد از ظهر قرار بود با همسرش از ویلایشان در ساحل دریای خزر به خانه ییلاقیشان در آبسرد، شهری خوش آب و هوا در شرق تهران، بروند و آخر هفته را در آنجا بگذرانند.
➖ وزارت اطلاعات ایران در مورد نقشه ترور احتمالی به وی هشدار داده بود، اما این دانشمند، محسن فخریزاده، به هشدار آنها اعتنایی نکرده بود.
اسرائیل باور داشت که آقای فخریزاده رهبری تلاشهای ایران برای ساخت بمب هستهای را بر عهده دارد و حداقل ۱۴ سال بود که قصد داشت او را ترور کند.
اما تعداد تهدیدها و نقشهها به قدری زیاد بود که او دیگر به آنها توجهی نمیکرد.
➖ آقای فخریزاده با وجود جایگاه برجستهای که در سیستم نظامی ایران داشت، علاقهمند بود یک زندگی عادی داشته باشد. او در پی لذتهای کوچک زندگی بود: دوست داشت شعر بخواند، طبیعتگردی کند و یا خودش رانندگی کند و همراه خانوادهاش به ساحل دریا برود.
او توصیههای تیم امنیتی خود را نادیده میگرفت و اغلب با اتومبیل شخصیاش به خانه ییلاقیشان در آبسرد میرفت و اجازه نمیداد محافظان او را با ماشین ضدگلوله ببرند. این کار او نقض جدی پروتکلهای امنیتی محسوب میشد، اما او اصرار داشت.
پس بعد از ظهر روز جمعه، ۲۷ نوامبر برابر با ۷ آذر، پشت فرمان نیسان تینا مشکیاش نشست، با همسرش در صندلی کنار راننده، و راه افتاد.
💠 هدفی دستنیافتنی
از سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۲) که دولت اسرائیل به سازمان اطلاعات خارجی خود، موساد، دستور داد از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کند، این سازمان تعداد زیادی عملیات خرابکاری و حملات سایبری علیه تاسیسات غنیسازی سوخت هستهای ایران انجام داده بود. همچنین به طور روشمند متخصصانی را که تصور میکرد سرپرستی برنامه تسلیحات هستهای ایران را بر عهده دارند، از صحنه خارج میکرد.
ماموران این سازمان از سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۵) ۵ دانشمند هستهای ایران را ترور و یک نفر دیگر را زخمی کردند. اکثر این دانشمندان در زمینهی آنچه مقامات اطلاعاتی اسرائیل آن را برنامهای مخفی برای ساخت کلاهک هستهای میخواندند، از جمله رفع چالشهای فنی اساسی جهت ساخت کلاهک کوچکی که در موشکهای دوربرد ایران جا شود، مستقیما برای آقای فخریزاده کار میکردند.
ماموران اسرائیلی یک ژنرال ایرانی مسئول ساخت موشک و ۱۶ نفر از اعضای تیم او را نیز کشته بودند.
اما مردی که به گفته اسرائیل سرپرستی برنامه بمب اتمی را بر عهده داشت، دستنیافتنی بود.
➖ در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۷) یک گروه ترور در محل تعیین شده برای قتل در تهران منتظر آقای فخریزاده بودند، اما عملیات در آخرین لحظه کنسل شد. موساد به لو رفتن برنامه مظنون بود و فکر میکرد ممکن است ایران تله گذاشته باشد.
این بار قصد داشتند روش جدیدی را امتحان کنند.
ماموران ایرانی که برای موساد کار میکردند یک وانت نیسان زامیاد آبی را کنار جادهای که آبسرد را به بزرگراه اصلی متصل میکرد پارک کرده بودند. محل مذکور اندکی ارتفاع داشت و به جاده و خودروهایی که نزدیک میشدند دید داشت. پشت وانت، زیر لایهای برزنت و مصالح ساختمانی، یک مسلسل ۷.۶۲ میلیمتری مخفی بود.
حدود ساعت ۱ بعد از ظهر، گروه ضربت ترور علامتی دریافت کردند که آقای فخریزاده، همسرش و تیمی از محافظان مسلح با خودروهای اسکورت قصد عزیمت به آبسرد را دارند، جایی که بسیاری از مرفهin ایران ویلا و خانه ییلاقی دارند.
عامل ترور، که تک تیراندازی ماهر بود، موقعیت گرفت، نمای اسلحه را تنظیم کرد، چخماق را کشید و به آرامی دست به ماشه برد.
