eitaa logo
قیام امام زمان ( عج) نزدیک است ✌️
212 دنبال‌کننده
12هزار عکس
10.5هزار ویدیو
72 فایل
السلام علیک ایها القائم سلام بر تو ای مولایی که تمام حق های بر زمین مانده قیام تو را انتظار میکشد... و دلهای غمدیده به امید قیام تو می تپد صحیفه مهدیه زیارت بقیة الله ارواحنا فدا در سختی‌ها #الهم عجل لولیک الفرج ارتباط با ادمین @hemati7975
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤦‍♂هشدار به افراد مهربون 🤦‍♂ ترفند دزدان را جدی بگیرید . وقتی میخوای کمک به مجروح قلابی بکنی، دوستش که در کمین افراد مهربون و اهل کمکه فرا می رسه و با پارچه آغشته به مواد بیهوش کننده مقابل دهان و بینی تو رو میگیره و خودرو تو رفت😡» ۱۴۰۳/۲/۲۶
🌸برای افراد قدردان فداکاری کنیم🌸 می گویند پلیکان (نوعی پرنده نظیر لک لک) در زمستان سرد و برفی برای جوجه هایش وقتی غذا گیر نمی آورد، ناچار با منقارش از گوشت تنش می کَند و توی دهان جوجه هایش می گذارد. آنقدر این کار را کرد تا ضعیف شد و مُرد. یکی از جوجه ها گفت: آخیش! راحت شدیم، از بس غذای تکراری خوردیم! نتیجه اخلاقی: وقتی فداکاری می کنیم، انتظار داریم در مقابلش ناسپاسی نبینیم، اما بیشتر اوقات می بینیم، منتقد لچرگو اراجیف می بافد!!. مرز میان ناسپاسی و خودخواهی باریک است. هر دو جزو صفت های بد به شمار می روند، اما هر آدمی حق دارد زندگی کند، حق دارد خود خواه باشد (از نیازهای معمولی و عاطفی خود نگذرد)... عموماً آدم های خیلی فداکار از ناسپاسان گله می کنند، اما ترجیح می دهند فداکار شناخته شوند، اینها بر کسانیکه فقط به فکر خودند و دیگران را نمی بینند برتری دارند، چون این طیف فقط دنبال دنیا هستند نه همزمان عقبی، این طیف خیرش به دیگران نمی رسد!. البته گاهی به فکر خودتان هم باشید. از زندگی تان لذت ببرید. اینطور در گذر زمان کمتر پشیمان می شوید. یادمان باشد، کسی که برای فداکاری به دیگران از خود می گذرد به او مدال نمی دهند، او باید پاداش خود را از خدا بگیرد. نتیجه تلاشش را گاهی در دنیا و گاهی در عقبی خواهد دید» م مقدسی» ۱۴۰۳/۲/۲۶👇 @mhg12871338 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بسم‌الله الرّحمن الرّحیم اين شعر خیلی خیلی زيباست لطفا كامل بخونيد ، اگر دلت شكست و اشکی جاری شد التماس دعا خواب بودم ، خواب دیدم مرده ام/ بی نهایت خسته و افسرده ام/ تا میان گور رفتم دل گرفت/ قبر کن سنگ لحد را گِل گرفت/ روی من خروارها از خاک بود/ وای ، قبر من چه وحشتناک بود! بالش زیر سرم از سنگ بود/ غرق ظلمت ، سوت و کور تنگ بود/ هر که آمد پیش ، حرفی راند و رفت/ سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/ خسته بودم هیچ کس یارم نشد/ زان میان یک تن خریدارم نشد/ نه رفیقی ، نه شفیقی ، نه کسی/ ترس بود و وحشت و دلواپسی/ ناله می کردم ولیکن بی جواب/ تشنه بودم ، در پی یک جرعه آب/ آمدند از راه نزدم دو ملک/ تیره شد در پیش چشمانم فلک/ یک ملک گفتا : بگو دین تو چیست؟ دیگری فریاد زد : رب تو کیست؟ گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/ لرزه بر اندام من افتاده بود/ هر چه کردم سعی تا گویم جواب/ سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/ از سکوتم آن دو گشته خشمگین/ رفت بالا گرزهای آتشین/ قبر من پر گشته بود از نار و دود/ بار دیگر با غضب پرسش نمود: ای گنه کار سیه دل ، بسته پر/ نام اربابان خود یک یک ببر/ گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/ گوش گویا نامشان نشنیده بود/ نامهای خوبشان از یاد رفت/ وای ، سعی و