📢روایتی از مادر شهید گمنام........... #شهیدانه #حاج_حسین_یکتا @khadem_koolehbar

🍃 هرکی تو مسیر این ستاره‌ها اومد... @khadem_koolehbar

شهید حسین عرب عامری: به فرزندانم بگو که پدرتان برای بازشدن راه کربلا شهید شد... @khadem_koolehbar

اگه توی دنیا زیاد داری امتحان الهی میشی حرف نعم‌الرفیق رو بشنو . . @khadem_koolehbar

دروغ گفتی! شه‌.ید نمیشی! #روایت_شهدا @khadem_koolehbar

" حاج احمد متوسلیان " ''برای انچه که اعتقاد؛ دارید ایستادگی کنید حتی اگر هزینه اش؛ تنها ایستادن باشد '' #حاج_احمد_متوسلیان @khadem_koolehbar

. امام خامنه‌ای: وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتًا، اینها مرده نیستند، بَل اَحیآءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون؛ این کلام خدا است، مژده‌ی خدا است که میگوید اینها زنده‌اند، پیش خدایند، مورد لطف الهی‌اند، مورد رزق الهی‌اند، خرسندند، خوشحالند. مشرف بر این عالَمند، حوادث را میبینند، سرنوشتها را میبینند، اعمال من و شما را میبینند. بعد از این بالاتر: وَ یستَبشرونَ بِالَّذینَ لَم یلحَقوا بِهِم؛ یعنی با ما دارند حرف میزنند... این گوشی که بتواند ندای ملکوتی آن ها را بشنود، این گوش را باید در خودمان به‌وجود بیاوریم. @khadem_koolehbar

نکند ناامید شوی...رفیق💚✍️‌ بفرست برا رفیقت... فلا تکن من القانطین... @khadem_koolehbar

🌿 بچه‌ها! به امام زمان راست بگید! @khadem_koolehbar

. بوی عطر عجیبی داشت! نام عطر رو که می‌پرسیدم جواب سر بالا میداد شهlید که شد توی وصیت نامه اش نوشته بود: به خدا قسم هیچ وقت به خودم عطر نزدم هر وقت خواستم معطر بشوم از ته دل می گفتم: [السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام] شهید حسینعلی اکبری🌷 @khadem_koolehbar

تابوت شهید و ارمنی #روایت شهدا @khadem_koolehbar

• شهداء دعا داشتند ادعا نداشتند نیایش داشتند نمایش نداشتند حیا داشتند ریا نداشتند رسم داشتند اسم نداشتند خاکی‌تر از خاک شدند آنانی که راهِ آسمان را بهتر از زمین شناختند.. • @khadem_koolehbar

• چقدر  سخت  است  که  داستان  پرواز  را  هزاران  بار  خوانده  باشی اما  حسرت  آن  را  مانند پرندگان  در  قفس  از  خدا  تمنا  کنی... • •|شهیدمدافع‌حرم محمدبلباسی @khadem_koolehbar

° «وَ وَجَدَکَ ضَالًّا فهدى» «و تو را گمشده یافت و هدایت کرد» تـو گمنامـی... و مـن خـودم را گم ڪردم! دستی بالا ببر شاید با دعای تو پیدا شدم @khadem_koolehbar

. #روایت_حبیب روایت حاجی از یادداشت یک شهید: ای برادر عرب که تو به دنبال من میگردی و من به دنبال تو، اگر شهیدم کنی شفاعتت میکنم... #سلام‌برشهدا @khadem_koolehbar

احتیاط کن #شهیدعلمدار @khadem_koolehbar

#برادرآسمانـٖےام☁️🌱 شمانیستۍڪہ‌ببینۍٖ چگونہ‌عطـر طٌ درعمق‌لحظہ‌هاجارۍٓاست... @khadem_koolehbar

‌ هر جا بهتر از خودتان دیدید او را بیاورید به جای خودتان این است تبلیغ عالی راهتان و آرمانتان و تشکیلاتتان @khadem_koolehbar

┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ #سلام_بر_ابراهیم 🔻شخصی در محله ابراهیم #معتاد بود و برای این که پول #مواد خودش را به دست آورد خیلی خانواده اش را اذیت می کرد #ابراهیم برای ترک این آقا خیلی تلاش کرد. وقتی دید که ترک نمی کند، به آن شخص گفت من پول مواد #یکسال شما را می دهم به شرطی که دست از سر خانواده ات برداری و به همین خاطر خانواده او یک سال راحت بودند. 💶او #هر_هفته وقتی مزد کار سخت خودش در بازار را می‌گرفت، قسمتی از آن پول را به جوان معتاد می داد تا خانواده اش را اذیت نکند! 🌻ابراهیم هر چه کرد برای رضای خداوند انجام داد و خدا هم این گونه او را در بین مردم بلند مرتبه کرد. این ماجرای ابراهیم بسیار عجیب بوده و در کمتر خاطرات شهیدی به چنین ماجرایی برخورد کرده ایم. #شهید_ابراهیم_هادی #هادی_دلها @khadem_koolehbar

گوشه ای از قرار عاشقی ایستگاه صلواتی خادمین شهدا خراسان رضوی شهرستان کاشمر پنج شنبه ۱۴۰۲/۷/۱۳ @khadem_koolehbar

° از وقتی فهمیدم حضرت زهرا(س) به خواب شه.ید ابراهیم هادی اومده بودن و به شه.ید گفته بودن: « ما تو رو دوست داریم..» با خودم میگم ای کاش همه ما یک شه.ید ابراهیم هادی بودیم.. تا می‌رفتیم تو لیستِ مورد علاقه های #حضرت_زهرا (س) • #ابراهیم_هادی @khadem_koolehbar

یک روز مرزبانی در راه خدا از عبادت هزار روز برتر است. _پیامبر اکرم ص . . شادی روح شهدای مرزبانی صلوات @khadem_koolehbar

🍂 ماجرای رویارویی حاج قاسم          با یک فرمانده داعشی!! ‌‌‍‌‎‌ حاج قاسم در سوریه از جایی عبور می کرد، ماشینی دید که خراب شده، نزدیک رفت دید آقایی به همراه خانم حامله اش که وضع حملش هم نزدیکه داخل ماشین هستند، چراغ انداخت چهره مرد رو که دید هر دو همدیگر رو شناختند! او سردار سلیمانی را شناخت و سردار هم او را که فرمانده یک بخش عظیمی از #داعش بود شناخت! سردار دستور داد خانم رو به بیمارستان برسانند و ماشین را هم به تعمیرگاه، خود سردار هم دنبال کار خودش رفت! چند روز بعد به سردار خبر دادند آقایی با دسته گل آمده و می خواهد شما را ببیند! وقتی سردار آمد، دید همون  فرمانده داعش هست،  که به سردار میگه به ما گفتند ایرانی ها ناموس شما را ببینند سر می برند و... اما من دیدم تو به زن حامله ام و من را کمک کردی.. ۶۰۰۰هزار نیروی من اسلحه را زمین گذاشتند و همه در خدمت شما هستیم! 📚 نقل خاطره توسط سردار رفیعی      فرمانده سپاه صاحب الامر      « عجل الله تعالی فرجه الشریف» ‌‌‍‌‎‌ #کمیته_مرکزی_خادمین_شهدا #خادم_الشهدا @khadem_koolehbar

از شهید آوینی پرسیدند:شهدا چه ویژگی خاصی داشتند که به این مقام رسیدند؟؟ گفت:یکی را دیدم سه روز در هوای گرم خط مقدم جبهه روزه گرفته بود؛ هرچه از او سوال کردم برادر روزه مستحبی در این شرایط واجب نیس خودت را چرا اذیت میکنی؟!جواب نداد... وقتی شهید شد دفترچه خاطراتش را ورق میزدم نوشته بود: خب اقا مجید یک سیب اضافه خوردی جریمه میشی سه روز، روزه بگیری تا نفس سرکش را مهار کرده باشی...! شهید#مرتضی_آوینی🕊🌹 @khadem_koolehbar

حاج حسين رزمنده‌ها را عاشقـــــانه دوست داشت و گاه اين عشق را جور‌ی نشان می‌داد كه انسان حيران می‌شد. يك شـب تانك‌ها را آماده كرده بوديم و منتظـــــر دستـور حركــــت بوديم. من نشسته بودم كنار برجــــك و حواسـم به پیرامونمـــــان بود و تحركاتـــــی كه گاه بچه‌ها داشتند. يك وقت ديدم يك نفـــر بين تانك‌ها راه می‌رود و با سرنشيــن‌ها گفت و گوهای كوتاه می‌كند. كنجكـــــاو شدم ببينم كيست. مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنـــــار تانكـــــی كه مـن نشسته بودم رويــش. همين كه خواستم از جايم تـــــكان بخورم، دو دستـــــی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيــــد. گفت: به خدا سپردمتون! تا صداش را شنيدم، نفسم بريد. گفتم: حاج حسين؟ گفت: هيـــــس؛ صدات در نياد! و رفـــت سراغ تانک بعدی. شهید#حاج_حسین_خرازی🕊🌹 @khadem_koolehbar