✨﷽✨
🌷استاد فاطمی نیا :
✨ از صبح که پا میشی ؛ فلان کس چی گفت !؟ فلان کس چی کرد !؟ فلان روزنامه چی نوشت !؟ ول کن......!
✨روایت داریم که اغلب جهنمی ها ، جهنمی زبان هستند . فکر نکنید همه شراب می خورند و از در و دیوار مردم بالا می روند!
✨یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم که آقا تو صفوف نماز جماعت می نشستند آبرو میبرند...
✨امیرالمومنین به حارث همدانی فرمودند اگر هر چه را که می شنوی بگویی ، دروغگو هستی !
✨سیدی در قم مشهور بود به سید سکوت ، با اشاره مریض شفا میداد . از آیت الله بهاالدینی راز سید سکوت را پرسیدم ؟ با دست به لبانش اشاره کردند و فرمودند درِ آتش را بسته بودند...
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
🌍 http://eitaa.com/joinchat/1384185856C0c29331589
✨﷽✨
🌷حجت الاسلام رفیعی :
✨ در قیامت جهنمی ها از بهشتی ها می پرسن مگه ما باهم تو یه محله تو یه شهر نبودیم؟ چی باعث شد شما بهشتی بشین ما جهنمی؟!!
بهشتیان جواب میدن، به #پنج_دلیل شماها صفتون از ما جدا شده، سوره حدید آیه ۲۲:
✨اول: ❶【خود فریب بودید】. هِی توجیه کردید، مالیات دادید به دولت گذاشتید پاحساب خمس، تو کارهاتون سعی کردید توجیه کنید و از استدلال بگریزید
✨دوم: ❷【در کار خیر تعلل کردید.】 آقا در کار خیر بشتابید. روایت دارد که وقتی انسان میخواد صدقه بده شیطان دست آدمو میگیره و وسوسه می کنه، لذا قرآن درباره کار خیر می فرماید: "فالستبقو الخیرات" در کار خیر سبقت بگیرید
✨سوم: ❸【 شک کردید】. یقین در زندگیتون نداشتید. یه روز رو سند این دعا شک کردید، یه روز رو آیه فلان کردید، خیلی مواظب باشید، دشمنا خیلی دارن شبهه افکنی می کنند تا مردم از دین فرار کنند.
✨چهارم: ❹【آرزوهای طولانی شما رو گول زد】.
✨پنجم: ❺【شیطان بر شما حاکم شد】.
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
🌍 http://eitaa.com/joinchat/1384185856C0c29331589
🌷
میپرسن مگه خدا رو دیدیدی؟
جواب دادم . آره دیدم!
کی کجا..؟
میگم...
اونجایی كه لغزیدم دستمو گرفت
اون وقتيكه کج رفتم هدایتم کرد..
ناخوش بودم و عافیتم داد..
تنگدست بودم و رزقم داد..
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
🌍 http://eitaa.com/joinchat/1384185856C0c29331589
✨﷽✨
🌷 حکایت
✨پسری مادرش را بعد از درگذشت پدرش، به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت می کرد.
✨یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش درحال جان دادن است پس باشتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند.
✨از مادرش پرسید: مادر چه می خواهی برایت انجام دهم؟
✨مادر گفت: از تو می خواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری چون آنها پنکه ندارند و در یخچال غذاهای خوب بگذاری، چه شبها که بدون غذا خوابیدم. فرزند باتعجب گفت: داری جان می دهی و از من اینها را درخواست می کنی؟
و قبلا به من گلایه نکردی.
✨مادر پاسخ داد: بله فرزندم من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم وعادت کردم ولی می ترسم تو وقتی فرزندانت در پیری تورا به اینجا می آورند، به گرما و گرسنگی عادت نکنی.
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
🌍 http://eitaa.com/joinchat/1384185856C0c29331589
✨﷽✨
🌷حکایت
✨بهلول هارون را در حمام دید و گفت : به من یک دینار بدهکاری ، طلب خود را می خواهم.
✨هارون گفت : اجازه بده از حمام خارج شوم ، من که این جا عریانم و چیزی ندارم بدهم.
✨بهلول گفت : در روز قیامت هم این چنین عریان و بی چیز خواهی بود ، پس طلب دنیا را تا زنده ای بده . که حمام آخرت گرم است و دستت خالی ...
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
🌍 http://eitaa.com/joinchat/1384185856C0c29331589
✨﷽✨
🌷آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
✨↫ڪسے ڪه خـدا به او توفيق دعا ڪردن داده، توفيق اجابت را هم داده است.
#ادعــونے_استجب_لڪــــم
✨↫روايت داريم هرڪس بعد از نماز ، يك دعای مستجاب دارد وقتے خدا به شما ميگويد بعد از نماز دستت را بلند ڪن و يڪ حاجت از خدا بخواه چرا نميڪنی
✨↫آنوقت ميگويے چرا دعا مستجاب نميشود بعد از نماز دعا ڪن سلام ڪه دادی دستت را بالا ببر و دعا ڪن ...
#اللهــم_عجــل_الولیڪ_الفـــرج
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
🌍 http://eitaa.com/joinchat/1384185856C0c29331589
✨﷽✨
🌷 حکایت مرد صابونی
✨ در مغازه عطاریم نشسته بودم که دو نفر برای خریدن سِدر و کافور به دکان من وارد شدند. متوجه شدم اهل بصره و مردم عادی نیستند. با پرسش و اصرار متوجه شدم از ملازمان حضرت حجت هستند. با تضرع و زاری از آنها خواستم مرا به ملاقات حضرت ببرند. در نهایت پذیرفتند و به راه افتادیم.
✨ در راه باران گرفت. اتفاقا من در وقت خروج از بصره، صابونی پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب، بر پشت بام گذاشته بودم. وقتی باران را دیدم به یاد صابون ها افتادم و خاطرم پریشان شد. مقداری که رفتیم در دامنه ی بیابان به چادری رسیدیم. یکی از ملازمان گفت حضرت در آن چادر است و برای گرفتن اذن دخول برای من، به داخل رفت.
✨ گفت و گوی آنها را شنیدم که حضرت فرمودند: او را به جای خود برگردانید و دست رد به سینه اش بگذارید، تقاضای او را اجابت نکنید و در شمار ملازمان ما ندانید، زیرا او مردی است صابونی.
📚 کتاب میر مهر، ص ٣٠٨
آل عمران، آیه ٩٢: "لَن تَنَالُوا البِرَّ حَتَّی تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ"
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
🌍 http://eitaa.com/joinchat/1384185856C0c29331589