السلام علیک یا ابا عبدالله
💠 (۲۹) آذر
💠 نهصد و نود و سومین( ۹۹۳)روز
#قرائت_زیارت_عاشورا
وچهل ۴۰ مرتبه ذکر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
• ••••••••••••••••••••••••
متوسل می شویم به
⬇️⬇️⬇️
کشتی نجات اباعبدالله(ع)
و
شهیدان معززراه اسلام
⬇️⬇️⬇️
🌹#نوید_صفری
🌹 #محمدرضا_فخیمی
•••••••••••••••••••••••
⏰ شروع ⏮
۲۶ بهمن ( ۱۴۰۰ )-- ۱۳ رجب
❇️ ادامه ⏮
تازمانی که پروردگار توفیق عنایت نماید
••••••••••••••••••••••••
دوستان معنوی گرانقدر
اولین نیتمان از
#توسل_به_شهدا_و_زیارت_عاشورا
✅سلامتی وتعجیل در ظهور امام زمان باشد
وپس ازآن⬇️⬇️⬇️
✅نماز اول وقت
⛔️ترک گناه
✅حاجات شخصی
••••••••••••••••••••••••
⏰زمان قرائت #زیارت_عاشورا
ازاذان صبح تا نیمه شب شرعی هرروز می باشد
•••••••••••••••••••••••••
ان شاالله به هرنیتی مهمان شهدای گرانقدر شده اید حاجت روا باشید
#دعای_خیر_در_حق_همدیگر_را_فراموش_نکنیم
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
مدافع حرم"محمدرضا فخیمی هریس" شهیدی که دفاع از حرم را به پزشکی ترجیح داد
شهید محمدرضا فخیمی هریس؛ یکی دیگر از شهدای مدافع حرم دهه هفتادی است که نماد نسل جوان ایرانی شدند. وی که سال ۱۳۷۰ در شهر تبریز متولد شد، به خاطر هوش سرشاری که داشت.
در هشت سالگی قرآن را به سه زبان عربی، فارسی و ترکی مسلط بود و در ۱۱ سالگی در مسجد یادوارههای شهدا و کلاسهای احکام و قرآن برگزار میکرد.
وی با اینکه در رشته پزشکی قبول شد، اما از تحصیل در این رشته انصراف داد و وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد تا سریعتر به مقصدش یعنی شهادت برسد.
سرانجام نیز در ۲۸ آذر سال ۹۴ در حلب سوریه به آرزوی خود رسید و جام شهادت را نوشید.
#شهید_محمدرضا_فخیمی
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
مدافع حرم "محمدرضا فخیمی هریس":مطیع محض ولایت حضرت امام خامنهای (مدظله) باشید نه در حرف بلکه در عمل
بخشی از وصیتنامه شهید:
اینجانب بنده گناهکار درگاه خداوند از شما امت شهیدپرور تقاضا دارم که مطیع محض ولایت حضرت امام خامنهای (مدظله) نه در حرف بلکه در عمل.
اینگونه نباشید که به خاطر حرف این و آن و عدهای منحرف حرف ولی در روی زمین بماند یا اگر حرف ولی را مخالف با میل شخصی دیدیم به آن عمل نکنیم.
حال که دست بنده از دنیا کوتاه است و زمان ظهور حضرت ولیعصر(عج) را ندیدم، اگر ایشان را دیدید و زمان ظهور را درک کردید سلام بنده را به ایشان اعلان فرمایید.
در پایان از همه بستگان، دوستان، همسفران و کسانی که با آنها معاشرت داشتم طلب حلالیت دارم.
#شهید_محمدرضا_فخیمی
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت شهید
محمدرضا فخیمی
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
#پلاک_پنهان
🔻 قسمت #سی_ونه
خاله اش را در آغوش گرفته بود و به حرف های خاله اش گوش می داد، و از اینکه نمی توانست آرامش کند،کلافه شده بود!
ــ خاله جان،آروم باشید،با این گریه ها که سمانه خانم پیدا نمیشه
ــ چیکار کنم خاله؟چیکار کنم تا پیداش بشه؟
ــ شما فقط بشینید دعا کنید،خودموم پیداش میکنیم،الان محسن و یاسین و دایی حتی آقا محمود دارن میگردن،پس نگران نباشید.
مژگان و خواهرش نیلوفر ،که برای همدردی به خانه ی فرحناز خانم آمده بودند،گوشه ای نشسته بودند و با ناراحتی به نجواهای کمیل و خاله اش نگاه می کردند.
ــ بدبخت سمانه،الان پیداش بشه هم بدبختیاش تموم نمیشه ،ببیند چه حرفایی پشت سرش میگن مردم، که فلان و ....
