باسمه تعالی
جناب آقای دکتر پزشکیان
سلام علیکم
میدانید با حذف ارز نیما و تعیین نرخ ارز به شکل توافقی، ارز چقدر گران میشود؟
میدانید کدام کالاها به چه مقدار گران خواهد شد؟
میدانید ذینفعان این گرانسازی ارز چهکسانی هستند و چقدر از سفره ملت کسر به جیب آنها واریز خواهید کرد؟
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
کامران غضنفری، نماینده مردم تهران در مجلس:
آقای پزشکیان شما دروغ به رهبر بستید!
آقای پزشکیان شما برخلاف قانون اساسی که قسم خوردید به آن عمل کنید عمل کردید!
آقای پزشکیان در این دروغ بستنها قالیباف هم به شما کمک کرد!
آقای پزشکیان برخلاف حرف رهبر به مفسدین، غیر انقلابیها و مشکل دارهای امنیتی پست دادید!
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
امام خامنهای:
یکی از مشکلات اقتصادی ما وابستگی به دلار است .
بعضی از کشورهایی که تحریم شدند وابستگی خودشون رو به دلار قطع کردند وضعشون بهتر شد. مورد تحریم های شدید غرب قرار گرفتن رابطشون با سوئیفت غربی قطع شد دلار رو گذاشتند کنار با پول های محلی معامله کردند و صادرات و واردات انجام دادند وضعشون بهتر شد این کار رو ماهم باید بکنیم .
ناظر به بند نهم بیانیه پرچم های نفوذ:
دلاریزه کردن اقتصاد
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
روشنا - شبکه افق - 22 آذر ماه ۱۴۰3.mp3
20.17M
.
وحدت برای تمدن سازی، امروز و اینجا
(تمدن، اسلامی، ایرانی، معاصر)
۲۲ آذر ماه ۱۴۰۳
#رحیم_پورازغدی
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
19.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
نقشه خدا و هندسه اللهی
۷اردیبهشت ۱۴۰۲
#دکتر_حسن_عباسی
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
.
از شهریور که دولت جدید غربگرا روی کار اومده ذخیره گازوییل نیروگاهها ناگهان صفر شده و یک لیتر گازوییل هم ذخیره نشده !!
شهریور و مهر حتی نیمه اول آبان هم میشد این کوتاهی رو جبران کرد که متاسفانه این امر صورت نگرفته
کاش مدعی العمومی داشتیم که جرأت میکرد علیه قصور در ذخیره گازوئیل و تضییع حقوق مردم اعلام جرم میکرد!
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
.
درطول این ۴۶سال انقلاب یادمون نمیآد تو زمستون هم مشکل برق داشته باشیم حتی در اون بحبوحه جنگ هم به این شکل نبود
مملکت بدون شلیک یک گلوله رسما تبدیل به یک کشور جنگ زده شده لطفا آقای دادستان محترم بعنوان مدعی العموم ورود کند به قضیه
سازمانهای مربوطه بازرسی کل کشور واطلاعات سپاه ورود داشته باشند تا خائنین شناسایی و رسوا گردند.
به نظر میرسد دستهای ناپاکی در کار است که در سایه غفلت و ناکارآمدی مسولان، سیستم نظارتی و مجلس، مردم را به شدت عصبانی و ناامید کنند تا بلکه به خیابانها بریزند و آمریکا و اسرائیل را به نیات شومشان برسانند...
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
نگاه به سوریه پاسخی به وعدههای نتانیاهو برای ایران!
پیمان عارف، تحلیلگر سیاسی: نتانیاهو به مردم ایران قول آزادی میدهد که احتمالا در کوله پشتی ارتش اسرائیل حمل خواهد شد.
کسانی که گوش به سخنان نتانیاهو دارند که من شما را آزاد خواهم کرد؛ دقیق و عمیق به تصویر سوریه و بمبارانهای اسرائیل بعد از سقوط بشار، نگاهی بیاندازند.
رسانههای فارسیزبان ماموریت دارند چیزی از حمله یا تجاوز اسرائیل به سوریه نگویند.
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
عجب سکانسی!
سکانسی پرمفهوم از سریال دلیران تنگستان، مناسب حال و هوای این روزهای ما...
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
.
اتحاد شیطانی
امام خمینی رحمهالله علیه:
اگر آمریکا و اسرائیل «لا اله الّا الله» بگویند، ما قبول نداریم؛ چرا که آنها میخواهند سرِ ما کلاه بگذارند. آنها که صحبت از صلح میکنند، میخواهند منطقه را به جنگ بکشند. شما متوقعید ما در مقابل آمریکا و اسرائیل و دیگر ابرقدرتها، که میخواهند منطقه را ببلعند، بیتفاوت باشیم؟ نه، ما با هیچ کدام از ابرقدرتها و قدرتها سر سازش نداریم.
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
29.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
روضه سوزناک آذری رحلت بیبیجانمان مادر حضرت ابوالفضل العباس، ۴ شهید و همسر شهید، حضرت ام البنین سلام الله علیها
خداوند به همه کسانی که حرمت نگه میدارند و در جلسات روضهاش شرکت میکنند و مقامش را بزرگ میشمارند، اجر مضاعف و برکات بیحساب عطا فرماید انشاالله
التماس دعا
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
.