اما، او حتی نزدیک آبسرد هم نبود. او هزاران کیلومتر دورتر در مکانی نامعلوم به یک صفحه نمایش کامپیوتر چشم دوخته بود. کل گروه ترور هم ایران را ترک کرده بود.
گزارشهای یک قتل
گزارشهای خبری آن روز بعد از ظهر از ایران گمراهکننده، متناقض و عمدتا اشتباه بودند.
بر اساس یک گزارش، یک تیم ترورکننده در کنار جاده منتظر بودند تا آقای فخریزاده از آنجا عبور کند. طبق گزارشی دیگر، ساکنان محل صدای انفجاری مهیب و به دنبال آن صدای تیراندازی شدید با مسلسل شنیدند. ابتدا یک کامیون جلوی خودروی آقای فخریزاده منفجر شد، سپس پنج یا شش فرد مسلح از خودرویی در آن نزدیکی پیاده شدند و به سمت آنها تیراندازی کردند. یکی از شبکههای اجتماعی وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از درگیری مسلحانه شدید بین محافظان آقای فخریزاده و دهها مهاجم خبر داد. به گفته شاهدان چندین نفر کشته شدند.
یکی از دور از ذهنترین گزارشها چند روز بعد ارائه شد.
👆👇 (ادامه) بخش دوم
➖ چندین سازمان خبری ایرانی گزارش دادند که عامل ترور یک ربات قاتل بوده و کل عملیات با کنترل از راه دور انجام شده است. این گزارشها با گفتههای شاهدان عینی مبنی بر درگیری مسلحانه بین عاملان ترور و محافظان و همینطور گزارشها از دستگیری یا کشته شدن برخی از ترورکنندگان مستقیما مغایرت داشت.
مردم ایران این داستان را به عنوان تلاشی در جهت کاهش میزان شرمندگی نیروی امنیتی برگزیده بابت ناکام ماندن در محافظت از یکی از تحت حفاظتترین افراد کشور به سُخره گرفتند.
یک تندرو در حساب خود در شبکههای اجتماعی نوشت: «چرا نمیگویید تسلا نیسان را ساخته بود، ماشین خودکار بود، خودش رانندگی کرد، خودش پارک کرد، خودش تیراندازی کرد، آخرش هم خودش منفجر شد؟»
توماس ویتینگتون، تحلیلگر جنگهای الکترونیکی، به شبکه بیبیسی گفت که درباره گزارشها باید قدری تامل کرد و اینکه توصیفهای داده شده از جانب ایرانیها بیشتر شبیه مجموعهای «واژه جذاب» است.
➖ اما این بار واقعا یک ربات قاتل وجود داشت.
اصل ماجرای آن روز بعد از ظهر و حوادث منتهی به آن، که عین داستانهای علمی-تخیلی است و برای بار اول در اینجا منتشر شد، بر اساس مصاحبه با مقامات آمریکایی، اسرائیلی و ایرانی، از جمله دو مقام اطلاعاتی مطلع از جزئیات برنامهریزی و اجرای عملیات و اظهارات خانواده آقای فخریزاده در رسانههای خبری ایرانی است.
موفقیت این عملیات نتیجه چندین عامل مختلف بود: اشتباهات امنیتی جدی از طرف سپاه پاسداران ایران، برنامهریزی و نظارت گسترده موساد، و بیقیدی آقای فخریزاده، آن هم تقریبا در حد اعتقاد به جبری بودن سرنوشت.
اما این اولین آزمایش میدانی یک تکتیرانداز کامپیوتری پیشرفته و مجهز به هوش مصنوعی و چشم چند-دوربینه بود که به ماهواره وصل بود و در هر دقیقه ۶۰۰ گلوله شلیک میکرد. اکنون این مسلسل کنترل از راه دور در مجموعه سلاحهای پیشرفته مخصوص کشتارهای هدفمند به جمع پهپادهای جنگی پیوسته است. اما، برخلاف پهپادها، در آسمان توجهی به خود جلب نمیکند و قابل سرنگون کردن نیست و میتواند در هر جایی قرار بگیرد. ویژگیهایی که احتمالاً دنیای امنیتی و جاسوسی را دگرگون خواهند کرد.
«این نام را به خاطر بسپارید»
تدارکات ترور پس از یک سری جلسات در اواخر سال ۲۰۱۹ (۱۳۹۸) و اوایل سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) بین مقامات اسرائیلی، به رهبری یوسی کوهن، رئیس موساد، و مقامات عالی رتبه آمریکایی، از جمله دونالد جی ترامپ رئیس جمهور وقت، مایک پمپئو وزیر امور خارجهاش و جینا هاسپل، مدیر سازمان سیا، آغاز گردید.
اسرائیل عملیات خرابکاری و ترور را در سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۱)، یعنی زمان آغاز مذاکرات منجر به توافق هستهای بین ایران و ایالات متحده در سال ۲۰۱۵، متوقف کرد. پس از لغو آن توافقنامه به دست آقای ترامپ، اسرائیلیها بر آن شدند که عملیات نامبرده از سر بگیرند تا از پیشرفت هستهای ایران جلوگیری کنند و آن را به پذیرش محدودیتهای شدید در برنامه هستهای خود وادار نمایند.
آقای کوهن در اواخر ماه فوریه لیستی از عملیات بالقوه، از جمله ترور آقای فخریزاده، را به پمپئو و آمریکاییها ارائه کرد.
آقای فخریزاده از سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) در صدر فهرست اسرائیل قرار داشت و موساد هرگز چشم از او بر نداشته بود.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت اسرائیل، در سال ۲۰۱۸ (۱۳۹۷) کنفرانس خبری برگزار کرد تا اسنادی که موساد از آرشیو هستهای ایران به سرقت برده بود را به به نمایش بگذارد. وی در حین استدلال بر اینکه این اسناد ثابت میکند که ایران برنامه تسلیحات هستهای خود را متوقف نکرده است، چندین بار از آقای فخریزاده نام برد.
او گفت: «این نام را به خاطر بسپارید. فخریزاده.»
مقامات آمریکایی در واشنگتن که به آنها از نقشه ترور اطلاع داده شده بود از آن حمایت کردند، به گفته یکی از مقامات که در اتاق جلسه حضور داشت.
💠 واکنش نسبتاً ملایم ایرانیان نسبت به ترور سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نظامی ایران که ژانویه ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) در حمله پهپادی آمریکا با کمک اطلاعات اسرائیل کشته شد، باعث تشویق مقامات حاضر در جلسه در واشنگتن شد: اگر توانستند رهبر ارشد نظامی ایران را با کمترین عواقب ترور کنند، معلوم بود که ایرانیها یا قادر به پاسخگویی شدیدتر نیستند یا تمایلی به آن ندارند.
👆👇(ادامه) بخش سوم
بنابراین عملیات نظارت بر آقای فخریزاده شدت گرفت.
هر چه میزان اطلاعات محرمانه بیشتر شد، دشواری چالش پیش رو مشخصتر شد: ایران از قتل سلیمانی درس گرفته بود، از جمله اینکه مقامات ارشد میتوانستند هدف قرار بگیرند. مقامات ایران هم با علم به اینکه آقای فخریزاده در صدر فهرست افراد تحت تعقیب اسرائیل بود، میزان امنیت او را بیشتر کرده بودند.
محافظان امنیتی او از اعضای گروه برگزیده انصار سپاه پاسداران بودند، نیرویی با آموزش و سلاحهای ویژه، که از طریق کانالهای رمزگذاری شده با هم ارتباط برقرار میکردند. آنها با چهار تا هفت خودرو آقای فخریزاده را مشایعت میکردند و برای جلوگیری از حملات احتمالی مدام مسیر و زمان حرکت را تغییر میدادند. اتومبیلی که خودش میراند نیز بین چهار یا پنج نفر دست به دست میگشت.
اسرائیل در ترورهای پیشین روشهای متفاوتی به کار برده بود. اولین دانشمند هستهای در فهرستشان در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) مسموم شد. دومین نفر در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) کشته شد؛ او با بمبی که به یک موتورسیکلت متصل شده بود و از راه دور منفجر شد. هرچند برنامهریزی این عملیات فوقالعاده پیچیده بود و یک مظنون ایرانی بابت آن دستگیر شد. او اعتراف کرد و اعدام شد.
پس از آن عملیات ناموفق، موساد به کشتارهای سادهتر و شخصی روی آورد. در هر چهار مورد ترور بعدی، از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ (۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱)، عامل ترور در ترافیک شهر تهران سوار بر موتورسیکلت کنار اتومبیل شخص موردنظر قرار گرفت و یا از پنجره به او شلیک کرد یا یک بمب چسبنده به در ماشین چسباند و سپس به سرعت دور شد.
