eitaa logo
「خـــاكِ‌مِــعـــ‌راج」
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
23 فایل
. به‌نـام‌ خـالـقِ‌ عشق🤍𓏲ּ ֶָ - بـه امـید روزی کـه پـایـان‌ یـابـد ایـن‌ فـراق‌...! • پُشـت‌جـبهـہ @animatooor کـــپی ؟! مـشکـلـی نـیــسـت لطفا محتوایی که دارای لوگوی خودِ کانال هستن فوروارد بشن ‹: ناشناسمونہ ↓((: https://daigo.ir/secret/55698875
مشاهده در ایتا
دانلود
•••❀••• 🖇♥️همسـࢪ شھید محـمد بلبـاسۍ دࢪ خـاطࢪھ‌اے از هـمسر شھیدش‌می‌گویـد:‌ •|چَـند باࢪ بـہ آقـا مٌحَمـد گفـٺم بـࢪاےِ خـودمون ڪَفَن بِخَـࢪیم و بِبَریم حَـࢪَمِ امـام‌حٌسِـین بَـࢪاۍِ‌طـواف، وݪےایشـون‌ طَفـࢪھ مےࢪفٺ. بعدِ چَندبـارڪہ اصرار کردم ناراحٺ شد و گفـٺ؛ ⇦دوتـاڪفن‌میخوای‌ببری‌پیش‌بی‌کفن؟...💔 ✨🌱 -•-•-•-•-•-•-•-•-•-• 💚͜᷍🎋
♨️دختر بی حجاب و پسر طلبه!!! 🔻یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه,مانتو تنگه و کفش پاشنه بلنده شو پا کرد و راهی خیابونای شهر شد. همینطوری که داشت راه میرفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد : ❌خواهرم حجابت !! خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن !!. 🔻نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه از همون ها که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر میده. 🔻به دوستش گفت من باید حال اینو بگیرم وگرنه شب خوابم نمیبره مرتیکه سرتاپاش یه قرون نمی ارزه، اون وقت اومده میگه چکار بکنید و چکار نکنید. 🔻تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه که دلش خنک بشه‌ وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناش رو روی هم فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با این ریشای مسخره ات ، بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن.. پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و زیر لب گفت: خدایا این کم رو از من قبول کن !! شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد گوشی رو برداشت و قضیه رو با آب و تاب برای دوستاش تعریف میکرد. فردای اون روز دوباره آینه و آرایش و بعد که آماده شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت. توی پارک دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف می کرد و بلند بلند میخندیدند شب وقتی که داشت از پارک برمیگشت یه ماشین کنار پاش ترمز زد: خانمی برسونیمت؟ لبخند زد و گفت برو عمه تو برسون بعد با دوستش زدن زیر خنده ، پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و بعد یک باره حمله کرد به سمت دختر و اون رو به زور سمت ماشین کشید. دختر که شوکه شده بود شروع کرد به داد و فریاد اما کسی جلو نمیومد، اینبار با صدای بلند التماس کرد اما همه تماشاچی بودن، هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک مینداختن و زیباییشو ستایش میکردن، حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن دیگه داشت نا امید میشد که دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه: آهای ولش کن بی غیرت !! مگه خودت ناموس نداری؟؟ وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو ، و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد !! دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید یک دفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید یه جوون ریشو از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن از همونا که به نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خونه ناخودآگاه یاد دیروز افتاد ، اون شب برای دوستاش اس ام اس فرستاد: وقتی خواستن به زور سوارش کنند، همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت: خواهرم حجابت !! همون ریشوی افراطی و تندرو همون پسری که همش بهش میخندید.. اما الان به نظرش یه پسر ریشو و تندرو نبود ، بلکه یه مرد شجاع و با ایمان بود دیگه از نظرش اون پسر افراطی نبود ، بلکه باغیرت بود 🌹حالا متوجه شدیم که این جوون ریشو کسی نیست جز شهید امر به معروف و نهی ازمنکر 🌹 💚
‹♥️🗝› • ❬چطور؎میتونےادامھ‌بد؎؟/: -من‌هردفعھ‌نشستم‌شھدا تاڪمرخم‌شدن‌دست‌درازڪردن برام‌بلندم‌ڪنن‌؛توبود؎ دستتونمیداد؎بھشون؟...𖨥ꔷ͜ꔷ💔❭ 🖐🏿! - - - - - - - - - - - - -✽
مسیࢪ نگاهت... من ࢪا از تمام دل بستگے ھا؎ دنیایےام دوࢪ مےڪند..( و مھتاب لبخندت مࢪا بہ آسمان نزدیڪ تࢪ.... 🥀💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..💔 به‌قول‌حاج‌حسین‌یکتا رفاقت‌بـامهدی‌؏ـج‌خیلی‌سخت‌نیستا توی‌اتاقتون‌یه‌پشتی‌بزارید آقا‌رودعوت‌ڪـنید‌بیان یه‌خلوت‌نیمه‌شب‌ڪافیهـ آقا‌خیلی‌وقته‌چشم‌انتظاره‌مونه.. 🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..💔 خـبـرآمـدخبـرےنیـست… هنـوزازغـم‌دورےدلـداربـسـوز… بـایـدایـن‌جـمعہ‌بیایـد،بایـد! مـن‌دگـرخسـتہ‌شـدم‌ازشـایـد! 🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ استوری!) مـ‌ادَرم‌فاطـ‌مه‌باشد‌پِدرم‌‌شـ‌اهِ‌نجَف هَر‌دو‌عـ‌الم‌به‌فدایِ‌پدرومادرِمن..✨❤️
داشت‌بندای‌پوتینش‌رو‌مرتب‌میکرد سرش‌رو‌آور‌دبالا‌و‌دید‌کمےاونور‌تر دوتادختر‌محجبه‌وایستادن‌و‌نمیتونن ا‌زبین‌جمعمون‌ر‌دبشن! یکم‌مکث‌کرد‌و‌گفت: بریدتو‌کوچه‌.. هممون‌و‌کرد‌توکوچہ‌واونام‌ر‌دشدن‌رفتن.. یه‌لبخندی‌زدو‌‌باهمون‌مهربونے‌همیشگے گفت‌: رفقا‌آزادید..(: 💔
📛بزرگی‌میگفت⇣ هروقت‌خواستی‌گناه‌کنی‌یک‌چوب‌ کبریت‌رو،روشن‌کن‌و‌ زیر‌یکی‌از‌انگشتات بگیر...‼️ ⭕️اگه‌تحملش‌روداشتی‌بروگناه‌کن♨️ 🔥میدانیم‌که‌آتش‌جهنم‌هفتادبارازآتش دنیاشدیدترهست🔥 💢پس‌چراوقتی‌تحمل‌آتش‌دنیارا نداریم‌به‌این‌فکرنمیکیم‌که‌خودرااز آتش‌جهنم‌نجات‌دهیم⁉️
ا—————————ا ملتی که شهیدانش را فراموش کند هرگز رنگ خوشبختی و عزت را نخواهد دید ! درس‌امروز...🖐🏻👩🏻‍🦯 # شھـیداحمدمهنـا🌿 ا—————————ا
🖐🏻 ‏آتئیست‌بودن‌هم‌سخته‌هاتصورکن؛ بامغزی‌که‌خداخلق‌کرده‌فکرمی‌کنن‌و به‌این‌نتیجه‌میرسن‌که‌خداوجودنداره!😐😂 زحمتت میشه اخوی...