با درهم رفتن اخم های کمیل ، نیلوفر ترجیح داد سکوت کند،او فقط میخواست با این حرف اعلام حضور کند اما،حرف هایش خیلی بد،غیرت کمیل را آزرده بود.
سمیه خانم به طرف خواهرش آمد و او را برای استراحت به اتاق برد،کمیل سراغ صغری، را گرفت که ثریا گفت:
ــ تو اتاقه،از وقتی اومده تو اتاق سمانه است،قبول نمیکنه چیزی بخوره،فقط گریه میکنه،کاشکی برید باهاش کمی صحبت کنید
کمیل سری تکان داد و بعد از تشکر کوتاهی به سمت اتاق سمانه رفت.
تقه ای به در زد و آرام در را باز کرد،اولین بارش بود که وارد اتاق سمانه می شد،با کنجکاوی کل اتاق را بررسی کرد ،و در آخر کنار صغری روی تخت نشست.
دستی در موهای خواهرکش کشید و آرام گفت:
ــ صغری ،خانمی ،بلند نمیشی یه چیزی بخوری
اما صغری جوابی نداد!!
ــ عزیزم صغری جان بلند شو ،اینجوری که نمیشه
صغری بر روی جایش نشست ،کمیل به این فکر ،که حرف هایش اثری گذاشته لبخندی بر روی لب هایش نشست اما با شنیدن حرف های صغری لبخند بر روی لبانش خشک شد!!
ــ تو چرا نگران سمانه نیستی،چرا اینقدر آرومی،متوجه هستی چه اتفاقی افتاده،سمانه، ناموست ،دختری که دوست داری دو روزه که گم شده و ازش خبری نیست،چیه، دو روز گم شد نظرت در موردش عوض شد؟؟ بهش شک کردی؟؟مطمئنم که بلایی سر سمانه اومده سمانه اصلا اهل...
ــ بــســـه
با صدای بلند کمیل،دهانش بسته شد و با نگرانی به چهره ی سرخ از
عصبانیت کمیل نگاه کرد.
کمیل از عصبانیت نفش نفس می زد،او از همه ی آن ها نگران تر بود ،از همه داغون تر بود،اما با این حرف ها او را داغون تر می کردند،می خواست لب باز کند و بگوید از نگرانی هایش،بگوید از شب بیداری هایش که برای نجات سمانه بوده اما باز هم سکوت کرد،مثل همیشه....
#نویسنده: فاطمه امیری
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
#پلاک_پنهان
🔻 قسمت #چهل
محمد بعد از سلام و احوالپرسی به اتاق خواهرزاده اش رفت،تقه ای به در زد و وارد اتاق شد،با دیدن کمیل که سرش را به پشت صندلی تکیه داده بود و چشمانش را بسته بود به طرفش رفت و صندلی را برداشت و روبه روی آن نشست.به پروند و برگه هایی که اطرافش پخش بود نگاهی انداخت،متوجه شد که پرونده برای سمانه است،چقدر دوست داشت که به دیدنش برود،اما اینجوری بهتر بود ،سمانه نباید چیزی در مورد دایی اش بداند.
کمیل آرام چشمانش را باز کرد،محمد با دیدن چشمان سرخش ،سری به علامت تاسف تکان داد.
ــ داری با خودت چیکار میکنی؟فکر میکنی با این حالت میتونی ادامه بدی؟یه نگاه به خودت انداختی،چشمات از شدت خستگی و فشار سرخ سرخ شدن،اینجوری میخوای سمانه رو از این قضیه بیرون بکشی
کمیل چشمانش را محکم بر روی هم فشرد و زمزمه کرد:
ــ کم اوردم دایی ،کم اوردم
محمد ناراحت نگاهش را بر او دوخت و با لحنی که همیشه به محمد آرامش می داد گفت:
ــ این پرونده چیزی نیست که بخواد تو رو از پا در بیاره،تو بدتر از این پروندهارو حل کردی،این دیگه چیزی نیست که بخواد تورو از پا در بیاره.
ــ میدونم ,میدونم،اما این با بقیه فرق میکنه،نمیتونم درست تمرکز کنم،همش نگرانم،یک هفته گذشته اما چیزی پیدا نکردم،سهرابی فرار کرده،بشیری اثری ازش نیست،همه ی مدارکی که داریم هم بر ضد سمانه است،نمیدونم باید چیکار کنم؟
ــ میخوای پرونده رو بسپاری به یکی دیگه؟
ــ نه نه اصلا
محمد سری تکان داد و پرونده ای که به همراه خود آورده بود را مقابل کمیل گرفت!!