ماجرای شال سبز شهید معماریان از زبان مادر شهید
«اشرف السادات منتظری» مادر شهید «محمد معماریان» از شهدای قم در همایش «بارش ستارهها» ویژه بانوان و دختران فرهیخته سمنان خاطره عجیبی از فرزندش گفت:
«محرم حدود ۲۰ سال پیش بود که در یک اتفاق، پام ضربه شدیدی خورد، به طوری که قدرت حرکت نداشتم.
پام رو آتل بسته بودند و ناراحت بودم که نمیتوانستم در این ایام کمک کنم، نذر کرده بودم که اگه پام تا روز عاشورا خوب شود با دیگر دوستام دیگهای مسجد را بشورم و کمکشان کنم.
شب عاشورا رسیده بود و هنوز پام همان طور بود از مسجد که به خانه رفتم حال خوشی نداشتم، زیارت را خواندم و کلّی دعا کردم نزدیکهای صبح بود که گفتم یه مقدار بخوابم تا صبح با دو ستانم به مسجد برم.
در خواب دیدم درمسجد (المهدی) جمعیت زیادی جمع هستند و من هم با دو تا عصا زیر بغل رفته بودم، یه دسته عزاداری منظم، داشت وارد مسجد میشد جلوی دسته، شهید سعید آل طه داشت نوحه میخواند، با خودم گفتم، این که شهید شده بود! پس اینجا چیکار میکنه؟! یه دفعه دیدم پسرم محمد هم کنارش هست. عصا زنان رفتم قسمت زنانه و داشتم آنها را نگاه میکردم که دیدم محمد سراغم آمد و دستش را انداخت دور گردنم، بهش گفتم: مامان، چقدر بزرگ شدی! گفت: آره، از موقعی که اومدیم اینجا کلّی بزرگ شدیم.
کنار محمد، شهید آزادیان هم ایستاده بود، آزادیان به من گفت: حاج خانوم! خدا بد نده. محمد برگشت و گفت: مادرم چیزیش نیست، بعد رو کرد به من و گفت: مامان! چیه؟ چیزیت شده؟ گفتم: چیزی نیست؛ پاهام یه کم درد میکرد، با عصا اومدم، محمد گفت: ما چند روز پیش رفتیم کربلا، از ضریح برات یه شال سبز آوردم، میخواستم زودتر بیام که آزادیان گفت: صبر کن که با هم بریم، بعد تو راه رفته بودیم مرقد امام، گفتیم امروز که روز عاشوراست اول بریم مسجد، زیارت بخوانیم بعد بیایم پیش شما. بعد دستهاشو باز کرد و کشید از سر تا مچ پاهام؛ بعد آتل و باندها رو باز کرد و شال سبز را بست به پام و بعدش هم گفت: از استخوانت نیست؛ یه کم به خاطر عضلهات است که اون هم خوب میشه.
از خواب بیدار شدم، دیدم واقعیت داره؛ باندها همه باز شده بودند و شال سبزی به پاهام بسته شده بود، آروم بلند شدم و یواش یواش راه رفتم. من که کف پام را نمیتونستم رو زمین بذارم حالا داشتم بدون عصا راه میرفتم، رفتم پایین و شروع به کار کردم که دیدم پدر محمد از خواب بیدار شده؛ به من گفت: چرا بلند شدی؟ چیزی نمیتوانستم بگم، زبانم بند آمده بود. فقط گفتم: حاجی! محمد اومده بود، اونم اومد پاهام رو که دید زد زیر گریه، بعد بچهها رو صدا کرد.
آنها هم همه گریهشون گرفته بود. این شال یه بویی داشت که کلّ فضای خونه رو پر کرده بود، مسجد هم که رفتیم کلّ مسجد پر شده بود از این بو، رفتم پیش بقیه خانومها و گفتم: یادتونه گفته بودم اگه پاهام به زمین برسه صبح میام، اونا هم منقلب شده بودند. یه خانومی بود که میگرن داشت. شال رو از دست من گرفت و یه لحظه به سرش بست و بعد هم باز کرد، از اون به بعد دیگه میگرن اذیتش نکرده. مسجدیها هم موضوع را فهمیده بودند. واقعاً عاشورایی به پا شده بود.
بعدها این جریان به گوش آیت الله العظمی گلپایگانی رسید، ایشان هم فرموده بودند: که اینها رو پیش من بیاورید.
پیش ایشان رفتم، کنار تخت ایشان نشستم و شال رو بهشون دادم،
شال رو روی چشم و قلبشون گذاشتند و گفتند: به جدّم قسم، بوی حسین رو میدهد و دست به دست علما گشته تا به دست ما رسیده، شما نیم سانت از این شال رو به ما بدهید، من هم به جاش به شما از این تربت میدهم.
گفتم: آقا بفرماید تمام شال برای خودتان
ایشان فرمودند: اگه قرار بود این شال به من برسه، خدا شما رو انتخاب نمیکرد، خداوند خانواده شهدا رو انتخاب کرد تا مقامشون رو به همه یادآور بشه …
بعد هم نیم سانت از شال رو بهشون دادم و یه مقدار از اون تربت را از ایشان گرفتم.
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi