✍خاطرات فردوست
🔻قسمت پانزدهم
🔸بی عرضگی در امورات نظامی :
لشکر گیلان به فرماندهی سرتیپ قدر، چند گلوله توپ به روی روس ها شلیک کرد و قدر به خاطر همین و بعدها به عنوان افسر شجاع شهرت یافت. هنگی که در مرزن آباد مستقر بود چون جزء واحدهای لشکر یک فرماندهی بوذر جمهری بود. در مقابل روس ها به کوه فرار کردند و خودشان را به لشکر یک رساندند.
📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۴
#پهلویرابشناسیم
#خاطرات_فردوست
#قرآن_کریم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید ↓
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
✍خاطرات فردوست
🔻قسمت شانزدهم
🔸از مقاومت خبری نبود ۴:
لشکر مشهد وضع نمونهای از نظر افتضاح داشت. آنها با وسایل موتوری که داشتند فرار کردند و بدون هیچ نظم و ترتیبی خود را کویر زدند. سرعت فرار آنها به نحوی بود که واحدهای جلودارشان حتی به بندرعباس رسیدند و ما مطلع شدیم که تعدادی از لشکر خراسان در بندرعباس پیدا شده اند. این علاوه بر ترس فرماندهان آنها، ناشی از ترس و وحشتی بود که در واحدهای نظامی نسبت به روس ها پیدا شده بود.
📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۴
#پهلویرابشناسیم
#خاطرات_فردوست
#قرآن_کریم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید ↓
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
✍خاطرات فردوست
🔻قسمت هفدهم
🔸از مقاومت خبری نبود ۵:
در مقابل انگلیسی ها هم مقاومتی نشد. تنها در یکی از گردنه های منطقه چند توپ به روی واحد های زرهی انگلیس شلیک شد و انگلیسی ها بعد از دو سه ساعت توقف مجددا پیشروی کردند.
📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۴
#پهلویرابشناسیم
#خاطرات_فردوست
#قرآن_کریم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید ↓
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
✍خاطرات فردوست
🔻قسمت هجدهم
🔸از مقاومت خبری نبود ۶:
لشکر کردستان به فرماندهی سرلشکر مقدم همه فرار کرده بودند تنها یک آتشبار در محل مانده بود. آنها به ابتکار خود تیراندازی کردند و وقتی دیدند و وضع وخیم است، آتشبار را رها کردند و فرار کردند.
📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۴
#پهلویرابشناسیم
#خاطرات_فردوست
#قرآن_کریم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید ↓
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
✍خاطرات فردوست
🔻قسمت نوزدهم
🔸التماس رضاخان به فروغی ۱:
بعد از ورود متفقین به ایران رضاخان که دستش از همه جا کوتاه بود چاره کار را در محمدعلی فروغی دید که رابطه خوبی با انگلیسی ها داشت. روز ۴ شهریور رضاخان بدون اسکورت در حالی که فقط راننده اش عبود به منزل فروغی میرود. این نخستین بار در طول حکومت رضاخان بود که او چنین ترسان و درمانده حاضر شده بود به خانه کسی برود.
📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۵
#پهلویرابشناسیم
#خاطرات_فردوست
#قرآن_کریم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید ↓
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
✍خاطرات فردوست
🔻قسمت بیستم
🔸 التماس رضاخان به فروغی ۲:
رضاخان در این ملاقات ملتمسانه به فروغی میگوید که من از شنا راه نجات می خواهم. فروغی پاسخ می دهد که خودت راه نجاتی نداری، ولی اگر میخواهی بیشتر غرق نشویم باید این کارها را انجام بدهی: اول باید ولی دستور آتش بس بدهی که روسها وارد تهران نشوند و اگر و مقاومت کنی مسلما روس ها تهران را اشغال می کنند و توسط آنها اسیر خواهی شد...
📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۶
#پهلویرابشناسیم
#خاطرات_فردوست
#قرآن_کریم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید ↓
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