#درگوشـــی🌿 مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: #خدا با کارهایش با ما حرف می زند. هر وقت غصه دارمان کرد، یعنی با ما کار دارد. غم پیغام دوست است. وقتی غم آمد با او #خلوت کن ببین با تو چه کار دارد. @khademalshohada72 🌸🍃

#درگـوشـــی☘ بالاخره هــممـونــ مــیمـیریم، دیـر یا زود چطور زندگے مےڪنیم؟ چطور زندگےڪنیم؟ میگفتــ اگر زندگِے طیــبه نداشته باشے، مرگِ طیــبه هم ندارے دقایــقے رو در روز اختصاص بدیــم به «فڪرکردن» #انـدڪےتـفـڪر✨ @khademalshohada72

#درگوشــی🌿 مــن شکایت دارم … از آن ها که نمــیفهمند چادر مـشکے من یادگار مـــادرم زهراست از آن ها که به سخره مـیگیرند قداست حجاب مـــادرم را… چرا نمــیفهمے؟ این تکه پارچه مـشکے از هر جنسے که باشد حرمـت دارد…! چه حس خوبیست امانتے ات را بردارے ببرے پیش صاحبش … و زمزمــه کنے … مــن هنوز امانت دارم … ادامه راه را یارے ام کن … اے شهید❤️ 🍃🌸 @khademalshohada72

#درگوشـــی🌿 +دلم شکسته! - خوش به حالت :) +چرا؟ - چون خدا تو دلای ِشکسته‌ست " الله فی قلوب منکسرة " #التماس_دعا✋ ❣•| @khademalshohada72

#درگوشـــی🌿 گنهکارے توبه میکرد ... خدا دستور داد ابرها هلهله کنند ... آذرخش تندتند عکس میگرفتــ .... آسمان از ذوقش اشک میبارید .... خورشید گاهے از پشتــ ابرهاے نازک سرک میکشید تا ببیند در آن دور دستها بر سر سجاده ایے ساده چه رخ داده .... نورافشانے خورشید و اشکهاے یکسره آسمان عجب رنگارنگ کرده بود گوشه آسمان را ... گنهکار به گریه افتاد .... خدا عاشقش شد و برایش میگریستــ ... گنهکار میگریستـ خدا میگریستــ گنهکار میگریستــ خدا میگریستــ .... آسمان دیوانه شد ابرها از این ماجرا میغریدند آذرخش عکس میبارید و گاهے عکسهایش در میانه راه با صاعقه ایے مهیب میسوختــ ... تنه طبیعت آتش گرفته بود گویے بار دیگر بر موسے وحے میشود ... درختان گُر میگرفتند ... زمین ناله جمع میکرد و اشک آسمان را سیلے صخره ها کرده بود ... ناگهان خدا فرمود سکوتــ .... آرام بگیرید ... بنده ام نجوا میکند .... صدایش دلنشین است گوش کنید .... ابرها کنار کشیدند ... آسمان ساکت شد ... آذرخش از شکار لحظه هایش دست کشید ... زمین سبز شد ... حاشیه کوهها یک به یک لاله میرویانید ... توبه کار نجوا میکرد ... خدا عاشقش بود .... میخواستـ فقط صدایش را بشنود .... زمین و زمان به احترام عُشاق سکوت کرده بودند و خورشید آرام آرام پرتوافکن شده بود بین توبه کار و خدا نور بود و نور بود .... توبه کار همچنان نجوا میکرد و سجاده اش پر شده بود از نگاه خدا و سجاده اش از نگاه خدا سر میرفتـ .... بنده خدا غرق خدا شده بود ... گویے خدا فقط مال اوست و انگار خدا هم فقط او را داشتــ .... آسمان غبطه میخورد و میگفت اے کاش زمین زیر پایش من بودم زمین افسوس میخورد و میگفت اے کاش نجواهایش تا عرش من بالا میرفت و خدا میگفتــ چقدر دلم برایش تنگ شده بود اے کاش زودتر آمده بود و بنده خدا میگفتــ آیا مرا بخشیده؟!!!!!!!! بیچاره نمیدانست چقدر محبوب همه شده با گریه هایش .... @khademalshohada72 •|💜🌿

#درگوشـــی🌿 در روایتے مفضل بن عمر از امام صادق (ع) پرسید: #عشق چیست!؟ حضرت فرمودند: قُلوبُ خلت مِن ذِڪرِالله فَاذاقها الله حُبّ غَیـرِه ؛ دل هایے ڪه از یاد خدا خالے باشد خدا #عشق غیر از خود را به آنها مےچشاند . تا به وسیله آن عشق، دل به خدا برگردد !☘ •| @khademalshohada72

#درگوشـــی🌿 نقل است جوانے نزد حضرت آیت الله شیخ حسنعلے اصفهانے «نخودکے» آمد و گفت: سه قفل در زندگے‌ام وجود دارد و سه کلید از شما مےخواهم! قفل اول این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم این‌که دوست دارم کارم برکت داشته باشد و قفل سوم این‌که دوست دارم عاقبت‌به‌خیر شوم. آیت الله اصفهانے فرمود: برای قفل اول ، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم ، نمازت را اول وقت بخوان. و برای قفل سوم هم نمازت را اول وقت بخوان! جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟! آیت الله اصفهانے(ره)فرمود: نماز اول وقت شاه کلید است. 🍃🌸•| @khademalshohada72