اما کاروان محافظان مسلح آقای فخریزاده، که همیشه مراقب این نوع حملات بودند، روش موتورسیکلت را غیرممکن ساختند.
طراحان نقشهی حمله در نظر داشتند در مسیر حرکت آقای فخریزاده بمبی منفجر کنند تا محافظانش مجبور شوند توقف کنند و تک تیراندازها بتوانند به آنها حمله کنند. این نقشه اما به دلیل احتمال بروز درگیری مسلحانه همراه با تلفات بسیار کنار گذاشته شد.
ایدهی یک مسلسل از پیش نصب شده و کنترل از راه دور پیشنهاد گردید. اما اشکالات لجستیک بسیاری داشت و به اشکال مختلف میتوانست به نتیجه نرسد. مسلسلهای کنترل از راه دور وجود داشتند و چندین ارتش دنیا آنها را در اختیار داشتند، اما اندازه و وزنشان حمل و پنهان کردنشان را دشوار میکرد و تنها با اپراتورها و از فاصله نزدیک استفاده شده بودند.
وقت تنگ بود.
در تابستان به نظر میرسید ممکن است آقای ترامپ، که در مورد ایران با آقای نتانیاهو هم نظر بود، در انتخابات آمریکا شکست بخورد. جانشین احتمالی وی، جوزف آر. بایدن جونیور، وعده داده بود که سیاستهای آقای ترامپ را تغییر دهد و به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ که اسرائیل به شدت با آن مخالف بود، بازگردد.
اگر اسرائیل یک مقام ارشد ایرانی را ترور میکرد، اقدامی که میتوانست به جنگ منتهی شود، به موافقت و حمایت ایالات متحده نیاز داشت. این بدان معنا بود که باید پیش از احتمال روی کار آمدن آقای بایدن دست به کار میشد. از نظر آقای نتانیاهو، این اقدام در بهترین حالت میتوانست هرگونه شانس احیای توافق هستهای را از بین ببرد، حتی اگر آقای بایدن برنده میشد.
دانشمند
محسن فخریزاده در خانوادهای مذهبی در شهر مقدس قم، قلب دنیای تشیع، بزرگ شده بود. او ۱۸ ساله بود که انقلاب اسلامی سلطنت ایران را سرنگون کرد، رویداد تاریخی که تخیلات او را شعلهور کرد.
او برای دستیابی به دو آرزو تلاش کرد: برای اینکه دانشمند هستهای شود و در جناح نظامی دولت جدید مشارکت کند. او برای نشان دادن ارادت خود به انقلاب انگشتر نقره با سنگ عقیق قرمز بزرگ و بیضی شکل به دست کرد، از همان نوعی که رهبر ایران، آیتالله علی خامنهای و سردار سلیمانی به دست داشتند.
او متعاقبا به نیروهای سپاه پاسداران پیوست و به درجه سرداری ارتقا مقام پیدا کرد. وی مدرک دکترای خود در رشته فیزیک هستهای را از دانشگاه صنعتی اصفهان دریافت کرد. پایاننامه او، به گفته علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و دوست و همکار دیرینهاش، در مورد «شناسایی نوترونها» بود.
👆👇 (ادامه) بخش چهارم
وی رهبری برنامه موشکی سپاه را بر عهده داشت و از پیشگامان برنامه هستهای کشور بود. او به عنوان رییس سازمان پژوهشهای نوین دفاعی و معاون وزیر دفاع، در توسعه پهپادهای داخلی نقش کلیدی داشت، و به گفته دو مقام ایرانی، برای همکاری در توسعه موشکی به کره شمالی سفر کرده بود. وی در زمان مرگ معاون وزیر دفاع بود.
قیس قریشی که در امور عربی به وزارت خارجه ایران مشاوره داده است، در مصاحبهای گفت: «آقای فخریزاده در زمینه فناوری هستهای و نانو تکنولوژی و جنگ بیوشیمیایی شخصیتی همتراز قاسم سلیمانی بود اما کاملا مخفی.»
آقای فخریزاده در مواقع نیاز ایران به تجهیزات یا فناوریهای حساسی که تحت تحریمهای بینالمللی ممنوع بودند، راههایی برای به دست آوردن آنها پیدا میکرد.
