eitaa logo
خادمان عصر ظهور
6 دنبال‌کننده
529 عکس
193 ویدیو
5 فایل
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَانٌ مَّرْصُوصٌ ﺧﺪﺍ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺻﻒ ﺯﺩﻩ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﺟﻬﺎﺩ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﮔﻮﻳﻲ ﺑﻨﺎﻳﻲ پولادین و استوارند کانال پاسخ وسوالات مشاوره https://eitaa.com/ahkam_moshavre
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام سوره های قرآن همراه با تصاویر زیبا و ترجمه های داستان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://www.masoudriaei.com/index.php/quranv/ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
37.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی بزرگترین هلوکاست تاریخ بشریت توسط انگلیس در ایران رقم می خورد و در هیچ جای تاریخ، نشان داده نمی شود. 🔴 قتل عام بیش از ۴۰ درصد مردم ایران در سالهای ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ 🟥 سیاست روباه پیر در نگارش تاریخ: تاریخ، آنگونه که ما می خواهیم نوشته می شود و نه آنگونه که اتفاق افتاده است. پس هر جایی از آن را که به زیان ما باشد و لازم باشد پاک می کنیم و هر جایی که به سود ما باشد، بزرگ می کنیم. ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
✍خاطرات فردوست 🔻قسمت بیست و یکم 🔸 التماس رضاخان به فروغی ۳: دوم اینکه هیچ راهی به جز ترک ایران نداری. رضاخان پاسخ می دهد که امر شما را اطاعت می کنم، فقط خواهشی دارم و آن اینکه تداوم سلسله پهلوی توسط ولیعصر را تضمین کنید. فروغی پاسخ می دهد من تلاش می کنم معنی مطمئن نیستم. رضاخان میگوید لااقل یک اطمینان نسبی بدهید که پس از من محمدرضا شاه خواهد شد. 📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۶ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
خاطرات فردوست 🔻قسمت بیست و دوم 🔸 التماس رضا خان به فروغی ۴: فردوست: جزئیات این ملاقات محرمانه و بسیار سری را رضاخان برای محمدرضا تعریف کرد و او همه و همه را به من گفت. من بعدا به راننده رضاخان رو دست زدم و گفتم که می دانم فلان جا بوده اید. او هم که نمی‌توانست دیگر چیزی را از من پنهان بکند همه ماجرا را برای من تعریف کرد. 📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۶ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
خاطرات فردوست 🔻قسمت بیست و سوم 🔸 تسلیم شدن رضا خان: روز ۵ شهریور رضاخان به تمام واحدها دستور عدم مقاومت در برابر نیروهای متفقین را داد. (فقط ۴۸ ساعت بعد از جمله) در این روز رضا خان به حدی لاغر شده بود که کاملا نمایان بود. پشتش خم شده بود و بدون عصا نمی توانست حرکت بکند. 📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۷ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
خاطرات فردوست 🔻قسمت بیست و چهارم 🔸 اوج ذلت رضاخان: روز ششم شهریور، منصور الملک آمد. انگلیسی ها توسط او پیغام فرستاده بودند که روس ها گفته اند اگر این دو لشکر تهران مرخص نشوند و سربازها به دهاتشان نروند ما تهران را تصرف خواهیم کرد. به نظر می‌رسید که عمدا مسئله را از قول روس ها گفته بودند تا رضاخان بیشتر بترسد!! 📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۸ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
خاطرات فردوست 🔻قسمت بیست و پنجم 🔸 بی نظمی در پادگان ها: رضاخان بعد از این قضیه دستور داد اتومبیلش را بیاورند و شخصا به طرف پادگان ها رفت. دستور داد که همه مرخص هستند و به خانه هایشان بروند. بعد از این دستور هرج و مرجی شد و افسره و سربازها اسلحه هلی سبک و سنگین را رها کردند و رفتند. 📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۹ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
خاطرات فردوست 🔻قسمت بیست و ششم 🔸 اوج ذلت رضاخان: اسلحه ها را در جوی آب انداخته بودند تا غیر قابل استفاده شود. در خیابان درهم و برهم تفنگ افتاده بود و خلاصه منظره غریبی بود. جاده ها پر بود از سربازهایی که بدون پول و گرسنه، پیاده به سوی روستاهایشان می رفتند. 📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۹۹ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
خاطرات فردوست 🔻قسمت بیست و هفتم 🔸 امید محمدرضا به انگلیسی ها برای رسیدن به سلطنت ۱: بعد از ظهر روز نهم یا دهم شهریور، محمد رضا به من گفت همین امروز به سفارت انگلستان مراجعه کن و با مستر تران که رئیس اطلاعات انگلیس در ایران و نفر دوم سفارت است ملاقات کن و درباره وضعیت من با او صحبت کن. 📚ظهور و سقوط پهلوی، ج ۱، ص ۱۰۰ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