🕌 نماز را در مسجد بخوانیم
💬 رسولخدا(صلی الله علیه وآله وسلم): «الْمَساجِدُ بُیوتُ الْمُتَّقین»
مساجد، خانه پرهیزگاران است.
تعدادی ازمساجدخور🕌
التماس دعا نقویhttps://eitaa.com/joinchat/1730871344Cb7230339c6
🔴 سردار شهید حاج قاسم سلیمانی:
🔵 امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید #جمهوری_اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).
🌕 دوازدهم فروردین، سالروز رای ۹۸٪ی ملت بزرگ و انقلابی ایران به جمهوری اسلامی گرامی باد.
#اخبار_نایین_خور_بیابانک
https://eitaa.com/joinchat/1730871344Cb7230339c6
شهیدحیدری دیروزصبح درسوریه توسط صهیونیستها به شهادت رسبد.شادی روح همه شهداصلوات.اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم ⚘https://eitaa.com/joinchat/1730871344Cb7230339c6
میتونه شفاعت بکنه.mp3
8.81M
بازم از تو سوریه شهید آوردن😭
🎤 کربلایی سیدرضا_نریمانی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 🌷
#شهید_میلاد_حیدری💔
♥️•••|↫ #شهــیدانه
https://eitaa.com/joinchat/1730871344Cb7230339c6
باقبولی طاعات🌙خاطره🌹
روز نهم آبان ۶۱ فرارسید ؛ شب شد ؛ فرمانده گردان همه نیروها را فرا میخواند ، همه در یک محوطه بزرگ جمع شدیم ! خدایا فرمانده چکار دارد ؟ چه خبر شده , چرا امشب هوا هم غمگین است ، که فرمانده شروع کرد به سخن گفتن ؛ ابتدا در مدح سالار شهیدان گفت و موقعی که فضا را مناسب دید شروع کرد به تشریح عملیاتی که درپیش است : عزیزان رزمنده ای یاوران حضرت مهدی(عج) ای فدائیان روح الله بزودی عملیاتی سخت درپیش داریم ؛ مشخصه مهم این منطقه ای که گردان ما باید در آن عملیات داشته باشد ارتفاعات جبال حمرین که خط مرزی قراردادی ایران و عراق قبل از تجاوز این کشور به ایران بود . و اما یکی از عوارض طبیعی منطقه، رودخانه دویرج است که فصلی و وحشی هستند به هنگام طغیان، ارتفاع آب آن بعضاً به ۱۰ برابر معمول میرسد . منطقه عملیاتی در حوزه ماموریت سپاه چهارم عراق قرار دارد و.... تا اینکه دهم آبان سال 61 که چند روزی از عاشورای حسینی هم گذشته بود فرا رسید ؛ رمز مقدس "یا زینب" در منطقه " تپه ماهور" جبال حمرین طنین انداز شد ، و صفحه دیگری از دوران دفاع مقدس به نام "عملیات محرم" ثبت گردید. عزیزانی که در عملیات شرکت داشتند امروز با فاصله ای ۳۶ ساله از آن روزها جزئیات زیادی از وقایع را به یاد ندارند اما چند اتفاق برجسته این عملیات را هیچگاه از یاد نمی برند. رودخانه "دویرج" که هنوز هم هرموقع که با برادر غدیر ایرجی بهم میرسیم قبل از هر سخنی اول نام رودخانه دویرج را بزبان می آوریم که چه گذشت . عمق زیادی ندارد ، و آب نیز مشکلی برای عبور نیروها محسوب نمی شد ، اما در آستانه عملیات ؛ آنچنان باران .
؛ آنچنان باران سیل آسایی شروع شد که عمق حداکثر 30 سانتی متری رودخانه را 10 برابر افزایش داد . و باعث تخریب پل عبوری شد.این تقدیر الهی، ظاهر و باطن آن رود آرام را به کلی عوض کرد. ولی یکی از خیرات آن ، آسوده شدن خیال نیروهای دشمن از حمله احتمالی ایران و تصور محال بودن هرگونه عملیات در آن شب را به همراه داشت و آمادگی رزمی کامل آنها را تا حد زیادی کاهش داد.
