تو میآیی و
همه دردامون دوا میشه...!🕊
|اللهمعجللولیکالفرج|
#به_تو_نیازمندیم
•••🌸
#اللهمعجللولیکالفرج
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
"خادمین سرزمین ملائک"
#اطلاعیه شماره 2 💠 تذکرات #ثبت_نام_خادمی_شهدا بسم رب الشهدا عرض سلام و تبریک ولادت حضرت زینب س
...
🖇مـــیدونـــۍ!
وقتـــۍ میگـــیم #خادم_مثل_قاسم
یـــعݩـــۍخـــدمــت🌱
بهــ مـــردم،درراستاےراهشهـــ🕊ـــدا
•••🌸
#خادمی_شهدا
#خادم_مثل_قاسم
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
هر ڪس سراغ خدا را گرفت🕊
و دلش تنگ بود🍂
آدرس #شهدا را بہ اوبدین.....♥️
•••🌱
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
میگفت
اگھمیگیدالگوتون
حضرتِزهراستبآیدکارۍکنید
ایشانازشمآراضۍباشندوحجآبِ
شمافآطمـےباشد":))💛✌️🏻
-شھیدابرآهیمهآدۍ'
•••🌱
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
| و یٰا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّداٰئِد...|
ای خدایی که تیزی ِ سختیها
به دست تو شکسته میشود...🌱
#صحیفه_سجادیه
•••🌱
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
"خادمین سرزمین ملائک"
#از_خادمی_تا_شهادت🌱 ••• {قســـمتاول} نیمه شب بود. ماه در رویایی ترین شب خود،می تابید. تن رنجور وخ
#از_خادمی_تا_شهادت
...
{قسمتدوم}
چشمانش رابه سختی بازکرد،نورمستقیمبهچشمانشمیخورد.
قدرشیدی داشت.یه لبخندگوشه لبش بود.
بهش اشاره کرد تا دنبالش بره!
بدون سوالی درحالیکه نگاهش به اوخیره شده بود
پشت سرش حرکت کرد.
درسکوت ازحسینیه خارج شدن،قدم هاش رو تندترکرد تابهش رسید.
+ببخشید میتونم نامتون رو بدونم؟
_علی،توشناسنامم جوادهست ولی بچه ها علی صدام میکنن،خب شماازخودت بگو امیرآقاـ
یکه عجیبی خورد!اسمش رو ازکجا میدونست؟!
قبل ازاینکه سوالش رو به زبون بیاره جوابش رو پیداکرد!
_مطمئنن میخوای بپرسی اسمت رو ازکجامیدونم؟درسته؟! صبوری کنی میریم جلوتر بهت میگم....
سردرگم شده بود،تنهاچیزی که ازچندساعت قبل به یادمی آورد این بود که کنار ضریح بود وبرای دقایقی خوابش برده بود!
نزدیکی های سنگری رسیدن.بالای قسمتی ورودی باقلمی خوش خط نوشته شده بود:
(ورود برای عاشقان آزاد)
یه لبخندکوچکی با چاشنی طعم شیرینی از آشناییت برگوشه لبانش جاخوش کرد.
پشت سراوکه علینامی بود، به داخل سنگر رفت.
چقدراینجابراش آشنابود.انگارمدتهادرآنجاازقبل حضورداشته!
باتعجب وسایل رانگاه میکرد،چقدرهمه چیزبرایش مثل تکرار واقعیه یک خاطره بود.
یه فانوس،که کورسوی نوری داشت،درگوشه ای ازسنگر سوسومیکرد.
درکنجی ازاتاق،روی دیواری که مزین به یکچفیه بود؛
عکس هایی باپونز های سبزرنگ برروی دیوارجاخوش کرده بودند.
باخطنستعلیقیکهحتیمیشدآوایخوشش را حس کرد
بالای تقریبا ۲۰۰ عکس نوشته شده بود "منتخبینامسال"
باتعجب عکس هارو نگاه میکرد که ناگاه چشمش به عکس خودش افتاد!
عکسی که برای.......!
•~•~•🌸
ادامه دارد.....🌱
#کپی_باذکرمنبع
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
"خادمین سرزمین ملائک"
... 🖇مـــیدونـــۍ! وقتـــۍ میگـــیم #خادم_مثل_قاسم یـــعݩـــۍخـــدمــت🌱 بهــ مـــردم،درراستاےر
khadem-shohada.mp3
2.51M
میــــدونســـتۍ،
آقـــاامامحســـین(ع)
سفــــارش #خـــادمـــینشهدا رو
بـــهعلۍاکبـــرشکـــرده؟!🕊💔
بــــهگـــوشبـــاشڪه انتخابمـــهمـــونهاے
خصـــوصۍشهـــداستـ✋🏻
🎧گــــوشدلبسپـــرینبه این #روایتگرے
•••✨
#ثبت_نام_خادمی_شهدا
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
💠چنان برای دنیاییت کار کن گویا تا ابد زنده میمانی، و چنان برای آخرتت کار کن گویا فردا میمیری.
•|پیامبر اکرم(ص) |•
•••✨
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
💠بچه ها رو برده بودیم اردو.برای ناهار به یه رستوران بین راهی رفتیم.
همه معلما کنار بچهها مشغول خوردن شدن.
ولی شهلا بلند شد و با غذاش رفت بیرون!
نشست پیش فقیری که کنار جاده نشسته بود و غذاش رو با اون خورد.
وقتی برگشتیم تو اتوبوس،بچه ها به خاطر اینکه با یه گدا غذا خورده بود.
اذیتش میکردن.اولش هیچی نمیگفت؛ولی بعد جواب داد:
"مگه ندیدین موقع غذا خوردن بهمون نگاه میکرد؟
خب منم نتونستم بشینم راحت غذام رو بخورم.حالا که این کار رو کردم، وجدانم راحته"
همه بچهها ساکت شدن.
•| #شهیده_شهلا_هادی_یاسین |•
•••✨
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
"خادمین سرزمین ملائک"
میــــدونســـتۍ، آقـــاامامحســـین(ع) سفــــارش #خـــادمـــینشهدا رو بـــهعلۍاکبـــرشکـــرده؟
حـــواســتهـــســت!
حـــواســتهـــست!
دســتـتروگـــرفتـــن
آوردنڪـہاینجـــایــۍ😉
هـــواتوداشتناا......🖇
•••🌱
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
"خادمین سرزمین ملائک"
#اطلاعیه شماره 2 💠 تذکرات #ثبت_نام_خادمی_شهدا بسم رب الشهدا عرض سلام و تبریک ولادت حضرت زینب س
..
🔸عـــرضادبواحـــترامخدمــت
همراهانوخادمینمحترم🌱
باتـــوجهبهبــــازه #ثبت_نام_خادمی_شهدا
لطفــــابهمــــواردزیـــردقتداشتهباشــــین:
💠لطفا با دقت وتوجه، فیلم و فایل ارسال شده رو مشاهده ومطالعه کنید🌱
💠لطـــفابهساعتبراے تماس بامسئولینخادمیناستانخود،دقتداشتهباشین ودر #ساعت_هاے_ڪارے تماس بگیرین.
💠باتـــوجــهبهحجــمزیادپیامهاۍ
سوالات برای ثـبتناموسایت،صــبورے بفرمایید تابه سوالات شما پاسخ داده شود.🙏🏻
•••🌱
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
"خادمین سرزمین ملائک"
#از_خادمی_تا_شهادت ... {قسمتدوم} چشمانش رابه سختی بازکرد،نورمستقیمبهچشمانشمیخورد. قدرشیدی دا
#از_خادمی_تا_شهادت
...
{قــســمــتسـوم}
حیران ومتعجب،رویخاکریزهانشستهبود!
داشت حرف هارو باخودش مرور میکرد؛حرفی که درجواب علت جویاشدن عکسش رو اون دیوارشنیده بود،درذهنشمرورمیشد.
_عکسمن؟! این عکس منه!اینوبرای سفرم گرفتم....
ولی اینجاست.....
یه لبخندگرم،گوشه لباش جاخوش کرد.همون طورکه دستانش مشغول تنظیمکردنبیسیموتعمیرشبود بهش گفت:
+میخوای بدونی؟!
_مشخصه!
+چیزینموندهتادوباره این جارونق بگیره؛مهمون های ماکمکم دارن میان؛اونایی که مدتهاست دلتنگن! واین منتخبین،نماینده مابرای پذیرایی ازمهمونان!
_خب!یعنیچی...نماینده!نماینده شما.....
متعجب ترازقبل،چشمانش رو به سمت عکس هابرگردوند.
باصدایپایی که به سمتش حرکت میکرد،سرش رو چرخوند.
+خب امیرآقا،توفکری!
_دارم به صحبت هاتون فکرمیکنم،چی شدکه اینجام...چی شدکه نماینده شمام....؟!
+یادترفته؟خودت صدامون کردی....مگه نگفتی یه دل شکسته آوردم؟ دلت مرمت میخواست،ماهم مرمتش کردیم.
مرمت........
_چرااینجاکسی جزمن وشما نیست؟!
+هستن،همه به نوعی درگیرکارن.بایدبرنامه هارو ببندیم برای عید!
_عید؟یعنی اون مهمونی شماعیده؟!
ولی الان که آذرماهیم!
+کارزیاده پسرجان،ماباید اسامی هارو دسته بندی کنیم....امشب حاجیهممیادلیستمهمونها وونماینده هایاردوگاهباڪرے رومیاره....
_حاجمحمد رومیگین؟ ولی حاجی مگه نرفته بود سوریه؟ مگه.....
چندتاماشین از دور،درحالیکهنوربالامیزدن، به سمت شون میومدن وهمین باعث شد باز صحبتش نصفه بمونه!
بادیدن کسی که ازماشین پیاده شد،تعجبش بیشترازقبلشد.
•~•~•🌸
ادامهدارد.....🌱
#کپی_باذکرمنبع
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
{وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ}✨
و خداوند میداند شما چه كارهايی انجام میدهيد.😌
•~•~•🌸
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
حاج حسین یکتا:
بچهها دو دوتا چهارتای خدا با دو دوتا چهارتای ما فرق داره؛ یه گناه ترک میشه، همه چی به پات ریخته میشه، یه جا حواست پرت میشه، صد سال راهت دور میشه!
•~•~•🌸
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
استغفرالله ربی من کل ذنب💔
#ایندعاروتوسجدهزیادبخون✨
•~•~•🌸
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
هر ڪہ خــدا را
بیش از خود دوست بدارد
بی شڪ #شهید خواهد شد ...🕊🌱
#شهید_سردار_یدالله_کلهر
•~•~•🌸
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
#امیرالمؤمنین علیه السلام:🍃
پسر عزیزم؛
هیچ گنهکاری را ناامید نکن،
چه بسیار گناهآلودهای که عاقبتی نیکو یافته است...
•••✨
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
کاری کن #ای_شهید🍃
بعضی وقتها نمیدانم در گرد و غبار این دنیا چه کنم!
مرا جدا کن از زمین.
دستم را بگیر؛
میخواهم در دنیای تو آرام بگیرم🌱
خادمالشهداء #شهید_حمید_سیاهکالی
•••✨
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
"خادمین سرزمین ملائک"
#از_خادمی_تا_شهادت ... {قــســمــتسـوم} حیران ومتعجب،رویخاکریزهانشستهبود! داشت حرف هارو باخودش
#از_خادمی_تا_شهادت
..
{قــســمــتچــهــارم}
+خبعلیجان،این اسامی خادم های باکری هست،۲نفرم از بچه ها مازندرانن که ساکن تهرانن،ولی شما اسم شون روبنویس.
_چراکهنهحتما! فقط امسال مثل اینکه یکی از برادرا عزم برگشت داره ومهمون اردوگاه شماست.
یکاری کن بچه هاتسنگ تموم بزارن.
+چشم..چشم.راستی مهمان هم که داری علی آقا....
در چهره اش تعجب و سوال های زیادی جمع شده بود کهنمیدونست چطور به زبون باید بیاره.کنج سنگر داشت برای اینکه نشون نده حواسش به اونهابوده،خودش رو با مرتب کردن پلاک ها سرگرم میکرد که حاج محمد با لقب "خادم" صداش کرد!
سرشو برگردوند.دیگه نمیتونست سوالاش رو هضمکنه!
سوالاتش رو پشت هم و با نگرانی که درصداش معلوم بود بیان کرد.
+من نمیفهمم....نماینده،مهمون،خادم.....اینجاچخبره!
من اصلا اینجاچیکارمیکنم؟!
صدایی علی آقارو بیرون ازسنگر صدامیزد،به سمت خروجی رفت ولبخندی به اون تحویل دادو خارج شد.
_امیرآقا،عجله نکن.منتظربمونی به وقتش میفهمی!
فقط میتونم بهت یه کمککنم.
تقریبا۹ماه پیش/اوایل اردیبهشت داشتی از کناریک ایستگاه صلواتی رد میشدی....نگاهشون میکردی و طبق عادت همیشه بادوربینت ازشون یه عکس انداختی!
باقیشمکه خودت بهترازمن یادته.....
🌱
دهمین روز از اردیبهشتبود،چندروزی بودکه منتظر تماس شون بود.
نزدیکای اذان بود که باهاش تماس گرفتن.قرارشون کارگاه دوخت ماسک شون بود.
باشوق واشتیاق عجیبی آماده شد و به سمت مقصدی که بایدمیرفت،حرکت کرد.
یه کارگاه پرازچرخ های خیاطی و دستگاه استریل و وسایلی مربوط به دوختوبسته بندی هاے ماسک مقابل چشمانش بود.
یه بخش خواهران و بخش دیگه برادران شون مشغول دوخت بودن.
مکالماتدونفراونوبه سمت خودشون جذب کرد....
•~•~•🌸
ادامه دارد....🌱
#کپی_باذکرمنبع
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
«اَللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّهً بِقَدَرِكَ»
خدایا نفسم را در برابر
تقدیرت آرام قرار ده✨♥️
•••🌾
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
میرزا جواد ملکی تبریزی:
سه عمل در نورانیت قلب بسیار موثرست
۱)خواندن صدمرتبه سوره قدر در شب جمعه🌱
۲)خواندن صدمرتبه سوره قدر در عصر جمعه🌱
۳)هر روز یک سجده طولانی با ذکر یونسیه🌱
•••🌾
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
رسول خدا (ص) فرمودند:🌱
شیاطین دو گروه اند؛ شیاطین جنی که با ذکر "لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم" رانده می شوند، و شاطین انسی که با صلوات بر محمد وآل محمد (شر و آزارشان) از شخص دور می شود.
•••🌾
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
#بیو✨
گفت : مجنون نشو !
نمیدانی عاقبتش را ...
- مجنون شدم ...
و هنوز نمیدانم ...
•••🌾
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
🔊تنـــهاجـــاییکــہعــقــبڪشــیــدن
وعـــقــبمـــونــدنبہنــفعتمیشہـ !
وقــتیهڪه نفــستبهسمــت گنــاهیحرکتتمیده...⛓
•••🌾
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar