لیبرالهای ایرانی که بزرگترین پروژه ناکام در تاریخ سیاست خارجی ایران یعنی برجام به نامشان ثبت است، یک پروژه دستاوردسوزی و بیاهمیت جلوه دادن عضویت در شانگهای را کلید زدهاند. این شانتاژ همانقدر اعتبار دارد که ادعاهای سابقشان درباره مشروط بودن شانگهای به FATF معتبر بود.
✨ عضویت ایران در شانگهای و ورود دگرگونی در نظم جهانی به فاز عملیاتی
ایران در حالی به عضویت رسمی سازمان شانگهای درآمد که همچنان ۲۳ فرد و ۶۱ نهاد ایرانی در ماده ۷ قطعنامه برجام (۲۲۳۱) ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد، تحت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل قرار دارند.
اهمیت این مسئله از آن روست که اعضای شانگهای در نشست ۲۰۱۰ خود در تاشکند تصویب کرده بودند که عضویت کامل یک کشور در این سازمان، مشروط به این است که تحت تحریمهای شورای امنیت نباشد.
فارغ از مباحثی که پیرو رقابتهای سیاسی داخلی حادث شده، این مهم را باید از منظر دگرگونی در نظم جهان تحلیل کرد. پاسخ به این سوال که چرا ایران به عضویت شانگهای درآمد، این نیست که چون در برجام تحریمهای شورای امنیت علیه ایران لغو شد. ایران همچنان تحت تحریم شورای امنیت است و میتوانید لیست افراد و نهادهای ایرانی تحت تحریم را در لینک زیر ببینید.
https://www.un.org/securitycouncil/content/2231/list
آنچه رخ داده، و بسیار حائز اهمیت است اینکه اعضای شانگهای، اعتباری که سابقا برای شورای امنیت سازمان ملل قائل بودند، در شرایط جدید قائل نیستند. از این منظر، میتوان پیشبینی کرد که حتی اگر غربیها مکانیسم ماشه را فعال کرده و قطعنامههای قبلی شورای امنیت علیه ایران را احیا کنند، تغییری در عضویت ایران در شانگهای پیش نخواهد آمد.
شورای امنیت سازمان ملل را میتوان مهمترین رکن نظم پساجنگ سرد دانست. اینک مهمترین ضربه بر پیکر این رکن وارد شده و نباید اهمیت این اتفاق را از نظر دور داشت. دگرگونی نظم جهانی وارد فاز عملیاتی خود شده است.
ایران باید فعالانه در دو سطح نظم آسیایی و نظم جهان اسلام پروژههای جدی سیاست خارجی تعریف کند. تدوین یک منشور ملل آسیایی و یک منشور امت اسلام، باید به سرعت در دستور کار قرار گیرد.
📌غدیر و دوگانگی ها
غدیر نقطه عطف تاریخ اسلام بود،اما جنبش های اجتماعی و خواص انتخابِ دیگری داشتند و تا به الان برای مسلمین گران تمام شد.
خواص، خود را لایق این دیدند که جای پیامبر بنشینند تا انتخاب دیگری داشته باشند.
تا به امروز تک تک مسلمانان هزینه ، خود لایق پنداریِ خواص را می پردازند.
تپشِ دل مادر عراقی مضطرب از داعش هم هزینه خودلایق پنداری خواص صدر اسلام است.
مشکل از آنجا شروع شد که افکار پوسیده را با الگوهای نبی مکرم معاوضه کردند و افکار جاهلی را معیار انتخاب قرار دادند.
این دوگانگی های تلخ تاریخی هزینه های زیادی برای حقیقت و اهل آن به دنبال داشت.
مساله این است که بدانیم دنیا پر از دوگانگی های تاریخی و سرنوشت سازی است که در آن بی طرف نیستیم و زیبایی ماجرا این است که در دوگانگی ها در نقطه درست داستان قرار بگیریم
ابوقاسم
1.38M
بسیار مهم/ در خصوص انتساب و بلکه افترا اخیر دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری کشور علیه رهبر معظم انقلاب. لطفا نشر حداکثری
@baladetayyeb
🆔@khabartv_news
https://eitaa.com/joinchat/518324543Cc11cbd7525
نسل کشی مسیحیان در هند هنوز با تمام قدرت ادامه دارد و دولت هند یا عمداً اجازه می دهد که این اتفاق بیفتد یا وانمود می کند که این اتفاقات را ندیده است .
سالهاست که مسیحیان کوکی در هند قتل عام می شوند.
