eitaa logo
📌نبرد آخر(حوادث آخرالزّمان )
13هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
43 فایل
این کانال به جنگ های آخرالزمانی سربازان جبهه حق با سربازان جبهه شیطانی می پردازد(انتشار مطالب، آزاد) تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4031513195Cc2c5e9c9df
مشاهده در ایتا
دانلود
🌗 یڪ هـــــدیه است هـدیه ای ارزشمند از انسانهای خــــوب. تحـفه‌ای گرانبها با رنگـ عشــق و آرامش هـمان عشق است♡ 👌از خدا میخواهم ســرشار از عشــق و آرامـــش داشــته باشـــید. ✨ ✨ ┏━━━━🌷━━━━┓   👉 @YekJoreMarefat ┗━━━━🌷━━━━┛
ღ 📜 ❤️ پیــامبــر اڪـرم (ص) : هر كس بيشترين همّ و غمش رسيدن به خواهش‌هاى‌نفسانى باشد، حلاوت ايمــان از قلبــش گرفته مى‌شـود. 📚 تنبيــه‌الخــواطر ج۲ ص۱۱۶ ➮ @YekJoreMarefat
◈ ✍ 🌹 مقــام معظـــم رهبــری : اگر کسی لذت ذکر الهـی و انس با خدا را چشید بدانید که هیچ لذت دیگــری به دهـانش مزه نمی‌ڪند. ➮ @YekJoreMarefat
➣ ۞ ۞ پروردگارا مرا برپا دارنده نماز قرار ده و از فـرزندان من نيز پروردگارا و مــرا بپذير. 📒سوره مبارکه ابراهیــم آیه ۴۰ 💟 @YekJoreMarefat
➣ 💛 اســـــتاد فروغـــــے: ماه ناله‌هاى توحيدى ماه و بهار معنويت است. ➮ @YekJoreMarefat
4_6001097909934753085.mp3
2M
🔊 🎼 پادڪست بســیار زیـبا 🎤حجت الاسلام محــرابیان ✅ ⏱ ۲ دقـــیقه و ۴۱ ثانـــیه 🌺 @YekJoreMarefat
✣ 📃 💠 یکی از حکیمان بزرگ به دیدن یکی از دوستان خود رفت. 🔶 آن شخص پسر کوچکی داشت که با وجود کوچکی سن، خیلی هوشیار بود. 💠 حکیم به آن طفل فرمود: اگر به من بگویی خدا کجاست، 🍊 یک دانه پرتقال به تو خواهم داد. 🔷 پسر با کمال ادب و احترام جواب داد: ✅ من به شما دو دانه پرتقال میدهم اگر به من بگویید خدا کجا نیست. 💠 حکیم از این پاسخ و حاضرجوابی متعجب شد و او را مورد لطف خود قرار داد. 📔 دانستنی های تاریخی، ص ۳۹۸ ➮ @YekJoreMarefat
🌙 تا هست هیچ لحظه‌ای آنقدر سخت نمےشود که نشود تحـــمل ‌ڪرد! شدنــے ها را انـجام بده و تمام را به خدا بسپار. ✨ ✨ ➮ @YekJoreMarefat
ღ 📜 💚 پيامبر خدا (ص) : خداوند متعال دوست دارد وقتى بنده‌اش نزد برادران خود مى‌رود با هيئتى آمــاده و آراســته بــرود. ➮ @YekJoreMarefat
🔰 بهلول و طعام خلیفہ 🍲آورده اند که هارون الرشید سفره طعامے براے بهلول فرستاد. خادم خلیفہ طعام را نزد بهلول آورد و پیش او گذاشت و گفت این طعام مخصوص خلیفہ است و براے تو فرستاده است تا بخورے. 🐕 بهلول طعام را پیش سگے که در آن خرابہ بود گذاشت. ❓خادم بانگ به او زد که چرا طعام خلیفہ را پیش سگ گذاردے؟ 👌بهلول گفت: دم مزن اگر سگ بشنود این طعام از آن خلیفہ است او هم نخواهد خورد. ➮ @YekJoreMarefat
◈ ✍ 🌿آیت الله بهـــجت(ره) : قبور علما حڪم را دارد اگر مردم مےدانستند چه مےگذرد سینه خیز به آنجا می رفتند. ➮ @YekJoreMarefat
💥 فرض ڪُن به تو مهمان گردد ظاهرت هست چنان که خجالت نڪشی؟! لایـق او هســت ڪه مهــمان گـــردد؟؟ ➮ @YekJoreMarefat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯 ☺️جالـــب بود... که خیلی نکته اخلاقی هم داره! "من از تو محــــافظت می کنم" 👌زیبـاترین گیفی ڪه دیدنش و لازمـه.. ➮ @YekJoreMarefat
➣ 🌺آیت الله فاطمـــے نیا: شدن انسان را صد فرسخ عقب مــےاندازد.. عـاق والدین باشـے به جایـے نمـــےرسی حواســت باشد!! ➮ @YekJoreMarefat
ツ 🌹عـــــلامه تهرانی(ره): ســــالڪ ڪه آخـــــر شب و بین الطلوعین نباشد به جایے نمـــےرسد. هزار سال هم زحمت بکشد فایده ندارد این اساسی است. ➯ @YekJoreMarefat
◈ ✍ 🌿 علّامـہ طبــاطبــائــی (ره) : به هر اندازه که انسان به همسر خود علاقه و محبت داشته باشد موجبات رضای خــداوند و حضــور خدا را در خانـۂ خود فراهم ڪرده است. ➮ @YekJoreMarefat
💥 خودت را باورڪن پرنده هایے ڪه روے شاخه نشستند هرگز ترس از شکستن شاخه ندارند! زیرا آنها به شاخه نیست به بالــهایشان است. ➮ @YekJoreMarefat