ــ رو یکی از پرونده ها دارم کار میکنم یه مدته،که یه چیز جالبی پیدا کردم،که فکر میکنم برای تو هم جالب باشه.
کمیل سر جایش نشست،و پرونده را از دست محمد گرفت،پرونده را باز کرد و شروع به بررسی برگه ها کرد
ــ تعجب نکردی؟؟
ــ نه ،چون حدسشو میزدم
ــ پس دوباره سر یه پرونده همکار شدیم
،اصلا فکرش را نمی کرد که سمانه وارد چه بازی بزرگی شده،با دیدن نشریه ها حدس می زد کار آن گروه باشد اما تا قبل از دیدن این برگه ها ،امیدوار بود که تمام فکرهایش اشتباه باشند اما.....
#نویسنده: فاطمه امیری
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
نماهنگ عاشق شدم.mp3
9.22M
عاشق شدم اما تاوانشم دادم
از غصه دوری دنیامو غم برداشت
عکس ضریحت رو وقتی بغل کردم
لبخند زدم اما چشمامو نم برداشت
#جواد_مقدم
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
هر شب به یاد #شهداوباشهدا بودن، نعمتوسعادتی است که باید قدرش را بدانیم و خداراشاکرباشیم که شهدا قبولمان کردند و به لحظه لحظه زندگیمان نظر میکنند و درمحفل نورانی و آسمانیشان راهمان دادند
وچه حس خوبو لذتبخشی استبا شهدا رفیق و همراه شدن...
#شهدااصحابآخرالزمانیامامزمانند
#زندگیوعاقبتمونشهداییانشاالله
#اللهمالرزقناتوفیقشهادتفیسبیلک
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای_سلامتی_امام_زمان_عج
ظهور_بسیار_نزدیک_است
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
29.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊زیارتنامه شهدا با قرائت سردار پر افتخار شهید حاج قاسم سلیمانی رضوان الله علیه🕊
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زیارتعاشورا
به نیابت ازتمام #شهدای راه اسلام ازصدرخلقت تا صبح قیامت
وتمام اموات #اعضای کانال
خادمان شهدا
اززمان حال تا هفت نسل قبل
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
#اللهمالرزقناتوفیقشهادتفیسبیلک
#پنجشنبههایشهدایی
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای شهید ۱۵ سالهای که میخواست به وقت شهادتش خوشبو و معطر به محضر سیدالشهدا برسد
#اللهمالرزقناتوفیقشهادتفیسبیلک
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#پنجشنبههایشهدایی
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه تکاندهنده از مولا امیر المؤمنین علی علیه السلام
"خاطرهای عجیب از شهید اندرزگو که باعث شد یک روستا شیعه مولا علی شود"
هر چه بنویسم از زیبایی این داستان کم میشود
اشکت سرازیر شد، برای ظهور آقا امام زمان علیه السلام حتماََ دعا کن
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#پنجشنبههایشهدایی
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
❤️#پنجشنبههایشهدایی❤️
قرائت سوره های شب جمعه
1⃣ یس
2⃣ ص
3⃣ الرحمن
4⃣ واقعه
5⃣ ملک
6⃣ جمعه
7⃣ انسان
8⃣ نبا
هدیه می کنیم به🔽🔽🔽
🔹ارواح طیبه تمام شهدای راه اسلام از صدر خلقت تا صبح قیامت
و
🔹تمام اموات اعضای کانال
🌹 خادمان شهدا 🌹
از زمان حاضرتا هفت نسل قبلشان
شادی روحشان صلوات و فاتحه
☀️☀️☀️☀️☀️
بعدازقرائت هرچندسوره که تمایل داشتید چهل(۴۰)مرتبه ذکر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
بهنیت تعجیل در فرج مولایمان صاحب الزمان ختم نمایید.
☀️☀️☀️☀️☀️
#پنجشنبههایشهدایی
#دعای_خیر_در_حق_همدیگر_را_فراموش_نکنیم
#شهدا_آمین_گوی_دعاهایمان_باشند
#عاقبتمون_شهدایی_ان_شاالله
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همینقدر مهربون
وقتی حسینیه امام خمینی به احترام خانومها صورتی میشه
#لبیکیاخامنهای
#اللهم_احفظ_قائدنا_الخامنه_ای_الی_ظهور_الحجه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#پنجشنبههایشهدایی
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
ثواب فعالیت های امروز کانال را از طرف شهید
🌷محمدرضا_فخیمی🌷
به امام زمان (عج) تقدیم می کنیم.
🤲زندگی و عاقبتمون #مهدوی و #شهدایی ان شاالله 🤲
#اللهمالرزقناتوفیقشهادتفیسبیلک
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