توجه کنید که نه مسیحیان آمریکا به قتل عام مسیحیان هندی اهمیت میدهند و نه مسیحیان اروپایی درباره این کشتار بزرگ صحبتی میکنند.
اکثر مسیحیان هندی که ربوده و سر بریده می شوند، به عنوان مهاجران لهستانی معرفی میشوند.
کلیساهای آنها سوزانده شده ، زنان و کودکانشان مورد تجاوز قرار میگیرند.
اما به دلیل اهمیت ارتباطات سیاسی هند با غربی ها، صدایی از این جماعت بوقلمون صفت بیرون نمی آید.
بلا هایی که سر مسیحیان آورده شده بسیار فجیعتر از بلاهایی هست که بر سر مسلمان می آوردند، اما همین رسانه های غربی که فیلم های مسیحیان را سانسور میکنند درباره مسلمان کشی نگران شده اند.
زیرا نیاز دارند که رابطه دولت های اسلامی با هند مختل شود.
دوستان گلم وقتی از جنگ رسانه ای صحبت میکنیم دقیقا یکی از مصداق آن، همین موضوع است.
هیچ خبر مهمی نیست که به صورت پوشش کلی از سوی رسانه های غربی منتشر شود که به نفع ما یا به ضرر دشمنان ما باشد.
شعار های به ظاهر زیبایی مانند حقوق بشر و آزادی های مدنی و از این دست خزعبلات فقط برای کشور هایی هست که قرار است آنجا را غارت کنند.
در همین اغتشاشات فرانسه دیگر همه چیز را گردن خانواده هایی انداختن که تا قبل از آن دولت سعی در نابودی بنیاد آنها داشت.
کوچکترین صدایی هم از رسانه های غربی و یا غربزده های ما بیرون نیامد که این اتفاقات در فرانسه ریشه دیگری دارد
(این تحلیل کوتاه به هیچ وجه جنایات هندی ها را کمرنگ نمیکند و آنها باید پاسخگوی رفتار خود باشند اما از نظر حرفه ای و بحث مدیریت و تضاد منافع صحبت کردم )
به گزارش رویترز، "سیاست های جدید نظامی آلمان ممکن است بیش از 50 میلیارد دلار به آمریکا ضرر برساند."
زیرا آلمان 100 میلیارد یورو برای نوسازی ارتش خود در نظر گرفته است و اگر این پول صرفا در داخل آلمان سرمایه گذاری شود آمریکا متضرر خواهد شد.
در حالت عادی و طبق وابستگی های ایجاد شده در چارچوب سیاست های نظامی ناتو، آلمان باید نیمی از 110 میلیارد دلار را به شرکت های آمریکایی برای فرآیند نوسازی بپردازد.
سوزان ویگاند، رهبر گروه رنک، یکی از پیشروترین تولیدکنندگان تجهیزات و گیربکس تانک در آلمان، با بیان این مطلب گفت :
من معتقد نیستم که این مقدار پول به صنایع دفاعی آلمان تعلق بگیرد زیرا آلمان هیچ برنامه استراتژیکی برای صنایع نظامی خود ندارد و حتی کشور فرانسه در بخش مدیریت نظامی بهتر از آلمان عمل میکند.
دوستان توجه داشته باشند که پیش از جنگ اوکراین، آلمان ابتدا صنعت نظامی خود را با محدودیتهای شدید ذیل قوانین ناتو نابود کرد و سپس دوباره سعی کردند بودجه های کلان را برای بالا بردن کیفیت و بهبود جنگ افزارهای نظامی تصویب کنند،اما فرایند ساخت بسیار گران سلاح و تجهیزات نظامی در آلمان فقط اوضاع را بدتر کرد و دولت های گذشته صنعت نظامی اختصاصی این کشور را به چشم یک شرکت خصوصی می دیدند زیرا با وجود نظم آمریکایی حاکم بر جهان و قدرت ناتو نیازی به یک ارتش اختصاصی حس نمی شد و صرفا سراغ طراحی جنگ افزارهایی رفتند که برای فروش به کشورهای خارجی در نظر گرفته بودند و پر از ولخرجی های بی فایده بودند.
اما بعد از شروع جنگ اوکراین و الزام حمایت های گسترده از سوی ناتو به این کشور، آنچه آلمانی ها در 30 سال گذشته با آن شرایط پیچیده و خاص تولید و انبار کرده بودند در عرض 1.5 سال هدر داده شد. (اوکراین مصرف کرد و هیچ پیروزی خاصی هم کسب نکرد)
در کنار آن آمریکا اجازه نداد که کشورهای اروپایی از جمله آلمان به سمت ارائه یک برنامه جدی برای افزایش تولید بروند.