» ♻️بهلول و اعرابی فقیر 💠 آورده اند که اعرابی فقیر وارد بغداد شد و چون عبورش از جلوی دکان خوراك پزی افتاد از بوی خوراکی های متنوع خوشش آمد و چون پول نداشت نان خشکی که در توبره داشت بیرون آورده و به بخار دیگ خوراك گرفته و چون نرم می شد می خورد . 🔶 آشپز چند دقیقه این منظره را به حیرت نگاه کرد تا نان اعرابی تمام شد و چون خواست برود آشپز جلوی او را گرفت و مطالبه پول نمود و بین آنها مشاجره شد و اتفاقاً بهلول از آنجا عبور می نمود. 🔷 اعرابی از بهلول قضاوت خواست . 💠 بهلول به آشپز گفت: این مرد از خوراکی های تو خورده است یا نه؟ 🔶 آشپز گفت از خوراکی ها نخورده ولی از بو و بخار آنها استفاده نموده است. 💠 بهلول به او گفت: درست گوش بده و بعد چند سکه ای از جیبش بیرون آورد یکی یکی آنها را نشان آشپز می داد و به زمین می انداخت و آنها را بر می داشت و به آشپز می گفت صدای پولها را تحویل بگیر. 🔶 آشپر با کمال تحیر گفت: این چه قسم پول دادن است؟ 💠 بهلول گفت: مطابق عدالت و قضاوت من، کسی که بخار و بوی غذایش را بفروشد، باید در عوض هم صدای پول را دریافت نماید. 📔 حکایت های پند آموز بهلول ➮ @YekJoreMarefat
◈ ✍ 🌷آیت الله پهـــــلوانی(ره): 🍁با علمای مجالست خود را ترک نکنید چرا که اگر گفتار آنها شما را رهبر نشود عملـشان شما را رهبری ڪند. ➮ @YekJoreMarefat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔹نڪته ها از گفــته ها 🎤 اســـتاد فـاطمـــےنیـا 🔹موضوع: حاضر جوابی! ➮ @YekJoreMarefat
◈ ✍ 🌺آیت‌الله انصاری‌همدانے(ره): نزدیڪ است ولے اگر دعا بڪنید نزدیڪ تر می شود. چون دعای شما خیلی موثر است. هرچـــــه می توانید برای ظـــهور حضـرت دعا ڪنید. ➯ @YekJoreMarefat
💞پــــروردگارا خود را تقـــــدیم تو میدارم با مـن کن و از من ساز آنچه خـود ڪنـــــے.. از اسارت رهایم کن تا انجام اراده ات را بهتر توانم مشڪلاتم را بگیر تا پیروزی بر آنها شاهدی باشد برای کسانی که با قدرت تو عشق تو و راه تو یاریشان خواهـــم داد.. باشـــد ڪه همـــــیشه بر اراده ات گـــردن نهــــــــــم. ✨ ✨ ➫ @YekJoreMarefat
» ❤️ امام على عليه السلام: آن‌كه به‌خاطر دنيا پيوند برقرار ڪند، پيـوندش گسـستنى است. 📙 غرر الحكم حدیث۶۲۸ ➮ @YekJoreMarefat
💥 ﺷﮏ ﻧﮑﻦ! ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﺗﻮﻛﻞ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ تاریکی ﻧﻮﺭی ﻧﻤﺎﻳﺎﻥ میشود ﻣﻌـﺠﺰﻩ ﺍی ﺭﺥ میدهد و ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﻴﺮﺳﺪ! 👈 @YekJoreMarefat
🔰داستان پندآموز پیرمرد فقیر و سگ گرسنه 🔶 یک پیرمرد کارگر که تقریباً ۵۰ سال داشت در یک گوشه ای از شهر زندگی میکرد. روزگار این مرد بیچاره چندان خوب نبود مرد بیچاره روز میرفت کار میکرد روزانه هر اندازه که کار میکرد شب همان را غذا با خود می آورد حتی بعضی روز ها نمیتوانست نفقه خانواده خودش را تأمین کند و شب را گرسنه صبح میکرد. 🔷 یک روز این پیر مرد تا شام کار میکند. شام هنگام در راه برگشت به خانه سه دانه نان از نانوائی با خود گرفت. در وسط راه ناگهان صدای فریاد سگی را میشنود. دلش آرام نمیگیرد میرود میبیند که در یک خرابه یک سک با چند تا توله خود خوابیده از گرسنگی حال حرکت در جانش نمانده بود. دلش برای سگ و توله هایش سوخت، 🍪 مرد از نانی که برای خانواده خود گرفته بود یک دانه اش را پیش سگ انداخت، سگ با خوردن این نان یک کم حرکت پیدا کرد. مرد نان دومی را نیز به سگ داد و بالاخره با یک نان به خانه برگشت. 🔶 بعد از گذشت چند روز این مرد چنان سرمایه دار شد که صاحب چند تا دکان در آن شهر شد مردم از این کار متحیر بودند. 🔷 خود مرد همچنان حیران بود که چطور به یک باره رحمت خدا بر او نازل گشت؟ بعد از فکر های زیاد دریافت که این همه ثروت نتیجه همان روزی بود که به سگ رحم کرده بود. ➮ @YekJoreMarefat