اما این خشم غیر منتظره طبیعت جمع زیادی از نیروهای مخلص یگانهای اصفهان را در کام خود فرو برد. موقعی که به رودخانه دویرج رسیدیم پلی را که میبایست از آن میگذشتیم بر اثر طغیان رودخانه از بین رفته بود ؛ بناچار مجبور بودیم هرطور شده از عرض رودخانه که حدود 50 الی 60 متری بود عبور میکردیم ؛ آنها که قدشان بلند بود گذشتند ؛ تا نیمه های رودخانه را بخوبی طی کردم ، اما بناگاه فشار گل ولای و سنگینی اسلحه مانع از پیشروی من شد ، و در آب آنهم چه آبی گل ولای غرق شدم . همینطور که آب مرا باخود میبرد شهادتین را با خودم زمزمه میکردم . که اینجا بود بچشم خود یکی از معجزات خداوندراکه فراوان در جبهه ها اتفاق می افتاد دیدم , اما در حالی که برادران غدیر ایرجی و غلامرضا محبی و مجتبی رفیعی از عرض رودخانه عبور میکردند بدن نیمه جان من به پای برادران رفیعی و محبی گیر کرده و بوسیله آنها نجات می یابم ! موقعی که به آنطرف رودخانه رسیدیم و پس از بحال آمدن من پیشروی ادامه یافت، اما طغیان رودخانه باعث شده بود مسیر را اشتباه برویم ، موقعی که به یکی از خاکریزهای عراقی رسیدیم آنطرف خاکریز باران زیادی که آمده بود آب جمع شده بود و ادامه مسیر غیر ممکن بود ؛ که در همین حال دو عراقی که در آبهای پشت خاکریز گرفتار شده بودند و متوجه حضور ما در آنجا شده بودند شروع کردند به گفتن دخیل یا ابوالفضل و الموت الصدام و التماس کردن که مارا نکشید ، اما شب بود و در شب اسیر گرفتن مجاز نبود آنهم توی آن وضعیتی که ما داشتیم. از این رو نمیدانم برادر کلیم الله بابائی بود یا شهید سید هادی عبادی نارنجکی بطرفشان پرتاب کردند که دیگر هیچ صدائی از آنها نیامد ؛ ودر همین حین که مسیر را اشتباه آمده ایم دستور عقب نشینی بطرف رود خانه را صادر کردند ! خدایا تازه نفس گرفتیم ؛ دوباره به رودخانه باید بزنیم بهرجهت باید میرفتیم . موقعی که دوباره به رود خانه رسیدیم وضع رودخانه خیلی خراب شده بود ، عبور از رودخانه وحشی شده یک طرف، عبور از میادین مین از طرفی کار را سخت کرده بود. که درهمین هنگام فرمانده گروهان دستور داد برادران با به هم بستن چفیه های خود طنابی درست کنید و به وسیله آن از رود خانه عبور کنید . و همین کار هم شد با به هم بستن چفیه ها خیلی از رزمندگان از عرض رود خانه گذشتند و خیلی هم طعمه این رودخانه وحشی شدند و به خیل شهدا پیوستند . دسته ما به وسط رودخانه رسیده بود برادر غدیر ایرجی دائم من و شهید عبادی را صدا میزد ، اما با شنیدن صدای ما خیالش راحت میشد که هنوز هستیم که بناگاه طنابی که درست کرده بودیم پاره شد و دوباره خیلی از رزمندگان طعمه رودخانه شدند همینطور که آب مرا با خود میبرد در وسط رودخانه به شهید سید هادی عبادی برخوردم......ادامه دارد
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعقیب و گریز واقعی پلیس و دستگیری سارقین و کشف خودرو سرقتی
#امین_اصفهان
#امنیت_و_سلامت
━═━⊰❀🚨❀⊱━═━
📲 کانال خبری پلیس نایین را دنبال کنید
🆔
https://eitaa.com/joinchat/2253193546C9269a51dda
معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی نایین