زحمتم بر باد رفت/ چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/ بار دیگر بر سرم فریاد کرد : در میان عمر خود کن جستجو/ کارهای نیک و زشتت را بگو/ هر چه می کردم به اعمالم نگاه/ کوله بارم بود مملوّ از گناه/ کارهای زشت من بسیار بود/ بر زبان آوردنش دشوار بود/ چاره ای جز لب فرو بستن نبود/ گرز آتش بر سرم آمد فرود/ عمق جانم از حرارت آب شد/ روحم از فرط الم بی تاب شد/ چون ملائک نا امید از من شدند/ حرف آخر را چنین با من زدند: عمر خود را ای جوان کردی تباه/ نامه اعمال تو باشد سیاه/ ما که ماموران حق داوریم/ پس تو را سوی جهنم می بریم/ دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/ دست و پایم بسته در زنجیر بود/ نا امید از هرکجا و دل فکار/ می کشیدندم به خِفّت سوی نار/ ناگهان الطاف حق آغاز شد/ از جنان درهای رحمت باز شد/ مردی آمد از تبار آسمان/ دیگران چون نجم و او چون کهکشان/ صورتش خورشید بود و غرق نور/ جام چشمانش پر از خمر طهور/ چشمهایش زندگانی می سرود/ درد را از قلب انسان می زدود/ بر سر خود شال سبزی بسته بود/ بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/ کِی به ۱۱سظ! داشتند این زمزمه/ آمده اینجا حسین فاطمه؟! صاحب روز قیامت آمده/ گوئیا بهر شفاعت آمده/ سوی من آمد مرا شرمنده کرد/ مهربانانه به رویم خنده کرد/ گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/ من کجا و دیدن روی حسین (ع)/ گفت: آزادش کنید این بنده را/ خانه آبادش کنید این بنده را/ اینکه این جا این چنین تنها شده/ کام او با تربت من وا شده/ مادرش او را به عشقم زاده است/ گریه کرده بعد شیرش داده است/ خویش را در سوز عشقم آب کرد/ عکس من را بر دل خود قاب کرد/ بارها بر من محبت کرده است/ سینه اش را وقف هیئت کرده است/ سینه چاک آل زهرا بوده است/ چای ریز مجلس ما بوده است/ اسم من راز و نیازش بوده است/ تربتم مهر نمازش بوده است/ پرچم من را به دوشش می کشید/ پا برهنه در عزایم می دوید/ بهر عباسم به تن کرده کفن/ روز تاسوعا شده سقای من/ اقتدا بر خواهرم زینب نمود/ گاه میشد صورتش بهرم کبود/ تا به دنیا بود از من دم زده/ او غذای روضه ام را هم زده/ قلب او از حب ما لبریز بود/ پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/ با ادب در مجلس ما می نشست/ قلب او با روضه ی من می شکست/ حرمت ما را به دنیا پاس داشت/ ارتباطی تنگ با عباس داشت/ اشک او با نام من می شد روان/ گریه در روضه نمی دادش امان/ بارها لعن اُمیّه کرده است/ خویش را نذر رقیه کرده است/ گریه کرده چون برای اکبرم/ با خود او را نزد زهرا (س) می برم/ هرچه باشد او برایم بنده است/ او بسوزد، صاحبش شرمنده است/ در مرامم نیست او تنها شود/ باعث خوشحالی اعدا شود/ گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/ قلب او بوی محبت میدهد/ سختی جان کندن و هول جواب/ بس بود بهرش به عنوان عقاب/ در قیامت عطر و بویش می دهم/ پیش مردم آبرویش می دهم/ آری آری ، هرکه پا بست من است/ نامه ی اعمال او دست من است/ برای عاقبت بخیری خودمان و عزیزانمان سه صلوات بفرستید خدا یارِ تو باشد در دو عالم
بسم‌الله الرّحمن الرّحیم اين شعر خیلی خیلی زيباست لطفا كامل بخونيد ، اگر دلت شكست و اشکی جاری شد التماس دعا خواب بودم ، خواب دیدم مرده ام/ بی نهایت خسته و افسرده ام/ تا میان گور رفتم دل گرفت/ قبر کن سنگ لحد را گِل گرفت/ روی من خروارها از خاک بود/ وای ، قبر من چه وحشتناک بود! بالش زیر سرم از سنگ بود/ غرق ظلمت ، سوت و کور تنگ بود/ هر که آمد پیش ، حرفی راند و رفت/ سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/ خسته بودم هیچ کس یارم نشد/ زان میان یک تن خریدارم نشد/ نه رفیقی ، نه شفیقی ، نه کسی/ ترس بود و وحشت و دلواپسی/ ناله می کردم ولیکن بی جواب/ تشنه بودم ، در پی یک جرعه آب/ آمدند از راه نزدم دو ملک/ تیره شد در پیش چشمانم فلک/ یک ملک گفتا : بگو دین تو چیست؟ دیگری فریاد زد : رب تو کیست؟ گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/ لرزه بر اندام من افتاده بود/ هر چه کردم سعی تا گویم جواب/ سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/ از سکوتم آن دو گشته خشمگین/ رفت بالا گرزهای آتشین/ قبر من پر گشته بود از نار و دود/ بار دیگر با غضب پرسش نمود: ای گنه کار سیه دل ، بسته پر/ نام اربابان خود یک یک ببر/ گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/ گوش گویا نامشان نشنیده بود/ نامهای خوبشان از یاد رفت/ وای ، سعی و زحمتم بر باد رفت/ چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/ بار دیگر بر سرم فریاد کرد : در میان عمر خود کن جستجو/ کارهای نیک و زشتت را بگو/ هر چه می کردم به اعمالم نگاه/ کوله بارم بود مملوّ از گناه/ کارهای زشت من بسیار بود/ بر زبان آوردنش دشوار بود/ چاره ای جز لب فرو بستن نبود/ گرز آتش بر سرم آمد فرود/ عمق جانم از حرارت آب شد/ روحم از فرط الم بی تاب شد/ چون ملائک نا امید از من شدند/ حرف آخر را چنین با من زدند: عمر خود را ای جوان کردی تباه/ نامه اعمال تو باشد سیاه/ ما که ماموران حق داوریم/ پس تو را سوی جهنم می بریم/ دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/ دست و پایم بسته در زنجیر بود/ نا امید از هرکجا و دل فکار/ می کشیدندم به خِفّت سوی نار/ ناگهان الطاف حق آغاز شد/ از جنان درهای رحمت باز شد/ مردی آمد از تبار آسمان/ دیگران چون نجم و او چون کهکشان/ صورتش خورشید بود و غرق نور/ جام چشمانش پر از خمر طهور/ چشمهایش زندگانی می سرود/ درد را از قلب انسان می زدود/ بر سر خود شال سبزی بسته بود/ بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/ کِی به ۱۱سظ! داشتند این زمزمه/ آمده اینجا حسین فاطمه؟! صاحب روز قیامت آمده/ گوئیا بهر شفاعت آمده/ سوی من آمد مرا شرمنده کرد/ مهربانانه به رویم خنده کرد/ گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/ من کجا و دیدن روی حسین (ع)/ گفت: آزادش کنید این بنده را/ خانه آبادش کنید این بنده را/ اینکه این جا این چنین تنها شده/ کام او با تربت من وا شده/ مادرش او را به عشقم زاده است/ گریه کرده بعد شیرش داده است/ خویش را در سوز عشقم آب کرد/ عکس من را بر دل خود قاب کرد/ بارها بر من محبت کرده است/ سینه اش را وقف هیئت کرده است/ سینه چاک آل زهرا بوده است/ چای ریز مجلس ما بوده است/ اسم من راز و نیازش بوده است/ تربتم مهر نمازش بوده است/ پرچم من را به دوشش می کشید/ پا برهنه در عزایم می دوید/ بهر عباسم به تن کرده کفن/ روز تاسوعا شده سقای من/ اقتدا بر خواهرم زینب نمود/ گاه میشد صورتش بهرم کبود/ تا به دنیا بود از من دم زده/ او غذای روضه ام را هم زده/ قلب او از حب ما لبریز بود/ پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/ با ادب در مجلس ما می نشست/ قلب او با روضه ی من می شکست/ حرمت ما را به دنیا پاس داشت/ ارتباطی تنگ با عباس داشت/ اشک او با نام من می شد روان/ گریه در روضه نمی دادش امان/ بارها لعن اُمیّه کرده است/ خویش را نذر رقیه کرده است/ گریه کرده چون برای اکبرم/ با خود او را نزد زهرا (س) می برم/ هرچه باشد او برایم بنده است/ او بسوزد، صاحبش شرمنده است/ در مرامم نیست او تنها شود/ باعث خوشحالی اعدا شود/ گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/ قلب او بوی محبت میدهد/ سختی جان کندن و هول جواب/ بس بود بهرش به عنوان عقاب/ در قیامت عطر و بویش می دهم/ پیش مردم آبرویش می دهم/ آری آری ، هرکه پا بست من است/ نامه ی اعمال او دست من است/ برای عاقبت بخیری خودمان و عزیزانمان سه صلوات بفرستید خدا یارِ تو باشد در دو عالم
1_10647045477.mp3
5.96M
مدتها بود دلم برای این مارش نظامی دوران دفاع مقدس بدجور تنگ شده بود... سلام و صلوات بر روح بلند و آسمانی امام خمینی و شهیدان والامقام خونین کفن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران روحشان در صَدرِجَنَّت شاد باد قصرِدین از علمشان آباد باد با قرائت فاتحه و صلوات خدا یارِ تو باشد در دو عالم
1_10647045477.mp3
5.96M
مدتها بود دلم برای این مارش نظامی دوران دفاع مقدس بدجور تنگ شده بود... سلام و صلوات بر روح بلند و آسمانی امام خمینی و شهیدان والامقام خونین کفن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران روحشان در صَدرِجَنَّت شاد باد قصرِدین از علمشان آباد باد با قرائت فاتحه و صلوات خدا یارِ تو باشد در دو عالم
هدایت شده از یا زینب
🔴یک به رخ کشاندن قدرت بود از سوی جریانی خاص. که در عرض چند هفته مسئله را می‌سازیم و اقناع می کنیم و به نتیجه می رسانیم!برای اهل فن در این اتفاقات نشانه هاست. 👤 دکتر حمیدرضا مقصودی
هدایت شده از یا زینب
بله اگه بخواهند به نفع جریان خاص می‌توانند علی‌رغم همه مخالفت ها در کوتاه ترین زمان ممکن شنبه ها را تعطیل کنند و به تصویب برسانند . اما چند سال است دو لایحه حجاب و عفاف و فضای مجازی را بازی می‌دهند که به سرانجام مطلوب نرسد‌!! قدرت نمایی جریان نفوذ را با چشم خود ببینید...
هدایت شده از یا زینب
در اقتصاد سر رشته‌ای ندارم اما این اندازه می‌فهمم که اقتصاد ایران مسئله‌اش تعطیلی شنبه بجای پنجشنبه نیست. درآمد ریالی و هزینه دلاری تحمیل شده بر مردم را درمان کنید.
هدایت شده از یا زینب
🌷پیام مردمی اول اینکه: نوع سوال، نوع جواب رو مشخص میکنه! در موارد اینچنینی مهم اینه چطور سوال کنید! دوم اینکه: خوبه به نظر آیت الله حائری شیرازی هم مراجعه کنید. ضمن اینکه بحث بر سر تعطیلی ۵ شنبه یا شنبه نیست! البته وقتی مجلسیها برای خودشون یک ماه تعطیلات تابستونه تصویب میکنن نمیشه توقع بیشتری داشت! حرفشون هم این هست در تمام دنیا مرسومه! تمام دنیا در تحریم هستن؟ تمام دنیا تیتر یک اقتصادشون جنگ اقتصادی هست؟ به نظر شما آیا زمان‌جنگ تحمیلی هم میشد بگیم آقا دوروز تعطیل؟! نه! چون اعتقاد به وجود دشمن داشتیم. اما چرا امروز که در جنگ اقتصادی هستیم این تصمیمات گرفته میشه؟ چون اعتقاد به فرمایش رهبری برای جنگ اقتصادی نداریم! برید بعضی شهرکهای صنعتی سر بزنید همینجوریش برای مدیریت مصرف انرژی طبق جدول یک روز در هفته تعطیل هستن اینم بیاد روش دیگه نور علی نور! طرف پروفایلش عکس آقاست اما به حرف رهبر که اینهمه از تلاش کوشش و تولید و شکوفایی اقتصاد حرف میزنن توجهی نمیکنه! باشه آقا سکوت میکنیم انشاالله همه چی روی روال هست
هدایت شده از یا زینب
🔴 وقتی ولی فقیه، کشف حجاب را حرام و دانست و برنامه دشمن را توضیح داد، آنگاه تو با قلم، زبان و یا جایگاهی که داری، حامی این باشی که مدافع امنیت اخلاقی جامعه، تبدیل به و شود و تماشاگر صحنه جرم باشد، این یعنی کف میدان را درک نکرده ای! یعنی تلاش تو به نفع دشمن تمام می شود!