آقای قریشی گفت: «او برای یافتن قطعات مورد نیازمان از آمریکای لاتین تا کره شمالی و اروپای شرقی یک شبکه زیرزمینی ایجاد کرده بود.»
آقای قریشی و یک مقام ارشد سابق ایرانی گفتند که آقای فخریزاده ساعتهای طولانی کار میکرد. به گفته آنها او رفتاری جدی داشت، از کارکنان خود میخواست بهترین باشند و طبع شوخی نداشت. او به ندرت مرخصی میگرفت و از توجه رسانهها دوری میکرد.
بخش عمده زندگی حرفهای او فوقالعاده محرمانه بود و موساد بیشتر از آن خبر داشت تا اکثر مردم ایران.
شغل او حتی برای فرزندانش هم ممکن است یک راز بوده باشد. پسرانش در یک مصاحبه تلویزیونی گفتند که آنها بر اساس اظهارات پراکنده پدر سعی کرده بودند شغل او را حدس بزنند. آنها گفتند که فکر میکردند او در کار تولید داروهای پزشکی است.
زمانی که بازرسان هستهای بینالمللی تماس گرفتند، به آنها گفته شد او در دسترس نیست و آزمایشگاهها و میدانهای آزمایش او نیز قابل بازدید نیستند. شورای امنیت سازمان ملل متحد هم که نگران سنگاندازیهای ایران بود، به عنوان بخشی از بسته تحریمهای ایران در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) داراییهای آقای فخریزاده را مسدود کرد.
با اینکه لقب پدر برنامه هستهای ایران را داشت، هرگز در مذاکرات منجر به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ شرکت نکرد.
دوران حرفهای پنهان آقای فخریزاده یکی از دلایل اصلی ادامه سوالات در مورد دوام برنامه تسلیحات هستهای ایران و میزان پیشرفت آن، حتی پس از اتمام توافقنامه بود.
ایران با قاطعیت تاکید کرده بود که برنامه هستهایاش صرفاً برای اهداف صلحآمیز است و هیچ تمایلی به ساخت بمب ندارد. آیتالله خامنهای حتی با صدور فتوا اعلام کرده بود که چنین سلاحی ناقض قوانین اسلامی است.
اما محققان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال ۲۰۱۱ (۱۳۹۰) نتیجه گرفتند که ایران «فعالیتهایی مرتبط با توسعه یک دستگاه هستهای انجام داده است.» آنها همچنان گفتند در حالی که ایران تلاش متمرکز خود برای ساختن بمب را در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) متوقف کرده بود، کارهای مهم دیگری ادامه پیدا کرده بودند.
به گفته موساد، در واقع برنامه ساخت بمب تجزیه شده بود و اجزای تشکیلدهنده آن در طرحها و آژانسهای مختلف، همگی تحت هدایت آقای فخریزاده، پراکنده شده بودند.
در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷)، زمانی که آقای جورج دبلیو بوش رییسجمهور وقت آمریکا از بیتالمقدس بازدید کرد، ایهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل، مکالمهای را که به گفته مقامات اسرائیل چندی قبل بین فردی که آنها آقای فخری زاده معرفی کردند و همکارش صورت گرفته بود برای او پخش کرد. به گفته سه نفر که میگویند آن مکالمه ضبط شده را شنیدند، آقای فخریزاده به صراحت از تلاش مداوم خود برای ساخت کلاهک هستهای صحبت کرده بود.
سخنگوی آقای بوش به درخواست اظهار نظر در این مورد پاسخ نداد. نیویورک تایمز نمیتواند به طور مستقل وجود این مکالمه ضبط شده یا محتویات آن را تایید کند.
برنامهریزی برای عملیات ترور
یک ربات آدمکش عمیقا حساب و کتاب موساد را تغییر میدهد.
این سازمان از دیرباز یک اصل اساسی داشته و آن اینکه اگر راه نجات وجود ندارد، عملیاتی صورت نخواهد گرفت. به این معنا که داشتن نقشهای خطاناپذیر است تا مأموران سالم بیرون آورده شوند حیاتی است.
نداشتن مامور در صحنه آن عملیات را مورد قبول تر میکند
اما یک مسلسل عظیم، آزمایش نشده و کامپیوتری تعدادی مشکلات دیگر هم داشت.
اولین آنها نحوه قرار دادن آن در محل بود.