اگر سیاست های کلی آلمان به همین منوال پیش برود، حتی اگر آنها از وحشت حمله روسیه به اروپا بخواهند از فردا یک برنامه جدی آغاز کنند، بازهم بزرگترین مانع روبروی آنها یعنی آمریکا اجازه نمی دهد مبالغ هنگفتی را به صنعت نظامی آلمان تزریق شود بلکه باید این مبالغ به آمریکا سرازیر شوند.
اینگونه وابستگی آلمان به آمریکا روز بیشتر میشود تا جاییکه در انتهای جنگ کنونی، آلمان به یکی از استان های مرزی آمریکا بدل خواهد شد.
دوستانی که در صنایع اروپا کار میکنند و شغل آنها امنیت خیلی بالایی ندارد، اگر به فکر بازگشت به وطن نیستند بهتر است به فکر جابجایی به آمریکا یا شرق باشند
مینی پیشوا بزرگترین تهدید امسال جهان
#تحلیل_اختصاصی_میلادرضایی
وقتی یک یهودی خودشیفته که بارها شکست خورده، به شما می گوید که کار وحشتناکی را انجام میدهد، باید آن را جدی بگیریم.
مینی پیشوا ولودیمیر زلنسکی تازه متوجه شده که جنگ فراتر از تصورات مسخره یک دلقک سینماست.
او در مدت یکسال نیم گذشته دیده که روسیه از هر نظر(نظامی، سیاسی و اقتصادی) روز به روز قوی تر می شود و اوکراینی که با وعده حمایت همه جانبه ناتو وارد این جنگ بیهوده شده، اکنون سومین بار است که ارتش خود را روی کشته های خود برپا میکند و مینی پیشوا همچنان تلفات وحشتناک نیروهای مسلح اوکراین و مزدوران بین المللی خود را پنهان میکند.
در محافظه کارانه ترین برآورد ها، اوکراین بین 150000 تا 200000 سرباز را از دست داده است. (میزان واقعی 2 برابر این عدد است)
درکنار تلفات گسترده نیروی انسانی، اوکراین مقادیر قابل توجهی تجهیزات نظامی را که حاصل ذخیره 30 ساله کشورهای غربی است را بدون دستاوردی مصرف کرده است.
برای اوکراین تقریبا غیرممکن است که بتواند از این جنگ سالم خلاص شود و مرزهای کنونی را حفظ کند.
اکنون زلنسکی به همراه مزدوران نازی خود در حال جست و جو در خیابان های شهرهای اوکراین هستند و به دنبال قربانیان نگون بختی میگردند تا آنها را ربوده و به سوی هلاکت در جبهه های شرقی بفرستند.بعضا امید به زندگی در بخش هایی از این جبهه ها 4 ساعت است.
جمعیت اوکراین عمدتاً به دلیل مهاجرت از 41 میلیون نفر به 21 تا 25 میلیون نفر در یک و نیم سال کاهش یافته است
در حال حاضر دولت اوکراین برای تأمین مالی عملیات روزانه خود کاملاً به ایالات متحده وابسته است.
همان بلایی که آمریکا برای کل اروپا در نظر گرفته است.
نیمی از پولی که به سیاهچاله کیف فرستاده می شود گم شده یا به جیب الیگارشی های اوکراین و یا دلال های اسلحه بین المللی می رود.(البته سهم رهبران اصلی اوکراینی محفوظ است و به حساب خانواده های آنان در پاریس، لندن، تورنتو، جزایر مارشال ریخته میشود)
پول، صبر، و ظرفیت تامین تدارکات جنگ برای کشورهای اتحادیه اروپا در حال تمام شدن است.
ناتو در تامین جنگ افزار های پیشرفته خود حتی از مجتمع های صنعتی_نظامی روسیه عقب تر افتاده است.
به طور خلاصه، اگر همه چیز اینگونه ثابت بماند، غربی ها باید امیدوار باشند که روسیه هرگز از اوکراین خارج نشود حتی اگر شده تمام شهروندان اتحادیه اروپا را به خاک اوکراین بفرستند.
اگر به هر دلیلی مانند شروع یک جنگ جدید با چین، مشکلات اقتصادی و حتی بحران های داخلی و... آمریکا مایل به حمایت از اوکراین نباشد و کارخانجات صنعتی_نظامی خود را با تمام توان برای تولید در زمان جنگ پای کار نیاورد، اوکراین دچار مشکل بزرگی میشود و نه فقط اوکراین بلکه رهبران اروپایی باید راهی برای توافق با روسیه پیدا کنند البته اگر تا آن زمان آمریکا با یک یا چند انفجار هسته ای همه پل های پشت سر خود آنها را خراب نکرده باشد.
رهبران اروپا باید همین الان هم بسیار نگران باشند زیرا با وضعیت بد اقتصادی که آمریکا در حال ورود به آن است، فکر نمیکنم آمریکا توان چنین حمایتی(با این شرایط کنونی جنگ) را آن هم در طولانی مدت داشته باشد.
بیایید خود را جای مینی پیشوا قرار بدهیم.
مینی پیشوا به چه راه هایی برای درگیر کردن کل اروپا در جنگ مستقیم با روسیه دارد؟
بله، تروریسم نظامی! واقعا واضح است که زلنسکی تاکنون با هدف قرار دادن زیرساخت های غیرنظامی در اوکراین هیچ مشکلی نداشته و بارها شهروندان خود را برای جلب توجه رسانه ها و پر کردن حساب های اهدایی بمباران کرده و گناه آن را به گردن روسیه انداخته است.
پس بی راه نیست اگر فکر کنیم که چشمان عروسکی مینی پیشوا هم اکنون روی نیروگاه اتمی زاپارویا دوخته شده است.
او بر این باور است که اگر زیاد بگوید که روسها این تاسیسات عظیم انرژی هستهای را منفجر خواهند کرد، بلاخره بقیه دنیا هم باور خواهند کرد
خصوصا وقتی امپراتوری رسانه ای یهود زمانی که او زلنسکی این کار را انجام دهد، به داد زلنسکی خواهند رسید و این ادعا را آنقدر تکرار خواهند کرد تا اکثریت باور کنند.
تجربه هلوکاست را به یاد بیاورید. حتی اگر صحبتی علیه این نظریه شود، روزگار گوینده را سیاه میکنند.
در حال حاضر تقریباً هر روز دلقک ما ادعا می کند که روس ها میخواهند یکی از 3 نیروگاه هسته ای اوکراین را منفجر کنند آنهم نیروگاهی که تحت کنترل روسیه است و روس ها میخواهند سربازان خود را در این نیروگاه منفجر کنند.
اگر این نیروگاه فعال باشد و توسط مینی پیشوا برای اجرای سناریو یک فاجعه هستهای منهدم شود، فاجعه هستهای چرنوبیل که در سال 1986 اتفاق افتاد در مقابل این فاجعه مانند یک نمايشنامه کوتاه طنز به نظر میرسد.
بیشتر مناطق اروپای جنوبی و مرکزی، روسیه غربی، گرجستان، ارمنستان، آذربایجان و ترکیه و حتی شاید بخش هایی از ایران را تحت تأثیر این انفجار قرار خواهند گرفت.
اگر به زلنسکی روانی اجازه داده شود که فاجعه هسته ای به بار بیاورد، اروپایی ها همگی آسیب خواهند دید و آن زمان خواهید دید رهبران کشورهای اروپایی باز هم از این دلقک حمایت خواهند کرد.
آنها چاره ای ندارند جز اینکه مدام مانند طوطی تکرار کنند که روسیه باید تمام خاک اوکراین را قبل از آغاز مذاکرات صلح تخلیه کند و بعد از آن روسیه باید غرامت آلودگی یک قاره را بدهد.
خوب همه میدانیم که این اتفاق نمی افتد و روسیه هرگز از فتوحات خود که در مبارزه با کل غرب به دست آورده، دست نخواهد کشید.
همین امروز، مینی پیشوا ادعا می کرد که روسیه مواد منفجره را روی سقف نیروگاه هسته ای زاپوریژژیا قرار می دهد.
خیلی وقته کارشناسان می گویند که زلنسکی ارتباط خود را با واقعیت از دست داده است، همانطور که آدولف هیتلر در آخرین هفته های زندگی خود دچار این مشکل شده بود
هیتلر در زمان فتح برلین گفت که تنها مردم آلمان در شکست آلمان مقصر بودند و همگی مستحق مرگ بودند.
بیایید امیدوار باشیم که اینبار مینی پیشوا، مردم بیچاره اوکراين را مقصر نداند.
دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد بلاخره کیف سقوط خواهد کرد اما باید دید این فاجعه هسته ای پیش از آن رقم خواهد خورد یا بعد از آن.
یا علی
تیر ١۴٠٢
م.رضایی